13 آبان از منظر امام و رهبري ـــــــــ تنها نامه بدون بسم الله از امام
تبهای اولیه
بي شك بررسي اين واقعه از ديدگاه امام خميني "ره" و رهبر فرزانه انقلاب زواياي جديدي ار اين رخداد تاريخي را بر ما نمايان خواهد كرد. در اين بخش واقعه 13 آبان از منظر امام و رهبري ارائه شده است.
سخنان و بيانات حضرت امام همواره راهگشا و هدايت كننده فعاليت هاي دانشجويان پيرو خط امام بود.در اين بخش سخنان ايشان را پس از تسخير لانه جاسوسي با هم مرور مي كنيم
ما كه مركز جاسوسی را گرفتیم نه سفارتخانه را، اینها اگر هم یك وقتبی عقلی كنند و فرض كنید بریزند به ایران، این جوانهای ما آنها را با چنگ و دندان از بین میبرند، نمیگذارند اینها یكیشان هم بروند. اگر هم این كاری كه كرده بود رسیده بود به آنجایی كه بیایند در تهران و بیایند در این لانه جاسوسی آن وقت میفهمیدند كه با چه اشخاصی طرف هستند. در هر صورت من از شماها تشكر میكنم كه خودتان بدون اینكه غیر از خدا یك كسی وادارتان بكند (این چیزی است كه از مبدأ الهی جوشش پیدا كرده) خودتان وارد این میدان شدید.
سفارتخانه ها حق ندارند كه جاسوسی كنند، توطئه بكنند و اینها جاسوسی میكردند. ملتی كه برای خدا قیام كرده و شهادت طلب میكند از هیچ نمیترسد.
ما مدعی هستیم كه اینجا سفارتخانه نیست، اصلش قضیه سفارت در كار نبوده و ما مدعی هستیم كه این آدم هایی كه در اینجا بودند، اینها اجزاء سفارتخانه نبودند، به اسم سفارتخانه شما یك چیزی درست كردید كه لانه جاسوسی است و بیایند ببینند كه آیا این چیزهایی كه در این سفارتخانه هست، اینها اسباب دست جاسوس هاستیا وسایلی است كه سفارتخانه لازم دارد؟
ما كه مركز جاسوسی را گرفتیم نه سفارتخانه را، اینها اگر هم یك وقتبی عقلی كنند و فرض كنید بریزند به ایران، این جوانهای ما آنها را با چنگ و دندان از بین میبرند، نمیگذارند اینها یكیشان هم بروند. اگر هم این كاری كه كرده بود رسیده بود به آنجایی كه بیایند در تهران و بیایند در این لانه جاسوسی آن وقت میفهمیدند كه با چه اشخاصی طرف هستند. در هر صورت من از شماها تشكر میكنم كه خودتان بدون اینكه غیر از خدا یك كسی وادارتان بكند (این چیزی است كه از مبدأ الهی جوشش پیدا كرده) خودتان وارد این میدان شدید.
دانشجویان مسلمان و مبارزی كه لانه جاسوسی را اشغال كردهاند با عمل انقلابی خودشان ضربهای بزرگ بر پیكر امریكای جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز كردند.
مرکز فسادآمریكا
شما میبینید كه الان مركز فساد امریكا را جوانها رفتهاند گرفتهاند و امریكاییهایی هم كه در آنجا بودند گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند و امریكا هم هیچ غلطی نمیتواند بكند و جوانها مطمئن باشند كه آمریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند، بیخود صحبت اینكه اگر دخالت نظامی، مگر امریكا میتواند دخالت نظامی در این مملكتبكند؟ امكان برایش ندارد، تمام دنیا توجهشان الان به اینجاست. مگر امریكا میتواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی بكند؟ غلط میكند دخالت نظامی بكند. نترسید، نترسانید. همین تعبیری كه جوانهای ما از روی باز احساسات جوانی كردند كه اگر چنانچه امریكا بخواهد دخالت نظامی بكند ما چه خواهیم كرد. اصلا این اگرش را هم نباید بگویند. امریكا عاجز از این است كه دخالت نظامی در اینجا بكند، اینها یك مسائلی در پیششان است، یك مطالبی در پیششان است كه روی آن مطالب گرفتاریهایی دارند، نمیتوانند این كارها را بكنند. اگر آنها میتوانستند دخالت نظامی بكنند، شاه را نگه میداشتند. با تمام قدرتشان، قدرتهای تبلیغی چیز كردند كه نگش دارند و ملت ما اعتنا نكرد به آن و نه تنها او، همه قدرتها پشتسر هم ایستاده بودند كه نگه دارند شاه را و نتوانستند نگه دارند برای اینكه ملت ما یك چیزی را كه خواست نمیشود مقابل ملتبایستد كسی و چه بكند. هیچ ابدا. این مطلب را اصلا جوانهای ما پیش نیاورند این مطلب را كه دخالت نظامی، آنها همیشه دخالتهایشان دخالتهای شیطنتی است، توطئه است. آنها اگر بخواهند یك كاری هم بكنند، وادار میكنند جوانهای ما را كه آنها تظاهر بكنند و در تظاهر اعمال آنها بیایند درگیری بكنند یا اینها و یك غائله راه بیندازند كه ما نتوانیم یك محیط آزاد پیدا بكنیم، یك محیط آرام پیدا كنیم و مسائلی را كه میخواهیم طرح بكنیم و میخواهیم ایجاد بكنیم، بتوانیم. آنها از این راه شیطنتها پیش میآیند. آنها شیطانهایشان را پیش همین جوانهای صافدل عزیز میفرستند تبلیغات میكنند. مینویسند به دیوار چه میكنند، عده. عده. یك وقت میبینید كه یك عده جوان را راه انداختند توی خیابانها به یك تظاهراتی. تظاهرات بحق لكن آنها از همین تظاهرات بحق میخواهند استفاده ناحق بكنند.
... آدمی كه ملی است، با امریكا خوب دشمن است همانطوری كه همه ملت ما دشمن شماره اول خودش را امروز امریكا میداند. برای اینكه دشمن شماره اول ما را برده است امریكا نگه داشته است. آن وقت هم كه آن بود، دشمن شماره یك ما آنها بودند اینها اذناب آنها بودند، اینها كسانی بودند كه ماموریت داشتند برای وطنشان، یعنی ماموریت داشتند كه این وطن را نگذارند كه یك قدم جلو برود. مایی كه و شمایی كه و ملت ما كه دشمن شماره یكش را امریكا میداند و حالا هم كه جوانها رفتند آنها را گرفتند دیدند كه مركز توطئه بوده آنجا.
(تاریخ سخنرانی 16 آبان 1358)
مصاحبه خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند (اریك رولو) با امام خمینی (س)
سئوال: شما موضع دانشجویان ایرانی را تایید كردید، آیا نگهداری گروگانها با قوانین اسلامی مطابقت دارد، حتی در موقع جنگ؟
جواب: آنجا من به شما گفتم مثل اینكه اشتباه به شما رسید و شاید باز این اشتباه را دستگاههای تبلیغات صهیونیستی كرده باشند. آنچه من گفتم این بود كه ما نمیتوانیم ملتی را كه اینقدر از امریكا ضربه دیده، اگر چنانچه امریكا شاه را نگه دارد و این امر طولانی شود یا بخواهد مملكت ما را بمباران كند، ما نمیتوانیم جوانان را كنترل كنیم. مردم ما پنجاه سال است كه از امریكا ضربه خوردهاند. ممكن است كه جوانهای ما اینجاها را خودشان به هم بزنند. من اینطور گفتم، نه اینكه ما ابتدائاً این كار را میكنیم. الان هم آنها در كمال خوشی و آسایش هستند و تبلیغات آقای كارتر بر خلاف این است لكن واقع این است. من فرستادم تحقیق كردم، به گروگانها هیچ صدمهای نرسیده است و اسلام با همه مردم دنیا میخواهد با خوبی رفتار كند. بله، اسلام با كسانی كه توطئه گر هستند و بخواهند برخلاف مصالح مسلمین و مصالح بشر عملی بكنند با آنها هم سخت گیری میكند.
( تاریخ مصاحبه: 9 آذر 1358)
مصاحبه با خبر نگاران در 27 آبان ماه 1358
سئوال: آیا حضرتعالی هنوز میفرمایید كه اگر شاه به ایران بازنگردد گروگانهای امریكایی آزاد نخواهند شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
این مسئله مربوط به ملت است. سی و پنج میلیون ملت ما خواستشان این است و باید ما بررسی كنیم راجع به اینكه چرا ملت ما میخواهد كه شاه بیاید و تا نیاید دست از این گروگانها برداشته نخواهد شد و چرا كارتر اینقدر اصرار دارد، قضیه این نیست كه شاه بیاید ایران، ملت ما شاه را كه دشمن خودش میداند میخواهد چه بكند. یك تحفهای نیستبرای ملت ما كه بخواهد او را در موزه نگه دارد، بلكه مطلب این است كه دو جهت هست كه ملت ما میخواهند شاه بیاید و ما اصرار داریم، كه این دو جهتیكیش اهمیتش بیشتر از دیگری است. یك جهت راجع به اینكه ما ملتی هستیم كه الان اقتصادمان خیلی قوی نیست و داراییهای ایران، بسیار در دستشاه مخلوع و بستگان اوست و این در بانكهای امریكا و سایر كشورها متمركز است. و اینها همه مال ملت است و اینكه ما اصرار داریم شاه را بیاوریم برای این است كه معلوم بشود كه این اموال فقرا كه در دست اینها و عمال اینها هست در كجاها هست و باید برگردد به ملت و مطلبی كه اهمیتش بیشتر از این است. این است كه ما میخواهیم او بیاید و ما ریشه این جنایاتی كه این شخص در طول سیو هفتسال تقریبا به ایران كرده است و این خیانتهایی كه به ایران كرده است و این آدمكشیهای دستجمعی كه كرده است ما به دستبیاوریم كه این با امر كی بوده. یك انسان، یك آدم كه میخواهد در یك مملكتی حكومت كند بیجهت اینقدر جنایت نمیكند. این عامل اشخاصی بوده است. خود ایشان هم میگوید من مامور بودم برای وطنم. ما میخواهیم آن امر را پیدا بكنیم كه آنكه امر كرده است كه ایشان در وطنش اینهمه جنایتبكند كیست و چه اشخاصی هستند؟ از این جهت ملت ما اصرار دارد به اینكه این آدم بیاید و این دو مطلب ثابتبشود در محاكمه. محكمه هر جور حكم كرد عمل بشود. و اما اینكه كارتر اصرار دارد به اینكه ایشان نیاید، باید ما ببینیم كه این از باب این است كه آقای كارتر بشر دوست است و حس انساندوستی این آقا، این آقای كارتر او را وادار كرده است كه اینقدر اصرار بكند و در مقابل ملتهای اسلامی بایستد و ارعاب بكند و آنهمه مطالب پیش بیاید و منطقه را به خطر بیندازد، این برای این است كه یك آدمی است انساندوست و برای انساندوستی - كه - این نحو میكند؟ ما در آقای كارتر این انساندوستی را سراغ نداریم برای اینكه از اعمال ایشان معلوم است كه ایشان این حس را ندارند. كسی كه یك جانی را در حفظ خودش و حمایتخودش به عنوان انساندوستی نگه میدارد نباید در ممالك بسیار، اینقدر جنایتها را و اینقدر آدمكشیها را علتباشد. این آدم انساندوست نیست و حس انساندوستی این چیز را نكرده است. اگر در ایشان حس انساندوستی بود. سی و پنج میلیون انسانهایی كه در ایران بودند كه یكیشان هم محمدرضا بود و همه از یك ملت و از یك كشور هستند، چه شد كه در ظرف سیو هفتسال آنهمه جنایات بر ما شد و اخیرا با دست این شخص آنهمه كشتار میشد و در حكومت آقای كارتر بود و ایشان ابدا حس انساندوستیشان اسباب این نشد كه یك تقاضایی لااقل از این شخص بكند كه نكن این كار را، بلكه آنطور كه ما میدانیم ایشان علاوه بر اینكه تقاضا نكردهاند تهییج هم كردهاند. ، و اما اینكه اصرار دارند و از جهت انساندوستی معلوم شد نیست، معلوم میشود برای این است كه اسرار او فاش نشود، اسرار روسای امریكا فاش نشود. ما با بودن شاه در اینجا اسرار شخص كارتر و اسرار اسلاف او را فاش خواهیم كرد و به ملت امریكا ارائه خواهیم كرد و ملت امریكا میفهمد كه گرفتار چه روسای جمهوری هستند كه ملتشان را به تباهی كشیده است و آبروی ملتشان را در بین مسلمین از بین برده است. ما برای این میخواهیم كه بیاید و ایشان برای این جهت میخواهد كه نیاید. این اصرار او به نیامدن برای اینكه خوف این را دارد كه اسرار فاش بشود و ایشان دیگر نتوانند در مملكتخودشان یك زندگی صحیح داشته باشند و دیگر ریاست جمهوری ایشان هم فاتحهاش خوانده بشود و مملكت امریكا هم اگر مطلع بشود از مسائل و مطلع بشود از مصایب ما و مطلع بشود و رسانههای گروهی به آنها بفهمانند كه در این مملكت چه گذشته است و اینها از دست روسای جمهور امریكا و دیگر روسای ابرقدرت، بر ما گذشته است اگر یك همچو احساسی را بكنند این طرفداری از كارتر را نمیكنند و من هم احتمال این را میدهم كه طرفداری از كارتر یك قشر از اشخاصی است كه تحت نظر خود آنها هستند نظیر آن طرفداریهایی كه در اینجا از شاه میشد. از شاه مخلوع میشد كه وقتی كه مثلا رئیس جمهور امریكا میآمد به ایران عده كثیری را میبردند به استقبال به اسم ملت. در صورتی كه ملت هرگز از این امور اطلاع صحیح نداشت و هرگز حاضر نبود كه استقبال بكند از شاه یا از مهمانهای شاه لكن آنها عده زیادی داشتند كه این كارها را انجام میدادند. من احتمال میدهم كه آقای كارتر هم عده زیادی از قبیل سازمان امنیت و اشخاصی كه مربوط به خودش است داشته باشد و آنها به دانشجوهای ما در خارج این اهانتها را میكنند و این سختیها را میگیرند و خود آقای كارتر هم كه آقای انساندوستی است دانشجوهای ما كه برای تحصیل علم آنجا رفتند، در آنجا آنطور با آنها رفتار میكند و وادار میكند كه آنها را اذیت كنند، وادار میكند كه سگ به جان آنها بیندازند و آنطور جنایات را بكنند. این آقای انساندوست وضعش این است و ما كه یك ملت مظلومی هستیم ما میخواهیم كه آن كسی كه به ما خیانت كرده استخودش و اساس كارهایش معلوم بشود.
سئوال: ولی این جواب این نیست كه آیا به اصطلاح اسرا آزاد خواهند شد یا نه؟ و ایشان آن جواب را میخواهند.
جواب: جواب شد. برای اینكه - اسرا یعنی - ملت نمیگذارد. ملت ما میخواهد و نمیشود غیر از این، ما بر خلاف ملت نمیتوانیم عمل بكنیم.
سئوال: آیا این اسرا بنابراین همین جا خواهند ماند برای همیشه ؟
جواب: خواهند بود تا شاه بیاید. اختیار این اسرا در دست كارتر است. این اسرا را میتواند كارتر اینجا آزاد كند مادامی كه بفرستد مجرم ما را به ما تحویل بدهد و ما هم اسرا را.
سئوال: و تنها در آن صورت است كه شاه برگردانده بشود. در غیر این صورت و لاغیر؟
جواب: نه خیر اینقدر بخواهد سئوال كند بیشتر از یك سئوال را جواب نمیدهم. نه خیر بگویید من وقت ندارم. ما باید، بیشتر از این وقت ندارم سئوال كنید جوابتان را بدهم.
مصاحبه خبرنگار سی. بی. اس (S .B .C) امریكا با امام خمینی (س)
سئوال: حضرت آیتالله، آقای كارتر دولت ایران را متهم به عملیات تروریستی میكند و مصرًا میگوید كه اگر خدای ناخواسته چنانچه صدمهای در ایران به اسرا وارد بشود رژیم شما مسئول این مسئله خواهد بود.
جواب: ملتسیو پنج میلیونی تروریست هستند؟ ! از آقای كارتر باید پرسید كه تشخیص شما در مسائل سیاسی هم همین طور است كه یك ملتسیو پنج میلیونی كه همه پشتیبانی از اینها كردند باز شما میگویید تروریست هستند! من دیدم كلامی كه از ایشان صادر شده است، معالاسف كلام عاقلانهای نبود كه: اینها دانشجو نیستند اینها لات هستند. اینها تروریستاند.
- دانشجوها، با لات در منطق شما یكی هستند؟ ! لاتها و اراذل با دانشجوها را شما در منطقتان یكی میدانید؟! توهین به دانشجوها در سراسر كشورهای عالم نیست این مطلب؟ ملت ما را شما تروریست میدانید؟ تشخیص شما در مسائل سیاسی هم همین طور است كه ملت ما را تروریستبدانید؟ ! شما مطمئن باشید كه ملت ما مسلم است و مسلم تروریست نیست و با اینها با كمال رافت عمل میكند. بهتر است از معامله شما با دانشجوهای ما در خارج كشور كه آنطور شما دارید عمل میكنید آیا عمل شما تروریستی است كه دانشجوهای ما را آنطور اذیت میكنند و سگها را به جان آنها میریزند. یا نگهداری اینها در یك محفظهای كه محل خودشان بوده است و همه جور آسایش برایشان فراهم است و آمدند دیدند و ما اجازه دادیم كه هر روز بروند آنها را ببینند؟ این عمل تروریستی استیا این عمل انسانی است؟ و اعمالی كه امثال شماها انجام میدهید یك اعمالی است كه شبیه به اعمال تروریستی است.
سئوال: حضرت امام اجازه میفرمایید كه ایشان بروند به سفارت سابق امریكا و با گروگانها صحبتبكنند و از سلامتیشان به اصطلاح و رفتار خوبی كه با آنها میشود به دنیا بگویند.
جواب: مانعی ندارد خوب بروند آنجا جوانها آنجا هستند و آنها هم مانعی پیششان نیست كه كسی برود ببیند - آنها - ببینند آنها سالماند و حالشان خوب است و در رفاه هستند. ابدا چیزی كه موجب گرفتاری آنها باشد نیست. فقط در یك محلی هستند كه حفاظت میشوند و ابدا آسیبی به آنها نخواهد وارد شد، اصلا، اصلش با این امور با اسیر اسل
پرچم مبارزه با استكبار همچنان بايد برافراشته بماند
آبان نماد و مظهر استكبار ستيزي ملت ايران است، شجاعت و شهامتي كه عصاره آن بر زبان مبارك حضرت امام(ره) جاري ميشود كه « آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند» 13 آبان هم به واقع تفسير عملي و عيني اين جمله امام(ره) است كه بر دست ها و چشمها و بغض دانشجويان پيرو خط امام(ره) مينشيند و حماسه بزرگ تسخير لانه جاسوسي آمريكا را ميآفريند. بي جهت نيست كه معمار بزرگ ايران از 13 آبان به عنوان انقلاب دوم ياد ميكند.
اما پرچمداري نظام جمهوري اسلامي ايران از همان زمان كه به دستان توانمند رهبر معظم انقلاب رسيد در برهههاي مختلف خصلت استكبار ستيزي انقلاب و نظام در گفتار و رفتار معظم له متجلي شد. در سالروز 13 آبان مروري كوتاه بر بخشهاي كوتاهي از بيانات ايشان ميتواند همچنان ترسيم كنند راه ما براي تداوم ارزشهاي دانشجويان پيرو خط امام(ره) و ولايت باشد.
مبارزه با استكبار از قبل انقلاب آغاز شده و همچنان ادامه دارد
اين سه حادثهاى كه روز سيزده آبان، نمايشگر و يادآور آن حوادث است، در همين ارتباط مقابله با استكبار است. قبل از انقلاب، امام با وسوسه و دخالت آمريكاييها در كشور و با مسأله كاپيتولاسيون مخالفت كردند. به خاطر اين مبارزه، امام را در روز سيزده آبان، تبعيد كردند. استكبار، يعنى اين. به خيال خودشان، حرف حق را در گلوى گوينده حق شكستند. البته اين صدا نشكست و بحمداللَّه شجره طيّبهاى شد. در اثناى انقلاب، در مثل چنين روزى، دانش آموزان ما به خيابانها آمدند و به خاطر گفتن «مرگ بر آمريكا» و مبارزه با جبهه امريكايى، به شهادت رسيدند. اين هم، باز به مسأله استكبار آمريكايى، ارتباط پيدا كرد. بعد از پيروزى انقلاب هم، توطئههاى آمريكاييها به اَشكال مختلف، عليه نظام نوپاى اسلامى، به اين جا منتهى شد كه دانشجويان ما رفتند، مركز توطئه آمريكاييها در تهران؛ يعنى لانه جاسوسى را كه محلّ سفارت آمريكا بود، تصرّف كردند. اين هم، ماجراى ديگرى در قضيه مبارزه با استكبار بود. يعنى جريان مبارزه با استكبار و تحقّق استكبار در شكل نظام ايالات متّحده آمريكا، از قبل از انقلاب شروع شده و تا بعد از انقلاب ادامه داشته و تا امروز هم ادامه دارد.
سيزده آبان در آينه سه برهه تاريخي
اوّلين مضمون سيزده آبان عبارت است از رويارويى رژيم آمريكا با نهضت اسلامى و بيدارى اسلامى. علّت هم اين بود كه آنها حدس مىزدند اگر اسلام در دل مسلمانان احياء شود و در عمل آنان تجلّى پيدا كند، اين قضيه منحصر به ايران نخواهد ماند و دنياى اسلام را فراخواهد گرفت؛ همچنان كه بعد از پيروزى انقلاب، در فلسطين، لبنان و بسيارى از كشورهاى اسلامى و عربى، همين معنا تجربه شد.
با گذشت چند سال، نهضت اسلامى در ايران اوج گرفت. در سيزده آبان سال پنجاه و هفت - قبل از پيروزى انقلاب - كشتار دانشآموزى پيش آمد؛ يعنى باز چهره خشن رژيم كه پشت سرش دستگاههاى اطّلاعاتى آمريكاييها بود، نمايان شد. اين هم باز مقابله با نهضت اسلامى بود؛ البته با خشونت حيوانى. همان روزها رئيس جمهور آمريكا و دستاندركاران رسانهاىِ آمريكايى، از ايران به عنوان يك نقطه ايدهآل و جزيره ثبات و امنيت اسم مىآوردند و به آن تفاخر مىكردند و از حرفهاى حقوق بشر و چيزهايى كه الان مىشنويد آمريكاييها دائم تكرار مىكنند، هيچ خبرى نبود! اما سيزده آبان سال پنجاهوهشت آن روى سكّه بود و ورق برگشته بود؛ يعنى اين نهضت با پايدارى ملت مسلمان و رهبرى امام بزرگوار به پيروزى رسيده بود. بنابراين موذيگرى و دسيسه امريكايى عليه كشور به شكل ديگرى صورت مىگرفت. در اينجا سفارتخانه خودشان را به مركزى براى خرابكارى تبديل كرده بودند؛ چه خرابكارى سياسى، چه جاسوسى، چه خريدن اشخاص و شخصيّتهايى كه در انقلاب وارد بودند. يكى از ابزارها همين است كه شخصيّتها و افراد مؤثّر و بانفوذ را بخرند. همهجا و هميشه هم آدمهاى بىايمان و بىوجدان يا سستبنياد پيدا مىشوند كه يك دستِ ثروتمند و قدرتمند بتواند آنها را خريدارى كند. قيمت آدمها هم متفاوت است؛ بعضيها را ارزان مىخرند، بعضيها را يكخرده گرانتر مىخرند!
دانشجويان تسخير كننده لانه جاسوسي، مظهر شهامت ملت ايران
اگر شما به اسناد لانه جاسوسى - كه ظاهراً شصت، هفتاد جلد كتاب يا بيشتر منتشر شده است - مراجعه كنيد، جاى پاى اين خيانتها را مىبينيد. اينها عكسالعمل ملت ايران را به همراه داشت. مظهر شهامت و سرعت عملِ ملت ايران هم دانشجويان بودند؛ آن هم دانشجويانى كه پيرو خطّ امام بودند، نه دانشجوى وابسته به فلان حزب سياسى يا فلان تشكيلات گوناگون و بىايمان؛ نه، دانشجويى كه خطِّ امام را قبول داشت و به آن مؤمن بود.
پرچم مبارزه با استكبار بايد برافراشته بماند
پس، ملت ايران، شعار مبارزه با استكبار را بايد به عنوان پرچم و مشعلى حفظ كند. چرا؟ چون اگر اين عَلمِ برافراشته حفظ نشود و اين شعار، افسرده و گم شود، راه ملت گم خواهد شد. استدلال واضحى هم دارد. چون دشمنىِ آن دشمن، آشكار است و براى اهل بصيرت، مخفى نيست و دشمنِ آشكار هم، با وجود اين كه دشمنيش آشكار است، شيوههايى براى فريب دارد. غالب ملتهايى كه فريب خوردند و دولتهايى كه اشتباه كردند، از اين جا اشتباه كردند كه روشهاى دشمن را درست نشناختند. اگر ما روشهاى دشمن را نشناختيم و مبارزه با دشمنى كه مىخواهد ما را نابود كند، به فراموشى سپرديم، بديهى است كه راهى را خواهيم رفت كه دشمن مىپسندد؛ يعنى راه نابودى، راه ويرانى، راه فساد.
سيزده آبان، روز ملي مبارزه با استكبار
روز سيزدهم آبان حقيقتاً يك روز مهمّ است. اين روز به عنوان «روز ملى مبارزه با استكبار» نامگذارى شده است. مسأله، مسأله استكبار است؛ بحث يك دولت يا يك رژيم خاص نيست. البته امروز در دنيا مظهر استكبار - با همان معناى زشت و نفرتانگيزش - امريكاست، والّا مسأله دشمنى با يك نژاد يا با يك ملت يا با يك كشور نيست. مسأله اين است كه هر ملتى براى خود عزّت و شخصيّتى دارد و مايل نيست قدرتهاى بيرونى، با اتّكاء به زور يا فريب، آن عزّت را بازيچه قرار دهند.
ملت ما جنايت هاي شاه را از چشم آمريكا ميديد
از سال 1341 مبارزهاى همهگير در ايران شروع شد. قبلاً هم مبارزه بود؛ امّا صنفى و كوچك بود. يا دانشجويى بود يا روشنفكرى بود يا روحانيّتىِ محدود بود. اما از سال 1341 مبارزهاى همهگير به رهبرى علماى بزرگ و در رأس همه، امام بزرگوار، شروع شد. از سال 1341 تا سال 1357 - يعنى شانزده سال - اين مبارزه ادامه داشت تا به پيروزى رسيد. عزيزان من! اين مبارزه شانزده ساله اگرچه ظاهراً مبارزه با رژيم شاه محسوب مىشد - چون اساساً رژيم شاه را امريكاييها در سال سى و دو بر سر كار آورده بودند و آنها پشتيبانىاش مىكردند - اما در واقع يك مبارزه ضدّ امريكايى بود. آنها همه كاره اين كشور بودند. آنها به شاه قدرت بخشيده بودند. آنها پشتوانه بودند كه او بتواند مردم را آنطور قتل عام و شكنجه كند؛ افراد را آنطور غريبانه در زندان و زير شكنجه بكُشد يا در خيابانها و ميدانها - مثل پانزده خرداد و هفده شهريور - قتل عام كند و آنطور در مدرسه فيضيّه و دانشگاه، به جان دانشجو و طلبه بيفتد. ملّت ما همه اين گناهان بزرگ را از چشم امريكا مىديد و معتقد بود دست امريكا در كار است.
13 آبان تفاوت انقلاب ما را به آمريكا فهماند
معناى تسخير لانه جاسوسي اين بود كه رژيم امريكا بداند نسبت به اين انقلاب نمىشود شوخى كرد و اين انقلاب و اين ملّت و كشور، از انقلابها و ملتها و كشورهايى نيست كه دست روى دست بگذارد، ساكت بنشيند و تحمّل كند تا آن طرف دنيا عليهش خواب پريشان ببينند و توطئه درست كنند.
حركت نسبت به سفارت امريكا - كه به حق «لانه جاسوسى» ناميده شد و واقعاً هم مركز جاسوسى بود - در حقيقت تبلورى از حقايق اين انقلاب و ملّت بود. اين حركت نشان داد كه ملّت ما در مقابل قدرتِ پر گوىِ پرخواهِ متوقّعِ مغرورِ مستكبرى مثل امريكا هم، تا همه جا ايستاده است.
تصور حل مشكلات در صورت مذاكره با آمريكا سادهلوحي است
امريكاييها تا ابد با امام آشتى نمىكنند. البتّه امريكاييها كه مىگوييم، مرادمان ملّت امريكا نيست. مراد، همان رژيم امريكا و گردانندگان سياستهاى امريكاست. اگر يك فكر و يك فرهنگ است كه مردم را اينطور نگه داشته است، با آن فكر و فرهنگ هرگز آشتى نمىكنند. همانطور كه اين حضرات از اسلام و از فكر اسلامى و فرهنگ اسلامى به شدّت متنفّرند. علّت دعوا و مخالفت و خصومت، اينهاست. حال عدّهاى، سادهلوحانه، اين گوشه و آن گوشه مىنشينند، حرفى و نِقى مىزنند. قلم روى كاغذ مىآورند كه: «چرا با امريكاييها مذاكره نمىكنيد؟ تا كى مىخواهيد اين وضع ادامه داشته باشد؟» آيا اينها نمىفهمند در دنيا چه خبر است؟ نمىفهمند كه توقّع اين دشمنِ افزونخواهِ مغرورِ كمخرد و بىحكمت چيست؟ تصوّر مىكنند همينقدر كه ما مذاكرات و روابطمان را با امريكا شروع كرديم، همه مشكلات تمام خواهد شد؟ نه آقا، قضيّه اين نيست. آرى؛ امريكاييها در اظهارات رسمى مىگويند و اظهار مىكنند كه ما آماده مذاكره با ايرانيم. مذاكره براى چه؟ معلوم است؛ مذاكره براى اينكه راهى و مجرايى براى فشار آوردن روى دولت ايران پيدا شود.
آمريكا با كودتاي 28 مرداد نظام جبار شاه را بر سر كار آورد
دولت امريكا، يك نظام جبّار را در كودتاى بيست و هشتم مرداد سال 32، در ايران بر سرِ كار آورد. بيست و پنج سال، انواع پشتيبانيها را از آن نظام جبّارِ ظالمِ غاصبِ خائن و فاسد انجام داد. در همان سالِ آخر؛ يعنى تقريباً آخرين سالى كه آن رژيم نابجا و نابحق و فاسد بر سرِ كار بود، همان آقاي (جيمي كارتر) كه امروز در دنيا چهره مردم دوستى به خود گرفته است و اين گوشه وآن گوشه دنيا، در قضاياى بينالمللى دخالتهاى بىجا و حضور بىفايده مىكند، رئيس جمهور آمريكا بود. رئيس جمهور دموكراتِ امريكا، در همان حالى كه ملت ايران نهايت شدّتها و سختيها را از دست آن رژيمِ فاسدِ غاصب مىكشيد، به ايران آمد، نان ملت ايران را اينجا خورد، بر سر سفره رنگين غاصبان حكومت در ايران نشست و لذّتهايش را برد، بعد هم با حالت سرمستى، ايستاد و اعلام كرد كه: «ايران صاحب بهترين حكومتهاست. امنترين جاهاست و اينها كه بر سرِ كارند، بهترين حكّامند!» انگار نه انگار كه دستِ شاه تا مِرفق به خون اين ملت آلوده است.
ملت ايران بعد از پيروزي رفتار خصمانه اي با آمريكا نداشت
در مثل چنين روزى (13 آبان 57) يكعدّه دانشآموزان و نوجوانان ما - اين گلهاى هنوز درست باز نشده - را پرپر كردند. اين ضربه را، اوّل آنها وارد آوردند. با همه اينها، ملت ايران نجابت بهخرج داد: وقتى كه انقلاب پيروز شد، در اينجا هيچكس به امريكاييها صدمهاى نزد؛ آنها را اذيّت نكردند؛ سفارت را از آنها نگرفتند. آنها را روانه كردند؛ با احترام به خانه خودشان رفتند. كسى كارى به كارِ آنها نداشت. عدّهاى از آنها هم در داخل سفارت ماندند. لكن شروع به توطئه كردند: تماس با مخالفين انقلاب؛ درس دادن به عناصر پس مانده و وامانده رژيم پهلوى كه در اينجا از ادامه حيات مأيوس شده بودند. خوب؛ ملت ايران هوشيار است. ملت ايران غافل نيست و مىفهمد كه قضيه چيست.
نسبت حركت احساسي دادن به 13 آبان كار انسانهاي سطحي و ضعيف است
من امروز عرض مىكنم كه اين كار دانشجويان ما در سال 58 يكى از بهترين كارهايى بود كه در اين انقلاب انجام گرفت. مبادا تلقينهاى يك عدّه آدمهايى را كه - به اعتقاد بنده - تعريف واقعى از آنها اين است كه «انسانهاى سطحى و ضعيفى هستند» باور كنيد. نمىخواهيم بگوييم اينها وابستهاند. نمىخواهيم بگوييم مغرضند. نه! ضعيفند. انقلابها را هم غالباً ضعيفها از بين بردهاند. كشورها را هم ضعيفها به بادِ فنا دادهاند. ملتهاى نيرومندِ پرقدرت را هم غالباً ضعيفها و زبونهايى كه بر مراكز قدرت دست پيدا مىكنند، از بين مىبرند.
كه شما بگوييد «احساساتى شد و حرفى زد.» امام، آن پير حكمت و مردِ حكيمِ دنيا ديده مجرّب، با ديد نافذ خود، آنطور از حركت دانشجويان در آن روز تجليل كرد. پس امام، به حقيقتى پى برده بود كه اين را گفت. ما نيز همان را - نه فقط از روى تبعيت ؛ بلكه از روى احساس، از روى بينش و از روى منطق - تأييد و تصديق مىكنيم.
بسياري از مشكلات ملت ما از سوي آمريكا است
نظام جمهورى اسلامى با دنياى استكبار، با آمريكا، با دولتهاى ديگرى از بلوك استكبار، معارضات و اختلافاتى دارد. اختلاف بر سر چيست؟ اين نكته مهمى است. دعوا سر چيست كه امروز وقتى تحليلگران تحليل ميكنند، ميگويند در مسائل گوناگون دنيا كه آمريكا وارد ميشود، گوشه چشمى به جمهورى اسلامى و ملت ايران دارد؛ چرا؟ علت چيست؟ ما هم وقتى به مسائل داخلى خودمان نگاه ميكنيم، مىبينيم بسيارى از مشكلات ملت و كشور ما به طرق مختلف، از ناحيه تحميل آمريكائىهاست؛ چرا؟ علت چيست؟ بايستى اين را با نگاه دقيق جستجو و پيدا كرد.
هوسبازها تسخير لانه جاسوسي را تخطئه ميكنند
آمريكايىها هنوز دلپرىِ خودشان را نسبت به اين حركت پنهان نميكنند. متأسفانه در داخل كشور هم يك عده آدمهاى پشيمان، آدمهاى خسته، آدمهاى هوسى - كه با هوس، حركتى را انجام ميدهند، بعد دنبال زندگى راحت خودشان كه ميگردند، هوسهايشان عوض ميشود - از بين همان جوانهاى آن روز، آن كار را تخطئه كردند و تخطئه ميكنند! اما بدانيد، كارِ بسيار بزرگى بود. همان طور كه امام فرمودند، از انقلاب اول بزرگتر بود؛ چون فرو ريختن هيمنه سلطه آمريكائى و استكبار آمريكايى در ايران و در جهان بود.
استكبار به دنبال خسته كردن ملت و نظام ايران است
آمريكا ميخواهد نظام جمهورى اسلامى دستهايش را بالا كند و اظهار خستگى كند؛ از كارى كه كرده است، پشيمان شود و در مجموعهى عوامل و مزدوران و دستپروردگان و دنبالهروان نظام طاغوت قرار بگيرد. نظام استكبار اين را ميخواهد. آنچه آمريكا از ملت ايران ميخواهد، اين است كه ملت ايران وابستگى را قبول كند، استقلال به دست آمده خودش را از دست بدهد و به دست خودش دوباره تسليم قدرت آمريكا شود. آنها از ملت ايران اين را توقع دارند و فشارهايى كه مىآورند، براى اين است. براى اين است كه دولتهاى جمهورى اسلامى را خسته كنند، ملت را خسته كنند؛ در بين راه، ملت بگويند ديگر بس است، ما خسته شديم؛ دولتها هم عقب بنشينند، تا آمريكا باز همان شيوهاى را كه در گذشته با اين كشور داشته و امروز با بعضى از كشورهاى ديگر دارد، دنبال كند. آنها دنبال وابستگىاند.
آمريكا از رفتارهايش در برابر ايران عذرخواهي نكرده است
بعد از پيروزى انقلاب - الان، سى سال است - هيچ روزى نبوده است كه آمريكا نسبت به ملت ايران نيت خيرى داشته باشد؛ از كارهاى گذشته خودش عذرخواهى بكند؛ صادقانه دست از استكبار و طمعورزى نسبت به ملت ايران بردارد. مسئله ما با آمريكا اين نيست كه حالا بر سر دو تا موضوع جهانى يا بينالمللى يا منطقهاى با هم اختلاف نظر داريم، برويم بنشينيم با مذاكره حل كنيم. مسئله مثل مسئلهى مرگ و زندگى است؛ مسئله هست و نيست است. اين نكته دوم، كه اين را شما جوانها بدانيد؛ ما اهل ستيزهگرى نيستيم؛ اما اهل حفظ هويت خود، استقلال خود، عزت خود هستيم. هر كسى كه عزت ملت ايران را بخواهد پايمال كند، ملت ايران را تحقير كند، بخواهد دست سلطه را بر اين ملت دراز كند، ملت ايران با غيرت خود، با ايمان خود اين دست را قطع ميكند.
مبارزه با قدرت سلطه گر، مستمر و در ميدان ظرفيتهاي انساني است
معلوم است كه قدرت سلطهگر بهآسانى و بزودى تسليم نميشود و عقب نمىنشيند. اين مبارزه بايد استمرار پيدا كند تا يك ملت بتواند جايگاه خود را مستحكم كند؛ شما امروز در حال ادامهى اين مبارزهايد. اين مبارزه هميشه در ميدان جنگ نيست؛ اما هميشه در ميدان ظرفيتهاى انسانى است؛ هميشه در ميدان ارادههاست. اراده ملت وقتى بر ادامه راه استقلال و عزت باشد، پيش خواهد رفت؛ اين اتفاقى است كه در ايران افتاد. جوانان عزيز! شما وارث يك واقعيت پرشكوه در اين كشوريد.
13 آبان هم به واقع تفسير عملي و عيني اين جمله امام(ره) است كه بر دست ها و چشمها و بغض دانشجويان پيرو خط امام(ره) مينشيند و حماسه بزرگ تسخير لانه جاسوسي آمريكا را ميآفريند.
مقام معظم رهبری دامت برکاته
سرویس اجتماعی و فرهنگی : حضرت امام به محض اطلاع از سفر هیئت اعزامی از سوی رییس جمهور آمریکا به ایران ،اعلامیهاى خطاب به شورای انقلاب صادر فرمودند. این تنها اعلامیه حضرت امام است که بدون "بسم اللَّه الرحمن الرحیم " است همانند سوره برائت در قرآن کریم ".
به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از فارس،پس از تسخیر لانه جاسوسى امریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، جیمى کارتر رئیس جمهورى امریکا احتمالًا با هماهنگى عوامل داخلى و بخصوص چند عضو کابینه دولت موقت "رمزى کلارک " و "ویلیام میلر " را براى ملاقات با امام خمینى به ایران اعزام داشت. نمایندگان اعزامى در حالیکه به ترکیه رسیده بودند و خود را براى سفر به ایران آماده مىکردند، پیام فوق الذکر حضرت امام صادر شد و آنان بدون اخذ نتیجه به امریکا باز گشتند. پیام کوتاه و مختصر حضرت امام بلافاصله در جهان و رسانههاى گروهى بین المللى انعکاس گسترده و کم نظیرى یافت. یادگار حضرت امام آقاى سید احمد خمینى در این باره تصریح مىکنند: "حضرت امام به محض اطلاع اعلامیهاى صادر فرمودند و درآن اطلاعیه هیأت امریکایى را نپذیرفتند و به همه اعضاى شوراى انقلاب، هیأت دولت موقت و سایر مسئولین تذکر دادند که هیچ کس حق ملاقات با این هیأت امریکایى را ندارد. نکته قابل توجه در این اعلامیه آن است که این تنها اعلامیه حضرت امام است که بدون "بسم اللَّه الرحمن الرحیم " است همانند سوره برائت در قرآن کریم ".
*زمان: 16 آبان 1358/16 ذى الحجه 1399 .
مکان: قم.
مخاطب: شوراى انقلاب اسلامى و مسئولان دولتى.
از قرار اطلاع نمایندگان ویژه کارتر در راه ایران هستند و تصمیم دارند به قم آمده و با اینجانب ملاقات نمایند. لهذا لازم مىدانم متذکر شوم دولت امریکا که با نگهدارى شاه، اعلام مخالفت آشکار با ایران را نموده است و از طرفى دیگر آنطور که گفته شده است سفارت امریکا در ایران محل جاسوسى دشمنان ما علیه نهضت مقدس اسلامى است، لذا ملاقات با من به هیچ وجه براى نمایندگان ویژه ممکن نیست و علاوه بر این:
1- اعضاى شوراى انقلاب اسلامى به هیچ وجه نباید با آنان ملاقات نمایند ..
2- هیچ یک از مقامات مسئول حق ملاقات با آنان را ندارند ..
3- اگر چنانچه امریکا، شاه مخلوع- این دشمن شماره یک ملت عزیز ما- را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسى بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضى از روابطى که به نفع ملت است باز مىباشد .
روح اللَّه الموسوى الخمینى
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در ديدار دانشآموزان و دانشجویان
سيزدهم آبان هم - كه دو روز ديگر است - در حقيقت به معناى واقعى كلمه، يكى از ايامالله است؛ فرصتى است براى فكر كردن و استنتاج كردن و بر اساس اين استنتاج، آينده را ساختن و براى آينده برنامهريزى كردن؛ چون آينده مال شماست. چگونه حركت كنيم كه بتوانيم خودمان را، ملتمان را، كشورمان را، تاريخمان را، بلكه امت اسلامى را به اوج برسانيم؟ راه چيست؟ اين را بايد با تفكر و تدبر در اين عبرتها به دست آورد. يكى از اين عبرتها در همين سيزدهم آبان است. قدرت الهى از يك طرف - كه همهچيز در همين جملهى «قدرت الهى» مندرج است - و بعد ارادهى مبارزه و ايستادگى در راه مبارزه، كه متكى به قدرت الهى و توفيق الهى است، از طرف ديگر، سيزدهم آبان را يك برجستگى بخشيده است.
امام عزيز ما، آن مرد يگانهى تاريخ ما، در مقابل طرح كاپيتولاسيون و مصونيت آمريكائىها - كه آن روز در ايران همهكاره بودند - ايستاد و به خاطر اين اعتراض، روز 13 آبان با حال غربت و تنهائى، به وسيلهى مزدوران آمريكا از ايران تبعيد شد. در آن روز و در اين تبعيد، هيچ كس در كنار امام نبود. البته دلهاى مردم با امام بود؛ اما امام را از خانهاش ربودند و در غربت كامل، او را در روز 13 آبان سال 43 از ايران تبعيد كردند. پانزده سال بعد - پانزده سال، زمان زيادى نيست؛ مثل برق ميگذرد - فرزندان امام، يعنى جوانان انقلابى دانشجو، در روز 13 آبان رفتند لانهى جاسوسى آمريكا در تهران را تسخير كردند؛ آمريكا را از ايران تبعيد كردند. ببينيد فعل و انفعال حركت مردمىِ متكى به ارادهى الهى و قدرت الهى، چه كار ميكند. امام در آن غربت در تبعيد ايستاد، با كمال استقامت راه را دنبال كرد و مردم را كمكم و بمرور آورد وارد صحنه كرد. امام مردم را بيدار كرد؛ احساس استقلال و آرمانخواهىِ همراه با مجاهدتى كه در آن هيچ خوف و ترسى وجود ندارد، در مردم زنده كرد. مردم به ميدان آمدند و انقلاب پيروز شد. مردم در انقلاب، شاه را از ايران راندند؛ در 13 آبان، آمريكا را از ايران راندند. لذا امام فرمود: انقلابى بزرگتر از انقلاب اول. اين يك عبرت است. يعنى يك ملت وقتى در راه درست، با هدايت صحيح و با بصيرت، ايستادگى و استقامت ميكند، هيچ قدرتى در مقابل او تاب مقاومت ندارد.
منبع
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
آنوقت بعضی از مسئولین باز شدن گره مشکلات ایران را ارتباط با آمریکا و برداشتن تحریمها میدانند در حالی که امام فرمود ه اند که اگرآنها هم مارا تحریم نکردند خودمان باید خودمان را تحریم کنیم تا مستقل شویم این مضمون است کلمات دقیق را بیاد ندارم . لزوما هر کس با آمریکا ارتباط برقرار کند مشکلش حل که نمی شود هیچ مشکلات عدیده ی بیشتر ی هم برایش ایجاد می شود کما اینکه در قرآن آمده که کفار به کمتر از اینکه شما از دینتان برگزدید راضی نمی شوند و اگر شما اینچنین فکر می کنید برای اینکه مسلمانید و شما نظرتان راجع به آنها خوب است چون خودتان خوبید این مضمون یکی از آیات قران است .
امیدوارم کسانی که خواب آمریکا را می بینند خدا از خواب بیدارشان کند.
مر گ بر آمریکا و آمریکا پرستان