سلامتی

عکسی ماندگار در انقلاب

[h=1][/h]


[/HR]

36 سال از ثبت عکس معروف بیعت همافران با امام خمینی (ره) می‌گذرد. عکسی که حسین پرتوی (عکاس انقلاب) با هوشمندی و ایجاد یک اعتماد دوطرفه، در 19 بهمن‌ماه 1357 از این بیعت گرفت، نقش مهمی در روند پیروزی انقلاب داشت



[/HR] IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1393/11/3922450189176152746817310163221177196139208.jpg)
عکس بیعت همافران با امام خمینی (ره) در یک اقدام بی‌سابقه، دو روز پیاپی در صفحه‌ی اول روزنامه کیهان چاپ شد. پیام این عکس آن‌قدر مهم بود که برای اثبات حقیقت آن، خود امام خمینی (ره) پیامی صادر و آن را تأیید کردند. اتفاقاتی که پس از انتشار این عکس افتاد، در روند پیروزی انقلاب نقش مهمی داشت و همین موضوع باعث شد عکس پرتوی یکی از مهم‌ترین عکس‌های انقلاب 57 لقب بگیرد.
با این‌که دولت بختیار آن عکس را دست‌کاری‌شده و مونتاژ دانست، اما تأیید عکس و خبر توسط امام (ره)، حمله گارد شاهنشاهی به پادگان نیروی هوایی و حمایت مردم و تظاهرات آن‌ها را درپی داشت.
عکس منتشرشده، همافران نیروی هوایی ارتش را در لباس رسمی و از پشت سر نشان می‌داد که با حضور در مدرسه علوی که محل اقامت امام خمینی (ره) در آن روزها بود، به ایشان احترامی نظامی گذاشته و با او بیعت کرده‌اند. گویا آن روز همافران صبح زود با لباس‌های رسمی‌شان به مدرسه علوی تهران رفته بودند و پس از سخنرانی امام (ره) با قرائت قطعنامه‌ای، بیعت خود را رسمی کرده بودند. در این عکس، امام خمینی (ره) در مرکز تصویر قرار گرفته و چهره هیچ‌یک از همافران دیده نمی‌شود و احترام نظامی و بیعت آن‌ها که مهم‌ترین جنبه‌ی این دیدار بود، به زیبایی به تصویر کشیده شده است.
کاووس صادقلو، رییس انجمن صنفی عکاسان مطبوعات درباره‌ی اهمیت این عکس، اظهار کرد: یادم هست یکی از بزرگان نظام، یک روز گفت که یک عکس می‌تواند یک نظام را در کشور تغییر بدهد. تأثیری که عکس حسین پرتوی از بیت همافران با امام (ره) در بهمن 1357 به لحاظ روانی روی ارتش آن روز ایران گذاشت، انکارناپذیر است.

او ادامه داد: اگر تاریخ را ورق بزنیم، می‌بینیم که عکاسی مطبوعاتی یک رسالت بزرگ دارد که این رسالت گاهی به نفع برخی جریان‌هاست و گاهی به ضرر آن‌ها، اما واقع ‌بینانه این است که نمی‌توان از تاریخ چشم ‌پوشی کرد. به نظرم این عکس یکی از پایه‌های اصلی پیروزی انقلاب اسلامی بود.
وی بیان کرد: خود حسین پرتوی درباره‌ی چگونگی ثبت این عکس گفته بود که آن روز همه عکاسان را از مدرسه بیرون کرده بودند. او به آبدارخانه وارد شد تا چای بنوشد و وقتی می‌خواست از بیت همافران با امام (ره) عکس بگیرد، تیم حفاظتی جلوی او را گرفت. پرتوی در آن روز به آن‌ها اطمینان داد که از زاویه‌ای این عکس را می‌گیرد که برای هیچ‌یک از آن‌ها هیچ مشکلی پیش نیاید و چهره‌های‌شان قابل شناسایی نباشد. آن روز، به حسین پرتوی اعتماد شد و او توانست یکی از تأثیرگذارترین عکس‌های انقلاب را به ثبت برساند.
صادقلو همچنین تصریح کرد: پس از گذشت چند دهه، ما جای خالی این اعتماد را در همه‌ی موارد، بخصوص در زمینه عکاسی مطبوعات به‌شدت احساس می‌کنیم. متأسفانه آموزش، مهم‌ترین مسأله‌ای است که باید مورد توجه قرار گیرد، اما اکنون فراموش شده است. اخلاق مطبوعاتی، اعتماد و ثبت یک عکس تأثیرگذار، از جمله آموزش‌هایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

پرتوی در آن روز به آن‌ها اطمینان داد که از زاویه‌ای این عکس را می‌گیرد که برای هیچ‌یک از آن‌ها هیچ مشکلی پیش نیاید و چهره‌های‌شان قابل شناسایی نباشد. آن روز، به حسین پرتوی اعتماد شد و او توانست یکی از تأثیرگذارترین عکس‌های انقلاب را به ثبت برساند

رییس انجمن صنفی عکاسان مطبوعات در ادامه با بیان یک مثال درباره‌ی آموزش درست در این زمینه، گفت: یکی از موارد خوبی که در ذهنم مانده، فیلمی بود که از یک شورش در ترکیه دیده بودم؛ در یکی از شورش‌های خیابانی، مردم به‌خاطر اعتراضی که به بانک‌ها داشتند، شیشه بانک‌ها را می‌شکستند و پلیس هم با گاز اشک‌آور و باتوم با آن‌ها مقابله می‌کرد. عکاس‌ها بدون این‌که کسی مزاحم‌شان باشد از این صحنه عکس می‌گرفتند، چون در آن موقعیت، پلیس به کاری که می‌کرد اعتقاد داشت و مطمئن بود که باید از شورش جلوگیری کند. بنابراین دلیلی نمی‌دید که جلوی عکاسان را بگیرد و هر کسی، کار خود را می‌کرد. این نشان می‌دهد که عکاسانی که در آنجا حضور داشتند و همچنین پلیس، آموزش‌های لازم را در این زمینه دیده بودند.
او ادامه داد: این‌گونه آموزش‌ها باید کاملا به‌روز باشند. مثلا خبرگزاری‌ها هر چند وقت یک‌بار یک کلاس آموزشی برای عکاسان بگذارند و به آن‌ها بگویند که به‌عنوان مثال برای عکاسی خبری و مطبوعاتی در کشور عراق با چنین موقعیت سیاسی و امنیتی، چه تدابیری را باید اتخاذ کنند، چه خطرهایی آن‌ها را تهدید می‌کند و چه مواردی را باید رعایت کنند. متأسفانه ما این آموزش‌ها را نداریم.
صادقلو اضافه کرد: مردم نیز طرف دیگر این آموزش‌ها هستند. اگر آموزش به‌درستی انجام شود، دیگر این همه مزاحم تلفنی برای پلیس، آتش‌نشانی و اورژانس نخواهیم داشت، چون مردم می‌فهمند که برخی کارهای‌شان بازی با جان هم‌نوعان‌شان است. تلویزیون و رسانه‌ها ابزاری برای این آموزش هستند. وقتی به سمتی برویم که همه چیزمان براساس این آموزش درست پیش برود، دیگر هیچ‌کس، از یک آدم عادی گرفته تا پلیس، به خودش اجازه نمی‌دهد جلوی یک عکاس را در حال گرفتن عکس معمولی بگیرد.
از دیگر عکس های معروف و به یاد ماندنی حسین پرتوی می توان به بیعت همافران با امام، بسته شدن فرودگاه در دوره بختیار و اعدام سران رژیم سابق در دبیرستان علوی اشاره کرد.

برچسب: 

صراحت رهبری درباره توافق صریح و مثبت

[h=1][/h]


[/HR] موضوع توافق ریز تر و جزئی تر می شود؛ اینکه چه توافقی خوب خواهد بود و چه توافقی بد و اینکه نظر رهبری دراینباره چه می باشد .ایشان دیروز نظر خود را صریحانه اعلام کردند
[/HR] IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1393/11/617121616891856813213748117224131752255.jpg)
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش و پدافند هوایی به موضوعات مختلفی در حوزه مسائل سیاست خارجی، سیاست داخلی و رفتار آمریکایی نسبت به جمهوری اسلامی در این بین پرداختند. رفتار متناقض آمریکایی ها در قبال پرونده هسته ای ایران نیز از جمله موضوعات مهم در سخنان رهبر انقلاب است که محوریت ویژه ای دارد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، با تبیین علت و هدف اصلی دشمنی ۳۶ ساله و ادامه دار دولت آمریکا و خطای محاسباتی آنها برای به زانو درآوردن و تحقیر ملت ایران، به رفتار و عملکرد منطقی و مستدل ایران در مذاکرات هسته ای و رفتار غیر منطقی و باج خواهانه طرف مقابل اشاره و تأکید کردند: ملت ایران در روز ۲۲ بهمن نشان خواهد داد که زیر بار حرف زور نمی رود و پاسخ هر تحقیر کننده ای را نیز با ضربه متقابل خواهد داد. در این دیدار که همزمان با سالروز بیعت تاریخی جمعی از همافران و کارکنان نیروی هوایی ارتش با امام خمینی (ره) در نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷ برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه ای آن حادثه مهم را حاوی یک مضمون پرمغز و ماندگار دانستند و گفتند: اقدام شجاعانه فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی در ۱۹ بهمن ۵۷، نشان دهنده سخن حق و پرجاذبه انقلاب اسلامی است که توانسته بود حتی به اعماق دلهای نیروی هوایی ارتش پادشاهی آن زمان که نور چشمی آمریکا نیز بود، نفوذ کند.ایشان با تأکید بر لزوم شناخت و حفظ این حقیقت مهم، به برخی واقعیات صحنه از جمله نفوذ فراگیر انقلاب اسلامی اشاره کردند و افزودند: با پیروزی انقلاب اسلامی، ملتها با دیدن شجاعت و دلیری ملت ایران که علناً در مقابل زورگویی های امریکا ایستاد، به هیجان آمدند و جذب پیام انقلاب شدند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در طرف مقابل نیز، قدرتهای زورگو و در رأس آنها امریکا، از همان روز اول انقلاب، از هیچ اقدام و فشاری برای خاموش کردن این حرکت عظیم و رو به گسترش، فروگذار نکردند و این دشمنی تا امروز هم ادامه دارد. حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: دشمنی امریکا و قدرتهای استکباری با اشخاص نیست، آنها با اصل حرکت و جهت گیری توأم با ایستادگی و استقلال طلبی و عزت خواهی ملت ایران دشمن هستند.
22 بهمن، مشخص می شود ایران دست بسته است یا نه
اواسط ماه جاری بود که «دیوید کوهن» که از وی به عنوان «معمار تحریم‌های ایران» یاد می‌شود در گفت‌وگویی با روزنامه «وال‌استریت‌ژورنال» با این ادعا که بهبود اقتصاد ایران بدون سازش این کشور با غرب بر سر برنامه هسته‌ای امکان‌پذیر نیست گفت این موضوع اهرم فشار آمریکا در مذاکرات نهایی را افزایش می‌دهد. «کوهن» در این مصاحبه گفت: «آنها گیر افتاده‌اند. آنها بدون کاهش تحریم‌ها نمی‌توانند این اقتصاد را ترمیم کنند. فکر می‌کنم آنها با دست‌های بسته به مذاکرات آمده‌اند». رهبر معظم انقلاب روز گذشته به موضوعی اشاره کردند که به نظر می رسد پاسخ محکمی به این مقام امریکایی بود. ایشان در ادامه سخنان خود با یادآوری سخنان برخی سیاستمداران امریکایی در سالهای اخیر که بغض و کینه خود را با ملت ایران، صراحتاً بیان کردند گفتند: آنها از ایستادگی ملت ایران عصبانی هستند و هدف اصلی امریکا و همراهانش، به زانو در آوردن و تحقیر ملت ایران است که البته دچار خطا و اشتباه در تحلیل هستند.رهبر انقلاب اسلامی، علت ناکامی های پی در پی امریکاییها در مسائل منطقه و بویژه مسائل ایران را، همین خطای محاسباتی و اشتباهات راهبردی دانستند و افزودند: یک نمونه از این خطاها، اظهارات چند روز پیش یک مقام امریکایی است که گفته بود، ایرانی ها در مذاکرات هسته ای، دست بسته هستند و گیر افتاده اند.حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در روز ۲۲ بهمن شما خواهید دید که ملت ایران چه حضوری خواهد داشت و آن موقع معلوم خواهد شد که آیا ملت ایران دست بسته است؟ ایشان خاطرنشان کردند: دست ملت و مسئولان ایران هیچگاه بسته نبوده و این موضوع را در عمل نشان داده اند و از این پس نیز با ابتکارات و شجاعت خود، آن را نشان خواهند داد.رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آن طرفی که فعلاً گیر افتاده و دچار مشکل است، امریکا است و همه واقعیات این منطقه و خارجِ منطقه، اثبات کننده این حقیقت است.ایشان خاطرنشان کردند: به لطف خداوند ملت ایران در ۲۲ بهمن نشان خواهد داد هرکسی که بخواهد این ملت را تحقیر کند، با ضربه متقابل مواجه خواهد شد.رهبر انقلاب اسلامی گفتند: همه ملت ایران و همه دلسوزان متفقند که عزت ملی برای یک کشور، بسیار بسیار مهم است زیرا اگر عزت ملی نباشد، امنیت و پیشرفت هم نخواهد بود، بنابراین عزت ملی باید محفوظ بماند و مسئولان هم این موضوع را می دانند. حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: به فضل الهی، ملت ایران با حضور مقتدرانه و عزم راسخ خود در ۲۲ بهمن، دشمن را به زانو درخواهد آورد. حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شکست سیاستهای امریکا در سوریه، عراق، لبنان، فلسطین، غزه، افغانستان و پاکستان و همچنین شکست امریکا در اوکراین، خطاب به امریکاییها تأکید کردند: این، شما هستید که سالهای متمادی، پی در پی شکست خورده اید اما جمهوری اسلامی ایران پیش رفته و به هیچ وجه با سی و چند سال گذشته قابل مقایسه نیست.

نظام اسلامی در مذاکرات هسته ای نیز براساس منطق عمل می کند اما طرف مقابل هیچ منطقی ندارد و به دنبال بی منطقی، با تکیه بر زور است. ایشان تأکید کردند: ملت ایران زیر بار زورگویی و زیاده خواهی و رفتارهای غیر منطقی نخواهد رفت

ایشان با اشاره به پیشرفتهای گسترده جمهوری اسلامی در علم و فناوری، در مسائل گوناگون اجتماعی، و در مسائل بین المللی و همچنین نفوذ عظیم منطقه ای و رسوخ مبانی انقلاب در دلهای جوانان افزودند: جمهوری اسلامی ایران با این ذخیره ارزشمند از تجربیات، با قدرت، در حال پیشرفت است و امریکاییها که نتوانستند این ریشه را قلع و قمع کنند اکنون مجبور به تحمل نظام جمهوری اسلامی هستند و طراحی های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی آنها مانع از این پیشرفت نخواهد شد.
توافق نکردن بهتر از توافق بد است
مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 محور اصلی سخنان روز گذشته رهبر انقلاب بود. رهبر انقلاب در سخنان خود به مهم ترین شبهات و برخی نگرانی های مطرح در این زمینه که در حقیقت توسط خود دستگاه دیپلماسی کشورمان ایجاد شده است پاسخ دادند. یکی از این موضوعات که پیش از این نیز بارها مورد اشاره منتقدان توافق هسته ای قرار گرفته است طرح شعار توافق بعه هر قیمتی است. این موضوع متاسفانه به صراحت از زبان محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان بیان شد. وزیر امور خارجه ایران اواخر شهریور ماه سال جاری در مصاحبه با رادیوی ملی آمریکا گفت: هر نوع توافق را با عدم توافق قیاس کنید ، باید بگویم آشکار است که حصول یک توافق بسیار بهتر است. تشکیل کمپین جعلی هنرمندان و تاکید بر شعار هر توافقی بهتر از عدم توافق است نیز از دیگر اقداماتی بود که توسط وزارت امور خارجه صورت گرفت. اقدامی که بعدا با واکنش تند مجید مجیدی یکی از هنرمندانی که نام وی در آن کمپین ذکر شده بود مواجه شد. کمپین در جواب به این اقدام گفته بود کدام عقل سلیمی توافق به هر قیمت را می پذیرد. نکته قابل توجه اینجاست در حالی که وزیر امور خارجه کشورمان صراحتا بر هر توافقی تاکید کرد اما در مقابل جان کری وزیر خارجه امریکا بارها بر این موضوع که عدم توافق با ایران بهتر از توافق بد است تاکید کرده است. موضوعی که در اقدام قابل توجهی مورد اشاره رهبر انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان تاکید کردند ما هم عدم توافق را به توافق بد ترجیح می دهیم. به نظر می رسد این فرمایش رهبر انقلاب و جواب دادن به سخنان کری درس مهم دیپلماسی به آقای ظریف بود. رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنان خود به مذاکرات هسته ای و تلاش بدخواهان و معاندان برای القای درماندگی ایران در این موضوع اشاره کردند و چند نکته مهم را درباره مذاکرات هسته ای متذکر شدند. اولین نکته ای که حضرت آیت الله خامنه ای به آن اشاره کردند موافقت با اصل توافق بود که گفتند: من با توافقی که بتواند انجام شود موافقم اما با توافق «بد» موافق نیستم. ایشان با اشاره به اظهارات مکرر امریکاییها که می گویند «توافق نکردن بهتر از توافق بد است» افزودند: ما هم همین عقیده را داریم! و معتقدیم توافق نکردن بهتر از توافقی است که به ضرر منافع ملی و زمینه ساز تحقیر ملت بزرگ ایران شود.تلاش بی وقفه مسئولین و هیأت مذاکره کننده برای خارج کردن حربه تحریم از دست دشمن، دومین نکته ای بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: اگر این اتفاق رخ دهد و با توافق، حربه تحریم از دست دشمن خارج شود، بسیار خوب است اما اگر این اتفاق نیفتاد، همه بدانند که راهکارهای فراوانی در داخل کشور برای کُند کردن حربه تحریم وجود دارد. حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر با همت و تلاش، به داشته های خود، به صورت مناسب توجه کنیم، حتی اگر نتوانیم حربه تحریم را از دست دشمن خارج کنیم، می توانیم آن را کُند کنیم. نکته سوم رهبر انقلاب اسلامی، در خصوص رفتار منطقی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هسته ای و رفتار غیر منطقی و زورگویانه طرف مقابل بود.
رفتار آمریکایی ها بر خلاف روش مذاکره است
اشاره رهبر انقلاب به سخنان حسن روحانی رئیس جمهور اسلامی ایران در آداب مذاکره و در مقابل بدعهدی امریکایی ها و نقض حرف رئیس جمهور کشورمان توسط طرف مقابل از دیگر فرازهای مهم سخنان رهبر انقلاب بود. رهبر انقلاب با استناد به سخن رئیس جمهور عدم صداقت آمریکایی ها و روش بر خلاف مذاکرات آنها را تبیین کردند. حضرت ایت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سخنان چندی پیش رئیس جمهور مبنی بر اینکه مذاکره به معنای رسیدن دو طرف به نقطه مشترک است، گفتند: بر همین اساس، نباید در مذاکره، یک طرف با رفتار غیر منطقی تلاش داشته باشد که هر آنچه مورد توقع او است، محقق شود.ایشان خاطرنشان کردند: رفتار امریکاییها و چند کشور اروپایی دنباله رو آنها، در مذاکرات، غیر منطقی است و با پرتوقعی انتظار دارند همه خواسته های آنها تحقق یابد در حالیکه این، روشِ مذاکره نیست.حضرت آیت الله خامنه ای، ایستادگی مسئولان در مقابل زیاده خواهی طرف مقابل را کاملاً صحیح دانستند و با اشاره به عملکرد مستدل و منطقی جمهوری اسلامی در مقاطع مختلف از جمله دوران دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه ۵۹۸، و همچنین مسائل گوناگون بعد از جنگ، خاطرنشان کردند: نظام اسلامی در مذاکرات هسته ای نیز براساس منطق عمل می کند اما طرف مقابل هیچ منطقی ندارد و به دنبال بی منطقی، با تکیه بر زور است. ایشان تأکید کردند: ملت ایران زیر بار زورگویی و زیاده خواهی و رفتارهای غیر منطقی نخواهد رفت.

من با توافقی که بتواند انجام شود موافقم اما با توافق «بد» موافق نیستم

توافق دو مرحله ای پسندیده نیست
اما شاید بتوان گفت مهم ترین بخش از سخنان رهبر انقلاب، تبیین ویژگی ها یک توافق خوب بود. پرهیز از دو مرحله ای کردن مذاکرات، روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل بودن مذاکرات از ویژگی هایی بود که رهبر انقلاب در توصیف ویژگی های یک توافق خوب به ان اشاره کردند. اما آنچه که قابل تاکل است صراحات محمد جواد ظریف و سید عباس عراقچی عضو ارشد مذاکره کننده هسته ای کشورمان بر همین شیوه ناپسندیده توافق هسته ای است. بعد از تصویب طرح جدید سنای آمریکا مبنی بر افزایش تحریم‌ها علیه ایران، سید عباس عراقچی عضو ارشد مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در این‌باره اظهارنظری قابل تامل داشت. عراقچی پس از رایزنی در استانبول تاکید کرد تلاش می‌کنیم تا پایان مارس حتی‌الامکان روی کلیات، یک توافق سیاسی اولیه صورت گیرد. این اظهارنظر عراقچی در واقع به معنای آن است که تیم ایرانی در مورد توافق بر روی کلیات تا ضرب‌الاجل مشخص شده توسط سنا، نگرانی ندارد. این اظهارات عراقچی از آن جهت قابل تامل بود که جواد ظریف نیز پیش از ان اعلام کرده بود تنها درباره جزئیات برخی اختلافات ادامه دارد اگرنه بر سر «کلیات» اختلافی وجود ندارد. برخی از رسانه های منتقد توافق هسته ای در این باره عنوان کرده بودند: «اظهارات ظریف و عراقچی در شرایطی است که به نظر می‌رسد مواضع این 2 باید متفاوت از این باشد. کاملا مشخص است که تصویب طرح افزایش تحریم‌های ایران در کمیته بانکداری سنا و نامه تعدادی از سناتورهای دموکرات به اوباما، یک هم‌افزایی میان این 2 جریان سیاسی آمریکا برای فشار بر ایران در مذاکرات هسته‌ای است. به عبارتی همان توافق کلی نیز یک دام است تا با اعمال فشار مضاعف بر ایران و قرار دادن یک ضرب‌الاجل، اعمال نظرات تیم آمریکایی در مفاد توافق کلی محقق شود و این درست همانند توافق ژنو است، توافقی که اگرچه 3 گام داشت و تنها یک توافق اولیه برای رسیدن به توافق جامع بود اما در ادامه مشخص شد حفره‌های این توافق، عملا نظرات تیم آمریکایی در جزئیات مذاکرات را مشروعیت می‌بخشد». اما سخنان روز گذشته رهبر انقلاب خط بطلانی بر سیاست توافق دو مرحله ای که در حقیقت یک دام برای تیم مذاکره کننده هسته ای بود کشید. رهبر انقلاب اسلامی در اینباره تاکید کردند: من با ادامه و پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق خوب موافقم و قطعاً ملت ایران هم با هر توافقی که در بر دارنده عزت و احترام او باشد، مخالفتی ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: باید در مذاکرات، تکریم، حرمت و پیشرفت ملت ایران محفوظ بماند زیرا این ملت عادت به پذیرش زورگوییِ طرف مقابل اعم از امریکا و دیگران، ندارد.ایشان همچنین با اشاره به برخی مباحث مطرح شده درخصوص توافق دو مرحله ای که ابتدا توافق بر اصول کلی و بعد از مدتی توافق بر جزئیات باشد، خاطرنشان کردند: چنین توافقی پسندیده نیست زیرا با تجربه ای که از رفتار طرف مقابل داریم، توافقِ صِرف در کلیات، وسیله ای خواهد شد برای بهانه گیری های پی در پی در جزئیات.رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند:اگر توافقی انجام شود، باید در یک مرحله و در بردارنده کلیات و جزئیات، با یکدیگر باشد.حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مفاد این قرار داد نیز باید روشن، واضح و غیرقابل تفسیر و تأویل باشد و مفاد توافق نباید به گونه ای باشد که طرف مقابل که عادت به چانه زنی دارد، در قضایای مختلف بهانه جویی کند. رهبر انقلاب تأکید کردند: تحریم ها نیز باید به معنی واقعی کلمه برداشته شوند.

برچسب: 

چگونگی مسلمان شدن یک دختر مسیحی

انجمن: 

[h=1][/h]IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1386/10/22022828137175180371369662201852185116.jpg)
[h=2]از زاکلین زکریای ثانی تا زهرا علمدار[/h]فرهنگ دفاع مقدس، به تعبیر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای چون گنجینه‌ای تمام نشدنی است. از همین رو با همه‌ی كارهایی كه تا كنون در شناختن و شناساندن این حماسه‌ی ماندگار انجام یافته است. زمینه‌ی چنین تلاش‌های فرهنگی هم‌چنان باقی است و هر زمان به شكلی و در قالبی نوتر، می‌توان درس‌هایی از این حماسه تدوین كرد و آموخت و نشر داد، تا جهان و جان‌های حق جو، مجذوب جلوه‌ها و زیبایی‌های این حماسه شوند. خواستیم از شهید سید مجتبی علمدار بنویسم، در جستجوی موضوعی بودم تا نگارش را آغاز كنم، كه به یاد سرهای مقدس شهدای كربلا افتادم كه در مسیر انتقال به كوفه وقتی به وادی «قنسرین»1 فرود آمدند، راهب مسیحی سر مقدس حضرت ابا عبدالله را برای مدت یك شب اجاره كرد، اما آن سر مقدس با جوان راهب شروع به سخن گفتن كرد، .و همین نیز موجب هدایت راهب به دین اسلام شد. با یادآوری این رویداد تاریخی، به یاد دختر جوان آذربایجانی افتادم، ژاكلین را می‌گویم. همو كه در عالم رویا با شهید علمدار آشنا شده و همین سرآغاز فصلی نو در زندگی او شده است. شاید این موضوع را در نشریات دیگر خوانده باشید، حیف‌مان آمد ما از كنار این اتفاق بزرگ بگذریم كه چگونه ژاكلین ذكریای ثانی دختر جوان 23 ساله‌ی مسیحی، مسلمان شد. خودش این گونه بیان می‌كند:« راستش من از یك خانواده‌ی مسیحی هستم و در مورد دین اسلام هم اطلاعات چندان زیادی نداشتم، همین قدر كه توی كتاب‌های درسی نوشته بودند می‌دانم و بس. وقتی وارد دبیرستان شدم از لحاظ پوشش و حجاب وضعیت مطلوبی نداشتم كه برمی‌گشت به فرهنگ زندگی‌مان. توی كلاس ما دختری بود به اسم «مریم» او حافظ 18 جز قرآن كریم است. نمی‌دانم چرا؟ ولی از همان اول كه دیدمش توی دلم جا گرفت. بعد از تلاش فراوان به هر حال یك روز موفق شدم دوستی خود را با او اظهار كنم و او هم خوشحال شد. از آن روز به بعد هر روز كه می‌گذشت بیشتر به او و اخلاقش علاقمند می‌شدم. دوست داشتم در هر كاری از او تقلید كنم. با راهنمایی‌ها و كتاب‌هایی كه برایم می‌آورد هر روز بیش از پیش به اسلام علاقمند می‌شدم، او همراه هر كتاب تعدادی عكس و وصیت‌نامه‌ی شهدا را هم برایم می‌آورد و با هم می‌خواندیم كه تقریباً هر هفته با شش شهید آشنا می‌شدم. اواخر اسفند 77 بود كه از طرف مدرسه برای سفر به جنوب ثبت نام می‌كردند و من خیلی مشتاق بودم كه در این اردو شركت كنم. اما نمی‌دانستم كه این موضوع را با خانواده‌ام چطور در میان بگذارم به خصوص اگر متوجه می‌شدند كه یك سفر زیارتی است؛ به همین خاطر به آن‌ها گفتم كه یك سفر سیاحتی است و چون من عضو گروه سرود مدرسه هستم باید به این اردو بروم ولی آن‌ها اصلاً با رفتن من موافقت نمی‌كردند. تا این كه روز 28 اسفند ماه ساعت 3 نصف شب بود كه یادم افتاد خوب است دعای توسل بخوانم. كتاب دعایی را كه از مریم گرفته بودم، باز كردم و شروع كردم به خواندن. نمی‌دانم در كدام قسمت از دعا بود كه خوابم برد. در عالم رویا، در بیابان برهوتی ایستاده بودم. دم غروب بود. مردی به طرفم آمد و رو به من گفت:«زهرا ... بیا ... بیا ... می‌خواهم چیزی نشانت بدهم.» او تكرار می‌كرد و من هر چه می‌گفتم اسم من زهرا نیست، اسم من ژاكلینه. انگار گوشش بدهكار نبود. جای خیلی عجیبی بود. یك سالن بزرگ كه عكس‌ شهدا بر دیوارهای آن آویزان بود. آخر آن‌ها هم عكسی از آقا سید علی خامنه‌ای. به عكس‌ها كه نگاه می‌كردم، احساس می‌كردم دارند با من حرف می‌زنند، ولی من چیزی نمی‌فهمیدم. تا این كه رسیدم به عكس آقا. آقا هم شروع كرد به حرف زدن. این جمله را خوب یادم است كه گفت:« شهدا یك سوزی داشتند كه همین سوزشان آن‌ها را به مقام شهادت رساند. مثل جهان‌آرا، همت، باكری و علمدار ...»‌ همین كه آقا اسم شهید علمدار را آورد. پرسیدم كه او كیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم او را نشنیده بودم. آقا نگاهی انداخت به من و فرمود:«علمدار همانی است كه پیشت بود، همانی كه ضمانت تو را كرد كه بتوانی به جنوب بیایی.» به یكباره از خواب پریدم، خیلی آشفته بودم. نمی‌دانستم چه كار كنم. صبح وقتی پدرم اصرار فراوان مرا برای ثبت نام به جنوب دید، گفت: به این شرط می‌گذارم بروی كه بار اول و آخرت باشد. با اسم مستعار«زهرا علمدار» برای جنوب ثبت نام كردم و اول فروردین 78 عازم جنوب شدیم. در راه به خوابی كه دیده بودم خیلی فكر كردم. از بچه‌ها درباره‌ی شهید علمدار پرسیدم، ولی كسی چیز زیادی از او نمی‌دانست. وقتی اتوبوس‌ها به حرم امام خمینی رسیدند، از نوار فروشی‌‌ای كه آن‌جا بود سراغ نوار شهید علمدار را گرفتم كه داشت. كم مانده بود از خوشحالی بال درآورم. هرچی بیشتر نوار شهید مجتبی علمدار را گوش می‌دادم بیشتر متوجه می‌شدم كه آقا چه می‌گفت. در طی ده روز سفری كه به جنوب داشتیم، تازه فهمیدم اسلام چه دین شیرینی است. به شلمچه كه رسیدیم خیلی با صفا بود. انگار توی یك عالم دیگری بودم كه وجود خارجی ندارد. یك لحظه حس كردم شهدا دور ما جمع شده‌اند و زیارت عاشورا می‌خوانند اطلاع دادند كه فردا مقام معظم رهبری به شلمچه تشریف می‌آورند، از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدم. به همه چیز رسیده بودم، شهدا، جنوب، شلمچه، شهید علمدار و حالا هم آقا. ساعت 9 صبح فردا بود كه راهی شلمچه شدیم و آن‌جا بود كه مزه‌ی انتظار را فهمیدم. فهمیدم كه انتظار چقدر سخت و تلخ است. شیرین هم است. خاك شلمچه باید برخود می‌بالید از این كه آقا بر آن قدم گذاشته است. در آن لحظات حلاوت اسلام را از ته قلبم حس كردم و شهادتین را بر زبان جاری كردم. هنگامی كه شهادتین را گفتم حال دیگری داشتم. این كه من هم مسلمان شده بودم، من هم مثل بقیه شده بودم، اما باید بگویم كه تا مدت‌ها تمام فرایض را مخفیانه به جا می‌آوردم. تا این كه در 28 خرداد سال 78 تصمیم گرفتم رك و پوست كنده به خانواده‌ام بگویم كه مسلمان شده‌ام. هنگامی كه مساله را مطرح كردم، همه عصبانی شدند، از آن روز به بعد دیگر در خانه كسی رفتار خوبی با من نداشت. همه‌اش می‌گفتند تو دیوانه شده‌ای ـ تو كافر شده‌ای و از این حرف‌ها، آن‌ها فشار زیادی به من می‌آوردند حتی كار به ضرب و شتم كشید. به عقیده من وجود انسان مثل «مس» می‌ماند و مشكلات هم ماده‌ای هستند كه مس را به طلا تبدیل می‌كنند. یعنی مشكلات كیمیا هستند. این كیمیاست كه مس را تبدیل به طلا می‌كند. برای من مسئله‌ای نیست. همه‌ی فامیل می‌گویند تو دیوانه شده‌ای ولی من می‌گویم: الا بذكر الله تطمئن القلوب.
احمد رضایی شرفداركلایی ـ ساری
[h=2]برگرفته از مجله‌ی فكه با تلخیص[/h]

برچسب: 

هیچگاه از مرگ نترسیدم

انجمن: 

[h=1]


[/HR][/h]

احمد سوداگر دوازده بار تا شهادت رفت و با تنی که ستاره باران زخم ها بود بار ها از جبهه بازگشت و دیگر بار عاشقانه تر و شورانگیز تر ، جان مجروح خویش را به صحنه کشاند. او پیش از خویش پایش را به بهشت فرستاده بود.



[/HR]
IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1391/07/17817118417574115214628165186189238167165161.jpg)
نام احمد سوداگر با ایمان و ولایت پذیری عجین شده است . او که از دوران جوانی خود را وقف انقلاب کرد و با آغاز جنگ تحمیلی به دفاع از ایران اسلامی برخاست وبه همراه نیروهای ارتش جهت مقابله با تجاوز دشمن به منطقه دشت آزادگان عزیمت نمود. سپس در منطقه کرخه حضور یافت و با تفنگ 106 به همراه دیگر همرزمانش مانع عبور لشکر دشمن از پل کرخه برای تصرف دزفول گردید که در این مأموریت تعداد قابل توجهی از تانک.های متجاوزین را شخصا به آتش کشید.
برادر احمد سوداگر از همان ابتدا در جنگ، کار اطلاعاتی را انتخاب کرد تا اینکه در سال 1359 در منطقه کرخه زخمی و قسمتی از پای چپ وی قطع گردید. بعد از دوران نقاهت در عملیات فتح.المبین حضور یافت و به عنوان مسئول اطلاعات لشکر قدس مشغول به خدمت گردید.
او در ادامه عملیات.های پیروزمند بیت المقدس و رمضان نقش مۆثری در مأموریت های تیپ 7 ولیعصر (عج) داشت تا اینکه به مسئولیت اطلاعات قرارگاه لشکری قدس منصوب گردید. در سال 1362 دوره فرماندهی و ستاد را در ارتش طی نمود. هوش و ذکاوت برجسته و قدرت تحلیل فوق العاده و منطقی او نسبت به مسائل نظامی باعث گردید به معاونت اطلاعات قرارگاه کربلا منصوب گرددو در عملیات ظفرمند والفجر 8 مسئولیت خطیر اطلاعات این عملیات را در منطقه خرمشهر بعهده داشت.
رشادت های بی.نظیر وی در عملیات فتح فاو سبب گردید تا در ابتدای سال 1365 در تشکیل قرارگاه عملیاتی قدس مشارکت داشته و مسئول اطلاعات این قرارگاه شد. حضور سردار سوداگر در جبهه.ها همراه با پدر و برادرانش بود تا در عملیات کربلای 5 یکی از برادرانش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مرحوم احمد سوداگر تا پایان دوران دفاع مقدس در این مسئولیت خطیر و حساس در جبهه.ها فعال بود و تا یک سال بعد از جنگ نیز برای تثبیت موقعیت پدافندی جبهه.ها و دفاع در مقابل تجاوزات احتمالی دشمن در مسئولیت جانشین فرماندهی قرارگاه عملیاتی قدس در جبهه حضور داشت.

مرحوم احمد سوداگر تا پایان دوران دفاع مقدس در این مسئولیت خطیر و حساس در جبهه ها فعال بود و تا یک سال بعد از جنگ نیز برای تثبیت موقعیت پدافندی جبهه ها و دفاع در مقابل تجاوزات احتمالی دشمن در مسئولیت جانشین فرماندهی قرارگاه عملیاتی قدس در جبهه حضور داشت .

بعد از دوران دفاع مقدس این دلاور خطه.های نبرد در مسئولیت.های جانشینی فرماندهی لشکر 7 ولیعصر (عج) و نیز فرماندهی لشکرهای 8 نجف اشرف، 25 کربلا و 27 محمد رسول.الله (ص) و معاونت اطلاعات نیروی زمینی سپاه اشتغال داشت.
وی برای آشنایی نسل.های جدید و آینده با علوم و معارف دفاع مقدس در سال 1385 اقدام به تأسیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس نمود و با پیگیری.های مجدانه خود موفق شد علاوه بر نهادینه کردن مسائل دفاع مقدس به عنوان یک مبحث علمی و پژوهشی در دانشگاه.های کشور، دو واحد درس آشنایی با دفاع مقدس را برای دوره.های کارشناسی دانشگاه.های دولتی و آزاد اسلامی را به تصویب برساند که طی 3 سال اخیر بیش از 200 هزار نفر از دانشجویان این دروس را گذرانده.اند.
وی به گواهی فرماندهان و همرزمانش نابغه اطلاعاتی و نظامی دفاع مقدس و کشور بود. بسیار در آرزوی شهادت به سر می.برد تا اینکه پس از سال.ها مجاهدت بر اثر تألمات ناشی از جراحات متعدد در دفاع مقدس با 55 درصد جانبازی در 21 بهمن 1390 و در آستانه بیست و ششمین سالگرد عملیات والفجر 8 دار فانی را وداع گفت و به خیل یاران شهیدش در ملکوت اعلی پیوست.

برچسب: 

برگه ای از دفتر مبارزات انقلاب

[h=1][/h]


[/HR]

تصاویر خاطره انگیز از اوان انقلاب اسلامی که در رسانه های خارجی آن زمان بازتاب داشته است


[/HR]
  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/172119152193244218226184171382532526623440212.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/241108333282012171351489625381101736671.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/110704236119312341641110023419513719485172.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/13270163182352051902452292238116617110117811.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/244248303782185522161071061028640182124102.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/8415760695551302001831899912751174202213.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/217941704255219762432331041651662471649545.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/2321109723625113163177176441111651579463139.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/121177567959017879123901887623130199.jpg)

  • IMAGE(http://img1.tebyan.net/small/1391/11/1262054620111324016316823013126019910122217.jpg)
برچسب: 

مبارزات انقلاب اسلامی

[h=1][/h] [h=3]روایت زاکانی از رزمنده‌ای که زمان شهادتش را تعیین کرد[/h]


[/HR]

علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مراسم گرامیداشت شهادت‌طلبی حضرت علی(ع) در نخستین شب از ربیع‌الاول که در شهرک واوان برگزار شد، ابتدا با طرح این سۆال که ما تا کجا پای این انقلاب خواهیم ایستاد؟ اظهار داشت: افراد نگاه متفاوتی به انقلاب دارند، عده‌ای خود را مهمان انقلاب و طلبکار انقلاب می‌دانند و عده‌ای هم خود را صاحب‌خانه و بدهکار انقلاب قلمداد می‌کنند.



[/HR]
[h=2]IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1391/10/206801048152392231502151608322262863113.jpg)
انقلاب زندگی مجاهدانه و شهادت‌طلبانه می‌خواهد[/h]
وی بیان داشت: جامعه‌ای که ما امروز در آن به سر می‌بریم، با آن جامعه ایده‌آل که شعارهایش را با آرمان‌های انقلاب مطرح کردیم، فاصله بسیاری دارد؛ لذا نیاز به مجاهدت مستمر داریم، انقلاب با مجاهدت مستمر حفظ می‌شود، زندگی مجاهدانه و شهادت‌طلبانه می‌خواهد.
نماینده مردم تهران گفت: بعضی‌ها دنبال یک بهانه هستند که بگویند ما تکلیف‌مان را نسبت به انقلاب انجام دادیم و از این به بعد تکلیفی برای انقلاب نداریم، بعضی‌ها نیز همه دارایی خود را می‌دهند و در آخر هم شرمسار هستند و می‌گویند ما برای انقلاب کاری نکردیم و آن چیزهایی که دادیم برای ما نبود، امانت خدا بود که دادیم، همچون خیلی از خانواده‌های شهدا و جانبازانی که در طول جنگ بارها مجروح شدند، دست‌شان را دادند، پایشان را دادند، بخشی از بدن‌شان رفت اما باز هم به جبهه رفتند و نمی‌گفتند تا همین مقدار که دادیم بس است.
[h=2]شهیدی که زمان شهادتش را تعیین کرد[/h] زاکانی یادآور شد: شهید «علی فیلسوف‌زاده» که در گردان سلمان لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص) مجاهدت می‌کرد، در جبهه غرب وقتی می‌خواست یگان عمل‌کننده‌ای را نسبت به ارتفاعی که به همراه بنده و جانباز سرافراز «سیدمجید فتاحی» شناسایی کرده بودیم توجیه کند، پای راستش روی مین گوجه‌ای رفت و از قسمت مچ کاملاً کنده شد و بعد از انتقال به تهران، پس از 14 روز تحمل رنج و سختی آن را قطع کردند؛ مرحله اول عملیات «کربلای 5» که شروع شد، او با عصا و پای چوبی به منزل ما آمد و گفت: «می‌خواهم همراه شما به جبهه بیایم»، این در حالی بود که پایش را دو ماه قبل قطع کردند و هنوز پایش ورم داشت؛ به علی گفتم یادت نیست در بیمارستان چطور فریاد می‌کشیدی! خودم شاهد بودم که چه دردی را تحمل می‌کردی! تازه دو ماه است که پایت را از دست دادی، او گفت به هر حال نمی‌توانم گشت شناسایی بروم، اما در اتاق وضعیت می‌نشینم و کالک می‌کشم که با به وجود آمدن مشکلاتی در میان راه به تهران بازگشت.
مرحله دوم عملیات «کربلای 5» شروع شد، روز سوم در کانال در به در دنبال نیرو می‌گشتیم، اوضاع خیلی آشفته شده بود؛ یکباره متوجه کسی شدم که لنگ‌لنگان به سمت ما می‌آید؛ نزدیکتر که رسید دیدم علی فیلسوف‌زاده است! چهار ماه بعد از قطع شدن پای علی، گفتم: «اینجا چه می‌کنی؟» بدون معطلی پاسخ داد: «پای مصنوعی گذاشتم».
در عملیات «کربلای 8» هم وقتی در مسیر مجروح شده و افتادم، مجدداً علی را لنگان‌لنگان دیدم! این‌بار به زمین خورده و پایش پیچیده بود؛ هیچ وقت دنبال بهانه نبود که بگوید فلان بلا بر سر من آمد و حالا دیگر انقلاب به من بدهکار است، بلکه تا جایی که می‌توانست، سعی می‌کرد در مسیر انقلاب قرار گیرد.

روز چهارم که به منطقه رفته بودیم، در پشت ارتفاع بیزل مستقر شدیم، قبل از ظهر علی آقا را دیدم که در پایین وضو گرفته بود و در حال بالا آمدن از تپه بود؛ تقریباً پنج دقیقه بعد از آن صدای دو هواپیما را شنیدم که بر روی چادرهای ما شیرجه رفته و بمب‌های خوشه‌ای بر سر بچه‌های ما ریختند. علی فیلسوف‌‌زاده را با شکم باز شده و صورتی زخمی در پایین شیار دیدم که این‌بار پای راستش از قسمت ران قطع شده است، سریعاً به بیمارستان انتقال دادیم و دکتر پس از کمی تلاش گفت: «از دست ما کاری ساخته نیست» و علی بعد از نیم ساعت شهید شد

شش ماه قبل از عملیات «والفجر 10» در بهشت زهرا(س) پای یک قبر خالی نشسته‌ بودیم، علی آقا به من گفت: «این قبر یا جای من است و یا جای تو؛ شش ماه دیگر یا من و یا تو را در این قبر می‌خوابانند»؛ روزهای عملیات «والفجر 10» نزدیک شد؛ به همراه علی به جبهه رفتیم، در مسیر رفت به من گفت: «این بار آخرین باری است که من به جبهه می‌روم» او مرا متوجه چندین نشانه می‌کرد و دائماً از خوابی صحبت می‌کرد که در آن، شهادت در راه خدا به علی وعده داده می‌شد.
روز چهارم که به منطقه رفته بودیم، در پشت ارتفاع بیزل مستقر شدیم، قبل از ظهر علی آقا را دیدم که در پایین وضو گرفته بود و در حال بالا آمدن از تپه بود؛ تقریباً پنج دقیقه بعد از آن صدای دو هواپیما را شنیدم که بر روی چادرهای ما شیرجه رفته و بمب‌های خوشه‌ای بر سر بچه‌های ما ریختند. علی فیلسوف‌‌زاده را با شکم باز شده و صورتی زخمی در پایین شیار دیدم که این‌بار پای راستش از قسمت ران قطع شده است، سریعاً به بیمارستان انتقال دادیم و دکتر پس از کمی تلاش گفت: «از دست ما کاری ساخته نیست» و علی بعد از نیم ساعت شهید شد.
[h=2]رفتن به شناسایی با کارکشته اطلاعات عملیات[/h] زاکانی با اشاره به خاطره‌ای از شهید «امیر عرب» گفت: شهید عرب کارکشته اطلاعات عملیات بود؛ خیلی دوست داشتم یک‌بار همراه او به شناسایی بروم؛ بعد از عملیات «والفجر 8»، وقتی قرار شد بنده به همراه وی به شناسایی منطقه‌ای در «نوسود» بپردازم، از این اتفاق خیلی خوشحال شدم، زیرا می‌توانستم از تجربیاتش استفاده کنم..
شناسایی را که شروع کردیم به تیرگی شب خوردیم و مجبور بودیم صبح در سپیده دم برگردیم؛ منطقه خیلی حساس بود، زیرا اطراف‌مان روستاهایی بود که دموکرات‌ها در آن به‌سر می‌بردند؛ در مسیر برگشت چندین و چند بار شاهد این بودم که امیر به سختی مسیر را ادامه می‌دهد و گاهی چند قدم برمی‌دارد و دوباره می‌نشیند! از روی حس کنجکاوی که از تجربیات‌اش استفاده کنم به امیر گفتم: «چرا این قدر می‌‌نشینی؟» امیر گفت: «چیزی نیست کمی پایم درد می‌کند!» پیش خود گفتم: «امیر عربی که آن قدر تعریفش می‌کنند این است!»؛ بعدها فهمیدم تقریباً سه هفته قبل از شناسایی مشترک من و امیر، در عملیات «والفجر 8»، امیر در جاده فاو محاصره شده و وقتی تلاش می‌کند با موتور سیکلت از محاصره فرار کند، یک تیر به کتف و یک تیر به پایش اصابت می‌کند؛ هنگامی که به عقب باز می‌گردد تا مرخصی بگیرد و استراحت کند، در همان‌جا از او می‌خواهند که برای شناسایی به منطقه «نوسود» برود و امیر بدون اینکه از جراحت کتف و پایش حرفی بزند، درخواست آنها را رد نکرده و می‌پذیرد و با همان حال بدون اینکه به من هم حرفی بزند، همراه با بنده به شناسایی پرداخته است.
آن هم چه شناسایی‌هایی؟! سپاه پاوه یک سال و نیم تلاش کرده بود و فقط توانسته بود یکبار شمشه را پایین رفته و بالا بیاید، اما او 5 راهکار در خط عراق و یک راهکار هم تا پشت خط عراق زد.
[h=2]باید برای انقلاب استقامت کرد[/h] دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی اظهار داشت: امروز اگر کسی می‌خواهد کاری برای انقلاب انجام دهد باید مصداق آیه «اِنَّ الذَّینَ قَالُوا رَبُنَّا اللّه ثُمَّ اسْتَقامُوا...» همان‌طور استقامت بورزد؛ یعنی هم باید درست صحبت کند، هم مسیر را درست انتخاب کند و هم در این مسیر پایداری و استقامت داشته باشد تا بماند؛ در این صورت به قطع یقین خداوند لطف خود را شامل حال ما خواهد کرد.
وی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع چند تن رزمندگان گفت: ایشان در آن جلسه از جنگ به بزرگی یاد کردند و فرمودند: «زمان جنگ با آن عظمت‌اش که هنوز لازم است هزاران کتاب در مورد دفاع مقدس نوشته شود، در مقابل زمانه‌ای که ما الآن در آن به سر می‌بریم هیچ است؛ شما قطع یقین بدانید این انقلاب به پیروزی خواهد رسید؛ هر کسی خسته شود و یا دچار انحراف گردد، همین جوان‌ها بار انقلاب را خواهند برد».
زاکانی بیان داشت: پیام حضرت‌ آقا این است که ما با انقلاب در حال امتحان شدن هستیم و انقلاب مسیر خود را پیدا کرده است؛ به تعبیر امام خمینی(ره) این قرن، قرن غلبه مستضعفین بر مستکبرین است؛ ما تا آخرین نفس، تا آخرین لحظه و تا آخرین گامی که انقلاب به آن نیاز دارد برای آن قدم برداریم و در خدمت انقلاب باشیم و این مملکت که زینت آن علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) است، به مدد همه نیروهای انقلاب و دلدادگان به امام(ره) و شهدای عزیزمان، یک مملکتی باشد که الگو و نمونه در سراسر جهان قرار بگیرد.

برچسب: 

زندگی و مبارزات تعدادی از شهدای هفتم تیر

انجمن: 

[h=1][/h]


[/HR] شهدای هفتم تیر ماه 1360مردانی بودنند که سالها قبل قدم در مسیر شهادت نهاده بودند آنچه میخوانید نگاهی گزا بر زندگانی پر برکت آنان
[/HR]
IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1391/04/59441921842551822179113232109110150127168239.jpg)
شهید مهندس حسین اکبری مدیر عامل بانک کشاورزی
در سال 1323 در تهران متولد شد.
در رشته دامپروری از دانشگاه تهران دانشنامه گرفت و به استخدام بانک تعاون کشاورزی درآمد.
در حادثه 17 شهریور به همراه یادگار عزیزش شرکت داشت و برای پیروزی انقلاب زحمات فراوان کشید.
جهاد سازندگی، دادستانی انقلاب، حزب جمهوری و ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع از جمله سنگرهای فعالیت او بودند.
انجمن اسلامی بانک کشاورزی، اتحادیه انجمن های اسلامی کارکنان دولت و جامعه اسلامی فارغ التحصیلان دانشگاه های کشور از یادگارهای این عزیز شهیدند.
در فروردین شصت به سمت مدیر عامل بانک کشاورزی انتخاب و در هفتم تیر ماه 1360 به کاروان شهادت پیوست.
شهید دکتر مهدی امی زاده معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی
در سال 1328 متولد شد. و خیلی زود به مدارج عالی تحصیل دست یافت، انجمن اسلامی دانشگاه های داخل و خارج نخستین پایگاه های مبارزاتی او بود . دکترای برنامه ریزی اقتصاد از دانشگاه تگزاس گرفت و با ورود امام به پاریس عازم آنجا شد.
با ورود به ایران، ابتدا در کمیته های مشهد شروع به کار کرد و در مهر ماه 58 به عضویت هیات مدیره شرکت گسترش خدمات بازرگانی منصوب شد.
در بهمن 58 به معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی برگزیده شد و همت خود را صرف رفع تنگناهای اقتصادی کشور کرد.
در هفتم تیر ماه شصت آخرین امتحان خود را در محضر پروردگار بزرگ به خوبی پشت سر گذاشت و در بهشت برین جای گرفت.
شهید حجةالاسلام دکتر قاسم صادقی نماینده مردم مشهد
در سال 1315 در گرمه بجنورد متولد شد. در دوازده سالگی به حوزه مشهد رفت و همزمان تحصیلات کلاسیک را تا دکترای فقه و حقوق اسلامی ادامه داد. سپس به عنوان استاد تدریس در دانشگاه را شروع کرد و بارها به دیدار مکه، عتبات، سوریه و لبنان رفت. دو کتاب به نام های «مبدا» و «معاد» از او به یادگار مانده است که بسیار ارزشمند و خواندنی است.
با پیروزی انقلاب به نمایندگی از سوی مردم مشهد به اولین دوره از مجلس شورای اسلامی راه یافت و در آنجا منشأ اثرات فراوانی شد.
او در شامگاه هفتم تیرماه شصت، در جوار رحمت حق جای گرفت و بر براق شهادت نشست.
شهید حبیب الله مالکی فرماندار ایرانشهر
در سال 1334 در تهران متولد شد. خانواده مذهبی و اصیل او در محله قدیمی و معروف بازارچه نایین السلطنه سکونت داشتند. او پس از اخذ دیپلم به مراکز مذهبی و جلسات درسی شهید بهشتی قدم گذاشت و از آن پس با جریان مبارزه آشنا شد.
در نماز عید فطر دکتر مفتح و کمیته استقبال حضرت امام، فعالیت مستقیم داشت. بعد از پیروزی انقلاب و در جریان انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، بازوی توانایی برای وزارت کشور بود. اندکی بعد به فرمانداری ایرانشهر منصوب شد و حدود شش ماه در این مسئولیت خدمت کرد. و عاقبت در همسایگی ستاره های سرچشمه در روز هفتم تیر ماه شصت به آسمان بال گشود و مدال شهادت را به سینه زد.

شهید دکتر مهدی امی زاده معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی
در سال 1328 متولد شد. و خیلی زود به مدارج عالی تحصیل دست یافت، انجمن اسلامی دانشگاه های داخل و خارج نخستین پایگاه های مبارزاتی او بود . دکترای برنامه ریزی اقتصاد از دانشگاه تگزاس گرفت و با ورود امام به پاریس عازم آنجا شد.
با ورود به ایران، ابتدا در کمیته های مشهد شروع به کار کرد و در مهر ماه 58 به عضویت هیات مدیره شرکت گسترش خدمات بازرگانی منصوب شد. در بهمن 58 به معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی برگزیده شد و همت خود را صرف رفع تنگناهای اقتصادی کشور کرد. در هفتم تیر ماه شصت آخرین امتحان خود را در محضر پروردگار بزرگ به خوبی پشت سر گذاشت و در بهشت برین جای گرفت.

شهید دکتر حسن عباسپور وزیر نیرو
در سال 1323 در تهران متولد شد. تحصیلاتش دبیرستان را به سرعت پشت سرگذاشت و فوق لیسانس الکترومکانیک را از دانشگاه تهران و دکترای برنامه ریزی و مدیریت سیستم های انرژی ز را از دانشگاه لندن اخذ کرد.
در بازگشت به میهن، شبکه ارتباطی میان اساتید متعهد دانشگاه ها و مدارس عا لی را به وجود آورد و به همراه دانشجویان مسلمان، مبارزاتش را علیه رژیم آغاز کرد.
از استادان هسته اولین سازمان ملی دانشگاهیان و مؤسس جامعه اسلامی دانشگاهیان بود. با پیروزی نهضت از سوی شورای انقلاب به سمت وزارت نیرو منصوب گردید و از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود، زندگی سراسر شور و شوقش در هفتم تیر ماه شصت در حال که به لبخند ربوبی لبیک می گفت خاتمه یافت و نامش در دفتر شهادت پر نور ماند.
شهید علی اکبر دهقان نماینده مردم تربت جام
در سال 1327 در تربت جام زاده شد. در خانواده ای کارگر و مهاجر که از یزد به آنجا آمده بود بزرگ شد و دیپلم طبیعی و فوق دیپلم ریاضی را دریافت کرد و بلافاصله به تدریس در دبیرستان های شهرش پرداخت. در همان ایام انجمن مبارزه با بهائیت را پایه گذاری کرد و در کنار آن صندوق قرض الحسنه المهدی (عج) را به گونه ای آبرومند تأسیس و اداره کرد.
بارها از سوی ساواک مورد هجوم واقع شد و در جریانات انقلاب به عنوان پیشرو و خط دهنده شهرت یافت. با برگزاری نخستین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از مردم تربت جام به مجلس رفت و در میثاق خونین به جمع شهدای هفت تیر ماه شصت پوست.
شهید دکتر هاشم معیری معاون امور درمانی وزارت بهداشت
در سال 1309 در تبریز زاده شد. تحصیلات عالی را تا اخذ دکترا در طب ادامه داد سپس در جراحی عمومی تخصص گرفت و خدمات درمانی خود را در اختیار مردم خلخال، آذرشهر، دماوند و میانه قرار داد. در جریان انقلاب با حمایت از مبارزین و شرکت در اعتراض مردم به رژیم ، مشارکت خود را در نهضت اعلام کرد و پس از پیروزی به عنوان مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، شروع به کار نمود.
اندکی بعد به معاونت امور درمانی وزارت بهداشت برگزیده شد وهمراه شهدای هفت تیر ماه شصت از این جهان فانی به سرزمین شهدای جاوید کوچید.
IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1391/04/1381175883998111491162541349110212723413.jpg)
شهید حجت الاسلام سید محمد کاظم دانش نماینده مردم شوش و اندیمشک
در سال 1318 در دزفول متولد شد. در خانواده ای روحانی شخصیت گرفت و بعداز تحصیلات ابتدایی به قم رفت و از آنجا برای تبلیغ تفکر سرخ شیعی به سراسر کشور سفر کرد. بارها به علت افشاگری هایش علیه رژیم، ممنوع المنبر شد. با گروه های مبارز، ارتباط تنگاتنگ داشت . دو کتاب «سیمای فداکاران» و «غارهای مهاجر» را به تحریر درآورد. پس از پیروزی انقلاب به شوش رفت و سرپرست کمیته و امام جمعه آنجا شد.
با درایت و توان مدیریتی خاصی در آن منطقه مرزی، تفاوت های قومی و اختلافات گروهی مردم را حل و فصل کرد و سلاحهائی که در جریانات انقلاب به دست مردم افتاده بود جمع آوری و در خدمت توان نظامی سپاه وکمیته در آورد.
پس از مدتی از سوی مردم شوش و اندیمشک به مجلس شورای اسلامی راه یافت. و در شامگاه هفتم تیر ماه شصت به فیض عظمای شهادت نائل آمد.
شهید علی درخشان مسئول امور مالی حزب جمهوری اسلامی
در سال 1319 در تهران متولد شد. پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه به ضرورت مبارزه علیه رژیم پی برد و از باسابقه ترین مبارزین انقلاب بود. سی سال تمام در کار تدارک و تهیه امکانات برای مبارزین متعهد و تأمین هزینه اقدامات علیه حکومت جور بود.
بخش اعظم مخارج راه پیمایی های عظیم سال 57 و اغلب خیریه های سیاسی و خدمات اجتماعی را به عهده داشت و بسیار مورد اعتماد شهید بهشتی ، استاد مطهری و آیت الله طالقانی بود. با این همه تمکن مالی هرگز خانه ای برای خود تهیه نکرد و با شروع فعالیت حزب جمهوری، به انجام مسئولیت امور مالی حزب همت گماشت.
نام درخشان این شهید همراه هفتاد تن دیگر در هفتم تیر ماه شصت در آسمان ایران جاودانه شد.

برچسب: 

20 بهمن در تاریخ نگارپایداری

[h=1][/h]


[/HR]

بیستم بهمن ماه در تاریخ نگار پایداری 57 شاهد مرحله نهایی براندازی رژیم شاهنشاهی شد و در سال 64 عملیات غرور آفرین والفجر8 که در انتها منجر به تصرف بندر فاو و برتری ایران به رژیم صدام است.



[/HR] IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1393/11/4521010818200192162192195182212167616723761.jpg)
20بهمن 57
در پی اعلام همبستگی گروهی از همافران و پرسنل نیروی هوایی با انقلاب اسلامی و بیعت با حضرت امام، مزدوران گارد شاهنشاهی در شامگاه 20بهمن به یکی از پادگان‏های نیروی هوایی در تهران حمله‏ور شدند.
به محض انتشار این خبر، مردم مسلمان از همه نقاط تهران برای یاری رساندن به پرسنل نیروی هوایی که در حال مقاومت بودند، به طرف پادگان نیروی هوایی شتافتند. مردم انقلابی که سلاح‏های ابتدایی و ناچیزی در اختیار داشتند با رشادت‏های خود، حمله مزدوران رژیم شاه را با شکست مواجه کردند و به این ترتیب، مرحله نهایی مبارزه مردم برای براندازی رژیم شاهنشاهی در ایران آغاز شد.

* با حمله مأموران گارد به پادگان نیروی هوایی تهران، جنگ خیابانی آغاز شد. به گفته همافران، وقتی كه رادیو اعلام كرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع كردند. با ظاهر شدن تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، طنین صلوات سالن را پر كرد و در این هنگام، افراد گارد به سوی آنها تیراندازی كردند و درگیری آغاز شد.
* مردم ساكن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی كه از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابان‌های اطراف را نیز با خبر كردند و طولی نكشید كه جمعیت انبوهی در كنار دیوار خوابگاه گرد آمدند كه با فریاد الله‌اكبر از همافران حمایت می‌كردند.

اجتماع مردم در كنار خوابگاه همافران نیروی هوای یكه از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود كه در صورت پراكنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله كنند

* اجتماع مردم در كنار خوابگاه همافران نیروی هوای یكه از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود كه در صورت پراكنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله كنند، لذا از دفتر حضرت امام كسب تكلیف كردند و دفتر امام توصیه كردند كه پراكنده نشوید.
* مردم در كنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار می‌دادند و خود را با آتش لاستیك‌های فرسوده گرم می كردند كه در ساعت 5/3 بعد از نیمه شب مأموران حكومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیكه از دور با شلیك رگبار مسلسل‌ها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله كردند. در این هنگام مردم به كوچه‌های اطراف پناه بردند اما مأمورین توانستند یكصد و پنجاه و دو نفر را دستگیر و به محل استقرار حكومت نظامی در كلانتری تهران و منتقل كنند. در بین دستگیر شدگان دو روحانی نیز حضور داشتند.
تذكر: ظاهرا اولین كلانتری ساقط شده در جریان هجوم مردم همین كلانتری بود.

عملیات والفجر8 در روز 20بهمن ماه1364 آغاز شد. نیروهایی که ماه‌ها منتظر چنین شبی بودند، با شنیدن رمز عملیات هجوم گسترده خود را آغاز کردند

20 بهمن 64
عملیات والفجر8 در روز 20بهمن ماه1364 آغاز شد. نیروهایی که ماه‌ها منتظر چنین شبی بودند، با شنیدن رمز عملیات هجوم گسترده خود را آغاز کردند. با آغاز عملیات، لشکرها و تیپ‌های نیروی زمینی سپاه پاسداران با پشتیبانی آتش توپخانه ارتش مبادرت به شکست خط دشمن کردند. عراقی‌ها که غافلگیر شده بودند، بی‌هیچ مقاومتی پا به فرار گذاشتند. یکی دو ساعت پس از درگیری، شنود بی‌سیم دشمن حکایت از اوضاع نابسامان و به هم ریخته خطوط دفاعی عراق داشت. هر یک از فرماندهان عراقی نسبت به منطقه تحت‌الحفظ خود سلب مسئولیت کرده و یکسره از رده‌های بالای خود درخواست کمک می‌کردند. رزمندگان اسلام پس از تصرف کامل فاو در محورهای بصره، امالقصر و «البحار» به پیشروی ادامه دادند تا ارتش عراق را هر چه بیشتر از شهر فاو دور نگه‌دارند.

برچسب: 

کتابشناسی تاریخ

انجمن: 

آیندگان و روندگان

معرفی کتابهای «سفیر 7هزار روزه»، «آیندگان و روندگان» و کتاب «سیا در ایران».

IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1393/11/20219423420881147214524425420024520665394.jpg)

«سفیر 7هزار روزه»
کتاب «سفیر 7هزار روزه» مربوط به خاطرات سیدتقی درچه‌ای از مبارزان نهضت انقلاب در سال‌های قبل از انقلاب است که در آن شرح مبارزان و نامه‌های امام خمینی(ره) به علما و مبارزان ارایه شده است. این خاطرات توسط حسین روحانی صدر تدوین و از سوی سوره مهر به چاپ دوم رسیده است.
حسین روحانی صدر تدوین‌کننده کتاب درباره این اثر گفت: «سفیر هفت هزار روزه» مربوط به خاطرات سید تقی درچه‌ای از مبارزین پیش از انقلاب است. مقام معظم رهبری در سال‌های 69 و70 از مبارزان انقلاب و دوستانشان خواستند که خاطرات خود را ثبت و ضبط کنند. بنابراین پس از سخنان رهبری، آقای درچه‌ای قبول کردند که خاطرات خودشان را بیان کنند.
این نویسنده ادامه داد: ناگفته نماند که آقای درچه‌ای چه در مدرسه خان و مدرسه فیضیه و چه در زندان، با مقام معظم رهبری همراه رهبر انقلاب بوده‌اند و اگر آیت‌الله خامنه‌ای برای کاری به تهران می‌آمدند، مامن و پناهگاه ایشان منزل آقای درچه‌ای بود و اگر آقای درچه‌ای به مشهد می‌رفتند، منزل رهبری را به عنوان پناهگاه انتخاب می‌کردند.
روحانی صدر گفت: البته قبل از ثبت این خاطرات ایشان بخش‌هایی از خاطرات خودشان را در محافل مختلف بیان کرده بودند، ولی مطالب بیان شده به صورت مدون نبود. تا این‌که در دورانی که او سرطان داشت، خاطراتش توسط دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری ثبت و ضبط شد. آقای فخرزاده مسئول دفتر تاریخ شفاهی، تدوین این خاطرات را به من پیشنهاد کرد و من به دلیل بکر بودن این خاطرات قبول کردم این کار را انجام دهم.
وی افزود: بنابراین از سال 83 تدوین این خاطرات را شروع کردم و در این مدت هم با او معاشرت داشتم و هر بار که اشکال یا سوالی پیش می‌آمد به دیدن او می‌رفتم و آن‌ها را اصلاح می‌کردم. در سال 85 تدوین خاطرات آقای درچه تمام شد، ولی در سال‌های بعد هر بار که مورد تازه‌ای پیدا می‌کردم به این خاطرات می‌افزودم.
این نویسنده در مورد عنوان کتاب گفت: وقتی شروع به تدوین خاطرات آقای درچه‌ای کردم، دیدم هرچه می‌گوید با مجموعه «هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی» شباهت دارد، بنابراین بهترین عنوانی که به ذهنم رسید همین عنوان «سفیر 7 هزار روزه» بود.
روحانی صدر همچنین اضافه کرد: البته باید بگویم که ایشان از 17 سالگی یعنی از سال 1336 تا پیروزی انقلاب اسلامی نامه‌های امام خمینی به علما، مبارزین و بر عکس را منتقل می‌کردند. لذا ایشان به عنوان معتمد امام، علما و مبارزین انقلاب مطرح بودند.
کتاب «سفیر هفت هزار روزه» خاطرات سید تقی موسوی درچه‌ای، تولید دفتر ادبیات انقلاب اسلامی است که انتشارات سوره مهر، آن را در 708 صفحه منتشر کرده است.
«آیندگان و روندگان»
کتاب «آیندگان و روندگان» از مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران در عصر پهلوی دوم و سومین جلد آن است و گفت‌وگو با داریوش همایون از رجال سیاسی رژیم پهلوی و موسس روزنامه آیندگان را شامل می‌شود.
«حکمت و سیاست»، «فرماندهی و نافرمانی»، «آیندگان و روندگان» و «امنیت و اقتصاد» عنوان چهار جلد نخست از مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری ایران در عصر پهلوی دوم است.
مجموعه پژوهش‌هایی همچون پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم را می‌توان پاره‌ای از فرهنگ اسلامی و ایرانی در طول تاریخ دانست که در آن نه تنها سخنان مخالفان همواره شنیده شده بلکه به گونه‌ای در تاریخ نیز مانده است. در این میراث درخشان اسلامی، حق داوری به جای گزینش‌گران به رهگذران و مخاطبان تاریخ سپرده شده است تا آنان سره‌ها را از ناسره‌ها جدا سازند. پس این سنت‌ها و عبرت‌های تاریخی‌اند که نقدها را عیار می‌گیرند نه واهمه از نقل‌ها و روایت‌های تاریخی بر این پایه.
در این پروژه باب نقد بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران گشوده شد تا جامعه امروز ما بتواند در پرتوی آن فهم تاریخی، توان خویش را از این‌که چرا رژیم پهلوی در برابر انقلاب مردم ایران فروپاشید و چرا باید فرومی‌پاشید، درک کند.
این مجموعه 50 جلدی که در حال حاضر چهار جلد آن منتشر شده، مجموعه‌ای از ده‌ها گفت‌وگوی پژوهشی با تصمیم‌سازان و بازیگران اصلی پهلوی دوم است که با حمایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، کتابخانه مجلس، کتابخانه کنگره، سیمای جمهوری اسلامی و به سرپرستی حسین دهباشی تولید شده است.
کتاب «آیندگان و روندگان» سومین جلد از مجموعه چهارجلدی تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم است که دربرگیرنده خاطرات دکتر داریوش همایون از فعالان سیاسی رژیم پهلوی با سمت‌هایی همچون وزیر اطلاعات و جهانگردی، دبیر حزب مشروطه ایران و بنیانگذار روزنامه آیندگان است.
گفت‌وگو با داریوش همایون درسال 1387 در ژنو سوئیس، روایت دست اولی از مشاهدات وی در مباحثی همچون تحولات دوره رضاشاه، نهضت ملی نفت و نخست وزیری دکتر محمد مصدق، کودتای 28 مرداد، تشکیل و حضور در احزاب سیاسی، فعالیت‌های روزنامه‌نگاری تاسیس سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، دربار سلطنتی و حواشی آن، تاسیس احزاب رستاخیز و سومکا، وزارت اطلاعات و جهانگردی روزهای انقلاب و فروپاشی حکومت پادشاهی و... است.
داریوش همایون (1307 تهران- 1389 ژنو)، دوره‌ای متنوع و طولانی از فعالیت سیاسی از جمله عضویت در حزب پان ایرانیسم، حزب ملت ایران ملت، حزب سوسیالیست ملی کارگران (سومکا) و قائم مقامی حزب رستاخیز را در کارنامه خود دارد. وی همچنین سردبیری سرویس خارجی روزنامه اطلاعات و تاسیس روزنامه آیندگان و سمت وزیر اطلاعات و جهانگردی را در سوابق خود دارد.
چاپ نخست کتاب «آیندگان و روندگان» در 495 صفحه، رقعی، جلد سخت همراه با نمایه، اسناد و چکیده انگلیسی با بهای 33 هزار تومان توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منتشر شده است.

« سیا در ایران»
کتاب« سیا در ایران» ترجمه نعمت الله عاملی از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد.
کتاب«سیا در ایران» حاوی اسناد كودتای 28 مرداد است كه متن اصلی آن توسط دكتر دونالد ویلبر نگارش یافته و با ویرایش كریستوفر پتریك از سوی انتشارات «امریكن فری پرس» منتشر شده است. گزارش اصلی سیا، شامل ده فصل، پنج ضمیمه و یك چكیده است كه ویراستار سه ضمیمه‌ی كوتاه دیگر با عناوین «برادران رشیدیان، نزاع بر سرِ نفت ایران و مداخله‌ی بریتانیا در ایران» را برای ارائه‌ی اطلاعات بیشتر به مخاطبان به متن افزوده است. مطالعه‌ی اسناد این كتاب جزئیات تكان‌دهنده‌ای را از جنایات سازمان‌های جاسوسی انگلستان و آمریكا در طراحی و اجرای كودتای ننگین 28 مرداد برملا می‌کند.
در قسمت هایی از مقدمه این کتاب چنین می خوانیم:
«دوره‌ی ملی‌شدن صنعت نفت و متعاقب آن كودتای آمریكایی ـ انگلیسی 28 مرداد، یكی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین دوران تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید. این كودتا نه تنها ثمره‌ی سال‌ها تلاش و مجاهدت ملت ایران برای كسب آزادی و استقلال را از بین برد، بلكه چشم‌انداز آینده‌ی ایران را نیز تا چند دهه تیره و تار ساخت.
دولت بریتانیا كه تا نیمه‌ی قرن بیستم حاكمیت تقریباً مطلقی بر منابع نفتی ایران داشت ناگهان با بیداری و فریاد اعتراض ملت ایران مواجه شد كه ثمره‌ی این بیداری و مجاهدت در تصویب قانون ملی‌شدن صنعت نفت تجلی یافت. این قانون كه پایانی بر انحصار نفتی انگلیس در ایران به شمار می‌رفت شوك سنگینی به دولت بریتانیا وارد كرد. آنها حاضر به پذیرش شرایط جدید نبودند و با تأكید بر تداوم اجرای قرارداد 1933، تلاش‌های دیپلماتیك خود را آغاز كردند كه البته این تلاش‌ها نیز راه به جایی نبرد. با شكست تلاش‌های دیپلماتیك آنها به این نتیجه رسیدند كه برای دستیابی مجدد به منابع نفتی ایران راهی جز براندازی دولت مصدق نیست. از سوی دیگر، آمریكا نیز كه از انحصار نفتی انگلیس در ایران ناخرسند بود به بهانه‌ی خطرِ به قدرت رسیدن كمونیست‌ها و سقوط ایران در پرده‌ی آهنین، اما اساساً به طمعِ به دست آوردن سهمی از نفت ایران با دولت بریتانیا همراه شد و هر دو به این نتیجه رسیدند كه بقاء دولت وقت ایران به مصلحت نیست و باید برای این منظور دست به اقدامی مشترك و قاطع بزنند.
نتیجه‌ی مذاكرات نمایندگان سرویس‌های جاسوسی آمریكا و انگلیس، طراحی عملیاتی به نام عملیات آژاكس بود كه طی آن سیا و سرویس اطلاعات مخفی انگلیس با همكاری عواملِ داخلیِ خود در ایران توانستند دولت قانونی مصدق را ساقط نموده و سرلشگر زاهدی را كه عامل بیگانه بود به قدرت برسانند.»
کتاب «سیا در ایران» در 212 صفحه با بهای 55000 ریال روانه بازار نشر شده است.


[/HR] منابع:
ایبنا
روابط عمومی سوره مهر
روابط عمومی موسسه اسناد انقلاب اسلامی

بدانید حضرت ناظر است و ما را می‌بیند

[h=1][/h] IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1391/05/5948942302411275978165741982302011216.jpg)

گلچینی از بیانات مقام معظم رهبری در مورد حضرت ولی‌عصر(عج)
[h=2]این، آینده‌ى قطعى شماست[/h] ملت ایران به فضل پروردگار، با هدایت الهى، با کمکهاى معنوى غیبى و با ادعیه‌ى زاکیه و هدایتهاى معنوى ولى‌الله‌الاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامى را بار دیگر در عالم سربلند کند و کاخ با عظمت تمدن اسلامى را برافراشته نماید. این، آینده‌ى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى این حرکت عظیم آماده کنند. نیروهاى مۆمن و مخلص، این را هدف قرار دهند.(دیدار ایثارگران 29/05/1376)

[h=2]قبل از فرج، آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست![/h] قبل از دوران مهدى موعود، آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست. ...قبل از ظهور مهدى موعود، در میدانهاى مجاهدت، انسانهاى پاک امتحان مى‌شوند؛ در کوره‌هاى آزمایش وارد مى‌شوند و سربلند بیرون مى‌آیند و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود(ارواحنافداه) روزبه‌روز نزدیکتر مى‌شود؛ این، آن امید بزرگ است؛ لذا روز نیمه‌ى شعبان، روز عید بزرگ است.(دیدار با مردم قم 30/11/1370)

[h=2]حقیقت انتظار[/h] انتظار، یعنى دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگى بشر. ممکن است کسانى آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند - فاصله هست - اما بلاشک آن دوران وجود دارد؛ لذا تبریک این عید - که عید امید و عید انتظار فرج و گشایش است - درست نقطه‌ى مقابل آن چیزى است که دشمن مى‌خواهد به وجود بیاورد.

...حجت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگى میکند؛ مردم را مى‌بیند؛ با آنهاست؛ دردهاى آنها، آلام آنها را حس میکند. انسانها هم، آنهائى که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعى به طور ناشناس او را زیارت میکنند

ما آن وقتى مى‌توانیم حقیقتاً منتظر به حساب بیاییم که زمینه را آماده کنیم. براى ظهور مهدى موعود(ارواحنافداه) زمینه باید آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامى و حاکمیت قرآن و اسلام است. اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملتهاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (ارواحنافداه و عجّل‌اللَّه‌فرجه)، به‌وسیله‌ى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است.(دیدار به مناسبت میلاد حضرت مهدى (عج) 25/09/1376)

[h=2]باید زمینه را آماده کنید[/h] مسأله‌ى ولادت حضرت مهدى عجّل‌اللَّه‌تعالى‌فرجه‌الشّریف، از این جهت هم حائز اهمیت است که مسأله‌ى انتظار و دوران موعود را که در مذهب ما، بلکه در دین مقدّس اسلام ترسیم شده است - دوران موعود آخرالزّمان؛ دوران مهدویت - ما به یاد بیاوریم، روى آن تکیه کنیم و بر روى آن مطالعه و دقّت و بحثهاى مفیدى انجام گیرد. شما باید زمینه را آماده کنى، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه‌ى آماده، اقدام فرماید. از صفر که نمى‌شود شروع کرد! جامعه‌اى مى‌تواند پذیراى مهدى موعود ارواحنافداه باشد که در آن آمادگى و قابلیت باشد، والّا مثل انبیا و اولیاى طول تاریخ مى‌شود. (در دیدار با پاسداران 10/12/1368)
[h=2]IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1391/05/23187129332471121831331059381881971716760.jpg)
دنیا را از عدل و داد پر مى‌کند و ظلم را ریشه‌کن مى‌سازد[/h] خصوصیت مهدى موعود(عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌وارواحنافداه) در نظر مسلمانان این است که: «یملأالله به‌الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا». عدل و داد، استقرار عدالت در جامعه، از بین بردن ظلم از سطح زمین، خصوصیت مهدى موعود است. ... بشر به سمت آن چیزى حرکت مى‌کند که مظهر آن، وجود مقدس مهدى(علیه‌الصلاةوالسلام‌و عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشریف) باشد و او کسى است که در احادیث متواتر وارد شده که دنیا را از عدل و داد پر مى‌کند و ظلم را ریشه‌کن مى‌سازد. (سخنرانى در خجسته سالروز ولادت امام زمان(عج) 22/12/1368)

[h=2]باید در آن جهت تلاش و کار کنیم[/h] ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتى که حکومت امام زمان(علیه الاف التحیة و الثناء و عجل‌الله تعالى فرجه) تشکیل خواهد شد، زندگى امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایى را که اولیاى الهى ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم.
مظهر عدل پروردگار، امام زمان(عج) است و مى‌دانیم که بزرگترین خصوصیت امام زمان(علیه‌الصّلاةوالسّلام) - که در دعاها و زیارات و روایات آمده است - عدالت مى‌باشد: «یملأ اللَّه به الارض قسطا و عدلا».
رابطه‌ى قلبى و معنوى بین آحاد مردم و امام زمان(عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و داراى آثارى است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه مى‌دارد.(دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه‌ی شعبان 27/05/1387)

ملت ایران به فضل پروردگار، با هدایت الهى، با کمکهاى معنوى غیبى و با ادعیه‌ى زاکیه و هدایتهاى معنوى ولى‌الله‌الاعظم ارواحنافداه خواهد توانست تمدن اسلامى را بار دیگر در عالم سربلند کند و کاخ با عظمت تمدن اسلامى را برافراشته نماید. این، آینده‌ى قطعى شماست. جوانان، خودشان را براى این حرکت عظیم آماده کنند. نیروهاى مۆمن و مخلص، این را هدف قرار دهند

[h=2]مصداق وعده‌ی الهی[/h] ما همین‌قدر مى‌دانیم که وجود مقدس امام زمان، مصداق وعده‌ى الهى است. همین‌قدر مى‌دانیم که این بازمانده‌ى خاندان وحى و رسالت، علم سرافراز خدا در زمین است. «السلام علیک ایها العلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث و الرحمة الواسعة وعدا غیر مکذوب».
... حجت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگى می کند؛ مردم را مى‌بیند؛ با آنهاست؛ دردهاى آنها، آلام آنها را حس میکند. انسانها هم، آنهائى که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعى به طور ناشناس او را زیارت میکنند. او وجود دارد؛ یک انسان واقعى، مشخص، با نام معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگى میکند. این، خصوصیت عقیده‌ى ما شیعیان است.(سخنرانى در سالروز میلاد امام عصر(عج) 11/12/1369)

[h=2]خواهد رسید...[/h] دورانى خواهد رسید که قدرت قاهره‌ى حق، همه‌ى قله‌هاى فساد و ظلم را از بین خواهد برد و چشم‌انداز زندگى بشر را با نور عدالت منور خواهد کرد؛ معناى انتظار دوران امام زمان این است.(دیدار با مردم قم 30/11/1370)

[h=2]IMAGE(http://img1.tebyan.net/big/1391/05/55413656944125323198757418325224875.jpg)
پیام انقلاب ما[/h] بشریت که با عطش تمام منتظر امام زمان عج‌الله تعالى فرجه الشریف است و مى‌خواهد مهدى موعود بیاید و چشم انتظار آن حضرت است، براى این است که او بیاید تا دنیا را از عدل و داد پر کند. این است آن پیامى که انقلاب اسلامى براى دنیا دارد و خودش هم متعهد و متکفل آن است.(دیدار با کارگزاران 17/10/1371)

[h=2]امیدى در دل بنى‌آدم[/h] امام زمان علیه سلام‌الله، رمز عدالت و مظهر قسط الهى در روى زمین است. به همین جهت است که همه‌ى بشریت، به شکلى انتظار ظهور آن حضرت را مى‌کشند.... موضوع امام زمان عج الله تعالى فرجه الشریف، با این دید، نه مخصوص شیعه و نه حتى مخصوص مسلمین است. بلکه انتظارى در دل همه‌ى قشرهاى بشر و ملتهاى عالم است. امیدى است در دل بنى‌آدم؛ که تاریخ بشریت به سمت صلاح حرکت مى‌کند. این امید، به بازوان قوت مى‌بخشد، به دلها نور مى‌دهد و معلوم مى‌کند که هر حرکت عدالتخواهانه‌اى، در جهت قانون و گردش طبیعى این عالم و تاریخ بشر است.(دیدار مهمانان خارجى دهه‌ى فجر در روز نیمه شعبان 18/11/1371)

خصوصیت مهدى موعود(عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌وارواحنافداه) در نظر مسلمانان این است که: «یملأالله به‌الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا». عدل و داد، استقرار عدالت در جامعه، از بین بردن ظلم از سطح زمین، خصوصیت مهدى موعود است. ... بشر به سمت آن چیزى حرکت مى‌کند که مظهر آن، وجود مقدس مهدى(علیه‌الصلاةوالسلام‌و عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشریف) باشد و او کسى است که در احادیث متواتر وارد شده که دنیا را از عدل و داد پر مى‌کند و ظلم را ریشه‌کن مى‌سازد

[h=2]تاثیر اعتقاد به ظهور حضرت[/h] ملتى که به خدا معتقد و مۆمن و متکى است و به آینده امیدوار است و با پرده نشینان غیب در ارتباط است؛ ملتى که در دلش خورشید امید به آینده و زندگى و لطف و مدد الهى مى‌درخشد، هرگز تسلیم و مرعوب نمى‌شود و با این حرفها، از میدان خارج نمى‌گردد. این، خصوصیت اعتقاد به آن معنویت مهدى علیه آلاف التحیة والثناء است. عقیده به امام زمان، هم در باطن فرد، هم در حرکت اجتماع و هم در حال و آینده، چنین تأثیر عظیمى دارد. این را باید قدر دانست.(دیدار در روز میلاد پربرکت حضرت ولى عصر(عج) 17/10/1374)

[h=2]زندگى بشر هم از آن‌جا به بعد است![/h] دنیاى سرشار از عدالت و پاکى و راستى و معرفت و محبت، دنیاى دوران امام زمان است که زندگى بشر هم از آن‌جا به بعد است. زندگى حقیقى انسان در این عالم، مربوط به دوران بعد از ظهور امام زمان است که خدا مى‌داند بشر در آن‌جا به چه عظمتهایى نایل خواهد شد.(خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران 26/01/1379)

[h=2]روز تحقق شعارها[/h] شعارهایى که امام زمان علیه‌الصلاةوالسلام‌وعجل‌الله‌تعالى‌فرجه بر سر دست خواهد گرفت و عمل خواهد کرد، امروز شعارهاى مردم ماست؛ شعارهاى یک کشور و یک دولت است. ... این شعارها یک روز تحقق پیدا خواهد کرد.(بیانات در سالروز میلاد خجسته‌ى امام زمان (عج) 22/08/1379)

برچسب: