عمر و ازدواج اجباري با عاتكه ارسال شده توسط منتقد در پنجشنبه, ۱۳۹۰/۰۲/۲۲ - ۲۳:۲۰ انجمن: تاریخ خلفابه نام هستی بخش سلام تو بین روایتایی که در کتب سیره و تاریخ روایی نقل شده، روایتای جعلی از دشمنای پیامبر و اسلام زیاده، اما تا حالا دقت کردین که چنتا از این روایتا که تو همون کتابا درباره عمر و ابوبکر و عثمان نقل شده، ممکنه جعلی باشه؟ عایشه (دختر ابوبکر) به معاویه خیلی خدمت کرد.اما آخر سر معاویه سر راهش چاه کند ،عایشه افتاد تو چاه و مرد.وقتی دیگه بهش احتیاج نداشت خودش کشتش. یعنی این متحدا با خودشونم مشکل و اختلاف داشتن.مثل آمریکاییا که بن لادنو کشتن. ممکنه یه موقعی با هم چپ افتاده باشن (شایدم سرلج کارای همو افشا میکردن:Gig:) اما امکانش هست خیلیاش دروغ باشه مثلا این : عاتكه دختر زيد، از زنان بسيار زيبا بود كه عمر به زور با او ازدواج و با زور با او نزديكى كرد . بهتر است كه اصل داستان را از زبان بزرگان اهل سنت بشنويد. محمد بن سعد در الطبقات الكبرى مىنويسد: أَنَّ عَاتِكَةَ بِنْتَ زَيْدٍ كَانَتْ تَحْتَ عَبْدِ اللَّهِ بنِ أَبي بَكْرٍ، فَمَاتَ عَنْهَا وَاشْتَرَطَ عَلَيْهَا أَلاَّ تَزَوَّجَ بَعْدَهُ، فَتَبَتَّلَتْ وَجَعَلَتْ لاَ تَزَوَّجُ، وَجَعَلَ الرجَالُ يَخْطِبُونَهَا وَجَعَلَتْ تَأْبَى، فَقَالَ عُمَرُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ لِوَلِيهَا: اذْكُرْنِي لَهَا، فَذَكَرَهُ لَهَا فَأَبَتْ عَلى عُمَرَ أَيْضَاً، فَقَالَ عُمَرُ: زَوجْنِيهَا: فَزَوَّجَهُ إِيَّاهَا، فَأَتَاهَا عُمَرُ فَدَخَلَ عَلَيْهَا فَعَارَكَهَا حَتَّى غَلَبَهَا عَلى نَفْسِهَا فَنَكَحَهَا، فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ: أُفَ أُفَ أُفَ، أَفَّفَ بها ثُمَّ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا وَتَرَكَهَا لاَ يَأْتِيهَا، فَأَرْسَلَتْ إِلَيْهِ مَوْلاَةً لَهَا أَنْ تَعَالَ فَإِني سَأَتَهِيَّأُ لَكَ. على بن زيد مىگويد: عاتكه دختر زيد، همسر عبد الله بن ابوبكر بود، و عبد الله با او شرط كرده بود كه اگر او مُرد، شوهر نكند. عاتكه پس از مرگ عبد الله بدون شوهر مانده بود و هر كس از وى خواستگارى مىكرد، نمىپذيرفت، عمر به كسى كه ولايت بر عاتكه داشت گفت كه براى من از او خواستگارى كن، آن زن عمر را نيز قبول نكرد. عمر به سرپرست او گفت: تو او را به همسرى من دربياور. مراسم ازدواج انجام شد، عمر بر او وارد و با وى درگير شد تا سرانجام با زور با وى همبستر شد. هنگامى كه كارش تمام شد، چندين مرتبه گفت: اُف اُف... سپس عمر خارج شد و نزد وى بازنگشت تا آن كه عاتكه كنيزش را فرستاد و به عمر گفت: بيا من در اختيار تو هستم. الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري(متوفاي230هـ)، الطبقات الكبرى، ج 8، ص 265، ناشر: دار صادر - بيروت. این روایت به چندلیل فنی دروغه: کی از نزدیکی زوری باخبر بوده؟ یجوری صحنه درگیری رو توصیف میکنه انگار خودش شاهد بوده! مگه امکان داره؟؟ خود عاتکه یا عمر براش تعریف کردن؟؟؟؟ برچسب: عمر،عاتکه،ازدواج زوری،تهمت