سلام
باتوجه به اینکه می دونیم انسانها در این دنیای فانی امتحان می شند و معمولا تو امتحانات باید هر کسی در جایگاه عادلانه امتحان شه، و با توجه به اینکه می دونیم هر کسی ظرایفی داره که امتحان خدا بر مبنای ظرایف انسانها که قابل ارتقا هستند انجام می شه، سوال من اینه چطور باید یه فردی که در زمانهای گذشته (قبل از اسلام) تحت زعامت پیامبران معصوم علیهم السلام زندگی کرده، مقامشو همانند فردی که در زمانهای بعد از عید غدیر زندگی کرده و زیر پرچم حضرت امیر المومنین علیه السلام رفته بالا ببره؟ آیا خدا بر اساس نداشتن امکانات امامت معصومین 14 گانه، مثل استادهایی که بچه ها رو روی نمودار می برند، به اونها ارفاق و آوانس می ده؟ یا مثلا چیدمان زمان زندگی انسانها بر اساس امتحانات ساده خدا در عالم زر بوده که افراد لایق تر همزمان با دوران بعد از غدیر به دنیا اومدن؟ (باگ فروم: بعد از ارسال سوال، به دلیل نداشتن برچسب، منو به صفحه ویرایش برچسب ها منتقل کرد و بعد از افزودن برچسب و ارسال، به صورت عمومی منتشر شد و به حالت انتظار کارشناس ارجاع داده نشد!)
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.
ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.
اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست. به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند.
کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ، والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لاشَیءَ دائمٌ حَی وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ.
جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ. لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ.
کریم و بردبار و شکیباست. رحمت اش جهان شمول و عطایش منّت گذار. در انتقام بی شتاب و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست. بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا. پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است. او راست فراگیری و چیرگی بر هر هستی. نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست. او را همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشیء. جاودانه و زنده و عدل گستر. جز او خداوندی نباشد و اوست ارجمند و حکیم.
دیده ها را بر او راهی نیست و اوست دریابنده دیده ها. بر پنهانی ها آگاه و بر کارها داناست. کسی از دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد مگر، او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند.
وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذی یُنْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ وَلامَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ وَلایُعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ.
فَهُوَالله الَّذی لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ، الْعَدْلُ الَّذی لایَجُوُر، وَالْأَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیْبَتِهِ. مَلِکُ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، کُلٌّ یَجْری لاَِجَلٍ مُسَمّی. یُکَوِّرُالَّلیْلَ عَلَی النَّهارِ وَیُکَوِّرُالنَّهارَ عَلَی الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً. قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ.
و گواهی می دهم که او «الله» است. همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر و نورش ابدیت را شامل است. بی مشاور، فرمانش را اجرا، بی شریک تقدیرش را امضا و بی یاور سامان دهی فرماید. صورت آفرینش او را الگویی نبوده و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی، هستی بخشیده است. جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است.
پس اوست «الله» که معبودی به جز او نیست. همو که صُنعش استوار است و ساختمان آفرینشش زیبا. دادگری است که ستم روا نمی دارد و کریمی که کارهابه او بازمی گردد.
و گواهی می دهم که او «الله» است که آفریدگان در برابر بزرگی اش فروتن و در مقابل عزّتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و بزرگی اش فروتن اند. پادشاه هستی ها و چرخاننده سپهرها و رام کننده آفتاب و ماه که هریک تا اَجَل معین جریان یابند. او پردی شب را به روز و پردی روز را - که شتابان در پی شب است - به شب پیچد. اوست شکنندی هر ستمگر سرکش و نابودکنندی هر شیطان رانده شده.
لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِکُ وَیُبْکی، (وَیُدْنی وَ یُقْصی) وَیَمْنَعُ وَ یُعْطی، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
یُولِجُ الَّلیْلَ فِی النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فی الَّلیْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ.
اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلی کُلِّ حالٍ)
نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی. یکتا و بی نیاز، نه زاده و نه زاییده شده، او را همتایی نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده کند و حکم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده کند. نیازمند و بی نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیک آورد و دور برد. بازدارد و عطا کند. او راست پادشاهی و ستایش. به دست توانی اوست تمام نیکی. و هموست بر هر چیز توانا.
شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودی جز او نیست؛ گران مایه و آمرزنده؛ اجابت کنندی دعا و افزایندی عطا، بر شمارندی نفَس ها؛ پروردگار پری و انسان. چیزی بر او مشکل ننماید، فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد.
نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است.
أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ الله الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ.
او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم؛ و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ چرا که به فرمانبری او شائق و از کیفر او ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست).
بارها شنیده ام وشنیده ای که آخرین سفیر الهی در آخرین سفر خود مهمترین خطابه خود را ایراد نمود و در آن از جانب پروردگارش، شاهِ مردان را به جانشینی خود برگزید و نیز شنیده ایم در آن مهمترین کلامش، تکلیف امت خود را این گونه فریاد کرد که:
باید همه ی حاضران به غائبان و نیز همه ی پدران به فرزندانشان پیام غدیر را تا روز قیامت برسانند.
آری غدیر را باید سینه به سینه و نسل به نسل تبلیغ کرد و اینک این مهم بر عهده ی من و شماست همچنان که روزگاری بر دوش پدرانمان بوده و فرداها نیز به دست فرزندانمان .
شما دوستدار مولای غدیر، کاغذی را در دست گرفته اید که می تواند پاسخ مناسبی به سوال زیر باشد:
راهکارهای پیشنهادی زیر اندکی از راهکارهای فراوان تبلیغ برای مظلوم ترین امیرِ تاریخ است: 1- یک دانش آموز می تواند با توزیع یک پاکت شکلات مبلغ غدیر باشد. 2- یک دانش آموز می تواند با تزئین کلاس مدرسه اش مبلغ غدیر باشد. 3- یک راننده تاکسی می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش مبلغ غدیر باشد. 4- یک مادر بزرگ می تواند با گفتن قصه های غدیری برای نوه هایش مبلغ غدیر باشد. 5- یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلغ غدیر باشد. 6- یک نمازگزار مسجد می تواند با پذیرایی از نمازگزاران مبلغ غدیر باشد. 7- یک مادر می تواند با آماده کردن بهترین لباسهای فرزندانش در غدیر مبلغ غدیر باشد. 8- یک مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلغ غدیر باشد. 9- یک مادر می تواند با پخش سرودهای شاد در ایام غدیر مبلغ غدیر باشد. 10- یک مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسب غدیر مبلغ غدیر باشد. 11- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش مبلغ غدیر باشد. 12- یک پدر بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلغ غدیر باشد. 13- یک مادربزرگ می تواند با دادن نذری در ایام غدیر مبلغ غدیر باشد. 14- یک کاسب می تواند با تخفیف ویژه در ایام غدیر مبلغ غدیر باشد. 15- یک دانشجو می تواند با هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستانش مبلغ غدیر باشد. 16- یک معلم می تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلغ غدیر باشد. 17- یک مدیر مدرسه می تواند با مسابقه تزئینات بین کلاس ها مبلغ غدیر باشد. 18- یک پدر می تواند با افزایش پول توجیبی فرزندش روز غدیرمبلغ غدیر باشد. 19- یک دانش آموز می تواند با تهیه روزنامه دیواری با موضوع غدیر مبلغ غدیر باشد.
20- یک دانش آموز می تواند با آماده کردن دکلمه و قرائت در مجالس مبلغ غدیر باشد.
21- یک استاد دانشگاه می تواند با اختصاص دادن بخشی از کلاسش به غدیر مبلغ غدیر باشد.
22- یک هیأت می تواند با برگزاری مراسم جشن مبلغ غدیر باشد.
23- یک هیأت می تواند با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه مبلغ غدیر باشد.
24- یک جوان می تواند با ایجاد ایستگاه صلواتی مبلغ غدیر باشد.
25- یک خانواده می تواند با دیدار از اقوام و سادات مبلغ غدیر باشد.
26- یک پدر می تواند با خرید لباس نو برای خانواده اش مبلغ غدیر باشد.
27- یک دانش آموز می تواند با اجرای مصاحبه با موضوع غدیر مبلغ غدیر باشد.
28- یک فرد می تواند با عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش مبلغ غدیر باشد..
29- یک فرد می تواند با دادن هدیه به پستچی محله اش مبلغ غدیر باشد.
30- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها مبلغ غدیر باشد.
31- یک فرد می تواند با تزئین ماشین خود در ایام غدیر مبلغ غدیر باشد.
32- یک فرد می تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود مبلغ غدیر باشد.
33- یک فرد می تواند با دیدار از بیماران در بیمارستان روز غدیر مبلغ غدیر باشد.
34- یک فرد می تواند با ترویج آداب غدیر مبلغ غدیر باشد.
35- یک فرد می تواند تهیه و گردآوری جدول با موضوع غدیر مبلغ غدیر باشد.
36- یک فرد می تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلغ غدیر باشد.
37- یک فرد می تواند ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلغ غدیر باشد.
38- یک مادر می تواند با پخش سرودهای غدیری در منزل مبلغ غدیر باشد.
39- یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر مبلغ غدیر باشد. 40- یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش مبلغ غدیر باشد. ما برای تبلیغ بزرگترین عید الهی چکار میکنیم؟ منبع [/INDENT]
یک سوال:
ایا انصاف واخلاق وایمان به مااجازه میدهدکه اغاز امامت امام زمان(عج)را به جشن وشادی بپردازیم؟؟؟
جواب ما درچندسوال دیگرنهفته است:
1)مگرامام زمان مثل ما مردم ؛به دنیاو پست ومقام نگاه میکنند که بخواهندازاین امرشاد شوند؟
2)آیا امام به مسولیت امامت به چشم یک امتیازنگاه میکنند یا آنرا فقط به فقط یک تکلیف الهی میدانند؟
3)ایا ما وظیفه نداریم کارهای خودرابنابه میل امام زمان انجام دهیم ؟ایا میخواهیم به نام امام زمان هرچه دلمان میخواهدانجام دهیم؟
4)دنیایی که ما برای موقعیتها وفرصتهای آن اینقدرذوق میکنیم ازنظرحضرت علی(ع)بی ارزشتر از آب بینی بز است.پس این مسولیت برای امام زمان ارزش دنیایی ومادی نداردودغدغه امام انجام صحیح این تکلیف است.
5)اگریک پدر معتاد باسوابق کیفری فوت کند بدترین خانواده ها روز بعد مرگش تحت هیچ عنوان وهیچ بهانه ای جشن نمیگیرند وغصه دار پدرخودهستند آنوقت ما نباید فکرکنیم امام زمان(عج) روزبعدشهادت بهتریت انسانهاوپدرمهربان خودکه حجت خدابوده درچه رنج وغمی به سر میبرند؟؟؟!!!!
پاسخ:
با این دیدگاه و با این نوع طرز تفکّر قاعدتا نباید هیچ جشنی نه برای عید غدیر و نه برای مبعث رسول اکرم صلی الله علیه و آله برپا کرد، چرا که از دیدگاه نویسنده ی این متن، جشن های شیعیان به جهت شاد کردن معصومین علیهم السلام است. در صورتی که این نوع تفکّر اشتباه محض است، بله شیعیان در اعیاد بزرگی همچون عید غدیر، عید مبعث، عید امامت حضرت ولی عصر(عج) و ... جشن می گیرند، برای بیعت با امام زمان به مسجد جمکران مشرف می شوند، مجالس مهدوی برای شناسایی بیشتر با مهدویت برگزار می کنند اما نه به خاطر اینکه امام زمان به مجالس ما محتاج است و نه برای اینکه چون امام زمان، برای امامت ارزش دنیوی و مادی قائل است!
هدف از مجالس جشن و سرور در نهم ربیع، تجدید عهد با امام زمان و افزایش معرفت نسبت به این بزرگوار است. برای این است که شیعیان وظایف خود را نسبت به امام زمانشان بدانند و معرفتشان افزون گردد.
عید نهم ربیع الاول، عید آغاز امامت امام موعود و زیباترین طراحی و مهندسی فرهنگی برای مذهب و مکتب تشیع است چرا که شیعه پس از دو ماه و اندی حزن مقدس با جشن و سرور آغاز امامت حی و حاضر منقلب می شود. عید نهم ربیع الاول، اولین شادی مقدس و دینی پس از طولانی ترین حزن و اندوه سالیانه شیعه است و جشن نهم ربیع، بین دو ماه محرم و صفر تا عید ولادت پیامبر (در نیمه ماه ربیع الاول) قرار گرفته است و می توان آن را انقلاب عرفانی، رفتاری و فرهنگی شیعیان از عزا و حزن به فرح و سرور دانست.
همچنین روز نهم ربیع، به عنوان لحظه آغاز امامت امام عصر، دارای مرتبه و جایگاهی ویژه در تاریخ آغاز امامت معصومین است، زیرا، در این آغاز که آخرین آغاز نیز خواهد بود، شاهد انتقال میراثی بس عظیم از سراسر تاریخ پیامبران و امامان به آخرین امام و نیز شاهد تحقق اراده الهی برای ایجاد حاکمیت عدل الهی در سراسر گیتی و جهان هستی، خواهیم بود که این مهم، با آغاز عید غدیرخم، اتفاق نیافتد و به آینده و به دوران حاکمیت جهانی اسلام در دوران امام مهدی، موکول گردید، و میراث تمام انبیاء و امامان، به ایشان، منتقل گردید. که این میراث، به عنوان آیینه تاریخ نبوت و امامت، محسوب میشود.
اما چرا ما برای امامت هیچ کدام از ائمه علیهم السلام مراسم جشن نمی گیریم چرا فقط برای امام دوازدهم، مراسم جشن و تجدید بیعت با ایشان، و جشن نهم ربیع، برگزار میشود؟ پاسخ این است که:
اولا، فرهنگ سازی برای شادی ایام الله همانند عید غدیر، عید مبعث، سالروز ولادت پیامبر اکرم(ص) و دیگر مناسبت های مذهبی ریشه در مدیریت و سیره فرهنگی اهل بیت(ع) دارد. شیعیان، هم میلاد و هم مبعث رسول الله(ص) را گرامی میدارند، هم میلاد امیر مومنان(ع) و هم عید غدیر را جشن میگیرند. بنابراین شایسته است درباره بقیه الله (ارواحنا له الفداء) نیز هم در سالروز ولادت ایشان، نیمه شعبان و هم در سالروز امامت وی، نهم ربیع الاول جشن گرفت و شادی و سرور ممدوح و مشروع کرد.
ثانیا، با توجه به اینکه امام عصر(عج)، امام حی و حاضر بوده و عهده دار زعامت و رهبری بشریت در عصر حاضر است، به این مناسبت، در سالروز آغاز امامت و ولایت این امام همام، تجدید عهد و بیعت با ایشان، صورت می گیرد، همانطور که امام صادق با دستور خواندن دعای عهد، به شیعیان، این امر مهم را یادآوری فرموده اند. بنابراین، آن امام همام، هم اکنون زنده است و دوران ما، دوران امامت اوست و آن حضرت، «امام عصر» ما است و برای اینکه دلها و ذهنها توجه بیشتری به آن حضرت پیدا کند و مسأله امامت در عصر غیبت، از یادها نرود و شوق انتظار در دل ها برافروختهتر شود، سالروز آغاز امامت آن حجت الهی را یاد میکنیم و جشن میگیریم.
به خصوص با توجه به شرایط حاضر در جهان معاصر که نسبت به وجود آن حضرت، از سوی دشمنان اهل بیت، تشکیک میشود و «مهدی باوری» را زیر سؤال می برند، گرامیداشت این روز، تلاش برای ریشه دارتر کردن این باور اسلامی و شیعی در دلهای اهل ایمان و منتظران ظهور آن حضرت است.
ثالثا، وقتی این روز، عیدی همانند عید غدیر شد، پاسداشت و احیا و تکریم آن نیز همچون عید غدیر، شایسته خواهد بود و همان گونه که اهل بیت(ع) به احیا و فرهنگ سازی برای عید غدیرخم پرداختند، احیای این روز هم که شاهد آخرین و ویژه ترین تفویض مقام امامت می باشد، لازم خواهد بود و پس از دو ماه محرم و صفر که مصداق روایت "یحزنون لحزننا" است، مصداق "یفرحون لفرحنا" همانا نهم ربیع الاول و ماه ربیع الاول است. (محمد رضایی آدریانی، کتاب نهم ربیع الاول)
مطلب آخر این است که امام زمان عج بیشتر از اینکه بعد از گذشت هزار و اندی سال در داغ شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام حسن عسکری باشند، در داغ من و شما هستند که با افکار و اعمال انحرافی خود موجب ناراحتی و شکستن قلب مبارک ایشان می شویم.
برگزاری مراسمات مذهبی برای ائمه معصومین علیهم السلام اعم از مراسمات سوگواری و مراسمات جشن و سرور به خاطر خود معصومین نیست، آن بزرگواران نیازی به مراسمات ما ندارند، شما حکمت و چرایی برگزاری این نوع مراسمات را متوجّه نیستید و یا اگر توجّه دارید خودتان را به خواب غفلت زده اید، مراسم عزا گرفتن برای معصومین علیهم السلام صرفا جهت گریه ی خشک و خالی نیست، مراسم برای این است که انسان تجدید میثاقی با معصوم بکند و با توسل بر آن معصوم معرفت و شناخت را برای خود مسئلت کند و با توسل از آن معصوم بخواهد دستش را در گرفتاری ها و امتحانات الهی بگیرد و ... .
عید نهم ربیع بهانه ی مناسبی است برای معرفت افزایی شیعیان نسبت به امام غائب، بهانه ای است برای برگزاری مجالس متعدد برای بیان موانع ظهور و ... . چرا باید از این فرصت استفاده نکرد، چرا باید امثال شما با بهانه واهی این فرهنگ سازی مبارک را خرده بگیرند و با دلایل غیر منطقی جشن این روز را مغایر با سنت معصومین بدانند؟
بله آن پدر معتاد با سوابق کیفری ممکن است سال اول فوتش این گونه باشد اما بعد از چند سال فراموش می شود و ممکن است چند سال دیگر حتی قطره اشکی هم برای او ریخته نشود. اما ما، در روز شهادت امام حسن عسگری علیه السلام هر چه در توان داریم می گرییم چون او امام معصوم است و هرگز برای لحظه ای از یاد ما نمی رود. در شب و روز شهادتش نوحه می سراییم و با توسل بر آن نور تابان حاجات معنوی خود را می طلبیم تا دستمان را بگیرد. اما در عین حال فردای آن روز، آغاز امامت فرزند رشیدش را جشن می گیریم چون آخرین امام معصوم است و قرار است جهان را پر از عدل و داد کند، چون قرار است بعد از ظهور مبارکش راه را برای سیر الی الله هموار ند و موانع را از سر راه بر دارد.
چنین روزی حقیقتا برای ما عید است، چنانکه عید ولایت «غدیر» را جشن می گیریم عید امامت را هم جشن می گیریم و هیچ ایرادی هم ندارد، چنانکه بعد از شهادت حضرت جواد الائمه سال روز ازدواج حضرت علی ع و حضرت فاطمه سلام الله علیها را جشن می گیریم.
به نام خدا
باسلام
شبهه ای برام ایجاد شد که امام علی علیه السلام برای دفاع از حق خود در زمان خلافت آن طور که در نهج البلاغه میشود دید،مسئله غدیر را حتی در خطبه شقشقیه بیان نکرد.در این خطبه مسئله شهادت حضرت زهرا توسط عمر نیز مطرح نشده.طبیعااین شبه که در یک سایت خیلی معروف دیدم باعث زیر سوال رفتن این دو موضوع میشه.
یا علی مدد