ترجمه: «مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدند پس به عایشه شکایت بردند.عایشه گفت:به قبر رسول خدا رو بیاورید و پنچره هایی از آن به آسمان بگشایید به طوری که بین قبر آنحضرت و آسمان سقفی نباشد.راوی گوید:مردم همین کار را انجام دادند پس باران فراوانی بارید.تا جایی که گیاهان رویید و شترها آنقدر چاق شدند که از شدت چربی ترک برداشتند.به حدی که آن سال را سال ترک نامیدند»
نقد آن وهابی
این روایت نیز ضعیف است.
اسم او اوس بن عبد الله الربیعی البصری است و بخاری در تاریخ الکبیر میگوید: في إسناده نظر.تاریخ کبیر ص 16 / 2
سلام به همه ی دوستان اسک دینی
میلاد امام علی علیه السلام هم پساپیش به همه ی شما بچه های مذهبی مبارک:Kaf:
راستش یه موضوعی یا یه مشکلی تو ذهنم خیلی سوالا ایجاد کرده.................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟................................
بلکه این موضوع دغدغه ی بیشتر نوجووناس
و اون اینه :
نوجوونا که تقریبا تو سن 14 یا 15 سالگی به بلوغ میرسن وبعدها نیاز به ارضای غریزه جنسی پیدامیکنن ، ولی هیچ راهی هم ندارن از طرفی هم بین بلوغ جسمی و اجتماعی تو جامعه ما خیلی است و نمیتونن ازدواج کنن و به خاطر فشار اکثرا دچار بعضی گناها میشن که بماند، تکلیفشون چیه؟؟؟
تقوا؟ اخه میگن قویترین غریزه شهوته خیییییییییلاهم نمیتونن تقوا پیشه کنن
ازدواج دایم؟ خخخخخخخخخخخخخخخ الان سن ازدواج خییییلی بالاس کی به یه بچه 16 17 ساله زن میده؟
ازدواج موقت؟ اونم تو جامعه ی ما!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
و اما سوال اصلیم اینه :
در زمان پیامبر و امامان معصوم وضع نوجوونا چه جوری بود و تو چه سنی ازدواج می کردند و آیا ازدواج موقت رایج بود؟
باسلام...من یک سوال داشتم خواستم بدونم, اهل حل عقد 6نفر کیا بودند(اسمشون)؟؟وچرا یکیشون تونسته 2 رای بده.؟؟
منظورم تعیین امامت از دید سنت هست.که به 3 صورت بوده یکی نظر خلیفه قبلی,یکی اجماع مسلمین و یکی دیگه تعیین اهل حل و عقد,حالا این تعیین اهل حل عقد متشکل از 6 نفر بوده من اسم این شش نفر میخواستم..؟
با سلام. بنده قصد ادامهتحصیل در مقطع دکتری در رشته فلسفه اسلامی ( تر جیحا گرایش حکمت متعالیه) د ارم.امسال مجاز به انتخاب دانشگاههای روزانه نشدم و فقط مجاز به انتخاب پیام نور ،شبانه و امثال آن شدم. شرایط خاصی که انتخاب مرا تحت تاثیر قرار می دهند عبارتنداز: 1- اخذ مدرک دکترای این رشته، هیچگونه فایده مادی اعم از درآمدی یا جایگاه اجتماعی برای من ندارد و صرفاپیگیری علایق شخصیاست. 2- به علت کارمند بودن ، و نامرتبط بودن رشته موردعلاقه با شغل ، اداره ما « ممکن است » بادادن مرخصی جهت تحصیل در دانشگاه روزانه موافقت نکند. لذا ممکناست اگر به امید قبولی در دانشگاه روزانه در کنکور آینده ، امسال انتخاب رشته نکنم، به دلیل فوق سال بعد هم نتوانم وارد د انشگاه روزانهشوم. 3- وسع اقتصادی به حدی که شهریه های دانشگاههای غیرروزانه لازم دارند ، یا اصلا ندارم یا اینکار به سختی (به تعویق افتادن توسعه مادیخانواده و احتمال اعمال فشار اقتصادی بر آنها) برایم امکانپذیر خواهدبود. د رآمد من حدود ماهی دو میلیون تومان است و شهریه دوره های غیر روزانهمقطع دکتری به گمانم حدود 60 میلیون تومان خواهد شد. 4-مصر به ادامه تحصیل آنهم به صورت ر سمی تا آخرین درجات عالیه هستم واهداف بزرگی را در ذ هن دارم که اگر خداوند توفیق د هد ، آنها را انجام د هم. ابهامات زیر هم برای تصمیمگیری من وجود د ارند: 1- آیا حضور در کلاسها ، در دوره های شبانه الزامی است؟ یا مثل پیامنور الزامی نیست؟ 2- شهریه دور ه های شبانه و پیام نور در مقطع دکترا چقدر است؟ هفته آینده فقط فرصتانتخاب رشته دکترا وجود دارد. آیا دوره روزانه ( شرکت درکنکور بعدی ) را انتخاب کنم؟ یا پیام نور یا شبانه ؟ یا اصلا به خاطر رفاه خانوادهو توسعه مادی آنها و فشار نیامد ن به آنها ، از خیر ادامه تحصیل بگذ رم؟ از کارشناسان محترم ودوستان عزیز خواهشمندم در این خصوص بنده را راهنمایی فرمایند.
قرآن بجای اینکه از آزادی اندیشه حمایت کند و ملاکش را برای جهنمی یا بهشتی بودن افراد اعمال آنها قرار دهد برعکس ملاکش را عقائد افراد قرار داده است و از هر عالم اسلامی که بپرسید اگر صداقت داشته باشد به شما میگوید یک کافر هرچقدر هم کار خوب کرده باشد جایگاه ابدیش جهنم است و یک مسلمان هرچقدر هم که کار بد کرده باشد جهنم جایگاه ابدیش نیست بلکه بعد از مدت زمان مشخصی از آن خارج میشود. (به غیر از قتل مسلمان دیگر)
1-در آیه 29 سوره کهف اول گفته شده هرکه میخواهد مسلمان شود و هرکه میخواهد نشود اما بعد از آن به مجازات کافران که آتش جهنم است اشاره شده است! پس مردم میتوانند اسلام را قبول کنند یا نکنند اما اگر نکنند یا باید جزیه بدهند (اهل کتاب) یا بمیرند (غیر اهل کتاب) و در آخرت هم همگی در کنار هم هستند و با هم مس گداخته میخورند! در این آیه گفته شده است که ستمگران اینچنین مجازات میبینند و شاید این سوال پیش بیاید که شامل حال کفار نمیشود اما منظور از ستمکار بودن همان قبول نداشتن اسلام است که در آیه مورد بعدی به وضوح این مسئله گفته شده است.
2-در آیه 93 سوره انعام مجازات کسانی را که بخواهند همانند قرآن بیاورند گفته شده است! از یک طرف محمد ادعا میکند که هیچکس نمیتواند مثل قرآن بیاورد و از طرف دیگر میگوید هرکس سعی در آوردن بکند به جهنم میرود!
3-در آیه 51 سوره حج گفته شده سعی در آیات قرآن برای عاجز کردن (یعنی همان رد و انکار و نقد) مجازاتش جهنم است! یعنی شما میتوانید در قرآن فکر کنید اما باید در نهایت قرآن را تایید کنید! خب اینکه دیگر فکر کردن نیست! شاید گفته شود قرآن بارها ما را به فکر کردن در آن دعوت کرده اما فکر کردن از دید قرآن فکر کردن واقعی نیست. این آیه مشخص میکند فکر کردن در قرآن باید به تایید بی چون و چرای آن بیانجامد. این دیگر تفکر نیست بلکه بردگی فکری و اطاعت محض و مسدود کردن آزادی اندیشه است.
4-در آیات 69 و 70 سوره صافات کسانی که پیروی کورکورانه از دین پدرشان میکنند مورد توبیخ قرار گرفته اند. این یک امر طبیعی است و بخاطر همین است که چندین قرن است که مردم خاورمیانه و شمال آفریقا مسلمان، مردم اروپا و آمریکا مسیحی و مردم هند هندو هستند اما این توبیخ کردن غلط نیست. اما ایراد اسلام این است که این انتظار غلط را با اینکه از کفار ندارد اما از مسلمانان دارد و طبق قانون اسلام کسی که پدرش مسلمان باشد و از اسلام برگردد مرتد است و حکمش مرگ است! یعنی محمد انتظار دارد نسبت به حرفهایش کورکورانه عمل شود اما از کفار انتظاری عکس دارد!
5-در آیه 8 سوره ص شکاکان به عذاب الهی تهدید شده اند! مشخص است که شک کردن یا نکردن از حوزه اختیار آدم خارج است و وقتی یک فردی بعد از مطالعه دلایل مثلا یک دین به یقین نمیرسد و در موضع شک میماند دست خودش نیست پس عذاب او بخاطر شک هم ناعادلانه است. وقتی دلایل کافی وجود نداشته باشد آدم شک میکند و این شک کردن دست خود آدم نیست و یک واکنش منطقی به عدم اقناع است. نکته دیگر این است که این نحوه استدلال خدا که میگوید "هنوز عذاب مرا نچشیدند" مثل صحبت کردن یک لات زورگو میماند که میگوید "هنوز کتک نخوردی! کتک که خوردی میفهمی!"