کتک خوردن از همسر

شوهرم به خاطر بچه مرا کتک می زند

  با سلام خد مت شما کارشناس محترم مشکل من باهمسرم اینه ک تا بحثی یا حرفی ب بچه میزنم منو کتک میزنه باهم مشکلی هم نداریم فقط روی بچه خیلی حساسه  بخاطر بچه منو زده دلم نمیخواد باهاش حرف بزنم .دوستمم هم خیلی داره امتحانش کردم منم عصبی شدم بخاطر همین کارش فقط دلم میخواد طلاق بگیرم میدونم بچه روبهم نمیده من بدون بچه نمیخوام برم. لطفا راهنمایی کنید در چنین مواقعی چه رفتاری با شوهرم داشته باشم ؟ اگه سایت و یا کتاب جهت مطالعه هم معرفی کنید ممنون میشم ولی سایت بهتره

همسر خودسر!

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:



با عرض سلام و خسته نباشید

من طلبه هستم 2 ساله که ازدواج کردم و حدود 7 ماهه که با خانمم زیر یک سقف رفتیم ایشان لیسانس مشاوره دارن. توی این دو سال منو خیلی اذیت کرده .
من از حدود 3 ماه بعد عقد با مشاور مدرسه م در ارتباط بودم و ایشان توصیه های لازم رو به من می داد و منو دایما به محبت و صبر تشویق می کردن استادم می دونس من زندگی سختی رو در پیش دارم اما هی منو دلجویی می کرد و دوران عقد با همه تلخی هااااااااااا و شیرینی هاش گذشت و ایشان همراه زندگی ما قدم به قدم می اومدن.
تا اینکه همین تابستان وقتی خانواده همسرم مرا از منزلشون بیرون کردن من بعد چند روز به استادم زنگ زدم ولی ایشان دیگه به من پاسخ ندادن ظاهرا در جریان بودن چون مثل همیشه از من توضیح نمی خواستن و کسی جز من و همسرم از شماره ایشان اطلاعی نداش به من گفتن به استاد خودشان مراجعه کنم و دیگه جواب تلفن منو ندادن.والان بیش از سه ماهه که از هم جداییم
حال همسر من مگر چه نوع انسانیه که استادم هم از مشاوره دادن عاجز میشه

همسری دارم که مطیع من نیس و خودسری می کنه. ایشان برای رسیدن به خواسته هایش هیچ حد و مرزی ندارد و پدر و مادرش هم پشتیبانش هستند
همسرم تمکین نمی کنه هیچ .خودسری می کنه هیچ .دست بلند می کنه هیچ .
از من بله قربانگو می خوان درست کنن چیزی که اصلا من اونو نمی پذیرم و نخواهم پذیرفت که هیچ. شیشه توی غذا دیدن و چاقو کشی که پای نفس محترمه در کاره قابل پذیرش نیست
بنده با این شرایط زندگی نمی کنم و ادمی نیستم که ذلیل دست زنم باشم به هیچ عنوانننننن
ایشان نتنها از طرف خانواده اش تغذیه می شود بلکه از من هم بله قربانگو می خواهند بسازند .چیزی که اصلا در سیره و رفتار من جای نداره
الان بیش از سه ماهه که ما در کنار هم نیستیم
راه برون رفت را چه می دانید
سازش یا استقامت
و یا...؟


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol: