کودک

روش جالب کودک عراقی برای پذیرایی از عزاداران

دوستان سلام

وقتی که برای رسیدن به حرم اباعبدالحسین(ع) به راه می افتی، صحنه های زیبا کم نمی بینی . در راه آنچنان از تو پذیرایی می کنند که نه احساس غربت می کنی و نه کوچکترین نیازی . انواع خوردنی ها، انواع نوشیدنی ها ، محل استراحت و حمام و... . با این همه تنوع ، کودک فقیرعراقی با لبخند و خوش آمد گویی به زائران حسینی ، ابراز لطف می کند و خستگی راه را از آنها می زداید.

[FLV]http://mostazafin.tv/images/video/resize/low_quality72kudake-eraqi.flv[/FLV]

لینک دانلود

این یکی از بی شمار جلوه زیبایی است که می توان در این همایش عظیم مشاهده کرد

علی علی

دانلود کتب تربیت اسلامی فرزندان

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام خدمت شما

بنده تو نت دنبال کتاب و مطالبی در خصوص احادیث ائمه درباره تربیت فرزند میگشتم که وبلاگ زیر رو پیدا کردم

مطالب و کتابهای خوب و مفیدی جمع آوری کرده که کتابها بصورت کتابچه موبایل و پی دی اف و... در دسترس هست

[h=2]کتابخانه تخصصی تربیت فرزند ( دانلود ده ها کتاب مفید )[/h]وفقکم الله لکل خیر

❤✿❤ مهد قرآن اسک دینی ها ❤✿❤ افتتــاحیــــــــهـ

انجمن: 

سلام

داخل این تاپیک می خواهیم با کمک شما, یه کار قشنگ بکنیم

:Gol: یه مهد قرآنی :Gol:

تا حالا از قرآن خوندنای کوچولوهای خودتون, یا اطرافیانتون, چیزی ضبط کردین؟

صوت یا فیلم, فرقی نداره

اگه ضبط کردین, مطمئنا چند بار هم واسه خودتون پخش کردین و لذت بردین

خب اینجا بذارید تا بقیه هم لذت ببرند:ok:

ضمن اینکه اونهایی که تا حالا این کارو نکردند, میتونند این تاپیکو باز کنند, به کوچولوهاشون نشون بدن, صدا یا فیلم بچه های دیگه رو بذارند براشون, تا اونها هم تشویق بشن
تشویق بشن که بیشتر یاد بگیرند, قشنگ تر بخونند
بهشون بگید صدا یا فیلمشونو اینجا میذارید
:ok:
عکسشونم میتونید بذارید:ok:

اگر کمکمون بدین, کار قشنگی میشه
شما که میاین اسک دین, کوچولوهاتونم اسک دینی میشن :ok: اونارو هم از این جمع دینی و داشتن دوستای دینی بی نصیب نمیذارید.

حالا فایل هاتون میتونه شامل هرچی باشه, اما دینی
شعر دینی, قرآن خوندن, نماز خوندن, قصه های دینی که یاد گرفتن, درددلای شیرینشون با خدا, .... هرچی که فکرشو میکنید
درضمن اسم کوچک و سنشون هم بذارید

منتظریم


.................................................. ......................... حالا بسم الله
IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/8087/medium/1_qran.jpg) IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/8087/medium/1_IMG15435360.jpg)
IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/8087/1_child.jpg)

چگونه کودکانی با شخصیت تربیت کنیم؟

والدین ضمن این که مقداری از خصایص خود را به فرزندانشان بطور موروثی منتقل می کنند، باید بکوشند شخصیت آنها را طوری شکل دهند که آنان به آسودگی با محیط اطراف و مردم اجتماع خویش سازگاری بیابند و در زندگی روزمره خود دچار مشکلات اساسی نباشند؛ البته این موضوع حائز اهمیت است که از یک پدر و مادر دارای شخصیت متعادل اجتماعی انتظار می رود فرزند را از مراحل اولیه تولدش چنان پرورش دهند که در تمام مراحل زندگی دارای شخصیتی انسانی و روحیه متعادل روانی باشد. ما در این مطلب نیز به مواردی که می تواند در رشد و تکوین شخصیت کودک تاثیر بگذارد اشاره می کنیم، امید است مفید واقع شود. ****شخصیت از دیدگاه علم روان شناسی به این شکل تعریف شده است؛ شخصیت عبارت است از کل خصوصیات انسان، پس همه افراد در هر سن و موقعیتی دارای شخصیت هستند. به گفته پاره ای از روان شناسان شخصیت از ابتدای تولد تا خاتمه عمر در حال شکل گرفتن و تکامل است و به همین دلیل، هیچ گاه نمی توان از آن بعنوان حالتی ثابت و غیرقابل تغییر سخن گفت، در رشد و تکامل شخصیت کودک، عوامل زیادی موثرند و میزان تاثیر این عوامل به میزان توانایی کودک به درک اهمیت این عوامل در ارتباط آنها با خودش بستگی دارد.رشد شخصیت در کودک از 2 سالگی به بعد آغاز می شود. در ماههای اولیه زندگی یک طفل، رشد چشمگیر شخصیتی او قابل توجه است، البته این سرعت رشد در کودکان مختلف متفاوت است.

  • کودک شخصیت دارد.



انسان خواه خردسال یا بزرگسال، به خود و شخصیت خویش علاقه مند است. می خواهد همواره مورد احترام دیگران قرار گیرد. شخصیت او خواه در محیط خانه یا مدرسه یا اجتماع محفوظ باشد. این علاقه به حفظ شخصیت در تمام افراد اجتماع دیده می شود. شخصیت طلبی جزو ذات هر انسانی است و همه به آن پایبند هستند. هرگز نباید گمان کنیم کودکان کم سن این گونه چیزها را نمی فهمند و به آن توجهی ندارند؛ بنابراین باید بپذیریم کودکان هم به نوبه خود مقام و احترام و شخصیتی دارند و بزرگ ترها بخصوص والدین باید این شخصیت را محترم بشمارند. و در حضور دوست و همکلاسی آبروی او را نبرند و به او توهین و جسارت نکنند. اسلام نیز در جمع قوانین خود شخصیت و احترام همه مسلمانان بویژه کودکان را محفوظ داشته است. در بسیاری از روایات اسلامی به بزرگسالان تاکید شده است شخصیت کودکان را رعایت کنید و هر گاه که بتوانید باید شخصیت کودکان را رشد و تعالی بخشید. بزرگسالان باید در رفتارشان با کودکان دقیق باشند و بکوشند شخصیت فرزندان را رعایت کنند و نباید به عناوین گوناگون آنان را کوبید یا پرده دری کنند و با نگهداشتن حیثیت و مدارا کردن در پرورش و تربیت آنان گام های موثری بردارند.

  • پدر و مادرها الگو هستند.



اگر پسری صاحب پدری با شخصیت، مومن و اندیشمند و اجتماعی باشد و اگر مشاهده کند که همه به خاطر مقام والا و سجایای اخلاقی که در پدرش مشاهده می شود به او احترام می گذارند، بدون شک او نیز سعی خواهد کرد همسان پدر شو. دخترها نیز به همین ترتیب هستند. آنها بسیاری از کارهای مادرشان را تقلید می کنند و مادری که دارای رشد شخصیتی مناسب و خوبی باشد دخترش نیز فردی همچون او خواهد شد. البته تاثیری را که محیط و توارث در رشد شخصیتی دارد نباید از یاد برد. تجربه نشان داده است بچه ای که پدر و مادرش، آدم های بسیار خوب، بامحبت، پرهیزکار و مورد احترام جامعه بوده اند. وقتی در محیط بد و نامناسب بزرگ شده اند، تمام صفات خوب ایشان را از یاد برده و در عوض آنچه را از اطرافیان آموخته بودند در زندگی خود ملاک عمل قرار داده و به کار گرفته اند. این نکته حائز اهمیت است که کودک در سنین آغازین و تا رسیدن به مراحلی از تکوین و رشد شخصیت همچنان پدر و مادر و معلم خود را الگو و نمونه برای عمل خود قرار خواهد داد.

  • چگونه کودک را با شخصیت بار آوریم.



بسیاری از والدین پیوسته می پرسند رفتار مناسب با کودک باید چگونه باشد تا شخصیت بطور مثبت در او رشد و نمو کند. در اینجا ما مواردی را که الهام گرفته از احادیث ائمه طاهرین علیهم السلام و گفته های روان شناسان است. فهرست وار مطرح می کنیم تا با اتکا به مکتب پربار اسلام در رشد صحیح شخصیت کودکان خود، توفیق حاصل کنیم. چه باید کرد؟

  • احترام گذاری



اساسی ترین و ثمربخش ترین راه برای رشد شخصیت کودک و برخورداری از استقلال فکری و اعتماد به نفس در زندگی احترام به اوست. کودک از وقتی به دنیا قدم می گذارد، با اولین محیط اجتماعی یعنی خانواده روبه رو می شود. او بتدریج با اعضای این جامعه یعنی پدر و مادر، برادر و خواهر آشنا می شود.اگر کودک از ابتدا احساس کند که در این محیط اجتماعی کوچک احترام افراد محفوظ است، توهین و تحقیر و جسارت در کار نیست، بزرگ تر به کوچکتر و کوچکتر به بزرگتر احترام می گذارد. کم کم علاوه بر این که اهمیت احترام گذاری را درک می کند، خود به خود انسانی محترم و با شخصیت نیز بار خواهد آمد. اگر می خواهید فرزندان به شما توهین نکند، باید شما نیز به او توهین نکنید. متاسفانه بسیاری از پدران و مادران از این نکته غافلند و توقع دارند فرزندشان کاملا" احترام آنان را نگه دارد، در حالی که خود هرگز به فکر احترام و شخصیت او نیستند، دائم او را سرزنش و تحقیر می کنند و در برابر دوست، همکار و همکلاسی اش کوچکش می کنند. باید بدانیم آنچه به کودک می دهیم همان را پس می گیریم.

  • واگذاری امور کوچک



کودک نیز مانند دیگران دوست دارد در خانه و محیط های دیگر، خود را عضوی فعال و موثر احساس کند. او از طفیلی بودن و سربار جامعه بودن بدش می آید. از این رو باید بخصوص در محیط خانه برای او هم حسابی باز شود، به او نقشی داده و مسئولیتی به عهده اش واگذار شود تا از این طریق احساس شخصیت کند و خود را بی اثر نبیند. از این رو لازم است پدران و مادران محترم، در محیط خانه بعضی کارهای ساده و جزیی را به کودکان خردسال واگذار کنند و از آنان مسئولیت بخواهند. این عمل نقش موثری در احساس شخصیت کودکان دارد، آنها را متعهد و مسوول بار خواهد آورد و در امور زندگی ورزیده می سازد و به ترتیب در مسوولیت های بالاتر نقش بهتری ایفاد می کند و تجربیات خود را به کار می اندازد.

  • رعایت ادب



برخورد مودبانه با فرزندان، اگر چه کم سن باشد نقش مهمی در رشد شخصیت و احترام فرزندان دارد. متاسفانه بسیاری از پدران و مادران از این نکته غافل هستند و به خصوص در کلام، رعایت ادب را نسبت به فرزندان خود نمی کنند. به پدران و مادران محترم که خواهان عزت و سربلندی فرزندان خود هستند سفارش می کنیم با کودک خود همانند یک شخص محترم و یک دوست واقعی برخورد کنید. با او با کمال ادب سخن بگویید. وقتی می خواهید خطا و اشتباهی را تذکر بدهید، بکوشید با نرمی و ملاطفت بیان کنید؛ چرا که در این صورت حرف شما تاثیر بیشتری خواهد داشت. در حضور دیگران هرگز کودک خود را مورد توبیخ قرار ندهید و به این وسیله او را گرفتار عذاب روحی نسازید. از به کار بردن الفاظ رکیک و زشت جدا" خودداری کنید، چرا که این روش نه تنها شخصیت و احترام خود شما را نابود می کند بلکه علاوه بر آن، کودک را نیز انسانی پست و زبون و لاابالی بار خواهد آورد.

  • لباس مناسب و زیبا



یکی دیگر از عوامل موثر در رشد و تکامل شخصیت کودک، چگونگی پوشاک را باید نام برد. لباس های زیبا و رنگینی که بزرگسالان می پوشند برای کودک خردسال بسیار جالب و فریب انگیز است و او آرزو دارد هر چه زودتر از همان لباس ها بپوشد؛ چنانکه وقتی کودک لباس و کفش نو می پوشد فورا" به اطرافیان خود می گوید: " نگاه کنید کفش من تازه است و.." اگر کودک لباس جالب و مقبول بپوشد در میان دوستان خود مورد تقدیر و تحسین قرار خواهد گرفت و در نتیجه احساس برتری خواهد کرد و همین احساس و تصور در رشد و تکامل شخصیت کودک تاثیر خواهد داشت. والدین توجه کنند که همواره برای فرزند خود، پوشاکی تهیه کنند که مورد علاقه او و پذیرش همسالانش باشد نه این که خودشان دوست دارند.

  • نام نیک برای کودک



روان شناسی می گوید: " نامی که هنگام تولد یا بعد به کودک گذاشته میشود ممکن است یک خطر روانی برای او داشته باشد. " این اصل تنها نام واقعی کودک را شامل نیست، بلکه لقب یا نامی است که والدین و اطرافیان کودک از راه محبت به او می دهند؛ مثلا" " حوریه " را " حوری " یا " حسین " را " حسی " می نامند همان تاثیر روانی را خواهد داشت. از این رو بهتر است نام کودک را از میان نامهای معمولی و رایج هر جامعه و فرهنگ آن انتخاب کرد. کودکی که نام و لقب خود را بپسندد همواره احساس برتری خواهد کرد و بر عکس اگر از نام و لقبش خشنود نباشد، شرمسار و ناراحت خواهد شد و این هر دو احساس در چگونگی رشد شخصیت کودک موثرند.

  • مشورت و نظر خواهی



کودکان و نوجوانان نیز همانند بزرگ ترها دوست دارند در امور مربوط به خودشان با آنان مشورت شود و آنان نیز نظر بدهند. این کار خود موجب می شود آنان احساس شخصیت بیشتری کنند و برای نظر و رای خود ارزش و ارجی قائل باشند. والدین محترم خوب است از این نکته غافل نباشند و حتی بدون درخواست کودک، خود به این کار اقدام کنند و از این راه به کودک خود شخصیت بدهند. پس از مشورت و نظر خواهی نیز حتی الامکان نظر فرزند را عملی کنند و برای عقیده او احترام قائل باشند و اگر هم نظر ناصحیحی داشت با ملاطفت و مهربانی او را متقاعد سازند یا این که وی را کاملا" متوجه اشتباه و خطا در فکر و آثاری که در انجام نظر او احتمالا" هست بکنند که هم او تجربه کافی را به دست آورد و هم این که در گفتارهای آینده خود تامل بیشتر کند؛ اما اگر بدون دلیل و آگاهی او را بکوبید حتی آثار مختلفی از جمله حقارت در او تجلی خواهد کرد. طبیعی است این برخورد ثمرات سوء در آینده خواهد داشت.

  • عدالت در ارتباط با کودک



فرزندان باید طعم عدالت را بچشند و خوبی عدالت را لمس کنند و احساس نمایند عدالت لازمه زندگی و جامعه است. حتما" در کوچکترین امور هم باز اجرای عدالت لازم است.

  • وفا به عهد کودک



کودک به دلیل آن که تمام خواسته های خود را از طریق والدین قابل تحقق می داند و اتکای شدید به آنان دارد، پس اعتماد و توکل او بر پدر و مادر خواهد بود. یکی از عواملی که می تواند این اعتماد را پیوسته حفظ کند و مایه قوت شخصیت و ثبات کودک باشد این است که در عهد و پیمان خود با کودکان ( حتی سخنی که می دانند ) وفادار باشند و هیچگاه با فرزند خلف وعده نکنند و رفتارشان، خلاف گفتارشان نباشد.

  • آشنایی کودک با سختی ها



امام موسی بن جعفر(ع) فرموده است: " بهتر است طفل در کودکی با سختی و مشکلات اجتناب ناپذیر حیات که غرامت زندگی هستند، روبه رو شود تا بردبار و صبور بار آید و در جوانی و بزرگسالی اهل استقامت باشد." دانشمند بزرگ اسلامی خواجه نصیرالدین طوسی می گوید: " باید کودک را به سختی ها معتاد کرد، از جامه نرم و اسباب راحتی باز داشت، خواب بسیار را اجازه نداد. چون مشکلات زندگی فکرشان را قوی می سازد. بعلاوه لذتی که از حل مشکل عاید ایشان می شود، بالاترین لذت هاست."

  • بوسیدن کودک



بوسه از مهم ترین نشانه های ابراز علاقه و محبت به کودک است. "بوسه" هم نشان می دهد که والدین درباره فرزندان خود مهربان و دلسوز هستند و فرزندان را از این علاقه و محبت پدر و مادر، آگاه و خشنود می سازد و هم درخت مهر را در وجود کودکان ریشه دار می کند.

  • رفتار کودکانه با کودک



در ارتباط با کودک باید همچون خود او، با او رفتار کند و مانند خودش با او حرف بزنند، زیرا کودک با کودکان یا انسان های کودک نما بهتر انس می گیرد و همراه می شود.

  • احترام فرزند



با فرزند باید رفتاری مودبانه داشته باشیم و او را اکرام و احترام کنیم. فرزند نباید در خانواده خویش تحقیر و مورد بی احترامی واقع شود. تا آن که شخصیتش بطور سالم شکل گیرد. رسول خدا (ص) می فرماید؛ " به فرزندان خود شخصیت داده آداب نیکو را در آنان پرورش دهید. "

  • سلام کردن به کودک



کودک در عین حال که کودک است و بازیگوش، اما احترام و توجه را مدنظر دارد و سلام کردن دیگران را به خود با دیده احترام می نگرد. پیامبر خدا (ص) می فرمود: 5 چیز است که تا لحظه مرگ آن را ترک نمی کنم... یکی از آنها سلام گفتن بر کودکان است. در انجام این رفتار مراقبت دارم تا بعد از من به صورت یک سنت میان مسلمین بماند که بدان عمل کنند. " **** منبع : مقاله " چگونه کودکانی با شخصیت تربیت کنیم؟ " تهیه کننده : صابر محمدی -روزنامه جام جم - بخش جامعه - سه شنبه 25 فروردین - 1388

حکم شرعی خرید عروسک برای بچه ها

سلام.

من نمی دونستم در شرع و فقه، قوانین خاصی برای عروسک داریم.امروز از یه سخنرانی مذهبی متوجه این موضوع شدم اما توی اینترنت سرچ کردم، به نتیجه کاملی نرسیدم.

منظور از ذی روح بودن عروسک یا مجسمه چیه؟ (خب همه عروسک ها یا نماد انسان ان یا حیوان که اگه برداشت من درست باشه ذی روح حساب می شن.)

ممنون می شم اگه راهنمایی کنین

  • عروسکی که برای بچه می خریم دقیقا از نظر شرع چه شرایطی باید داشته باشه؟
  • لباس های بچه ها اکثرا روشون طرح یه سری حیوون مثل خرس، خرگوش و... هستش. خواستم بدونم پوشیدن لباس های با این طرح ها به بچه ها مشکل شرعی که نداره ان شاالله؟

مرجع تقلید : آقای خامنه ای

چگونه حجاب و عفاف را در کودکان و نوجوانان نهادینه کنیم ؟!

هواللطیف

نهادینه شدن حجاب و عفاف در کودکان و نوجوانان ما امر بسیار مهمی ست که نیاز به مطالعه و بحث دارد

در این جستار مقاله ای از آقای سیّد محمد رضا علاء الدین که در فصلنامه قرآنی کوثر -ش 37 چاپ شده است را برای شما ارائه می دهیم

امید است مفید واقع شود

ادامه دارد ...

☼◦╠ سنـــــج پدر ╣◦☼ داستان صوتی کودکانه

:Sham: سنــــج پدر :Sham:
.......................................


نویسنده: معصومه نوازنی

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//8087/medium/1_Senj-e-Pedar.jpg)

IMAGE(http://www.askdin.com/images/smilies/Type/doa%286%29.png) دانلود با کیفیت عالی با حجم 4.20 مگابایت IMAGE(http://www.askdin.com/images/smilies/Type/doa%286%29.png)



IMAGE(http://www.askdin.com/images/smilies/Type/doa%286%29.png) دانلود با کیفیت عادی با حجم 1.06 مگابایت IMAGE(http://www.askdin.com/images/smilies/Type/doa%286%29.png)




*▫╔ سفر امام حسین علیه السلام ╗▫* داستان صوتی کودکانه

:Sham: سفر امام حسین :doa(6): :Sham:[COLOR=darkorchid][SIZE=112]
.............................................................

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//8087/1_Safar-e-Emam-Hoseyn.jpg)

[SPOILER]

بچه های عزیز، برای آشنایی بیشتر شما با امام حسین، خلاصه ای از زندگی ایشون رو براتون می گم.
در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت دومین فرزند برومند حضرت على و فاطمه, که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود.
چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص) رسید, به خانه حضرت على (ع) و فاطمه (س) آمد و اسما را فرمود تا کودکش را بیاورد.
اسما او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.
به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش امین وحى الهى, جبرئیل, فرود آمد و گفت: سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) که به عربى (حسین) خوانده می شود نام بگذار.
چون على براى تو بسان هارون براى موسى بن عمران است, جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى. و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س) انتخاب شد.
به روز هفتم ولادتش, فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه کشت, و سر آن حضرت را تراشید و هموزن موى سر او نقره صدقه داد.
از ولادت حسین بن على (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد, مردم از اظهار محبت و لطفى که پیامبر راستین اسلام (ص) درباره حسین (ع) ابراز میداشت, به بزرگوارى و مقام شامخ پیشواى سوم آگاه شدند.
سلمان فارسى می گوید: دیدم که رسول خدا (ص) حسین (ع) را بر زانوى خویش نهاده او را می بوسید ومی فرمود:
تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى, تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى, تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجت هاى خدایى که نه نفرند و خاتم ایشان, قائم ایشان (امام زمان عج) می باشد.
انس بن مالک روایت می کند: وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست میدارى, فرمود: حسن و حسین را, بارها رسول گرامى حسن (ع) و حسین (ع) را به سینه می فشرد وآنان را می بویید و می بوسید.
ابوهریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است, در عین حال اعتراف میکند که: رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى ما می آمد, وقتى به ما رسید فرمود هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته, و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.
عالیترین, صمیمی ترین و گویاترین رابطه معنوى و ملکوتى بین پیامبر و حسین را میتوان در این جمله رسول گرامى اسلام (ص) خواند که فرمود: حسین از من و من از حسینم.
شش سال از عمرش با پیامبر بزرگوار سپرى شد, و آن گاه که رسول خدا (ص) چشم ازجهان فروبست و به لقاى پروردگار شتافت , مدت سى سال با پدر زیست. پدرى که جزبه انصاف حکم نکرد , و جز به طهارت و بندگى نگذرانید, جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت.
پدرى که در زمان حکومتش لحظه اى او را آرام نگذاشتند, همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند.
در تمام این مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت میکرد, و در چند سالى که حضرت على (ع ) متصدى خلافت ظاهرى شد, حضرت حسین (ع) در راه پیشبرد اهداف اسلامى , مانند یک سرباز فداکارهمچون برادر بزرگوارش می کوشید, و در جنگهاى جمل, صفین و نهروان شرکت داشت. و به این ترتیب, از پدرش امیرالمؤمنین (ع) و دین خدا حمایت کرد وحتى گاهى در حضور جمعیت به غاصبین خلافت اعتراض میکرد.
در زمان حکومت عمر, امام حسین (ع) وارد مسجد شد. خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص) مشاهده کرد که سخن میگفت. بلادرنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: از منبر پدرم فرود آى ....
پس از شهادت حضرت على (ع), به فرموده رسول خدا (ص) و وصیت امیرالمؤمنین (ع) امامت و رهبرى شیعیان به حسن بن على (ع), فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع), منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع) گوش فرادارند. امام حسین (ع) که دست پرورد وحى محمدى و ولایت علوى بود, همراه وهمکار و همفکر برادرش بود.
چنان که وقتى بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ , امام حسن (ع) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتیها را تحمل نماید, امام حسین (ع) شریک رنجهاى برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است, هرگز اعتراض به برادرنداشت و حتى یک روز که معاویه, در حضور امام حسن (ع) وامام حسین (ع) دهان آلودهاش را به بدگویى نسبت به امام حسن (ع) و پدربزرگوارشان امیرمؤمنان (ع) گشود, امام حسین (ع) به دفاع برخاست تا سخن در گلوى معاویه بشکند و سزاى ناهنجاریش را به کنارش بگذارد, ولى امام حسن (ع) او را به سکوت و خاموشى فراخواند , امام حسین (ع ) پذیرا شد و به جایش بازگشت, آنگاه امام حسن (ع) خود به پاسخ معاویه برآمد و با بیانى رسا و کوبنده خاموشش ساخت.
چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) از دنیا رحلت فرمود, به گفته رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و وصیت حسن بن على (ع) امامت و رهبرى شیعیان به امام حسین (ع) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبرى جامعه گردید.
امام حسین (ع) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام, بر اریکه حکومت اسلام به ناحق تکیه زده, سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامى و قوانین خداوند است و ازاین حکومت پوشالى مخرب به سختى رنج میبرد, ولى نمیتوانست دستى فراز آورد وقدرتى فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامى پایین بکشد, چنانچه برادرش امام حسن (ع) نیز وضعى مشابه او داشت.
امام حسین (ع) میدانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگى قدرت بپردازد, پیش از هر جنبش و حرکت مفیدى به قتلش میرساند, ناچار دندان بر جگر نهاد و صبررا پیشه ساخت که اگر برمی خاست , پیش از اقدام به دسیسه کشته می شد, و از این کشته شدن هیچ نتیجه اى گرفته نمی شد.
بنابراین تا معاویه زنده بود, چون برادر زیست و علم مخالفت هاى بزرگ نیفراخت , جز آن که گاهى محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد میگرفت و مردم رابه آینده نزدیک امیدوار میساخت که اقدام مؤثرى خواهد نمود.
و در تمام طول مدتى که معاویه از مردم براى ولایت عهدى یزید , بیعت میگرفت , حسین به شدت با او مخالفت کرد, و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولیعهدى او را نپذیرفت و حتى گاهى سخنانى تند به معاویه گفت و یا نامهاى کوبنده براى او نوشت. معاویه هم در بیعت گرفتن براى یزید, به او اصرارى نکرد و امام (ع) همچنین بود وماند تا معاویه درگذشت ...
یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامى تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند و براى این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند, مصمم شد براى نامداران و شخصیتهاى اسلامى پیامى بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند.به همین منظور, نامه اى به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که براى من از حسین (ع) بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود به قتلش برسان.
حاکم این خبر را به امام حسین (ع) رسانید و جواب مطالبه نمود.
امام حسین (ع) چنین فرمود: انا لله و انا الیه راجعون و على الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل یزید.
آن گاه که افرادى چون یزید (شرابخوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمیکند) بر مسند حکومت اسلامى بنشیند, باید فاتحه اسلام را خواند. (زیرا این گونه زمامدارها با نیروى اسلام و به نام اسلام, اسلام را از بین می برند.)
امام حسین (ع) میدانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است , اگر درمدینه بماند به قتلش میرسانند, لذا به امر پروردگار, شبانه و مخفى از مدینه به سوى مکه حرکت کرد.
آمدن آن حضرت به مکه, همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید, در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت و این خبر تا به کوفه هم رسید. کوفیان ازامام حسین (ع) که در مکه بسر میبرد دعوت کردند تا به سوى آنان آید و زمامدار امورشان باشد.
امام (ع) مسلم بن عقیل, پسر عموى خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت و واکنش اجتماع کوفى را از نزدیک ببیند و برایش بنویسد. مسلم به کوفه رسید و با استقبال گرم و بی سابقه اى روبرو شد , هزاران نفر به عنوان نایب امام (ع) با او بیعت کردند و مسلم هم نامه اى به امام حسین (ع) نگاشت وحرکت فورى امام (ع) را لازم گزارش داد.
هر چند امام حسین (ع) کوفیان را به خوبى می شناخت , و بی وفایى و بی دینیشان را درزمان حکومت پدر و برادر دیده بود و می دانست به گفته ها و بیعتشان با مسلم نمی توان اعتماد کرد, ولیکن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصمیم گرفت که به سوى کوفه حرکت کند.
با این حال تا هشتم ذیحجه, یعنى روزى که همه مردم مکه عازم رفتن به منى بودند. و هر کس در راه مکه جا مانده بود با عجله تمام می خواست خود را به مکه برساند, آن حضرت در مکه ماند و در چنین روزى با اهل بیت و یاران خود, از مکه به طرف عراق خارج شد و با این کار هم به وظیفه خویش عمل کرد و هم به مسلمانان جهان فهماند که پسر پیغمبر امت, یزید را به رسمیت نشناخته و با او بیعت نکرده, بلکه علیه او قیام کرده است.
یزید که حرکت مسلم را به سوى کوفه دریافته و از بیعت کوفیان با او آگاه شده بود, ابن زیاد را (که از پلیدترین یاران یزید و از کثیفترین طرفداران حکومت بنى امیه بود) به کوفه فرستاد.
ابن زیاد از ضعف ایمان و دورویى و ترس مردم کوفه استفاده نمود و با تهدید وارعاب , آنان را از دور و بر مسلم پراکنده ساخت و مسلم به تنهایى با عمال ابن زیاد به نبرد پرداخت و پس از جنگى دلاورانه و شگفت, با شجاعت شهید شد.(سلام خدا بر او باد)
و ابن زیاد جامعه دورو و خیانتکار و بی ایمان کوفه را علیه امام حسین (ع) برانگیخت و کار به جایى رسید که عده اى از همان کسانى که براى امام (ع) دعوتنامه نوشته بودند, سلاح جنگ پوشیدند و منتظر ماندند تا امام حسین (ع) از راه برسد و به قتلش برسانند.
امام حسین (ع) از همان شبى که از مدینه بیرون آمد و در تمام مدتى که در مکه اقامت گزید و در طول راه مکه به کربلا, تا هنگام شهادت, گاهى به اشاره, گاهى به صراحت, اعلان می داشت که: مقصود من از حرکت, رسوا ساختن حکومت ضد اسلامى یزید و برپاداشتن امر به معروف و نهى از منکر و ایستادگى در برابر ظلم و ستمگرى است وجز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدى هدفى ندارم و این مأموریتى بود که خداوند به او واگذار نموده بود, حتى اگر به کشته شدن خود و اصحاب و فرزندان و اسیرى خانواده اش اتمام پذیرد.
رسول گرامى (ص) و امیرمؤمنان (ع) و حسن بن على (ع) پیشوایان پیشین اسلام, شهادت امام حسین (ع) را بارها بیان فرموده بودند. حتى در هنگام ولادت امام حسین (ع), رسول گرانمایه اسلام (ص) شهادتش را تذکر داده بود و خود امام حسین (ع ) به علم امامت می دانست که آخر این سفر به شهادتش می انجامد, ولى او کسى نبود که در برابر دستور آسمانى و فرمان خدا براى جان خود ارزشى قائل باشد, یا از اسارت خانواده اش واهمه اى به دل راه دهد. او آن کس بود که بلا را و شهادت را سعادت می پنداشت. (سلام ابدى خدا بر او باد)
خبر شهادت حسین (ع) در کربلا به قدرى در اجتماع اسلامى مورد گفتگو واقع شده بودکه عامه مردم از پایان این سفر مطلع بودند. چون جسته و گریخته از رسول الله (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن بن على (ع) و دیگر بزرگان صدر اسلام شنیده بودند.
بدینسان حرکت امام حسین (ع) با آن درگیریها و ناراحتی ها احتمال کشته شدنش را دراذهان عامه تشدید کرد. به ویژه که خود در طول راه می فرمود: من کان باذلا فینا مهجته و موطنا على لقاء الله نفسه فلیرحل معنا.
هر کس حاضر است در راه ما از جان خویش بگذرد و به ملاقات پروردگار بشتابد, همراه ما بیاید.
و لذا در بعضى از دوستان این توهم پیش آمد که حضرتش را از این سفر منصرف سازند. غافل از این که فرزند على بن ابى طالب (ع) امام و جانشین پیامبر و از دیگران به وظیفه خویش آگاه تر است و هرگز از آنچه خدا بر عهده او نهاده دست نخواهد کشید.


[/SPOILER]

:doa(6): دانلود با کیفیت عالی با حجم 6.18 مگابایت :doa(6):

:doa(6): دانلود با کیفیت عادی با حجم 1.56 مگابایت :doa(6):


[/SIZE][/COLOR]

~••✿ نمایش صوتی کودکانه ویژه عید غدیر خم ✿••~

:Gol: قاصدک و نسیم :Gol:
.................................................

فرمت: mp3

زمان: 24 دقیقه و 43 ثانیه

حجم: 5.68 مگابایت

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//8087/1_Gh-_-N.jpg)

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//35/1_download.png)