جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

رد پاهایم را پاک میکنم
به کسی نگوئید
که من روزی در این دنیا بودم
خدایااااااااااااا
میشود استعفا دهم!؟
کم آورده ام...!

در روزگاری که لبخند آدمها به خاطر شکست توست

برخیـــــــــــــــــــــــــــــــــــز

تا بگریند

کوروش بزرگ

:ok:

کوچه ها پر زحرامی و عوام الناس بود
چشم
حیدر(ع)
پرزاشک و دل پر از احساس بود

ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه (س)
گردنت را میشکست آنجا اگر
عباس(ع)بود

اميدها و آرزوهايم را در کوله بارم مي گذارم
به کوه مي برم
آنها را مي سپارم به باد ، به ابر ، به پرنده
وقلبم را به سپيدي آب
در آينه چشمه ساران
به تماشاي زندگي مي سپارم
و سرشار از عشق بر مي گردم
تا سرود هاي چگونه زيستن را در گوشهاي کوچک کودکان سرزمينم زمزمه کنم .

اینجا آسمان از دل من تیره تر است

روزگارم ابریست

من اگر تنهایم یاد تو با من هست

مهربانم روز گارم ابریست

کاش این بار جای خورشید تو آفتاب شوی.....

از دوریت چه دارم

غیر ازدلی شکسته

ذهنی همیشه ابری

فکری همیشه خسته

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است ( دکتر علی شریعتی)
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دکتر علی شریعتی)
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر علی شریعتی )

و من دوباره زندگیم را،
آغاز می کنم.
پر باز می کنم.
پرواز می کنم...


افتادن در گل و لای ننگ نيست. ننگ در اين است كه آنجا بمانی!

چه زیباست زندگانی در کنار انسانهایی که به دور از نیازند...آنانکه نه ترسی به دل دارند، نه خاشاکی در قلب و نه چشمی بر مال، فقط حرفهایی برای نگفتن دارند!!!!

با دستات یه پروانه می گیری میخوای ببینی زندست یا نه ؟؟
انگشتتو باز می کنی....
فرار می کنه محکم می گیریش ... میمیره...دوست داشتن یه همچین چیزیه!!!

تحفه ای برای دوستان-1:
علامه حسن زاده آملی با نقل خاطره‌ای از علامه طباطبایی، می‌گوید: شب جمعه هفتم ماه شعبان 1387 ه ق در محضر مبارک جناب استاد علامه طباطبایى صاحب المیزان تشرف حاصل کرده‌ام، عرض نمودم: حضرت آقا! امشب شب جمعه و شب عید است، لطفى بفرمایید!
علامه طباطبایی فرمودند: سوره مبارکه «ص و القرآن ذى الذکر» را در نمازهاى وتیره (نافله عشا)بعد از حمد بخوانید که در حدیث است سوره ص از ساق عرش نازل شده است.
منبع: پندهاى حکیمانه علامه حسن زاده آملى ، پند 387

شعر آیت الله خامنه ای برای امام زمان (عج)


دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است

از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است

دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است

شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است

سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است

بگرفته آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است

با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است

آن را که لب به جام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است

پاسخ حاج اسماعیل دولابی به یک پرسش: امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟

عارف مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را اینگونه تشریح می‌کنند: سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟
بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچه‌ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می‌کنند.
بچه جلب ویترین مغازه‌ها می‌شود و دست پدر را رها می‌کند و در بازار گم می‌شود و وقتی متوجه می‌شود که دیگر پدر را نمی‌بیند، گمان می‌کند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را می‌گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاع‌های دنیا شده‌اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شده‌اند.
امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشته‌ایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.
برگرفته از کتاب « امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی/مهدی لک علی آبادی/ ص 30

[color=darkorchid][size=13]«از افلاطون پرسیدند: انسان چگونه می تواند از دشمنش انتقام بگیرد؟ گفت: با بخشش و کرم».


[/size][/color]

نگراني هرگز از غصه فردا نمي کاهد بلکه فقط شادي امروز را از بين مي برد.
پس لبخند بزن

دوري دوستيهاي کوچک را از بين ميبرد ولي به دوستيهاي بزرگ عظمت ميبخشد مثل

باد که يک کبريت را خاموش ميکند ولي يک شعله را شعله ور تر ميسازد


آنروزكه سقف خانه هاچوبی بود!

گفتارو عمل درهمه جا خوبی بود!

امروزبنای خانه ها سنگ شده!

دلهاهمه با بنا هماهنگ شده!.


افسوس...آن زمان كه بايد دوست بداريم كوتاهي مي كنيم آن زمان كه دوستمان دارند لجبازي مي كنيم و بعد براي آنچه از دست رفته آه ميكشيم . .

ما آدم‌ها موجودات عجیبی‌ هستیم وقتی‌ میگوییم تنهایم بگذار
یعنی‌ ، بیش از همیشه به وجودت احتیاج دارم .

راه كه مي روم
مدام بر مي گردم
پشت سرم را نگاه مي كنم
ديوانه نيستم
خنجر از پشت خورده ام


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چه تند می تپد قلب این باران
انگار ستاره ای از اسمان غلتیده
شاید تبر کمر بر قتل عاطفه ای بسته
چه تند می تپد قلب این باران امشب
مبادا شب ((امید))خود را از دست دهد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

راه كه مي روم مدام بر مي گردم پشت سرم را نگاه مي كنم ديوانه نيستم خنجر از پشت خورده ام

:Moshtagh::Rose:

نگاه !
یك ثانیه دیگر هم گذشت
یعنی اینكه زمان می گذرد
یعنی كه شاید به اندازه كافی این زمان گذشته باشد
اما امروز هم مثل تمام آن روزهایی ست كه قرار بود زمان بگذرد ...

دلم گرفته

قدم هایم سنگینی می كند

كبوتر خیال ام خیال پرواز ندارد

كاش بهار زودتر بیاید

و همه با هم تولد غنچه ها را جشن بگیریم...

این روزها عجیب دلم گرفته

دیگر پرواز پرستوها برایم زیبا نیست

دیگر دستم پرده آویخته شده از پنجره را

لمس نمی كند و كنار نمی زند

چقدر از خودم خسته ام

چرا كه دیگر حتی چشمانم

مسیر نگاه اش را برای چیدن ستاره

به سوی آسمان پرواز نمی دهد

و من، آری عجیب دلم گرفته...

گیج به زندگی ادامه میدهم این روزا

این را بفهم برای من این جا موندن سخت شده
نمیتوانم درست راه بروم،درست حرف بزنم،درست گریه کنم
این را بفهم دیگه چیزی ازم نمی مونه
چیزهائی هست که مرا آزار میدهد
چه کسی خواهد دید مردنم را بی تو
این روزا همه چیز برای من قاطی شده
ناراحتیم انگار چیز خاصیه که بی دلیل همیشه هست
فقط یه چیز
گیج به زندگی ادامه می دهم این روزها.همین

فرزانه

به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد اما هر وقت تنم
به جماعت نادان خورد گفتند: "مگه کوری؟

بی دلیل نیست که روی حرفمان نمی مانیم؛
ما روی زمینی زندگی می کنیم که هر روز خودش
را دور می زند!

سعدی کجایی ؟ ؟؟؟
بنی آدم ابزار یکدیگرند

امروز را برای بیان عشق به عزیزانت غنیمت شمار ؛
شاید فردا احساسی باشد اما عزیزی نباشد

عشق همزمان که قلب آدمی را پرمی کند، مغز او را خالی می کند

توصیه‌های امام زمان (عج) به شیعیان/ به راستی چقدر به اینها عمل می‌کنیم؟

توصیه‌های امام عصر (عج)‌ خطاب به شیعیان و پیروان اهل‌بیت(ع) به نقل از کتاب مهدی موعود اثر مرحوم علامه مجلسی
آنچه در پی می آید توصیه‌هایی است که امام عصر (عج)‌ خطاب به شیعیان و پیروان اهل‌بیت (ع) فرموده‌اند. براستی، چقدر به اینها عمل می‌کنیم؟
۱. از خداوند ـ جل جلاله ـ بترسید و تقوا پیشه کنید.
۲. به ما در بیرون آوردن شما از فتنه و امتحانی که بر شما روی آورده است کمک کنید.
۳. عهد می‌کنم که هر کدام از شیعیان که راه تقوا را در پیش گیرد و هر آنچه که لازم است ]و حق خداست[ از مال خود خارج کند، از فتنه‌ی گمراه‌کننده و رنج‌های ظلمانی در امان باشد.
۴. هر کدام از شیعیان، در بخشش اموالی که خداوند به او داده به کسانی که خداوند فرمان داده است بخل ورزد، در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود.
۵. اگر شیعیان ما در وفا نمودن به عهد و پیمانی که از ایشان گرفته شد، همسو و یک‌دل شوند، دیدار ما از ایشان به تأخیر نخواهد افتاد.
۶. ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان سر می‌زند و خبر آنها به ما می‌رسد.
(توقیع به شیخ مفید)

۷. از خدا بترسید ؛ و از ما اطاعت کنید ؛ و از راه راست منحرف نگردید.

۸. نیت خود را ـ مطابق سنت آشکاری که به شما گفتم ـ با دوستی، به سوی ما برگردانید.
(توقیع به ابن ابی‌غانم قزوینی و جماعتی از شیعیان)

۹. اموال شما (خمس و زکات) را قبول نمی‌کنیم مگر اینکه پاک و طاهر باشد... هر کس می‌خواهد عمل کند و هر که نخواهد نکند ؛ چرا که ما به آنچه شما دارید نیازی نداریم.

۱۰. ظهور و فرج در دست خداست و کسانی که وقت رای آن تعیین می‌کنند "دروغگو " هستند.
۱۱. در مسایلی که روی می‌دهد به فقهاء مراجعه کنید ؛ زیرا که ایشان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم بر ایشان.
۱۲. منتفع شدن از من در ایام غیبتم، مانند استفاده از خورشید است زمانی که ابر روی آن را پوشانده باشد.
۱۳. درباره چیزهایی که به درد شما نمی‌خورد سؤال نکنید، و در دانستن چیزهایی که از دانستن آنها معاف شده‌اید خود را به سختی نیاندازید.
۱۴. برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید ؛ چرا که همین فرج شماست.
(توقیع به اسحاق بن یعقوب)

۱۵. هر کس بدون اجازه ما در اموال مربوط به ما (خمس، زکات و وقف) تصرف کند، از جمله ظالمین است و ما در روز قیامت شاکی او خواهیم بود.

(توقیع به محمد بن جعفر اسدی)

۱۶. آیا نمی‌دانید که خداوند از زمان حضرت آدم تا حال، برای مردم ملجأ و پناهی قرار داده که به ایشان پناه برند و راهنمایانی تعیین کرده که به سبب آنها هدایت یابند. هر زمان که نشانه‌ای از آنان پنهان شد نشانه‌ی دیگر آشکار گردید و هر وقت که ستاره‌ای از ایشان غروب کرد ستاره‌ی دیگر طلوع نمود ؛ و وقتی که خدای عزوجل امام حسن عسکری (ع) را به سوی خود برد گمان ننمایید که واسطه میان خود و مخلوقاتش را قطع نموده است. هرگز چنین چیزی نشده و نخواهد شد تا وقتی که قیامت برپا شود.

(توقیع به محمد بن ابراهیم بن مهزیار)

۱۷. آیا نمی‌دانید که روی زمین از حجت خدا خالی نمی‌گردد ؛ خواه آن حجت، ظاهر باشد و خواه پنهان.

۱۸. مردم پیروی از خواهش‌های نفسانی را از خود دور کنند ؛ و همانگونه که ]پیش از غیبت[ رفتار می‌نمودند رفتار کنند ؛ و امری که از آنان پوشیده و پنهان شده است را جستجو ننمایند ... و بدانند که حق با ما و در نزد ماست.
(توقیع به عمری وپسرش)

توضیح:

توقیع ، در لغت به معنای "امضاء، نامه و فرمان" ، و دراصطلاح حدیثی به معنای "بخشی از نوشته‌های ائمه اطهار علیهم السلام " است . بیشتر توقیعات از سوی امام عصر (عج) صادر گردیده است. واژه توقیع نخستین بار در روایتی از امام کاظم (ع) به معنای یادداشتی که امام در زیر یک نامه نوشته دیده شده‌است. امروزه وقتی سخنی از «توقیع» به میان می‌آید، ذهن به توقیعات حضرت مهدی (ع) منصرف می‌گردد.
ارسال توقیعات برای شیعیان، معمولاً توسط وکلای امام صورت می‌گرفت. نواب اربعه امام عصر وکیلانی در شهرهای مختلف داشتند که توقیعات از طریق آنها انتشار می‌یافت.
در کتاب کمال الدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، احتجاج طبرسی و بحارالانوار مجلسی، حدود هشتاد توقیع از سوی امام زمان (ع)‌ نقل شده است که محتوای آن‌ها، برخی خطاب به سفرا و نواب خاص است و برخی خطاب به علماء و فقهاست. برخی در پاسخ به سؤالات است و برخی در تکذیب کسانی است که به دروغ ادعای امامت یا نیابت از طرف آن حضرت را داشتند.
منبع توصیه‌ها : علامه محمدباقر مجلسی؛ مهدی موعود ؛ ترجمه حسن بن محمد ولی ارومیه‏ای؛ قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۰ ؛ ج ۲ .

» زندگی تلخ ترین خواب من است ، خسته ام خسته از این خواب بلند
» آموخته ام كه خدا عشق است و عشق تنها خداست ، آموخته ام كه وقتي نا اميد ميشوم خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار ميكشد دوباره به رحمت او اميدوار شوم ، آموخته ام اگر تا كنون به آنچه خواستم نرسيدم خدا برايم بهترش را در نظر گرفته آموخته ام كه زندگي دشوار است ولي من از او سخت ترم...

هر وقت کسی پشت سرت حرف می زنه بدون اون دو قدم از تو عقب تره و تو دو قدم از اون جلوتر


» زندگی پر از دو رنگی هاست ، کاش یک رنگ بیشتر نباشیم حتی اگر آن یک رنگ سیاه باشد ...


» مرا گاه کوچک می‌بینی و گاه بزرگ ، اما نه کوچکم و نه بزرگ ، خودت هستی که دور می‌شوی و نزدیک !

» احمق بودن از اونجا شروع می شه که میگی این یکی با بقیه فرق داره !!!

» همه فکر میکنند ، چون گرفتارند به خدا نمی رسند اما چون به خدا نمی رسند گرفتارند.


» مردم هرگز خوشبختی خود را نميشناسند اما خوشبختي ديگران هميشه در جلو ديدگان آنهاست !


» برایت از طلا تختی ، مسیری رو به خوشبختی ، برایت صبر ایوبی ، حیاتی مملو از خوبی ، برایت شاد بودن را فقط آزاد بودن را ، رفاقت را,صداقت را ، اگر خواهی محبت را دعا کردم


» در این شهر صدای پای مردمیست که همچنان که تو را میبوسند ، طناب دار تو را میبافند ، مردمی که صادقانه به تو دروغ میگویند ، خالصانه خیانت می کنند در این شهر هر چه تنها تر باشی پیروز تری !!!

» یک نفر آمد صدایم کرد و رفت با صدایش آشنایم کرد و رفت نوبت تلخ رفاقت که رسید ناگهان تنها رهایم کرد و رفت


» درویشم و درویش تر از خود ندیدم ، همرنگ دلم عاشق و درویش ندیدم ، عمریست که من عابر این راه غریبم ، جز سایه خود همسفری بیش ندیدم


» آدمهای ساده را دوست دارم ، همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند ، همان ها که برای همه لبخند دارند ، همان ها که همیشه هستند ، برای همه هستند ، آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد ، عمرشان کوتاه است ، چون هر کسی از راه می رسد یا از انها سوء استفاده می کند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد ، آدم های ساده را دوست دارم ، بوی ناب آدم می دهند


» زنده باد آن کس که گاهی یادی از ما میکند ، از خجالت ما را غرق دریا میکند ، حال ما میپرسد و از مهربونی های خود این دل رنجور ما را پر از عطر گلها میکند

شانس نام مستعار خداست ، آنجا که نمی خواهد امضایش پای داده هایش باشد‎ ...
.
.
.
قوی کسی است که ، نه منتظر میماند خوشبختش کنند و نه اجازه میدهد بدبختش کنند ...
.
.
.
نداشتن آدم هایی که دوستشون داری از داشتن آدم هایی که یه وقتی دوستشون داشتی خیلی آسون تره . . .
.
.
.
معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است ، معذرت خواهی یعنی اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره . . .
.
.
.
تفاوت دزد و پولدار در آن است که ، دزد مال ثروتمندان را میدزدد و پولدار، پول فقرا را !

نشستن ، سنگ بودن است و رفتن رود بودن ، بنگر به کجا میروند ، سنگ خاک میشود و رود به دریا میرسد . . .
.
.
.
یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند . . .
.
.
.
اگر جوان را از عشق منع کنید ، چنان است که مریض را از کسالتش سرزنش دهید . . .

همیشه به کسی تکیه کنید که به کسی تکیه نکرده باشد و او کسی نیست غیر از خدا
.
.
.
پیش از آنکه دست های درخت به نور برسد ، پاهایش تاریکی را تجربه کرده ، گاهی برای رسیدن به نور باید از تاریکی عبور کرد . . .
.
.
.
تنهایی یک بغض مدام است که هر لحظه بیم شکستنش میرود . . .

فهمیده ام که آدمی در مقابل علاقه ای که در دیگران نسبت به خود ایجاد میکند ، مسئول است . . .
.
.
.
هرکس به خاطر خدا از چیزی بگذرد ، خدا بهتر از آن را به او عنایت میکند . . .
.
.
.
« اگه نتونم » مال وقتیه که راه دیگه ای هم باشه وقتی هیچ راهی نیست فقط باید بگی : می تونم . . .

آرزویی رفیع تر از آرزوی راست قامت ایستادن ، کمی خم شدن و دیگران را بلند کردن است . . .
.
.
.
همیشه رو به نور بایستید اگر می خواهید تصویر زندگیتان سیاه نیفتد !

انسان را پس از مرگ خانه ای نیست، مگر خانه ای که قبل از مرگ بنا کرده است . . .
.
.
.
هر چه میخواهی آرزو کن . هر جایی که میخواهی برو . هر آنچه که میخواهی باش چون فقط یک بار زندگی می کنی و فقط یک شانس داری برای انجام آنچه می خواهی
.
.
.
جوری زندگی کن که اگر هر لحظه عمرت کات شد ، به همان اندازه سود کرده باشی . . .

در این دنیا هیچکس گرسنه نیست همه روزی چند وعده گول میخورند . . .
.
.
.
این روزا آدما قیمت هر چیز رو می دونن ولی ارزش هر چیز رو نمی دونن . . .
.
.
.
زندگی درست مثل یک تاکسی است ، مسافران تک تک پیاده می شوند از آن ، تنها تفاوت این تاکسی با تاکسی های دیگر پیاده کردن مسافران است در جایی که نمی خواهند . . .

رمز موفقیت ۲ کلمه است : تصمیم درست و رمز گرفتن تصمیم درست ۱ کلمه است : تجربه و رمز کسب تجربه ۲ کلمه است : تصمیم نادرست



» از مردمک دیده بباید آموخت ، دیدن همه و ندیدن خود را . . .

» آسمان فرصت پرواز بلند است ، ولی قصه این است چه اندازه کبوتر باشی . . .

» اگر پشت به خورشید بایستید ، چیزی به جز سایه خویش نخواهید دید . . .




» آدم ها مترسک نیستند که وقتی واسه کلاغ های دلت تکراری شدن اونو با یکی دیگه عوض کنی ! خودت باش ، قبل از اینکه مترسک دیگران بشی . . .

» کشتن گنجشکها ، کرکس ها را ادب نمی کند . . .



» از دشمن خود یک بار بترس و از دوست خود هزار بار . . .




» اگر میخواهی ارزشت را نزد خدا بدانی نگاه کن ببین ارزش خدا نزد تو در وقت گناه چه قدر است ؟

» در راه رسیدن به اوج با مردم مهربان باش چرا که هنگام سقوط با همان مردم رو به رو خواهی شد . . .




» میدونی فلسفه اختراع سرسره چیه؟ میخوان از بچگی به آدم یاد بدن که بالا رفتن چقدر سخته و پایین آومدن چقدر آسون !


» آنچه جذاب است سهولت نیست ، دشواری هم نیست ، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است . . .

» پیش تمام دشمنان ، به نزدیکترین دشمن خود که زبان است توجه داشته باش . . .













» پیش بی درد دمی صحبت از درد مکن ، شاخ سبز دلت را به خطا زرد مکن ، مرد اگر نیست در آن شهر ولی کوه که هست ، تکیه بر کوه کن و تکیه به نامرد مکن . . .

» مشکلی که با پول حل شود ، مشکل نیست ، هزینه است . . .



» ساده ترین کار جهان این است که خود باشی و دشوار ترین کار جهان این است که کسی باشی که دیگران میخواهند . . .



» در زندگی از تصور مصیبت های بیشماری رنج بردم ، که هرگز اتفاق نیفتاد . . .



» برای خندیدن منتظر خوشبختی نباش ، شاید خوشبختی منتظر خندیدن توست . . .