مطالبی در مورد روزه ( برگرفته از کتاب المراقبات)
تبهای اولیه
روزه و همينطور هر عبادتى را عوام تکليفى بيش نمى دانند و لذا با زحمت آن را انجام میدهند؛ ولى خواص آن را بزرگداشت و لطفى از جانب خداوند دانسته و قرار دادن عبادات و واجب نمودن آن را منت بزرگى براى خدا و نعمت بزرگى براى بندگان مى بينند . و بگونه ای که شايسته بزرگداشت آن است . با نشاط، خوشحالى و سرور از آن استقبال مى کنند نه باحالتى که انسان با تکليف روبرو مى شود . بلکه بالاتر، از خطاب تکليف لذت برده و شادمان می شوند.
از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده که درباره اين آيه : ((اى کسانى که ايمان آورده ايد! روزه بر شما نوشته شد .)) فرمودند: ((لذت خطاب (خداوند به مؤ منين ) سختى عمل را از بين برده است .))
بنده عارف به خدا و به حق او بايد هم چنين باشد . زيرا هنگامى که بنده پروردگار را شناخت ، او را دوست مى دارد؛ و بدين ترتيب تمام معاملات او با خدا معامله محبوب با محبوب مى گردد . و آيا محبوبى را مى شناسى که خدمت به محبوب براى او سخت باشد؛ بخصوص موقعى که خدمت به محبوب بزرگداشت و لطفى از طرف او بلکه بالاتر، دعوت به مجلس انس و کرامت باشد . و نه تنها سخت نيست بلکه از خطابى که تکليف در آن است ،لذت مى برد و به اندازه محبت و دوستى جان خويش را فدا مى کند؛ و دقت مى کند که تمام منظور او را انجام دهد؛ و در بدست آوردن تمام محبت او کوشش مى کند؛ گرچه از او نخواسته باشد و بکارگيرى تمام نيروى خود را در اين راه لذت و سعادت مى داند؛
و به اين ترتيب انجام چيزهاى مورد علاقه خدا از محبوبترين چيزها و خواسته هاى او مى شود . و با شوقى کامل و با قبول منت خدا - در اين که به او اجازه اين کار را داده است - به آن عمل مى کند و در قصد او چيزى غير از خدا و رضايت او پيدا نمى شود . و اين نيت را با نيت بدست آوردن ثواب و پاداش و بهشت و نعمتى از نعمتهاى خداوند مخلوط نمى کند؛ چه رسد به اين که ريا، کسب شهرت و اطلاع و رضايت غير خدا را با نيت رضايت خدا همراه کند .
-1 اگر در اثناى روزه به غذاى خوشمزه يا همسر زيبا يا سفرى که در آن نفعى باشد، برخورد کردى و نشاط روزه در تو کم و روزه برايت سنگين شده و انتظار رهايى از روزه را کشيدى ، باز هم خالص نيستى . زيرا تو نيز از بنده ات خدمتى را که بر خود سنگين بداند، قبول نمى کنى بلکه به خاطر آن او را طرد و ترك مى کنى .
-2 اگر اتفاقى بيفتد که شکستن روزه ات ، نزد خدا بر گرفتن آن برترى داشته باشد ولى از شکستن روزه در نزد مردم خ جالت کشيدى بدان که مخلص نيستى . زيرا اگر در عمل و قصد خود مخلص براى خواسته خدا بودى ملاحظه هيچکس را نمى کردى .
-3 اگر در اثناى روزه ديدى که روزه تو را از انجام بعضى از واجبات يا امورى که نزد خدا اهميت بيشترى دارد ناتوان نموده است ولى با اين حال روزه خود را نشکستى ، وارد دسته رياکاران در عبادت شده و عبادت تو جزو گناهان کبيره مى شود . وظيفه تو در اينجا انجام عملى است که نزد خدا مهمتر است و نبايد ملاحظه اين که مردم عذر تو را نمى دانند، داشته باشى . زيرا اين مطالب روزه يا اخلاص تو را از بين مى برد؛ گرچه در اول ر وزه تو صحيح و مورد رضايت خداوند بود . در صورت پيش آمدن چنين مطلبى بايد فورا آنچه را که نزد خدا مهم است انجام داده و عدم آگاهى مردم به عذر را نبايد ملاحظه کرد . و اگر چنين مساءله اى اخلاص را از بين برد، بايد فورا از آن توبه نمود . آنچه تو را از خدمت مولا و انج ام اعمالى که موجب خشنودى پروردگارت است ، باز مى دارد، مانند دشمن براى تو و مولايت مى باشد و چگونه تو دشمن خود و او را بر او مقدم مى کنى در حالى که در حضورش بوده و تو را مى بيند. و هنگامى که غير خدا را بر او مقدم داشتى چه کسى احتياجات تو را در دنيا و آخرت برطرف مى کند؟