انکار کنندگان وجود خدا پاسخ دهند

تب‌های اولیه

196 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

وقتی این دنیا اخرش مرگو نابودیه چرا باید پیش بردش چرا انسانها خودشونو زحمت بدن!


چون هدف از انجام کارهای خوب، نفع شخصی نیست. ذهنیت انسانی این نیست که "دیگی که برای من نمی جوشه، می خوام سر سگ توش باشه" [با عرض پوزش از خیابانی بودن ضرب المثل]. برای انجام خوبی ها نیاز به پاداش نیست، انجام خوبی ها خود هدف است نه وسیله ای برای رسیدن به سود شخصی. :Cheshmak:

ما دوست داریم به زندگیمون معنا بدیم، از طریق بهتر کردن این محیط برای نسل های بعدی انسان ها. نفع شخصی در این نمی بریم، ولی تمدن انسان ها از این سود خواهد برد.

من این تایپیک و نخوندم اما یک سوال می پرسم ببینم کدوم از شما ها جواب می ده!
دقیقا این سوال یکی از مسائلی هست که باعث میشه افراد از دین خارج شن و به خداوند کافر...

همه ما ها می دانیم که خداوند اولین موجودی را که بر روی زمین قرار داد حضرت آدم بود به علاوه حوا...

اشتباه می کنید. اولین موجودات مولکول هایی بودند که قابلیت Self Replication داشتند و کم کم تکامل یافتند.


و طبق روایت و گفت های دینی ایشون کتاب هم داشته، از این موضوع نتیجه می گیریم که آن شخص با علم هم رابطه ای داشته.. یعنی نهایتا خط می دونسته چیه! نوشتن بلد بوده و....

حال یک سوال، مگه ما نمی گیم حضرت آدم اولین انسان بر روی زمین بوده و ....

پس این آدم نخستین ها از کجا اومدند؟!
که حتی نمی دونستن آتیش چیه! Smile نمی دونستن نگارش و نوشتار چیه؟!

حال جواب این سوال و بدید تا یک چیز دیگه رو مطرح کنم!؟

البته اسلام و مسیحیت منکر این نیستند که انسان هایی قبل از حضرت آدم هم بودند. ولی همه انسان ها هم از طریق تکامل بوجود آمده اند.

من این تایپیک و نخوندم اما یک سوال می پرسم ببینم کدوم از شما ها جواب می ده!
دقیقا این سوال یکی از مسائلی هست که باعث میشه افراد از دین خارج شن و به خداوند کافر...
همه ما ها می دانیم که خداوند اولین موجودی را که بر روی زمین قرار داد حضرت آدم بود به علاوه حوا...
و طبق روایت و گفت های دینی ایشون کتاب هم داشته، از این موضوع نتیجه می گیریم که آن شخص با علم هم رابطه ای داشته.. یعنی نهایتا خط می دونسته چیه! نوشتن بلد بوده و....
حال یک سوال، مگه ما نمی گیم حضرت آدم اولین انسان بر روی زمین بوده و ....
پس این آدم نخستین ها از کجا اومدند؟!
که حتی نمی دونستن آتیش چیه! Smile نمی دونستن نگارش و نوشتار چیه؟!
حال جواب این سوال و بدید تا یک چیز دیگه رو مطرح کنم!؟

میگن اون داستان یه تمثیله. یه عده میگن نسل اونا منقرض شده بعد خداوند مثل همونا رو آفریده فرستاده!!!!!!!!!!!!!
اصلا قرآن از طرف خدا نیست.محمد هم بیسواد نبوده.خودش نوشته.حالا با توجه به علم اون زمان بیشتر سوادش نمیرسیده.صرفا القائاتی از عالم ماورا در حد وجود خدا بهش شده بقیش کار خودش بوده!
حالا هرچی. چه ربطی به خدا داره؟ آخرش با این حرف میشه فهمید ادیان یک سری فرقه اند که نسبت به زمان خودشون کاربرد داشتند و ساخت بشرند و الاهی نیستند. خدا رو نمیشه انکار کرد با این استدلال. چون قبل از پیامبران در هر منطقه مردم همان منطقه یه گرایش خاصی به ماورا داشتند و براساسش ایدولوژی هایی ساختن.

ممنون آقای وایسلی

اون قسمت ژن ها تصمیم گرفتن رو برام توضیح میدین. چون تا الان فکر میکردم کاملا کورکورانه بوده. یعنی هدایت هوشمندی چه ازطرف خود موجود و چه از طرف عامل ماورایی نبوده.

ممنون آقای وایسلی

اون قسمت ژن ها تصمیم گرفتن رو برام توضیح میدین. چون تا الان فکر میکردم کاملا کورکورانه بوده. یعنی هدایت هوشمندی چه ازطرف خود موجود و چه از طرف عامل ماورایی نبوده.

نه منظورم اصلا این نبود، منظور از تصمیم گرفتن همون تغییرات و Survival of the fittest در هزاران و شاید میلیون ها نسل متوالی بود و هیچ هوشمندی ای در اینجا نیست. اینجا لغت تصمیم گرفتن و طراحی رو استفاده می کنند (به قول ریچارد داوکینز Illusion of design) ولی مفهمومش هدایت هوشمندانه نیست و جهت گیری همین پروسه تکامل هست.

انسان وقتی میمیره نابود میشه دیگه چیزی از لذت هاییی که برده یا احساس خوشایندش براش نمیمونه و بلاخره اون نسل های اینده هم میمیرن پس دلیلی نداره این همه انسان در طول تاریخ زندگی پر از حادثه و مشکل رو تحمل کنند که شاید گروهی در اینده زندگی راحت داشته باشن که اخرشم نابودیه و اون زندگی راحت باز هم تموم میشه

انسان وقتی میمیره نابود میشه دیگه چیزی از لذت هاییی که برده یا احساس خوشایندش براش نمیمونه و بلاخره اون نسل های اینده هم میمیرن پس دلیلی نداره این همه انسان در طول تاریخ زندگی پر از حادثه و مشکل رو تحمل کنند که شاید گروهی در اینده زندگی راحت داشته باشن که اخرشم نابودیه و اون زندگی راحت باز هم تموم میشه

آقا اصلا قبول. واقعا خیلی بده که قراره نابود بشیم. من خودم یک سال بخاطر همین قرص ضد افسردگی مصرف کردم.
موضوع اینه که نمیدونیم. بر اساس این ایده (لا ادری گری) میگیم ما هم احساس میکنیم یچیزی باید باشه ولی بیش از این هیچی نمیدونیم بقول شاعر:
آنقدر هست که بانگ جرسی می آید
همین!!

حالا یا می افتیم دنبال پیدا کردن اثر بانگ جرس. یا مفهمیم چیه. یا نمیفهمیم. یا صدای باد بوده جرسی در کار نبوده یا هرچی. یا هم پی میبریم خدا بوده. ولی تا نفهمیدیم حق با شماست. بد سرنوشتیه.

اینایی که گفتم نظریات لا ادری گرانه (البته همه شبیه هم فکر نمی کنن کاملا) نه شخص من.

من خودم شخصا (به فرض که خدا را باور نداشته باشم) وقتی ببین یکی اعتقاد داره و با اون کلی انرژی میگیره و امیدوار به زندگیه و کلا این طوری میتونه از زندگی راضی باشه. چون اگه خدا رو ازش بگیرم چیزی در حد اون نمیتونم در عوضش بهش بدم بهش رحم میکنم و نمیزارم مثل خودم خدا ناباور بشه. این رو فقط اونایی که به افسردگی دچار شدن و تجربش رو داشتن می تونن درک کنن نه همه

من که چیزی نگفتم چرا ناراحت میشی!
خب منم میخواستم بدونم هدف از زندگی از نظر وایسلی گوجا چیه شاید بمن هم کمک کنه؟من بدون منظور اینارو پرسیدم فقط واسه فهمیدن واقعیت

من که چیزی نگفتم چرا ناراحت میشی!
خب منم میخواستم بدونم هدف از زندگی از نظر وایسلی گوجا چیه شاید بمن هم کمک کنه؟من بدون منظور اینارو پرسیدم فقط واسه فهمیدن واقعیت



من خودم برای اینکه طرف رو دچار فشار روانی کنم که اگر ضد خدا هست تبدیل به خدا ناباور بشه و یه قدم به خدا نزدیکتر بشه و شروع به تحقیق کنه. از این سوالایی که تو پرسیدی رو ازش میپرسم که یه کم دست از ضد خدایی برداره و ترویجش نکنه حد اقل.

ضدخدا نامساوی با خداناباور

خب شما نباید فکر کنید همه مثل خودتونن من واقعا میخواستم نظرشونو بدونم فقط همین.
تا شاید جواب بعضی سوالاتمو بگیرم

انسان وقتی میمیره نابود میشه دیگه چیزی از لذت هاییی که برده یا احساس خوشایندش براش نمیمونه و بلاخره اون نسل های اینده هم میمیرن پس دلیلی نداره این همه انسان در طول تاریخ زندگی پر از حادثه و مشکل رو تحمل کنند که شاید گروهی در اینده زندگی راحت داشته باشن که اخرشم نابودیه و اون زندگی راحت باز هم تموم میشه

یه سوال، شما چرا صدقه می دید؟ چرا دست یه شخص نابینا رو می گیرید و بهش کمک می کنید یا در اتوبوس برای یک کودک یا شخص مسن از جاتون بلند می شید؟ چون در آخرت پاداشش رو بگیرید یا اینکه فکر می کنید کمک به نیازمندان کار خوبیه؟
--

آیندگان هم همین احساس رو نسبت به آیندگانشون دارند، و آیندگان اونها هم همینطور و این باعث میشه دنیا همینطور تبدیل به مکانی بهتر و پیشرفته تر بشه. سود شخصی از این نخواهم برد ولی تمدن انسان ها مسلما سود خواهند برد.

من که چیزی نگفتم چرا ناراحت میشی!
خب منم میخواستم بدونم هدف از زندگی از نظر وایسلی گوجا چیه شاید بمن هم کمک کنه؟من بدون منظور اینارو پرسیدم فقط واسه فهمیدن واقعیت


هدف شخصی من از زندگی رو که گفتم، داشتن نقشی در بهتر کردن این دنیا. این هدف به خاطر این نیست که من روزی تاثیرش رو ببینم یا پاداشش رو بهم بدن، به خاطر اینه که سهمی در پیشبرد انسانیت به مراحل بعدی داشته باشم. هدف تمدن ما انسان ها ایجاد شرایط زندگی بهتر برای خود و آیندگان هست.

یه سوال دیگه: چرا سقراط (که به خدا و آخرت و ... اعتقاد نداشت)، جام زهر رو نوشید؟

حرف های شما توجیح کننده نیست به چند دلیل!

حضرت آدم اولین انسان بوده! آدم ها نخستین هم انسان بودن نه نسناس ! نسناس موجودات شبیه انسان بودند که قبل از انسان زیست می کردند... بعدشم اونا فیزیکی مثل انسان نداشتند، شبیه انسان بودند که در کنار قوم جنیان بر روی زمین زیست می کرده اند. پس از همین روی باز هم نتیجه حاصل می شه که آدم های نخستین از نسل آدم بودند...

دوم باز هم می گم حضرت آدم کتاب داشته، از آسمان اومده و با علوم الهی آشنا هست. پس اینکه بخوایم اینطور فکر کنیم که بر روی زمین زیست می کرده و از سمت خداوند به این جا سقوط کرده اما با این اوصاف باز نمی دونسته مثلا آتیش چیه! نوشتار چیه! حرف زدن چیه! کمی قضیه ایراد دار میشه...

باز هم ذکر می کنم این مسئله بسیار مهم هست. زیرا که خیلی ها از همین روی از سوی خدا برگشته اند.
امیدوارم درست رسیدگی بشه..

حرف های شما توجیح کننده نیست به چند دلیل!

حضرت آدم اولین انسان بوده! آدم ها نخستین هم انسان بودن نه نسناس ! نسناس موجودات شبیه انسان بودند که قبل از انسان زیست می کردند... بعدشم اونا فیزیکی مثل انسان نداشتند، شبیه انسان بودند که در کنار قوم جنیان بر روی زمین زیست می کرده اند. پس از همین روی باز هم نتیجه حاصل می شه که آدم های نخستین از نسل آدم بودند...

دوم باز هم می گم حضرت آدم کتاب داشته، از آسمان اومده و با علوم الهی آشنا هست. پس اینکه بخوایم اینطور فکر کنیم که بر روی زمین زیست می کرده و از سمت خداوند به این جا سقوط کرده اما با این اوصاف باز نمی دونسته مثلا آتیش چیه! نوشتار چیه! حرف زدن چیه! کمی قضیه ایراد دار میشه...

باز هم ذکر می کنم این مسئله بسیار مهم هست. زیرا که خیلی ها از همین روی از سوی خدا برگشته اند.
امیدوارم درست رسیدگی بشه..

چیزی به اسم اولین انسان نداریم، هیچ لحظه ای نبوده که در یک نسل پدر و مادر موجود دیگه ای باشند و فرزند انسان. در ژنتیک ما هم بسیار واضحه که ما از نسل موجودات قبل از انسانی بودیم و مستقل از سایر موجودات زمین نیستیم. این نسناس (Nasnas) هم که می گید افسانه است و هیچ وقت در زمین وجود نداشته.

مسئله بسیار مهمیه و اینکه بدونیم ما انسان ها چطور بوجود آمدیم در درک بهتر این دنیا قطعا به ما کمک می کنه.

چرا گونه ای بین انسانو میمون وجود نداره یعنی تنها تکامل میمونها که قابل حیات بوده انسانه؟ یه تکامل با این همه تفاوت!

چرا گونه ای بین انسانو میمون وجود نداره یعنی تنها تکامل میمونها که قابل حیات بوده انسانه؟ یه تکامل با این همه تفاوت!

این همه میمون وجود داره که ما به بعضی ها نزدیک تر هستیم و به بعضی ها دورتر (شامپانزه، Ape، گوریل، ...).

یادمون نره ما تکامل یافته میمون های فعلی نیستیم، بلکه با آنها اجداد مشترک داریم و در حقیقت پسر عموهای هم هستیم. بین 2، 5، 8 و 15 میلیون سال پیش (بسته به نوع میمون ها) نسل ما از آنها جدا شد و راه تکاملی متفاوتی را پیش گرفت و پس از گذشت این مدت بسیار طولانی، اینقدر متفاوت هستیم.

ما با گونه ميمون ها خيلي متفاوتيم تو نظريه تكامل داروين موجودات برتر به وجود ميان و نسلشون ايجاد ميشه اما اونايي هم كه وجود دارن و با اصل بقا منافات ندارن همچنان باقي ميمونن پس چرا در اين زمان انسانهاي سادتر از ما وجود ندارن يعني نسل اون انسان هاي اوليه كه بايد الان در كنار ما باشن همونطوريكه انواع مختلف از ميمون وجود داره

ما با گونه ميمون ها خيلي متفاوتيم تو نظريه تكامل داروين موجودات برتر به وجود ميان و نسلشون ايجاد ميشه اما اونايي هم كه وجود دارن و با اصل بقا منافات ندارن همچنان باقي ميمونن پس چرا در اين زمان انسانهاي سادتر از ما وجود ندارن يعني نسل اون انسان هاي اوليه كه بايد الان در كنار ما باشن همونطوريكه انواع مختلف از ميمون وجود داره

چون ما نقطه مقابل کل گونه میمون ها نیستیم (گونه انسان در مقابل گونه میمون)، ما هم یکی از ده ها و صد ها گونه میمون ها هستیم و در خیلی زمینه ها اختلاف ما و شامپانزه ها از اختلاف شامپانزه ها و گوریل ها بسیار کمتره. به ظاهر نگاه نکنید، ژنتیک ما بسیار شبیه سایر موجوداته.

شما مرجع از این جمله من خواستید: در فیزیک هم زمانی که فرضیه ای ارائه می شود کسی اون رو تا زمانی که به اثبات نرسیده قبول نمی کنه، نه اینکه همه آن را قبول می کنند تا وقتی نقض نشده. نه از این: اشتباه فکر می کنید. اکثر افراد مثل بنده وجود خدا رو به عنوان یک فرضیه قبول داریم، ولی دلیل کافی نیافتیم که این فرضیه رو باور کنیم. لطفا به خاطر اینکه صرفا این توهم رو برای سایرین ایجاد کنید که بنده ناتوان در پشتیبانی از صحبت هایم هستم، دروغگویی و جوسازی نکنید. اگه درباره جمله دوم بنده منبع می خواید، صریحا و صحیح بپرسید و بنده پاسخ خواهم داد. این صحیح نیست که ابتدا درباره یک چیز دیگه مرجع بخواید و بعدا من را به خاطر اینکه مرجع چیز دیگه ای را در اختیار شما نگذاشتم متهم کنید. بریدن جملاتی که در موضوع یک متن و همراه با توضیحات بعدی بودند به شما کمکی نخواهند کرد، لطفا امانت در نقل مطالب رو رعایت کنید

با عرض پوزش شما درست می فرمائید.
یک اشتباه از طرف من بود که در انتخاب متن , یک خط بالاتر select شده بود.
ادامه مباحثه:
اشتباه فکر می کنید. اکثر افراد مثل بنده وجود خدا رو به عنوان یک فرضیه قبول داریم، ولی دلیل کافی نیافتیم که این فرضیه رو باور کنیم.

1-قبول فرضیه با باور آن چه فرقی دارد؟
2-برای گفته فوق هم در پیامهای قبلیتان و هم از طرف انکار کنندگان خدا به طور عام(عنوان این تاپیک) اگر مرجعی دارید بفرمائید.

چیزی به اسم اولین انسان نداریم، هیچ لحظه ای نبوده که در یک نسل پدر و مادر موجود دیگه ای باشند و فرزند انسان. در ژنتیک ما هم بسیار واضحه که ما از نسل موجودات قبل از انسانی بودیم و مستقل از سایر موجودات زمین نیستیم. این نسناس (nasnas) هم که می گید افسانه است و هیچ وقت در زمین وجود نداشته.

مسئله بسیار مهمیه و اینکه بدونیم ما انسان ها چطور بوجود آمدیم در درک بهتر این دنیا قطعا به ما کمک می کنه.

ببین دوست عزیز. معلومه که شما کلا از ماجرا پرت هستی..
نسناس افسانه نیست، و واقعیت داشته، به طوری که خیلی بزرگان و حتی تحلیل کنندگان دینی و پزوهش کنندگان در سخنرانی هاشون این رو مثال زدن، یکی از مواردی که فعلا حضور ذهن دارم سخنرانی آقای رائفی پور بودش.
بعدشم شما انگار کلا قرآن و احادیث رو هم نخوندی و به متن آن واقف نیستی!
و منم آنقدر وقت آزاد ندارم برات حدیث ها و آیه ها رو جمع کنم و اینجا بزارم تا بخونی..
بعدشم خیلی چیزا رو علم فعلی جواب گو نیست و باید کلی تحقیق کرد روش تا به جواب درستی رسید.
به عنوان مثال یک سوال از شما می پرسم!
از رو چه منبعی می گید که چیزی به اسم اولین انسان نداریم؟! پس ما از خیار به وجود اومدیم دیگه؟! ببخشید پس قرآن هم داره اراجیف می گه دیگه؟!

چیزی به اسم اولین انسان نداریم، هیچ لحظه ای نبوده که در یک نسل پدر و مادر موجود دیگه ای باشند و فرزند انسان.

آقای با علم شما با این حرفت کلا قضیه خلقت و قرآن و زیر سوال داری می بری. حرف شما هم مثل حرف استفان هاوکینگ هست که می گه دنیا و خلقت بر اثر یک واکنش به وجود اومده...
یکی نیست بگه اون واکنش چطوری به وجود اومده! گیرم که سر یک سری معادلات متا فیزیکی باشه، باز یک سوال آن معادلات چطوری شکل گرفته؟! اصلا توجیح کننده نیست!

یک روایت:

روایتى از امام على(ع) نقل شده، حاصلش این است که: «خداوند وقتى اراده کرد آدم را بیافریند، از عمر زندگى جن و نسناس بر روى زمین هفت هزار سال گذشته بود که آدم را از میان طب

تا بعد.

با عرض پوزش شما درست می فرمائید.
یک اشتباه از طرف من بود که در انتخاب متن , یک خط بالاتر select شده بود.
ادامه مباحثه:

1-قبول فرضیه با باور آن چه فرقی دارد؟
2-برای گفته فوق هم در پیامهای قبلیتان و هم از طرف انکار کنندگان خدا به طور عام(عنوان این تاپیک) اگر مرجعی دارید بفرمائید.

1. قبول یعنی شخصا متقاعد شدن به صحت یک قضیه، این با اثبات متفاوته. منظور شما از باور رو نمی فهمم ولی حقیقت چیزی است که ربطی به شخصا متقاعد شدن یا نشدن نداره.

2. صفحه ویکیپدیا Atheism و Agnostic Atheism و این لینک رو مطالعه کنید. برای مطالعه تخصصی تر کتاب های The Cambridge Companion to Atheism و Atheism: A Philosophical Justification رو توصیه می کنم.

ببین دوست عزیز. معلومه که شما کلا از ماجرا پرت هستی..
نسناس افسانه نیست، و واقعیت داشته، به طوری که خیلی بزرگان و حتی تحلیل کنندگان دینی و پزوهش کنندگان در سخنرانی هاشون این رو مثال زدن، یکی از مواردی که فعلا حضور ذهن دارم سخنرانی آقای رائفی پور بودش.
بعدشم شما انگار کلا قرآن و احادیث رو هم نخوندی و به متن آن واقف نیستی!
و منم آنقدر وقت آزاد ندارم برات حدیث ها و آیه ها رو جمع کنم و اینجا بزارم تا بخونی..

دقت کنید، در این تاپیک ابتدا فرض نمی کنیم قران صحیحه و بعد بحث کنیم. همه پاسخ ها بر اساس شواهد علمی بودند.

براس نسناس که شما فرمودید هیچ مدرک علمی یافت نشده، هیچ فسیلی نیست (یادتون نره ما از 3.4 میلیارد سال پیش فسیل داریم). لطفا وقتتون رو با جمع کردن حدیث و آیه هدر ندهید.

بعدشم خیلی چیزا رو علم فعلی جواب گو نیست و باید کلی تحقیق کرد روش تا به جواب درستی رسید.
علم ادعای شما مربوط به وجود موجوداتی به نام نسناس در زمین را کاملا پاسخگوست، و هیچ اثری از این موجود پیدا نشده و در همه جا جزو افسانه هاست. اگه ادعا دارید مثلا اژدهای دوازده سر و سایر موجودات خیالی قصه ها هم وجود دارند، بنده حرفی ندارم ولی جای صحبت های شما درباره نسناس هم کنار همان هاست.


به عنوان مثال یک سوال از شما می پرسم!
از رو چه منبعی می گید که چیزی به اسم اولین انسان نداریم؟! پس ما از خیار به وجود اومدیم دیگه؟! ببخشید پس قرآن هم داره اراجیف می گه دیگه؟!
از روی علم.

هیچ موجودی اولین نداشته، و هر موجودی مانند پدر و مادرش بوده و همه ما از تکامل تدریجی و از طریق Natural selection بوجود آمدیم. پیشنهاد من به شما مطالعه بیشتر درباره تکامل است، کتاب هایی معرفی کردم در همین تاپیک و علوم و زیست شناس دبیرستان و راهنمایی هم به شما کمک خواهد کرد.


آقای با علم شما با این حرفت کلا قضیه خلقت و قرآن و زیر سوال داری می بری. حرف شما هم مثل حرف استفان هاوکینگ هست که می گه دنیا و خلقت بر اثر یک واکنش به وجود اومده...
یکی نیست بگه اون واکنش چطوری به وجود اومده! گیرم که سر یک سری معادلات متا فیزیکی باشه، باز یک سوال آن معادلات چطوری شکل گرفته؟! اصلا توجیح کننده نیست!
همه صحبت های شما قابل پاسخدهی است ولی شما دنبال پاسخ نیستید، دنبال رد کردن هستید. پیشنهاد می کنم مراقب مغالطه God of the Gaps باشید، چون ما دلیل چیزی رو نمی دانیم معنیش این نیست که خدا بوجود آورده. هر کس در تاریخ در این تله افتاد در نیامد.


یک روایت:

روایتى از امام على(ع) نقل شده، حاصلش این است که: «خداوند وقتى اراده کرد آدم را بیافریند، از عمر زندگى جن و نسناس بر روى زمین هفت هزار سال گذشته بود که آدم را از میان طب

تا بعد.

ایسلندی ها هم اعتقاد دارند خدا در Asgard زمین را ایجاد کرد و Thor را مسئول مراقبت از زمین کرد. یونانی ها اعتقاد دارند Zeus انسان ها را ایجاد کرد تا به ازای عبادتش عمر جاودانه بگیرند.

بنده تا مدارکی رو از وجود Asgard و Thor و Zeus و نسناس و ... نبینم باور نخواهم کرد. مطالعه دوباره پست های این تاپیک به شما کمک می کنه دارید حرف سایرین رو تکرار می کنید که پاسخ داده شده.

با سلام
ممنون از وایسلی بخاطر جواب دادن سوالام:Gol:
از نظر تکامل مغزو سایر ارگان ها انسان خیلی با شامپانزه متفاوته و اینکه فقط در یک جهش قابل بقا به وجود اومده باشه خیلی باور نکردنیه و اگه به مرور بوده چرا اون گونه های حد وسط نیستن!!!!
گذشته از همه اینها انسانها مثل موجودات دیگه به صورت جفت هستن ابتدا کدوم جنس انسان از مثلا شامپانزه که خیلی به ما نزدیکه تکامل یافته که در این صورت وقتی تنها یکی از جنس نر و ماده به وجود بیاد تولید نسل نداره؟!!!!
اگه بگیم هر دو جنس مرد و زن به طور همزمان از گونه میمون ها جدا شدن بازم باور نکردنیه یعنی یه جورایی غیر ممکنه که دو موجود حاصل تکاملی باشن به طور همزمان ایجاد شن و دفیقا مکمل هم باشن یا فقط با جهش!!!!!!!!!
اونم با این همه پیچیدگی و بعد تولید نسل بشه.

ببین دوست عزیز. معلومه که شما کلا از ماجرا پرت هستی..
نسناس افسانه نیست، و واقعیت داشته، به طوری که خیلی بزرگان و حتی تحلیل کنندگان دینی و پزوهش کنندگان در سخنرانی هاشون این رو مثال زدن، یکی از مواردی که فعلا حضور ذهن دارم سخنرانی آقای رائفی پور بودش.
بعدشم شما انگار کلا قرآن و احادیث رو هم نخوندی و به متن آن واقف نیستی!
و منم آنقدر وقت آزاد ندارم برات حدیث ها و آیه ها رو جمع کنم و اینجا بزارم تا بخونی..
بعدشم خیلی چیزا رو علم فعلی جواب گو نیست و باید کلی تحقیق کرد روش تا به جواب درستی رسید.
به عنوان مثال یک سوال از شما می پرسم!
از رو چه منبعی می گید که چیزی به اسم اولین انسان نداریم؟! پس ما از خیار به وجود اومدیم دیگه؟! ببخشید پس قرآن هم داره اراجیف می گه دیگه؟!

آقای با علم شما با این حرفت کلا قضیه خلقت و قرآن و زیر سوال داری می بری. حرف شما هم مثل حرف استفان هاوکینگ هست که می گه دنیا و خلقت بر اثر یک واکنش به وجود اومده...
یکی نیست بگه اون واکنش چطوری به وجود اومده! گیرم که سر یک سری معادلات متا فیزیکی باشه، باز یک سوال آن معادلات چطوری شکل گرفته؟! اصلا توجیح کننده نیست!

یک روایت:

روایتى از امام على(ع) نقل شده، حاصلش این است که: «خداوند وقتى اراده کرد آدم را بیافریند، از عمر زندگى جن و نسناس بر روى زمین هفت هزار سال گذشته بود که آدم را از میان طب

تا بعد.


سلام دوست عزیز. حالت خوبه!!!
یه کمی برگردی پست های قبلی رو بخونی میفهمی اوضاع از چه قراره.
اصلا ایشون این روایات و ایات و هرچی بزرگان میگن رو بدون اثبات عقلی نمیپذیرن.
موضع ایشون دقیقا باور نداشتن کاااامل به صحت قرآن گفته های بزرگان و هرچیزی که مردم به عنوان باور اعتقاد دارنده.
پس اثبات مطالبت رو بدون پیش فرض صحیح بودن اون مستنداتی که بهشون ارجاع میدی باید اثبات کنی. یعنی در حقیقت از اوایل این تاپیک بعد از چند پست خیلی زود تر از این ها به این چیزی که تو میخوای برسی ، رسونده شده:

"تا کنون بسیاری از مجهولاتی که الهیون آن را با خدا توجیه میکرده اند توجیهی علمی برای آن پیدا شده هرچند علوم به تدریج خود را تصحیح می کنند. ام این که دلیل مسئله ای را نمیدانیم الزاما پای خدا در میان نیست و اگر میگوییم هست لزومش را باید اثبات کنیم و اینکه بگوییم اگر خدا نه پس چه؟؟؟ اثبات به حساب نمی آید."

حالا اگه مطلبی اضافه تر بر این داری همه میخونیم. در باره نحوه خلق انسان از خیار در حد حوصله این تاپیک در پست های قبلی توضیحاتی داده شده!!!

موفق باشید

با سلام
ممنون از وایسلی بخاطر جواب دادن سوالام:Gol:

خواهش می کنم.

از نظر تکامل مغزو سایر ارگان ها انسان خیلی با شامپانزه متفاوته و اینکه فقط در یک جهش قابل بقا به وجود اومده باشه خیلی باور نکردنیه و اگه به مرور بوده چرا اون گونه های حد وسط نیستن!!!!

بله آنها مسیر متفاوتی رو رفتند و ما مسیر متفاوت، اینطور نیست که هر نوع تکاملی اتفاق بیفته، پروسه تکامل یک پروسه Random و اتفاقی نیست. گونه های حد وسطی بودند و منقرض شدند فکر می کنم بین ما و شامپانزه ها حدود 200 گونه واسطه وجود داشته که اثراتش پیدا شده.

ما در اون زمان در محیط جنگلی زندگی می کردیم که حیوانات درنده هم وجود داشتند و پروسه تکاملی موافق بوده که به بقای ما کمک می کرده، در ما انسان ها چیزی که تکامل یافته هوش ما بوده و در میمون ها قدرت تعادلی.

گذشته از همه اینها انسانها مثل موجودات دیگه به صورت جفت هستن ابتدا کدوم جنس انسان از مثلا شامپانزه که خیلی به ما نزدیکه تکامل یافته که در این صورت وقتی تنها یکی از جنس نر و ماده به وجود بیاد تولید نسل نداره؟!!!!
اگه بگیم هر دو جنس مرد و زن به طور همزمان از گونه میمون ها جدا شدن بازم باور نکردنیه یعنی یه جورایی غیر ممکنه که دو موجود حاصل تکاملی باشن به طور همزمان ایجاد شن و دفیقا مکمل هم باشن یا فقط با جهش!!!!!!!!!

اختلاف بین هر نسل و نسل بعدی بسیار کوچیکه و برای همین بین دو جفت تفاوت ها اونقدر جزئی است که در جفت گیری و تولید مثل نقشی نداره. مثلا دو دختر عمو و پسر عمو رو فرض کنید که پدربزرگ و مادربزرگ یکسان دارند، بر اساس تکامل تغییراتی بسیار جزئی شکل گرفته و این دو از هم جدا شدند، ولی تغییرات بسیار پایینه که تولید مثل بین این دو امکان پذیره ولی فرضا اگه این دو جدا بشند و نسلشان 100 هزار سال جدا بمونه، دیگه چنین تولید مثلی شاید ممکن نباشه.

تکامل پروسه ای بسیار بسیار طولانی و آرامه. بین هر نسل با نسل بعد شاید کمتر از 0.00001 درصد تفاوت باشه (عدد رو برای مثال گفتم).

:khandeh!:بچه ها من خیلی دیر اومدم تو این تاپیک ولی همین پستهای اخریو خوندم یه سوال برام پیش اومد!هر کی حال کرد جواب بده لطفا!!!

الان دارین سر داروینیسم بحث میکنین که برسین به وجود نداشتن خدا؟!؟!
خب اثبات داروینیسم چه ربطی به نبود خدا داره!!!؟؟؟

اصلا فرض کنیم ماها از نسل شانپانزه ها هستیم(البته به نظرم این توهین به خودمونه!!رسما داریم به خودمون میگیم میمون!!!ولی حالا فرضا همه ی اشکالات علمی و سوالات بدون جوابی که این مسئله داره رو هم بیخیال میشیم و درستیشو قبول میکنیم!)بالاخره اون میمونا(اجداد محترممونو میگم!!)از یه جا اومدن دیگه؟!!؟

:Gig::Gig::Gig:

:khandeh!:بچه ها من خیلی دیر اومدم تو این تاپیک ولی همین پستهای اخریو خوندم یه سوال برام پیش اومد!هر کی حال کرد جواب بده لطفا!!!

الان دارین سر داروینیسم بحث میکنین که برسین به وجود نداشتن خدا؟!؟!
خب اثبات داروینیسم چه ربطی به نبود خدا داره!!!؟؟؟

اصلا فرض کنیم ماها از نسل شانپانزه ها هستیم(البته به نظرم این توهین به خودمونه!!رسما داریم به خودمون میگیم میمون!!!ولی حالا فرضا همه ی اشکالات علمی و سوالات بدون جوابی که این مسئله داره رو هم بیخیال میشیم و درستیشو قبول میکنیم!)بالاخره اون میمونا(اجداد محترممونو میگم!!)از یه جا اومدن دیگه؟!!؟

:Gig::Gig::Gig:


من چند صفحه پیش هم گفتم داروینیسم (که البته اثبات شده و هیچ اشکال علمی ای نداره + ما از نسل شامپانزه ها نیستیم بلکه با اونها اجداد مشترک داریم و در اصل پسرعمو هستیم) در تضاد با اسلام یا مسیحیت نیست و علما حرفی ضد این قضیه نزدن و اتفاقا در سیستم آموزش ایران هم به عنوان واقعیت تدریس میشه. سوالاتی پرسیده شد و ما توضیح دادیم :Cheshmak:

اجداد ما هم از اجداد خودشون تکامل یافتند تا می رسیم به اولین موجود زنده که اولین مولکول با قابلیت Self Replication بود، هنوز نمی دانیم آن موجود چطور به وجود آمده. لطفا کل تاپیک رو بخونید چون خیلی از صحبت هایی که خواهید کرد (مثل همین پرسش) رو قبلا توضیح دادیم.

من چند صفحه پیش هم گفتم داروینیسم (که البته اثبات شده و هیچ اشکال علمی ای نداره + ما از نسل شامپانزه ها نیستیم بلکه با اونها اجداد مشترک داریم و در اصل پسرعمو هستیم) در تضاد با اسلام یا مسیحیت نیست و علما حرفی ضد این قضیه نزدن و اتفاقا در سیستم آموزش ایران هم به عنوان واقعیت تدریس میشه. سوالاتی پرسیده شد و ما توضیح دادیم :cheshmak:

اجداد ما هم از اجداد خودشون تکامل یافتند تا می رسیم به اولین موجود زنده که اولین مولکول با قابلیت self replication بود، هنوز نمی دانیم آن موجود چطور به وجود آمده. لطفا کل تاپیک رو بخونید چون خیلی از صحبت هایی که خواهید کرد (مثل همین پرسش) رو قبلا توضیح دادیم.


اما این نظریه ظاهرا با اسلام در تضاده تو قران گفته شده که انسان از خاک افریده شده و بعد روح در اون دمیده شده و به زمین هبوط کرده


بله آنها مسیر متفاوتی رو رفتند و ما مسیر متفاوت، اینطور نیست که هر نوع تکاملی اتفاق بیفته، پروسه تکامل یک پروسه random و اتفاقی نیست. گونه های حد وسطی بودند و منقرض شدند فکر می کنم بین ما و شامپانزه ها حدود 200 گونه واسطه وجود داشته که اثراتش پیدا شده.
ما در اون زمان در محیط جنگلی زندگی می کردیم که حیوانات درنده هم وجود داشتند و پروسه تکاملی موافق بوده که به بقای ما کمک می کرده، در ما انسان ها چیزی که تکامل یافته هوش ما بوده و در میمون ها قدرت تعادلی.

سلام خدمت شما
بنده زیاد تو این انجمن فعال نیستم و زیاد هم در مباحثش شرکت نمیکنم و فقط مطالعه میکنم .
لطفا با توجه به قسمتهایی که از شما نقل قول کردم منبع مستند این 200گونه واسطه رو هم ارایه بدهید .
اختلاف بین هر نسل و نسل بعدی بسیار کوچیکه و برای همین بین دو جفت تفاوت ها اونقدر جزئی است که در جفت گیری و تولید مثل نقشی نداره. مثلا دو دختر عمو و پسر عمو رو فرض کنید که پدربزرگ و مادربزرگ یکسان دارند، بر اساس تکامل تغییراتی بسیار جزئی شکل گرفته و این دو از هم جدا شدند، ولی تغییرات بسیار پایینه که تولید مثل بین این دو امکان پذیره ولی فرضا اگه این دو جدا بشند و نسلشان 100 هزار سال جدا بمونه، دیگه چنین تولید مثلی شاید ممکن نباشه.
تکامل پروسه ای بسیار بسیار طولانی و آرامه. بین هر نسل با نسل بعد شاید کمتر از 0.00001 درصد تفاوت باشه (عدد رو برای مثال گفتم).

فکر میکنم شما متوجه سوال ایشان نشدید ؟با اجازه ایشان بنده سوال رو برایتان باز میکنم .
گفته اند خیلی باور نکردنی و عجیب است که پروسه تکامل طبق قانون داروین ، هم در جنس مذکر و هم در جنس مونث به صورت همزمان انجام گرفته باشد و این همزمانی تکامل ،قابلیت باروری را به هر دو جنس بدهد تا بتواند تداوم نسل ایجاد نماید .همانطور که خودتان در بین سخنان خود اشاره کردید ،عدم باروری جنسی به خاطر اختلاف در ژنها و جدایی گونه ها و رده ها باعث میشود باروری ایجاد نشود یا اگر هم ایجاد شود ،به تولد نوزادی ناقص یا مرده یا تولد نوزادی که نمیتواند بارور شود منجر میشود .
شاید هم متوجه شدید ولی پاسخ قانع کننده ای از شما ندیدم .

اما این نظریه ظاهرا با اسلام در تضاده تو قران گفته شده که انسان از خاک افریده شده و بعد روح در اون دمیده شده و به زمین هبوط کرده

تفسیر های متفاوتی کردند از اینکه از خاک آفریده شده، چون کل موادی که در بدن ماست از خاک است صرفا این گزاره "انسان از خاک آفریده شده" اشتباه نیست. جنس بدن ما از خاک است.

این مقاله ها رو بخونید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Islamic_views_on_evolution
http://www.masud.co.uk/ISLAM/nuh/evolve.htm
http://www.al-bab.com/arab/islam_and_evolution.htm

بنده ادعایی درباره سمت اسلامی قضیه ندارم، این دیدگاه مسلمانانی است که نگاهی به مدارک موجود برای تکامل انداخته اند و فهمیدن غیر قابل رد کردنه. :Cheshmak:

و اینکه از بهشت به زمین هبوط کرده چی؟

فکر کنم پستی از شما خوندم که کفته بودین کاملا این نظریه با وجود خدا در تضاده

کر میکنم شما متوجه سوال ایشان نشدید ؟با اجازه ایشان بنده سوال رو برایتان باز میکنم . گفته اند خیلی باور نکردنی و عجیب است که پروسه تکامل طبق قانون داروین ، هم در جنس مذکر و هم در جنس مونث به صورت همزمان انجام گرفته باشد و این همزمانی تکامل ،قابلیت باروری را به هر دو جنس بدهد تا بتواند تداوم نسل ایجاد نماید .همانطور که خودتان در بین سخنان خود اشاره کردید ،عدم باروری جنسی به خاطر اختلاف در ژنها و جدایی گونه ها و رده ها باعث میشود باروری ایجاد نشود یا اگر هم ایجاد شود ،به تولد نوزادی ناقص یا مرده یا تولد نوزادی که نمیتواند بارور شود منجر میشود .

ممنون از شما

قبول یعنی شخصا متقاعد شدن به صحت یک قضیه، این با اثبات متفاوته. منظور شما از باور رو نمی فهمم ولی حقیقت چیزی است که ربطی به شخصا متقاعد شدن یا نشدن نداره

اشتباه فکر می کنید. اکثر افراد مثل بنده وجود خدا رو به عنوان یک فرضیه قبول داریم، ولی دلیل کافی نیافتیم که این فرضیه رو باور کنیم

من چیزی نگفتم...اینها حرفهای خودتون بود.
من فقط مرجع و توضیح خواستم.
که منتظرم.

من چیزی نگفتم...اینها حرفهای خودتون بود.
من فقط مرجع و توضیح خواستم.
که منتظرم.

اینها حرف های من نبود. تا زمانی که شما صحیح سوال نپرسید من قادر به پاسخگویی نخواهم بود.

بنده گفتم:[INDENT]وجود خدا رو به عنوان یک فرضیه قبول داریم
[/INDENT]و شما پرسیدید:[INDENT] 1-قبول فرضیه با باور آن چه فرقی دارد؟

[/INDENT]قبول داشتن چیزی به عنوان یک فرضیه، با قبول داشتن یک فرضیه متفاوته. باور داشتن هم به معنی لغتی باور داشتن در زبان فارسی استفاده شده. فکر کنم پاسختون رو گرفتید، اگه نگرفتید لطفا دقیق و درست سوال بپرسید.

منابع رو هم که به شما دادم فکر کنم دقت نکردید که منتظرید :Cheshmak:

و اینکه از بهشت به زمین هبوط کرده چی؟

فکر کنم پستی از شما خوندم که کفته بودین کاملا این نظریه با وجود خدا در تضاده

درباره بهشت و ... بنده نظری ندارم اینها امور این دنیای فیزیکی نیستند که با علم بخوایم منطبقشون کنیم. این رو از اساتید دینی بپرسید یا لینک هایی که دادم رو مطالعه کنید.

من هیچ وقت چنین ادعایی نکردم.

سلام خدمت شما
بنده زیاد تو این انجمن فعال نیستم و زیاد هم در مباحثش شرکت نمیکنم و فقط مطالعه میکنم .
لطفا با توجه به قسمتهایی که از شما نقل قول کردم منبع مستند این 200گونه واسطه رو هم ارایه بدهید .

پروسه تکامل انسان رو مطالعه بفرمایید اطلاعات بسیاری درباره موجوداتی که نسلشان منقرض شده وجود داره. شجره نامه ما:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/30/Age-of-Man-wiki.jpg

اینکه عددش 200 است یا 150 یا 250 رو مطمئن نیستم و بنده هم گفتم حدود 200. امیدوارم هدفتون خدای نکرده مچ گیری نبوده باشه :Cheshmak:


فکر میکنم شما متوجه سوال ایشان نشدید ؟با اجازه ایشان بنده سوال رو برایتان باز میکنم .
گفته اند خیلی باور نکردنی و عجیب است که پروسه تکامل طبق قانون داروین ، هم در جنس مذکر و هم در جنس مونث به صورت همزمان انجام گرفته باشد و این همزمانی تکامل ،قابلیت باروری را به هر دو جنس بدهد تا بتواند تداوم نسل ایجاد نماید .همانطور که خودتان در بین سخنان خود اشاره کردید ،عدم باروری جنسی به خاطر اختلاف در ژنها و جدایی گونه ها و رده ها باعث میشود باروری ایجاد نشود یا اگر هم ایجاد شود ،به تولد نوزادی ناقص یا مرده یا تولد نوزادی که نمیتواند بارور شود منجر میشود .
شاید هم متوجه شدید ولی پاسخ قانع کننده ای از شما ندیدم .

تکامل لازم نیست دقیقا به یک شکل باشه تا باروری ممکن بشه. تغییرات بسیار جزئی هستند و این تغییرات تاثیری در تولید مثل ندارند، همونطور که ژنتیک یک مرد و یک زن سیاه و سفید یا چینی و ... که ازدواج می کنند متفاوت هست و می توانند تولید مثل کنند. تکامل در یک نسل بسیار بسیار بسیار کوچک و جزئی است و صد ها هزار سال طول می کشه تا موجوداتی متفاوت ایجاد شوند.

اختلافی که باعث مشکلات باروری میشه چیزی است مثل تولید مثل خر و اسب که ژنتیک بسیار متفاوتی دارند یا مثلا اسب و گاو که اصلا ممکن نیست، مثال هم زدم در صورتی که اجازه بدیم نسل دو گروه از انسان ها بیشتر از 100 هزار سال از هم جدا باشه، احتمالا به چنین شرایطی خواهیم رسید.

پیشنهاد می کنم درباره Human genome مطالعه کنید.

بنده ادعایی درباره سمت اسلامی قضیه ندارم، این دیدگاه مسلمانانی است که نگاهی به مدارک موجود برای تکامل انداخته اند و فهمیدن غیر قابل رد کردنه. :Cheshmak:[/QUOTE]

اگه منظورتون من بودم من بدون پش زمينه اينارو ميپرسم و اگه برام قابل درك نيست چون واقعا فعلا نتونستم قبولش كنم ربطي به اسلام يا اديان ديگه هم نداره

تکامل لازم نیست دقیقا به یک شکل باشه تا باروری ممکن بشه. تغییرات بسیار جزئی هستند و این تغییرات تاثیری در تولید مثل ندارند، همونطور که ژنتیک یک مرد و یک زن سیاه و سفید یا چینی و ... که ازدواج می کنند متفاوت هست و می توانند تولید مثل کنند. [/quo

منظورتون اينه كه اولين انسانهايي كه از نسل ميمون ها بودن با نسل ميمون ها توليد مثل ميكردن تا اينكه به مرور دو جنس انسان از اونها ايجاد شده؟

توليد مثل نژاد هاي مختلف انسانها خيلي متفاوته با توليد مثل يك انسان اوليه با ميمون !!!!!!!!

من چند صفحه پیش هم گفتم داروینیسم (که البته اثبات شده و هیچ اشکال علمی ای نداره + ما از نسل شامپانزه ها نیستیم بلکه با اونها اجداد مشترک داریم و در اصل پسرعمو هستیم) در تضاد با اسلام یا مسیحیت نیست و علما حرفی ضد این قضیه نزدن و اتفاقا در سیستم آموزش ایران هم به عنوان واقعیت تدریس میشه. سوالاتی پرسیده شد و ما توضیح دادیم اجداد ما هم از اجداد خودشون تکامل یافتند تا می رسیم به اولین موجود زنده که اولین مولکول با قابلیت Self Replication بود، هنوز نمی دانیم آن موجود چطور به وجود آمده. لطفا کل تاپیک رو بخونید چون خیلی از صحبت هایی که خواهید کرد (مثل همین پرسش) رو قبلا توضیح دادیم.
مرسی بابت جواب!!!:Cheshmak:
در تضاد با اسلام یا مسیحیت نیست و علما حرفی ضد این قضیه نزدن و اتفاقا در سیستم آموزش ایران هم به عنوان واقعیت تدریس میشه. سوالاتی پرسیده شد و ما توضیح دادیم

اینو بعضیا میگن درسته حتی تایید از ایات قرانم براش میارن!!!بعضیام نه!!باهاش مخالفن!!
به هر حال نظریات متفاوته!چون ما هنوز تفسیر قطعی و کاملی نسبت به همه ی ایات قران نداریم متاسفانه!تا وقتی که مفسر اصلیش بیاد....!
اما گفتم چون موضوع تاپیک درباره اثبات خدا بود من فک کردم قرار این نظریه به عنوان اثبات عدم وجود خدا به کار بره واسه همین خواستم بگم به هر حال این نبود خدا رو اثبات نمیکنه! که گفتین مقصود از بیانش چیز دیگه ای بوده!!(؟؟؟)

که البته اثبات شده و هیچ اشکال علمی ای نداره

اشکال علمی که نمیشه بگی اصلا نداره!
چون تا اونجایی که من دربارش خوندم دانشمندان علم ژنتیک هنوز نتونستن جهش ژنتیکی رو که تا این حد زیاد باشه بپذیرن!چون تفاوت مغذ انسان و میمون ها خیلی زیاد است در واقع پیچیدگی مغذ انسان به هیچ عنوان با میمون و جهش های ژنتیکی که تا به حال بررسی شده و مورد مطالعه قرار گرفته هیچ کدوم پاسخ گوی چنین جهش بزرگی نیست!!حتی جهش هایی که در طول چندین سال انجام شده!
البته بهتره به جای اشکال علمی بهش بگیم سوالی که هنوز درمورد این مسئله بشر نتونسته بهش پاسخ بده!
البته اشکالات دیگه ای هم به این نظریه گرفته میشه!
وجای بحث زیادی داره!
به هر حال هنوز یه نظریه است!!
نه به طور قطع رد میشه نه پذیرفته!
[SPOILER]

برخي از اين تفاوت‌ها كه «والاس » (Wallace) به آن ها اشاره كرده عبارتند از:
1- فاصله عميق ميان مغز و قواي دماغي انسان و ميمون.
2- تمايز زباني آشكار بين انسان و ميمون.
3- استعداد و توانايي آفرينش هنري در انسان.
4- عدم تفاوت مغزي بين انسان متمدن كنوني و قبايل بدوي كه داروين آن ها را حلقه فاصل بين انسان متمدن و ميمون خوانده است.(2)
همچنين «فيزيكو» (Phisico) طبيعي دان آلماني و متخصص در تاريخ طبيعي انسان (Antropologist) مي‌گويد: «پيشرفت‌هاي محسوسي كه علم تاريخ طبيعي انسان نموده، روز به روز خويشاوندي انسان و ميمون را دورتر مي‌سازد.»

با تفصیل بیشتر میتوان گفت:
اشکالات نقضي فرضيه تکامل داروین:
1- گفته شد که مدعای فرضيه تکامل در مورد موجودات بزرگ و پرسلولی مثل حشرات و پرندگان و... قابل آزمایش نیست؛ چرا که اولا به ادعای این نظریه این روند میلیونها سال طول کشیده است؛ و ثانیا میلیونها عامل بر آن تاثیر داشته اند که عملا نمی توان همه را مشخص نمود. اما ادعای این نظریه در دو مورد قابل آزمایش است:
الف) در مورد چگونگی تبدیل مواد شیمیایی -مثلا اسیدهای آمینه- به موجودات زنده
ب) در مورد چگونگی تبدیل تک سلولی ها به موجودات پر سلولی.
ما در جهان امروزمان هم مواد شیمیایی تشکیل دهنده موجودات زنده را در دست داریم، هم تک سلولی ها را؛ همچنین می دانیم که شرایط تبدیل این ترکیبات شیمیایی به تک سلولی ها و شرایط تبدیل تک سلولی ها به پر سلولی ها محدود و قابل مشابه سازی در آزمایشگاهند. بنابراین اگر فرضيه تکامل داروین درست است، پس باید بتوان در این دو مورد آن را در آزمایشگاه به اثبات رساند؛ در حالی که هیچ دانشمندی تا به حال نتوانسته است یک تک سلولی كامل را از ترکیبات شیمیایی بدست آورد؛ یا نشان دهد که از ترکیب چند تک سلولی یک چند سلولی درست می شود.
2- هم اکنون موجودات زنده ای در روی زمین زندگی می کنند که در زمان دایناسورها نیز به همین شکل کنونی وجود داشته اند و فسیلهای آنها که از زمان دایناسور ها به دست آمده است نشان می دهد که در طی این میلیونها سال هیچ تغییری نکرده اند. فرضيه تکامل از توجیه این امر که چرا این موجودات در طی میلیونها سال تغییر نکرده اند عاجز است؛ در حالی که در این مدت شرائط زندگی این موجودات تغییرات بسیاری کرده است.
3- فرضيه تکامل انواع، مدعی است که بنا به اصل تنازع بقا یا انتخاب اصلح، همواره آن موجودی به حیات خود ادامه خواهد داد که از دیگر رقبای خود در حیات قویتر و با طبیعت سازگارتر است. یافته های فسیل شناسان، نشان داده است که قبل از نسل انسان و میمون (شامپانزه) نسلی می زیسته است که از نظر مغزی کاملتر از میمون ولی ناقص تر از انسان بوده است؛ فرضيه تکامل مدعی است که برخی از این موجودات در شرایط خاصی تبدیل به میمون شده اند و برخی دیگر در شرایط خاص دیگری تبدیل به انسان شده اند؛ حال سؤال این است که چرا این موجود انسان نما، مغز متکامل خود را از دست داده و تبدیل به میمون شده است؛ چگونه است که این موجود با آن مغز کاملتر از مغز میمون، نتوانسته است به حیات خود ادامه دهد ولی میمونی که ناقصتر از او بوده توانسته است به حیات خود ادامه دهد؛ طبق اصل انتخاب اصلح همواره عامل مثبت می ماند و عامل منفی از بین می رود. آیا باهوش بودن برای حفظ حیات عامل منفی بود؟ شکی نیست که هوش قویترین عامل بقا است.بنابر این اصل تنازع بقا یا اصل انتخاب اصلح نمی تواند اصلی کلی باشد.
4- بین موجودات زنده تفاوت مغزی و هوشی چندانی ملاحظه نمی شود؛ مثلا شامپانزه که کاملترین مغز را بین حیوانات دارد، تنها اندکی از یک نوع میمون دیگر به نام اورانگوتان، باهوشتر است؛ اورانگوتان نیز تنها کمی از باهوشترین حیوان قبل از خود ــ در رتبه هوشی ــ باهوشتر است و... اما بین انسان و شامپانزه فاصله هوشی، به شدت زیاد است؛ میمون اعداد کوچک را می شناسد؛ اما انسان، دم از بی نهایتها می زند. میمونها برای ارتباط باهمدیگر تنها چند علامت محدود دارند؛ و زبان به معنی واقعی کلمه در آنها وجود ندارد؛ در حالی که انسانها با میلیون ها واژه و با هزاران زبان و لهجه با همديگر سخن می گویند. قدرت کشف و اختراع میمونها نیز با انسان قابل مقایسه نیست. همچنین هنر و اخلاق و عقیده و آرمان و... همگی اموری مختص انسانند. حال سؤال این است که این فاصله عمیق بین انسان و حیوان چگونه به وجود آمده است؟ فرضيه تکامل انواع داروین قادر به جواب گویی به این سوال نیست. لذا برخی از اندیشمندان انسان را از پدیده تکامل استثناء کرده و گفته اند : فرضیه تکامل فقط شامل حیوانات می شود؛ و خلقت انسان از خلقت دیگر موجودات جداست. برخی نیز گفته اند مغز انسانهای بدوی ناقص تر از انسان فعلی بوده است؛ و به مغز میمونها نزدیکتر بوده است؛ اما یافته های فسیل شناسان نشان داده است که اندازه مغز انسانهای غارنشین هفت هزار سال قبل با مغز انسان های فعلی تفاوتی نداشته است.
5- در زمان اجداد زرّافه ها حيوانات زيادي بودند كه از برگ درختان تغذيه مي كردند پس چرا آنها در رقابت با زرّافه ها از بين نرفتند؛ يا چرا آنها گردن دراز نشدند؟ و ...
[/SPOILER]

اما این نظریه ظاهرا با اسلام در تضاده تو قران گفته شده که انسان از خاک افریده شده و بعد روح در اون دمیده شده و به زمین هبوط کرده

این سوال تو لینک زیر کامل جواب داده شده فکر کنم بیارزه وقت بذارین بخونینش!متن کاملی است!!:ok:

http://www.pasokhgoo.ir/node/19309

در ضمن اینکه میگین انسان طق قران از خاک افریده شده درست نیست!بلکه در قران دیدگاه های متفاوتی هست:
گاهی به اب اشاره کرده که بعضی از ایاتی که در این باره اومده رو مفسران در رابطه با نطفه میدونن و گاهی هم بعضی از این ایات به خود اب اشاره داره که عناصرش حیات بخش است و موجودات زنده ی اولیه از اون تولید شدند و بقیه موجودات از اونها...
گاهی به خاک که برخی نویسندگان این رو از معجزات قران میدونن چون جسم انسان و البته نطفه از عناصر خاکی تشکیل شده
و گاهی هم صریحتا به خود نطفه (علقه)اشاره کرده


قبول داشتن چیزی به عنوان یک فرضیه، با قبول داشتن یک فرضیه متفاوته. باور داشتن هم به معنی لغتی باور داشتن در زبان فارسی استفاده شده. فکر کنم پاسختون رو گرفتید، اگه نگرفتید لطفا دقیق و درست سوال بپرسید.

با ابن حساب مجبورم به یه مرحله بعد از پیام شماره 90 برگردم.چون از اونجا به حاشیه کشیده شدم که فک کنم یا شما سفسطه کردید یا من منظور شما رو متوجه نشده بودم در هر حال فرقی نداره در پست 91 گفتید: .
بنده حتی خدا رو زیر تیغ جراحی هم حس کنم به وجودش ایمان نخواهم آورد، چون احتمالا در حال توهم بودم. زمانی به وجود خدا ایمان خواهم آورد که اثبات محکم و ضد گلوله ای ارائه شود که تا به حال به نظر من نشده.

منظورتون چیه؟

با عرض معذرت
دوستان
اینکه شما فقط برین پست های همدیگرو زیر سوال ببرین به نظر من کمکی نمیکنه باید اینجا هر کس دنبال جواب سوالاتش باشه هر فردی اعتقادی داره که فقط به خودش ربط داره در این بین اگه تونست با اطلاعاتش به بقیه کمک میکنه و اگه هم نه ،میتونه از نظرات بقیه استفاده کنه نباید باعث بشه که خواننده فک کنه فقط دنبال رو کم کنیه
از طرفی دیگه درست نیست اعتقادات شخصی گفته بشن شاید کسی در این بین به گمراهی کشیده بشه


اگه منظورتون من بودم من بدون پش زمينه اينارو ميپرسم و اگه برام قابل درك نيست چون واقعا فعلا نتونستم قبولش كنم ربطي به اسلام يا اديان ديگه هم نداره

منظورم شما نیستید، مسلمانانی بودند که مدارک تکامل رو بررسی کردند و دیدند این واقعه همانند اینکه زمین گرد است یا زمین به دور خورشید می چرخه (و نه برعکس)، غیر قابل انکاره.


منظورتون اينه كه اولين انسانهايي كه از نسل ميمون ها بودن با نسل ميمون ها توليد مثل ميكردن تا اينكه به مرور دو جنس انسان از اونها ايجاد شده؟

توليد مثل نژاد هاي مختلف انسانها خيلي متفاوته با توليد مثل يك انسان اوليه با ميمون !!!!!!!!

خیر، منظورم اینه که شما وقتی در شجره نامه ما بالا بروید تا وقتی نسل ما و میمون ها به جد مشترک ما می رسه، در اون زمان در دو دقیقا یک موجود بودیم با تفاوت های بسیار جزئی (تفاوت در حد تفاوت دو انسان در حد فعلی یا دو میمون فعلی)، ولی نسل ما از هم جدا شد و بعد از گذشت میلیون ها ساله که ما هر دو مستقلا تکامل یافتیم و به شکل فعلی در آمدیم که اینقدر از هم متفاوت شدیم.

اگه نسل ما انسان ها هم دو قسمت بشه و از هم جدا بمونه، پس از گذشت مدتی بسیار طولانی خواهیم دید این دو قسمت تبدیل به دو گونه متفاوت شده اند.

با ابن حساب مجبورم به یه مرحله بعد از پیام شماره 90 برگردم.چون از اونجا به حاشیه کشیده شدم که فک کنم یا شما سفسطه کردید یا من منظور شما رو متوجه نشده بودم در هر حال فرقی نداره در پست 91 گفتید: .

منظورتون چیه؟

طبق تجربه مون در این تاپیک ساده است حدس بزنیم شما متوجه نشدید یا من سفسطه کردم. :Cheshmak:

بنده گفتم در زیر تیغ جراحی هم هر چیزی رو مرتبط با وجود خدا حس کنم، به وجود خدا باور نخواهم کرد چون در چنین شرایطی به احتمال زیاد توهم می دیدم و تجربه قابل قبولی نیست همونطور که اگه در اون شرایط غول چراغ جادو یا اسب تک شاخ رو می دیدم احتمال توهم بسیار بالاتر از واقعیت آنهاست.

قبول کردن چنین چیزی نیازمند اثبات و مدارک ضد گلوله است، نه حس یک انسان زیر تیغ جراحی (یا احساس انسان در هر شرایط خاص)

جناب وایسلی گوجا من پستهای اخیر شما رو خوندم!
چندتا نظریه ی فیزیک رو نوشته بودین و از اونها طوری یاد کردین که گویا همه به عنوان حقایق فیزیکی اثبات شدند یا بهتر بگم فرضیه رو به عنوان قوانین اثبات شده جا زدین متاسفانه!!!!

از به قول شما افرینش ماده از هیچ چیز شروع میکنم:
اولا این فرضیه یا نظریه ی اثبات نشده است!
هاوکینگ که از بزرگترین کسانی بود که در پیشرفت این مسئله نقش داشت برای اثباتش از اصولی که در نسبیت به کار رفته استفاده کرده!
نسبیتی که اگر دربارش خونده باشین متوجه میشین از سه اصل پذیرفته شده در ابتدای اثباتش استفاده کرده!
اصولی که مورد تایید ا واقع شدند چون نقض نشده بودند!!!!!
مثلا گفته سرعت نور ثابت است!چرا؟چون تا حالا غیر اینو بشر ندیده!!!!
....

ببینید نسبیت هنوز یه نظریه است حتی انیشتین به خاطرش نبل نگرفت بلکه به خاطر اثر فوتوالکتریک نبل گرفت!!
این نظریه در ازمایشگاه سرن در ازمایشی که چند وقت پیش انجام شد(فکر نمیکنم یک سال هم شده باشه) و دقت بسیار خوبی هم داشت(منظورم دقتی است که مورد تایید دانشمندان است) نقض شد!!!!
یعنی یک نوترینو در ازمایشی که برای اشکار سازی انجام میشد با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت کرد!!!

و این یعنی فروپاشی نظریه ی نسبیت!!!!!!


حالا چه طور ممکنه نظریه ای که پایه اش نظریه ی نسبیت است درست باشه؟!؟!
نسبیت حتی با خیلی از بخش های کوانتوم مکانیک هم در تضاد است!!!

اگر نسبیت هم نقض نمیشد باز هم نظریه ی هاوکینگ دلیل قویی برای درستی نداشت چون نظریه ی نسبیت حداقل در یک محدوده ی سرعت و اندازه ی خاص جواب میداد مثل نظریات نیوتون که با اعمال محدودیت هایی قابل استفاده است اما نظریات هاوکینگ(همون به قول شما ایجاد ماده از هیچی) فقط توجیهات ریاضی داره
و اگر شما کمی فیزیک مطالعه کنید میبینید که این گونه نظریات زیاده و دلیل شهرت این یکی اولا به خاطر نظریه پرداز مشهورش است(چون همون طور که گفتم قبل هاوکینگ هم روی اون کار شده بود و به نتایجی هم رسیده بودند)و دوما به خاطر ریاضیات پیچیده و جالبی است که توش به کار رفته!!!

ولی تا به حال تجربه ی فییکی مورد پذیرش به هیچ عنوان نداشته!!!
و تا وقتی یه نظریه روی کاغذ باشه و تجربه ی ازمایشگاهی نداشته باشه مورد پذیرش فیزیک دان ها نیست!!!
ما در فیزیک با منطق عینی کار داریم!به خاطر همین بهش میگن فیزیک فلسفه که نیست فقط روی کاغذ باشه!!

مسئله ی دیگه اینه که متاسفانه یا اطلاعات شما ناقصه یا دارین خودتونو گول میزنین و یا سفسطه میکنین!!
چون این نظریه در واقع افرینش ماده از هیچ چیز نیست بلکه افرینش ماده از انرژِِی است!
انرژیی که هنوز ماهیتش به طور دقیق مشخص نیست!
در ضمن اگر این ظریه اثبات هم بشه باز نمیتونه برای انکار وجود خداوند مورد استفاده قرار بگیره چون حتی انرژِی هم نیاز به به وجود امدن داره!

باز هم این سوال پرسیده میشه که این انرژی از کجا اومده!!!

سوال دیگه ای که پرسیده میشه اینه:
که قوانین حاکم بر فیزیک از کجا اومده!؟
هر قانونی قانون گذاری دارد!!
میشد این طور باشه که نیروی ناشی ار جرم الکتریسیته باشد نه گرانش!
میشد بار های ناهم نام حتی درمورد کوارک ها دافع باشند اما جاذبند
میشد ثابت گرانش به جای 6.67 *10^-11 باشه155697585625!!!!
میشد.......
ولی نشد!!!!!!!

اینها چیز هاییست که در دین بهشون قوانین تکوینی میگن در علم قوانین طبیعی
یک حقیقت با دو اسم!!


عقل میگه این قوانین قانون گذار میخوان!
چون طوری برنامه ریزی شدن که اگر ذره ای تفاوت درشون بود اگه فقط یکی از ثابت های فیزیکی هر چند هم که اعداداجق وجقی باشند فقط کمی حتی در حد یک پیکو متفاوت بودند نه من وجود داشتم نه شما و نه طبیعتی که علم شروع به تلاش برای کشفش کنه.!!!!....

شما اسم این قانون گذارو هرچی دوس داری بذار!

من اسمشو گذاشتم خدا!!!!
:ok:



در مورد اثبات خداوند ما اینطور بحث میکنیم!
1 هر چیزی در این عالم که وجود دارد ممکن بود که وجود نداشته باشد
2پس ممکن الوجود است
3 اگر بخواهیم این سیر را در مورد موجودات ادامه دهیم بالا خره باید به یک نقطه برسیم
4 ان نقطه ی پایان نباید ممکن الوجود باشد چون در غیر این صورت باز هم این سیر بی نتیجه و بی انتها ادامه خواهد داشت
5 پس نقطه ی پایانی واجب الوجود خواهد بود
6 ما به ان واجب الوجود خدا میگیم حالا شما هر چی دوس داریبهش بگو!

مرسی بابت جواب!!!:Cheshmak:

اینو بعضیا میگن درسته حتی تایید از ایات قرانم براش میارن!!!بعضیام نه!!باهاش مخالفن!!
به هر حال نظریات متفاوته!چون ما هنوز تفسیر قطعی و کاملی نسبت به همه ی ایات قران نداریم متاسفانه!تا وقتی که مفسر اصلیش بیاد....!
اما گفتم چون موضوع تاپیک درباره اثبات خدا بود من فک کردم قرار این نظریه به عنوان اثبات عدم وجود خدا به کار بره واسه همین خواستم بگم به هر حال این نبود خدا رو اثبات نمیکنه! که گفتین مقصود از بیانش چیز دیگه ای بوده!!(؟؟؟)

اشکال علمی که نمیشه بگی اصلا نداره!
چون تا اونجایی که من دربارش خوندم دانشمندان علم ژنتیک هنوز نتونستن جهش ژنتیکی رو که تا این حد زیاد باشه بپذیرن!چون تفاوت مغذ انسان و میمون ها خیلی زیاد است در واقع پیچیدگی مغذ انسان به هیچ عنوان با میمون و جهش های ژنتیکی که تا به حال بررسی شده و مورد مطالعه قرار گرفته هیچ کدوم پاسخ گوی چنین جهش بزرگی نیست!!حتی جهش هایی که در طول چندین سال انجام شده!
البته بهتره به جای اشکال علمی بهش بگیم سوالی که هنوز درمورد این مسئله بشر نتونسته بهش پاسخ بده!
البته اشکالات دیگه ای هم به این نظریه گرفته میشه!
وجای بحث زیادی داره!
به هر حال هنوز یه نظریه است!!
نه به طور قطع رد میشه نه پذیرفته!
[SPOILER]

برخي از اين تفاوت‌ها كه «والاس » (Wallace) به آن ها اشاره كرده عبارتند از:
1- فاصله عميق ميان مغز و قواي دماغي انسان و ميمون.
2- تمايز زباني آشكار بين انسان و ميمون.
3- استعداد و توانايي آفرينش هنري در انسان.
4- عدم تفاوت مغزي بين انسان متمدن كنوني و قبايل بدوي كه داروين آن ها را حلقه فاصل بين انسان متمدن و ميمون خوانده است.(2)
همچنين «فيزيكو» (Phisico) طبيعي دان آلماني و متخصص در تاريخ طبيعي انسان (Antropologist) مي‌گويد: «پيشرفت‌هاي محسوسي كه علم تاريخ طبيعي انسان نموده، روز به روز خويشاوندي انسان و ميمون را دورتر مي‌سازد.»

با تفصیل بیشتر میتوان گفت:
اشکالات نقضي فرضيه تکامل داروین:
1- گفته شد که مدعای فرضيه تکامل در مورد موجودات بزرگ و پرسلولی مثل حشرات و پرندگان و... قابل آزمایش نیست؛ چرا که اولا به ادعای این نظریه این روند میلیونها سال طول کشیده است؛ و ثانیا میلیونها عامل بر آن تاثیر داشته اند که عملا نمی توان همه را مشخص نمود. اما ادعای این نظریه در دو مورد قابل آزمایش است:
الف) در مورد چگونگی تبدیل مواد شیمیایی -مثلا اسیدهای آمینه- به موجودات زنده
ب) در مورد چگونگی تبدیل تک سلولی ها به موجودات پر سلولی.
ما در جهان امروزمان هم مواد شیمیایی تشکیل دهنده موجودات زنده را در دست داریم، هم تک سلولی ها را؛ همچنین می دانیم که شرایط تبدیل این ترکیبات شیمیایی به تک سلولی ها و شرایط تبدیل تک سلولی ها به پر سلولی ها محدود و قابل مشابه سازی در آزمایشگاهند. بنابراین اگر فرضيه تکامل داروین درست است، پس باید بتوان در این دو مورد آن را در آزمایشگاه به اثبات رساند؛ در حالی که هیچ دانشمندی تا به حال نتوانسته است یک تک سلولی كامل را از ترکیبات شیمیایی بدست آورد؛ یا نشان دهد که از ترکیب چند تک سلولی یک چند سلولی درست می شود.
2- هم اکنون موجودات زنده ای در روی زمین زندگی می کنند که در زمان دایناسورها نیز به همین شکل کنونی وجود داشته اند و فسیلهای آنها که از زمان دایناسور ها به دست آمده است نشان می دهد که در طی این میلیونها سال هیچ تغییری نکرده اند. فرضيه تکامل از توجیه این امر که چرا این موجودات در طی میلیونها سال تغییر نکرده اند عاجز است؛ در حالی که در این مدت شرائط زندگی این موجودات تغییرات بسیاری کرده است.
3- فرضيه تکامل انواع، مدعی است که بنا به اصل تنازع بقا یا انتخاب اصلح، همواره آن موجودی به حیات خود ادامه خواهد داد که از دیگر رقبای خود در حیات قویتر و با طبیعت سازگارتر است. یافته های فسیل شناسان، نشان داده است که قبل از نسل انسان و میمون (شامپانزه) نسلی می زیسته است که از نظر مغزی کاملتر از میمون ولی ناقص تر از انسان بوده است؛ فرضيه تکامل مدعی است که برخی از این موجودات در شرایط خاصی تبدیل به میمون شده اند و برخی دیگر در شرایط خاص دیگری تبدیل به انسان شده اند؛ حال سؤال این است که چرا این موجود انسان نما، مغز متکامل خود را از دست داده و تبدیل به میمون شده است؛ چگونه است که این موجود با آن مغز کاملتر از مغز میمون، نتوانسته است به حیات خود ادامه دهد ولی میمونی که ناقصتر از او بوده توانسته است به حیات خود ادامه دهد؛ طبق اصل انتخاب اصلح همواره عامل مثبت می ماند و عامل منفی از بین می رود. آیا باهوش بودن برای حفظ حیات عامل منفی بود؟ شکی نیست که هوش قویترین عامل بقا است.بنابر این اصل تنازع بقا یا اصل انتخاب اصلح نمی تواند اصلی کلی باشد.
4- بین موجودات زنده تفاوت مغزی و هوشی چندانی ملاحظه نمی شود؛ مثلا شامپانزه که کاملترین مغز را بین حیوانات دارد، تنها اندکی از یک نوع میمون دیگر به نام اورانگوتان، باهوشتر است؛ اورانگوتان نیز تنها کمی از باهوشترین حیوان قبل از خود ــ در رتبه هوشی ــ باهوشتر است و... اما بین انسان و شامپانزه فاصله هوشی، به شدت زیاد است؛ میمون اعداد کوچک را می شناسد؛ اما انسان، دم از بی نهایتها می زند. میمونها برای ارتباط باهمدیگر تنها چند علامت محدود دارند؛ و زبان به معنی واقعی کلمه در آنها وجود ندارد؛ در حالی که انسانها با میلیون ها واژه و با هزاران زبان و لهجه با همديگر سخن می گویند. قدرت کشف و اختراع میمونها نیز با انسان قابل مقایسه نیست. همچنین هنر و اخلاق و عقیده و آرمان و... همگی اموری مختص انسانند. حال سؤال این است که این فاصله عمیق بین انسان و حیوان چگونه به وجود آمده است؟ فرضيه تکامل انواع داروین قادر به جواب گویی به این سوال نیست. لذا برخی از اندیشمندان انسان را از پدیده تکامل استثناء کرده و گفته اند : فرضیه تکامل فقط شامل حیوانات می شود؛ و خلقت انسان از خلقت دیگر موجودات جداست. برخی نیز گفته اند مغز انسانهای بدوی ناقص تر از انسان فعلی بوده است؛ و به مغز میمونها نزدیکتر بوده است؛ اما یافته های فسیل شناسان نشان داده است که اندازه مغز انسانهای غارنشین هفت هزار سال قبل با مغز انسان های فعلی تفاوتی نداشته است.
5- در زمان اجداد زرّافه ها حيوانات زيادي بودند كه از برگ درختان تغذيه مي كردند پس چرا آنها در رقابت با زرّافه ها از بين نرفتند؛ يا چرا آنها گردن دراز نشدند؟ و ...
[/SPOILER]

دلیل متمایل شدن بحث به این سمت، صحبت دوستان در مغالطه God of the Gaps بود که "چطور این موجودات به این پیچیدگی" ایجاد شدند و خب این رو داروین به طور علمی توضیح داده بود. تاپیک رو مطالعه کنید، این موضوع توسط بنده یا سایرین در جهت نقض خدا ارائه نشده.

درباره مشکلات دانشمندان، مسئله کاملا حل و فصل شده است و من نمی دونم روی چه حسابی می گید قادر به توضیح این تفاوت هوش نیستند، درسته هوش ما بالاتره ولی ما همچین متفاوت نیستیم و ژنتیک ما فقط 1.23 درصد با شامپانزه متفاوته که چنین تغییری طی چند میلیون سال بسیار طبیعی است. تفاوت ما با بقیه موجودات این بوده که هوشمندی ما به حدی رسیده که دنیای اطراف خود رو بشناسیم، بطور بهینه با هم ارتباط برقرار کنیم و برای بهتر کردن زندگی خود تلاش کنیم.

قسمت هایی که در اسپویلر نوشتید تماما حل و فصل شده و اشاره به اینها به دلیل عدم آشنایی دقیق با این پروسه و باورهای یک سری سوء تفاهم بین مردم به جای مطالعه علمی است.

اینکه تشکیل یک چند سلولی در ترکیب چند تک سلولی و تفاوت های فکری انسان و شامپانزه (یادمون نره ژنتیک ما فقط 1.23 درصد با شامپانزه متفاوته) یا تکامل های موازی، عدم درک صحیح از Survival of the fittest یا عدم درک پروسه Natural Selection. اینها همه سوء برداشت ها از واقعیات تکامل به دلیل مطالعه ناقص و پیش فرض اشتباه دانستن این پدیده و دنبال بهانه پیدا کردن برای توجیه به خود در اشکال این پروسه هستند. خوشبختانه این مطالب ارسالی شما رو که من سرچ کردم فقط در سایت های مذهبی فارسی پیدا میشه. کافی است سرچ کنید Evidence for Evolution و کوه ها مدرک براتون نشون داده میشه.

من واقعا ناراحت میشم یه عده بدون مطالعه چنین مطالبی رو می نویسند و باعث میشن شما و سایرین اعتماد کنید و پخش کنید، خواهش می کنم درباره مطالب علمی، در منابع علمی استفاده کنید نه از منابع افراد غیر متخصص که بدون مطالعه مناسب قصد داشتن فقط سوالی ایجاد کنند تا چیزی رو ثابت یا نقض کنند.

جناب وایسلی گوجا من پستهای اخیر شما رو خوندم!
چندتا نظریه ی فیزیک رو نوشته بودین و از اونها طوری یاد کردین که گویا همه به عنوان حقایق فیزیکی اثبات شدند یا بهتر بگم فرضیه رو به عنوان قوانین اثبات شده جا زدین متاسفانه!!!!

از به قول شما افرینش ماده از هیچ چیز شروع میکنم:
اولا این فرضیه یا نظریه ی اثبات نشده است!
هاوکینگ که از بزرگترین کسانی بود که در پیشرفت این مسئله نقش داشت برای اثباتش از اصولی که در نسبیت به کار رفته استفاده کرده!
نسبیتی که اگر دربارش خونده باشین متوجه میشین از سه اصل پذیرفته شده در ابتدای اثباتش استفاده کرده!
اصولی که مورد تایید ا واقع شدند چون نقض نشده بودند!!!!!
مثلا گفته سرعت نور ثابت است!چرا؟چون تا حالا غیر اینو بشر ندیده!!!!
....

ببینید نسبیت هنوز یه نظریه است حتی انیشتین به خاطرش نبل نگرفت بلکه به خاطر اثر فوتوالکتریک نبل گرفت!!
این نظریه در ازمایشگاه سرن در ازمایشی که چند وقت پیش انجام شد(فکر نمیکنم یک سال هم شده باشه) و دقت بسیار خوبی هم داشت(منظورم دقتی است که مورد تایید دانشمندان است) نقض شد!!!!
یعنی یک

نوترینو در ازمایشی که برای اشکار سازی انجام میشد با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت کرد!!!
و این یعنی فروپاشی نظریه ی نسبیت!!
حالا چه طور ممکنه نظریه ای که پایه اش نظریه ی نسبیت است درست باشه؟!؟!
نسبیت حتی با خیلی از بخش های کوانتوم مکانیک هم در تضاد است!!!

اگر نسبیت هم نقض نمیشد باز هم نظریه ی هاوکینگ دلیل قویی برای درستی نداشت چون نظریه ی نسبیت حداقل در یک محدوده ی سرعت و اندازه ی خاص جواب میداد مثل نظریات نیوتون که با اعمال محدودیت هایی قابل استفاده است اما نظریات هاوکینگ(همون به قول شما ایجاد ماده از هیچی) فقط توجیهات ریاضی داره
و اگر شما کمی فیزیک مطالعه کنید میبینید که این گونه نظریات زیاده و دلیل شهرت این یکی اولا به خاطر نظریه پرداز مشورش است(چون همون طور که گفتم قبل هاوکینگ هم روی اون کار شده بود و به نتایجی هم رسیده بودند)و دوما به خاطر ریاضیات پیچیده و جالبی است که توش به کار رفته!!!

ولی تا به حال تجربه ی فییکی مورد پذیرش به هیچ عنوان نداشته!!!
و تا وقتی یه نظریه روی کاغذ باشه و تجربه ی ازمایشگاهی نداشته باشه مورد پذیرش فیزیک دان ها نیست!!!
ما در فیزیک با منطق عینی کار داریم!به خاطر همین بهش میگن فیزیک فلسفه که نیست فقط روی کاغذ باشه!!

مسئله ی دیگه اینه که متاسفانه یا اطلاعات شما ناقصه یا دارین خودتونو گول میزنین و یا سفسطه میکنین!!


چون این نظریه در واقع افرینش ماده از هیچ چیز نیست بلکه افرینش ماده از انرژِِی است!
انرژیی که هنوز ماهیتش به طور دقیق مشخص نیست!
در ضمن اگر این ظریه اثبات هم بشه باز نمیتونه برای انکار وجود خداوند مورد استفاده قرار بگیره چون حتی انرژِی هم نیاز به به وجود امدن داره!

باز هم این سوال پرسیده میشه که این انرژی از کجا اومده!!!


من اصلا نمی فهمم درباره کدوم قسمت صحبت های من حرف می زنید، لطفا صحبت هاتون رو دقیق و تا حد ممکن کوتاه بنویسید که بنده بتونم پاسخ بدم.

دقت کنید بنده هیچ اعتقادی ندارم علم چیزی رو کشف کرده، کل موضع من در این تاپیک این بود که دوستان (و حالا شما) می فرمایید اگر خدا نه پس چه؟ و بنده می گویم وقتی دلیل چیزی رو نمی دانیم معنیش این نیست که خدا بوجود آورده.

این نقض وجود خدا نیست، بلکه نقض ادعای افرادی است که قصد دارند خدا رو از طریق ناشناخته های فعلی علمی اثبات کنند. امیدوارم متوجه شده باشید.

در مورد اثبات خداوند ما اینطور بحث میکنیم!
1 هر چیزی در این عالم که وجود دارد ممکن بود که وجود نداشته باشد
2پس ممکن الوجود است
3 اگر بخواهیم این سیر را در مورد موجودات ادامه دهیم بالا خره باید به یک نقطه برسیم
4 ان نقطه ی پایان نباید ممکن الوجود باشد چون در غیر این صورت باز هم این سیر بی نتیجه و بی انتها ادامه خواهد داشت
5 پس نقطه ی پایانی واجب الوجود خواهد بود
6 ما به ان واجب الوجود خدا میگیم حالا شما هر چی دوس داری اسمشو بذار!

تاپیک اثبات خدا جای دیگه است. :Cheshmak:

پی نوشت: بنده هیچ مشکلی با چنین اثباتی ندارم. دقت کنید بحث تاپیک اصلا این نبود.

مگه ميشه اين همه تفاوت بين انسانها با ميمون ها فقط نتيجه تكامل باشه !!!! قدرت تفكر-خلاقيت -ارگانهاي مختلف بدن -احساسات -تغييرات خيلي زياد در مغزو...
اصلا كدوم شرايط دنيا باعث اين تغييرات بوده تكامل مغز و احساسو ..... و اينكه هنوز واسه من سوال هست كه دو جنس كه براي بقاي هم لازمن چطور با تكامل به طور همزمان به وجود ميان كه نسلشون ادامه پيدا ميكنه؟

مگه ميشه اين همه تفاوت بين انسانها با ميمون ها فقط نتيجه تكامل باشه !!!! قدرت تفكر-خلاقيت -ارگانهاي مختلف بدن -احساسات -تغييرات خيلي زياد در مغزو...
اصلا كدوم شرايط دنيا باعث اين تغييرات بوده تكامل مغز و احساسو ..... و اينكه هنوز واسه من سوال هست كه دو جنس كه براي بقاي هم لازمن چطور با تكامل به طور همزمان به وجود ميان كه نسلشون ادامه پيدا ميكنه؟

تفاوت ما و نهنگ دریایی هم از طریق تکامل هست، شامپانزه که جای خود داره :Cheshmak:

پیشنهاد من به شما مطالعه منابع علمی و مناسب درباره تکامل هست. مطالعه کامل به شما در درک این چیزها کمک می کنه. مسئله جنسیت در تکامل هم پروسه پیچیده ای است که خود حاصل تکامل است، ابتدا موجودات تک جنسی بودند و بعضی از آنها در اثر پروسه تکامل دو جنسیتی شدند. درباره یوکاریوت ها (Eukaryote) تحقیق کنید. درباره تکامل سیستم تولید مثل دو جنسیتی و همینطور تکامل جنسیت ها در کروموزوم ها هم تحقیق کنید اطلاعات خوبی بدست میارید.

پیشنهاد من در اینجا مطالعه یک کتاب کامل درباره تکامل هست. کتاب های Selfish Gene و The Blind Watchmaker و The Ancestor's Tale رو پیشنهاد می کنم که ترجمه هم شدند.

پیشنهاد من به شما مطالعه منابع علمی و مناسب درباره تکامل هست. مطالعه کامل به شما در درک این چیزها کمک می کنه. مسئله جنسیت در تکامل هم پروسه پیچیده ای است که خود حاصل تکامل است، ابتدا موجودات تک جنسی بودند و بعضی از آنها در اثر پروسه تکامل دو جنسیتی شدند. درباره یوکاریوت ها (Eukaryote) تحقیق کنید. درباره تکامل سیستم تولید مثل دو جنسیتی و همینطور تکامل جنسیت ها در کروموزوم ها هم تحقیق کنید اطلاعات خوبی بدست میارید.


با تشكر از اقاي دايسلي گوجا كه سولاتمو جواب دادن
:Gol:
متاسفانه من فقط همين چند روز وقت ازاد دارم بخاطر همين بود كه از شما خيلي سوال ميپرسيدم اميدوارم روزي بتونم خودم جواب سوالامو پيدا كنم.:Gol:

موضوع قفل شده است