جمع بندی فایده ذکر حروف مقطعه در قرآن چیست؟ چه مشکلی از بشر حل میکند؟
تبهای اولیه
در ابتدای بسیاری از سورهها حروفی شبیه «الم» (حروف مقطعه) هست که حتی مفسران معنای آن را نمیدانند کتابی که راهنمای بشر برای همه زمانها است. چرا باید حاوی کلمات مرموز باشد. این کلمات چه گرهای از زندگی بشر امروزه حل میکند.
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
همانطور که مستحضر هستید، بیست و نه سوره از سوره های قرآن با حروف مقطعه آغاز شده است. این حروف در جمله« صراط علی حق نمسکه» گنجانده می شود.
حروف مقطعه رمز و رازی بین خداوند و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می باشد. در این حروف مطالب به صورت رمزی به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) منتقل می شود و فهم آن وابسطه به تبین از جانب معصومان است، همانطور که خداوند می فرماید:« َ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»[1].
در موارد خاصی تفسیر بعضی از حروف مقطعه بیان شده است، مانند حروف مقطعه سوره مریم؛« كهيعص»[2].
بنابر روایت اين حروف مقطعه را به داستان قيام امام حسين ع در كربلا تفسير كرده است:" كاف" اشاره به" كربلا"" هاء" اشاره به" هلاك خاندان پيامبر" ص و" ياء" به" يزيد" و" عين" به مسئله" عطش" و" صاد" به" صبر و استقامت" حسين و ياران جانبازش.[3]
[/HR][1] سوره آل عمران،آیه7.
[2] - سوره مریم،آیه1.
[3] - ناصر، مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج13، ص: 7.
بسم الله الرحمن الرحیم
مطالبی در همین موضوع بنده قبلا عرض کرده بودم که مجددا در اینجا ذکر می کنم:
در مورد حروف مقطعه تفاسیر و بیانات متعددی مطرح شد، در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می شود:
اين حروف از متشابهات قرآن است كه خداى سبحان علم به آن را به خود اختصاص داده، و در ذيل آيه هفتم از سوره آل عمران فرموده:" تاويل متشابهات را جز خدا كسى نمى داند".
مراد از اين حروف اين است كه بر اسماء خداى تعالى دلالت كنند. پس معنای" الم"" أنا اللَّه اعلم"، و معناى" المر"" أنا اللَّه اعلم و أرى"، و معناى" المص"" انا اللَّه اعلم و افضل" مى باشد. و در حروف" كهيعص" كاف از" كافى" و هاء از" هادى" و ياء از" حكيم" و عين از" عليم" و صاد از" صادق" گرفته شده- اين مطلب از ابن عباس روايت شده است.
و حروفى كه از اسماء خدا گرفته شده طرز گرفته شدنش مختلف است، بعضى از حروف از اول نام خدا گرفته شده- مانند كاف كه از" كافى" است- و بعضى از وسط گرفته شده- مانند ياء كه از" حكيم" است- و بعضى از آخر گرفته شده- مانند ميم كه از" اعلم" گرفته شده.
اين حروف اسمايى از خداست اما مقطعه و بريده كه اگر از مردم كسى بتواند آنها را آن طور كه بايد تركيب كند به اسم اعظم خدا دست يافته، همانطور كه از تركيب" الر" و" حم" و" ن"" الرَّحْمنُ" درست مىشود، و همچنين ساير حروف. چيزى كه هست ما انسانها قادر بر تركيب آن نيستيم. اين معنا از سعيد بن جبير روايت شده است.
اين حروف از قبيل شمردن حروف الفباء است مى خواهد بفهماند كه اين قرآنى كه تمامى شما مردم عرب را از آوردن مثلش عاجز كرده از جنس همين حروفى است كه مدام با آن محاوره و گفتگو مى كنيد و در خطبه ها و كلمات خود به كار مى بنديد، بايد از اينكه نمى توانيد مثل آن را بياوريد، بفهميد كه اين كلام از ناحيه خداى تعالى است، و اگر در چند جا و چند سوره اين حروف تكرار شده، براى اين بوده كه همه جا محكمى برهان را به رخ كفار بكشد.[1]
آنچه به صورت کلی میتوان گفت این است که این حروف رمزی میان خداوند و پیامبر(ص) بود و ما معنی دقیق آن را نمیدانیم جز همان مقداری که خود اهل بیت(علیهم السلام) برای ما باز گو کردند. و بنابراین از راه های عادی و تحقیق و تفکر نمی توان به معنی واقعی این حروف دست یافت، زیرا اگر با تامل و تحیقیق می شد به معنی آن راه یافت دیگر رمز محسوب نمی شد.
[1] - ترجمه الميزان، ج18، ص4-7، با تلخیص.
من هم نظره خودم رو بگم ... ولی من کارشناس نیستما ... به ذهنم اینجوری میاد ...
حروف مقطعه شاید به هیچ درده بشر نخوره ... اما بحث سره تعادل داشتن کتابی هست که از سمته خداوند اومده ... به نظره من برای اینکه چنین کتابی تعادل خودش رو بتونه در ابعادی که بری ما قابل درک نیست ... نیاز به حروف مقطعه احساس شده ... شما فرض کن رفتی بقالی و تن ماهی خریدی ... به قیمت 5700 تومان ... و شما 6000 تومن پول میدی ... ولی بقال 300 تومن خورده رو نداره که به شما بده ... به جاش یه دونه شکلات 300 تومنی میزاره رو کالا های شما تا تعادل سیستم از بین نره ...
به نظره من اگر خدا حرفی میخواست به بشر بزنه ... رک و رو راست میگفت ... اگر هم میخواست حرفی به یه پیامبر بزنه ... باز هم از طریق وحی این کار رو میکرد ... به نظره من بحث سره تعادل داشتن کتابی هست که باید در تمام ابعاد مادی و غیر مادی تعادل داشته باشه ... شده با اضافه کردن چند حروف در ابتدایه یک سوره .
من هم نظره خودم رو بگم ... ولی من کارشناس نیستما ... به ذهنم اینجوری میاد ...حروف مقطعه شاید به هیچ درده بشر نخوره ... اما بحث سره تعادل داشتن کتابی هست که از سمته خداوند اومده ... به نظره من برای اینکه چنین کتابی تعادل خودش رو بتونه در ابعادی که بری ما قابل درک نیست ... نیاز به حروف مقطعه احساس شده ... شما فرض کن رفتی بقالی و تن ماهی خریدی ... به قیمت 5700 تومان ... و شما 6000 تومن پول میدی ... ولی بقال 300 تومن خورده رو نداره که به شما بده ... به جاش یه دونه شکلات 300 تومنی میزاره رو کالا های شما تا تعادل سیستم از بین نره ...
به نظره من اگر خدا حرفی میخواست به بشر بزنه ... رک و رو راست میگفت ... اگر هم میخواست حرفی به یه پیامبر بزنه ... باز هم از طریق وحی این کار رو میکرد ... به نظره من بحث سره تعادل داشتن کتابی هست که باید در تمام ابعاد مادی و غیر مادی تعادل داشته باشه ... شده با اضافه کردن چند حروف در ابتدایه یک سوره .
میگفت کسی چه میداند
شاید حروف مقطعه نشانیست از بدنی قطعه قطعه شده
شاید یاسین همان یاحسین است که بی سر است