سلام به همه دوستان و سروران بزرگوار
در مرحله خودسازی شاید به جایی برسید که بخواید با بدی ها مبارزه کنید، عامل درونی که نفس باشه با نهی و بازداشتنش اونچه خواستشه انجام می پذیره اما برای عامل بیرونی که شاخصش میتونیم بگیم شیطان هست هر کس ممکنه به طریقی عمل کنه (برای خوار کردن شیطان نه صرفا دور یا نا امید کردنش) شاید با یک داستان بهتر بتونم منظورم رو بیان کنم. مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد، زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. مرد بلند شد و به خانه بازگشت. لباس هایش را عوض کرد و راهی مسجد شد. در راه مسجد و در همان نقطه، مجددا زمین خورد. دوباره بلند شد و به خانه بازگشت. یک بار دیگر لباس هایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. در راه مسجد با مردی که چراغ در دست داشت، رو به رو شد و نامش را پرسید. مرد پاسخ دید: «من شما را دیدم که در راه مسجد دو بار زمین خوردید. از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راه شما را روشن کنم.» مرد اول از او تشکر کرد و هر دو به طرف مسجد حرکت کردند. همین که به مسجد رسیدند، از مرد چراغ به دست می خواهد با او مسجد بیاید تا با هم نماز بگزارند. اما مرد چراغ به دست از انجام این کار سرباز می زند. مرد مجددا درخواست خود را تکرار می کند و باز همان پاسخ را می شنود. وقتی علت را جویا می شود، مرد دوم پاسخ می دهد:« من شیطان هستم!!» و در ادامه توضیح می دهد: من تو را در راه مسجد دیدم و این من بودم که باعث شدم به زمین بخوری. ولی تو به خانه بازگشتی و پس از این که لباس عوض کردی به مسجد بازگشتی. خدا همه گناهانت را بخشید. دوباره موجب زمین خوردنت شدم ولی این بار هم تشویق به ماندن در خانه نشدی. خدا گناهان افراد خانواده ات را بخشید. ترسیدم اگر بار دیگر موجب زمین خوردنت شوم خدا گناهان افراد دهکده ات را هم ببخشد
نسخه عمومی که میتونیم بپیچیم اینه در قدم اول هر فکر یا عمل خطا یا گناهی رو با یه عمل مثبت و سازنده بپوشونیم، قدم بعدی چی میتونه باشه؟ شاید هر کدوم از ما تجربه یا ایده ای داشته باشه که در این زمینه به درد بقیه هم بخوره، بیاید با همفکری هم زمینه صعود همدیگه رو فراهم کنیم و در این راه هرکدوم سهمی داشته باشیم
سلام دوست عزیز
بهر حال هر کسی از ظن خود شد یار من
به قول شما هر کسی راه و روشی داره
اما به نظر بنده اولین قدم پس از آگاهی از دسیسه های شیطان ، کسب علم هست که اینهمه تاکیید از ائمه اطهار ( علیهم السلام ) داریم .
کسب علم دسیسه های شیطان را نابود و سرکشی های نفس رو رام میکنه
او (شيطان) بركساني كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مي كنند، هيچ تسلّطي ندارد. سوره مبارکه نحل، آيه شریفه99
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به اصحاب فرمودند: آیا می خواهید شما را به چیزی خبر دهم که شیطان را از شما (مانند دور بودن مشرق از مغرب) دور کند؟ عرض کردند: آری!
فرمود:
1- روزه گرفتن روی شیطان را سیاه می کند.
2- صدقه دادن پشت او را می شکند.
3- دوست داشتن برای خدا و مواظبت بر عمل صالح ریشه ی او را قطع می کند.
4- استغفار کردن، رگ حیات او را قطع می نماید.
راس خود سازی به اعتراف اکثر علمای اخلاق و عرفا کنترل زبان و نجمبوندن اون هست
یه نمونه که برام اتفاق افتاده رو میگم .
یک موتور هندا داشتم که خیلی داغون شده بود (عمرش تموم شده بود) داشتم مادرم رو میرسوندم یه جایی که به ذهنم خطور کرد به مادرم بگم .
بابا این موتور عمرش تموم شده بریم پول از حساب برداریم یکه موتور نو بخریم , ولی به زبانم اجازه حرکت کردن رو ندادم تا فرصت فکر کردن رو به خودم داده باشم .
به خودم گفتم اگر خدا به این موتور راضی هست که منم باید راضی باشم , اگرم بخواد موتور جدید به من بده بازم نیازی به گفتن نیست خودش درست میکنه !
فکر میکنید چی شد ؟
با تمام تعجب مادرم گفت هادی اول برو صندوق ثامن الائمه پول برداریم , بریم یه موتور جدید بگیریم .
خدا میدونه تو اون لحظه چه حالی پیدا کردم , روی موتور کپ کرده بودم و خدا رو شکر میکردم که بهم فهموند اگر تو با نفست مبارزه کنی (یکی از مصادیق بزرگش کنترل زبان هست) من خدا تمام امور مادی و معنوی رو به عهده میگیرم .
بهترين قلبها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى خوبى دارد و بدترين قلبها، قلبى است كه ظرفيت بيشترى براى بدى دارد، پس عالىترين قلب، قلبى است كه خوبى را در خود دارد و لبريز از خوبى است. اگر سخن بگويد، سخنش در خور پاداش است و اگر سكوت كند، سكوتش درخور پاداش است.
نسخه عمومی که میتونیم بپیچیم اینه در قدم اول هر فکر یا عمل خطا یا گناهی رو با یه عمل مثبت و سازنده بپوشونیم، قدم بعدی چی میتونه باشه؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اولین قدم اینه که خودمون را بسپاریم به دست خدا ، بهش بگیم خدایا من ناتوانتر از اینم که بتونم خودم را اصلاح کنم ، تو قادر متعالی پس به من کمک کن. آمین
دومین قدم متوسل شدن به ائمه اطهار (ع) و انسانهای برگزیده مانند پیامبران می باشد ، مثلا هر کدام از اینها که دارای صفات شایسته ای باشند که ما در ان لنگ هستیم می تونیم بهش متوسل بشیم ، مثلا در مورد کظم الغیظ به امام موسی کاظم (ع) متوسل بشیم ، یا در مورد اخلاق نیکو به پیامبر (ص) متوسل بشیم ، یا در مورد کنترل نفس به یوسف (ع) متوسل بشیم.
سومین قدم از کارهای بیهوده که سودی به ارتقاء و کمال انسانی و روحانی ما ندارد، اجتناب کنیم ، مثل وبگردی بدون هدف ، بازی کردن گیم ، بازارگردی و گوش دادن به ترانه .....
چهارمین قدم اینه که از کلاسهای تفسیر قرآن و هیاتها و کلاسهای موعضه غافل نشیم و حتما هفته ای یکبار از این کلاسها و جلسات استفاده کنیم ، چون انسان فراموشکار هست و همه چی خیلی زود از یادش میره و باید یادآوری بشه.
پنجمین قدم اینه که حق الناس را رعایت کنیم ، حالا چه از لحاظ اخلاق ، چه از لحاظ مادیات ، چه از لحاظ ادای حق و .....