جمع بندی اقرار به گناه نزد بنده

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اقرار به گناه نزد بنده

باسلام و خسته نباشید

آیا گفتن گناه خود که در گذشته مرتکب شده و توبه از آن کرده مشکل دارد؟ مثلا روحانی روی منبر بگوید موسیقی مطرب حرام هست و فلان مضرات را دارد من قبلا گوش میدادم خیلی بد بود و مشکلات روحی ایجاد کرده بود و ترک کردم الان بهتر است... به این صورت ذکر شود جای مشکل هست؟
مرجعنا مکارم شیرازی
لطفا نظر آیت الله سیستانی را نیز بگویید.

[INDENT]


[/INDENT]

با نام و یاد دوست

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/80/1_11.png)


کارشناس بحث: استاد سمیع

باسلام و خسته نباشید

آیا گفتن گناه خود که در گذشته مرتکب شده و توبه از آن کرده مشکل دارد؟ مثلا روحانی روی منبر بگوید موسیقی مطرب حرام هست و فلان مضرات را دارد من قبلا گوش میدادم خیلی بد بود و مشکلات روحی ایجاد کرده بود و ترک کردم الان بهتر است... به این صورت ذکر شود جای مشکل هست؟
مرجعنا مکارم شیرازی
لطفا نظر آیت الله سیستانی را نیز بگویید.

باسمه تعالی
با عرض سلام و تشکر از سوالی که مطرح فرمودید:

از نظر اسلام انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید که در روایت آمده است:

«عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و اله و سلم: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)

« امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏كننده آن آمرزيده است»
اصبغ بن نباته مى‏گويد:

مردى خدمت امير المؤمنين عليه السلام رسيد و گفت: اى اميرمؤمنان! من زنا كردم مرا پاك گردان، امير روى خود را از او برگرداند، سپس فرمود: بنشين. آنگاه رو به مردم كرد و فرمود: اگر كسى از شما اين گناه را مرتكب شود آيا نمى‏تواند آن را بپوشاند، همچنان كه خدا بر او پوشانده است؟(2) پس از اين روایات معلوم شد كه اعتراف به گناه نزد مردم امری ناپسند و اعتراف به گناهان در محضر الهی صحیح است.

پی نوشت:
1-مرحوم کلینی ،اصول کافی،انتشارات اسلامیه، ج2 ، ص 428
2-من لايحضره الفقيه: 4/ 31، حديث 5017.

باسلام
اگر قسمت اصلاح سازی مخاطب باشد چه؟

باسلام
اگر قسمت اصلاح سازی مخاطب باشد چه؟

باسمه تعالی
باز هم لزومی ندارد که بگوید من این گناه را کردم و پیش بنده خدا اقرار به گناه خود بنماید.

سلام
با هويت مجازى چه؟مثل همين جا كه يكى ميايد ميگويد فلان گناه را انجام داده ام را ترك و توبه ميخواهم مثلا؟
اين هم اشكال دارد؟

ما غرك بربك الكريم؟!

سلام
با هويت مجازى چه؟مثل همين جا كه يكى ميايد ميگويد فلان گناه را انجام داده ام را ترك و توبه ميخواهم مثلا؟
اين هم اشكال دارد؟

ما غرك بربك الكريم؟!

باسمه تعالی
با توجه به ناشناخته بودن هویتش و در صدد اصلاح نفس خویش بودن اشکالی ندارد.

پرسش:
آیا گفتن گناه خود که در گذشته مرتکب شده و توبه از آن کرده مشکل دارد؟
پاسخ:
از نظر اسلام انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید که در روایت آمده است:
«عَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و اله و سلم): الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه ‏(1) امام رضا (علیه السلام) از قول رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏ كننده گناه مخذول است و نهان‏ كننده آن آمرزيده است»
اصبغ بن نباته مى ‏گويد:
«
أَتَى رَجُلٌ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي زَنَيْتُ فَطَهِّرْنِي فَأَعْرَضَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِوَجْهِهِ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ اجْلِسْ فَأَقْبَلَ عَلِيٌّ ع عَلَى الْقَوْمِ فَقَالَ أَ يَعْجِزُ أَحَدُكُمْ إِذَا قَارَفَ هَذِهِ السَّيِّئَةَ أَنْ يَسْتُرَ عَلَى نَفْسِهِ كَمَا سَتَرَ اللَّهُ عَلَيْه‏ (2)

مردى خدمت امير المؤمنين (عليه السلام) رسيد و گفت: اى اميرمؤمنان! من زنا كردم مرا پاك گردان، حضرت، روى خود را از او برگرداند.
سپس فرمود: بنشين. آنگاه رو به مردم كرد و فرمود: اگر كسى از شما اين گناه را مرتكب شود آيا نمى‏ تواند آن را بپوشاند، همچنان كه خدا بر او پوشانده است؟
از اين روایات معلوم می شود، كه اعتراف به گناه نزد مردم امری ناپسند و اعتراف به گناهان در محضر الهی صحیح است.


پی نوشت:
1.كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي(ط- الإسلامية)،ج2،ص428، دار الكتب الإسلامية،تهران،1407
2.ابن بابويه، محمد بن على‏،من لا يحضره الفقيه‏،ج4،ص31،قم،1413ق.



موضوع قفل شده است