دین حق چه دینی است؟
تبهای اولیه
افزون بر این می توان گفت: پس از ظهور اسلام، غیر از اسلام، دین واقعی که بتوان گفت دین خدا است، وجود ندارد، زیرا کتاب های آسمانی پیامبران صاحب شریعت که در بردارندة قوانین الهی بودند و محتوای دین محسوب می شدند، به مرور زمان به کلی محو شد و یا دستخوش تحریف قرار گرفت.
چنان که تورات موسی(ع) مورد تحریف های فراوان قرار گرفت، و چیزی به نام انجیل عیسی(ع) باقی نماند، بلکه از دست نویس های افرادی که از پیروان حضرت شمرده می شدند، مجموعه هایی تهیه شد و به نام کتاب مقدس معرفی گردید.
هر شخص بی غرضی که نظری بر عهدین (تورات و انجیل فعلی) بیفکند، خواهد دانست که هیچ کدام از آن ها کتابی که بر موسی(ع) یا عیسی(ع) نازل شده نیست.
تورات خدا را به صورت انسانی ترسیم می کند که نسبت به بسیاری از امور آگاهی ندارد.(8) و بارها از کار خود پشیمان می شود،(9) با حضرت یعقوب کشتی می گیرد و نمی تواند بر او غالب شود و سرانجام التماس می کند که از او دست بردارد تا مردم خدا را در چنین حالی نبینند.(10)
وضع انجیل از تورات هم رسواتر است، زیرا اوّلاً چیزی به نام کتابی که بر حضرت عیسی(ع) نازل شده، در دست نیست و مسیحیان چنین ادعایی ندارند که انجیل فعلی کتابی است که خدا بر حضرت عیسی(ع) نازل کرده، بلکه محتوای آن گزارش هایی است منسوب به چند تن از پیروان آن حضرت، و علاوه بر تجویز شرب خمر، ساختن آن را به عنوان معجزة عیسی قلمداد می کند.(11)
در یک جمله: وحی های نازل شده بر این دو پیامبر بزرگوار تحریف شده و نمی تواند نقش خود در هدایت مردم را ایفا کند و نمی تواند به عنوان دین و وحی الهی تلقی شود،
ولی وحی نازل شده بر پیامبر اسلام(ص) بدون هیچ تحریف موجود است و برای همیشه از تحریف مصون باقی خواهد ماند، چرا که خدا مصونیت قرآن کریم از هر گونه تحریف را ضمانت کرده و فرمود: "ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور قطع نگهدار آنیم".(12)
افزون بر آن چه گفته شد، با اثبات نبوت و رسالت حضرت محمد(ص) حق بودن اسلام و بطلان ادیان دیگر ثابت می شود، زیرا همه قبول دارند که آن حضرت که آورندة اسلام است، همة ادیان گذشته را منسوخ اعلام نمود و پیروان آن ادیان را دعوت به پذیرش اسلام نمود.
ادامه دارد....
نبوت پیامبران از سه طریق اثبات می شود
نبوت پیامبر اسلام(ص) از هر سه راه اثبات می شود:
الف) وارستگی حضرت از آلودگی های محیط، محتوای دعوت او، شخصت و خصال گروندگان به مکتب او، تأثیر مثبت در محیط و پی ریزی یک تمدن عظیم و با شکوه و سوابق زندگی آن حضرت، همه گواه بر صدق دعوای او است.
مردم مکه چهل سال زندگی پر افتخار آن حضرت را از نزدیک دیده بودند که کوچک ترین نقطة تاریکی در آن یافت نمی شد و آن چنان او را به راستگویی و درست کرداری شناخته بودند که لقب امین به حضرت داده بودند. طبعاً در مورد چنین شخصی احتمال دروغ و ادعای کذب داده نمی شد.
ب) پیامبران پیشین، بشارت بعثت آن حضرت را داده بودند و گروهی از اهل کتاب، انتظار ظهور او را می کشیدند و نشانه های روشن و گویایی از وی در دست داشتند.
حتی به مشرکان عرب می گفتند که از میان فرزندان حضرت اسماعیل کسی مبعوث به رسالت خواهد شد که پیامبران پیشین و ادیان توحیدی را تصدیق خواهد کرد. بعضی از دانشمندان یهود و نصارا، با استناد به پیشگویی ها به حضرت ایمان آوردند.
عجیب این است که در همین تورات و انجیل تحریف شده، با همة تلاش و کوششی که برای محو کردن این گونه بشارت ها آمده، نکته هایی یافت می شود که حجت را بر حق جویان تمام می کند، چنان که بسیاری از علمای یهود و نصارا که طالب حق و حقیقت بودند، با استفاده از همین نکات و بشارت ها هدایت شدند و به دین مقدس اسلام ایمان آوردند.
از جمله می توان از "میرزا محمد رضا" از دانشمندان بزرگ یهود تهران، صاحب کتاب "اقامه الشهود فی ردّ الیهود" و پروفسور "عبدالأحد داود" اسقف سابق مسیحی، صاحب کتاب "محمد در تورات و انجیل" یاد کرد.(13)
ج) رسول اکرم(ص) معجزه های گوناگون برای صدق نبوت خود داشته، ولی قرآن کریم معجزة جاوید خاتم الأنبیا است که در تمام ادوار می درخشد
و در هر عصر و نسلی، بُرهانی قاطع بر نوبت حضرت است. از بدو نزول قرآن در مکه که با سوره های کوچک آغاز شد، رسول اکرم (ص) رسماً بر آن تحدّی کرد، یعنی مدعی شد که قرآن کار خدا است و از من و هیچ بشر دیگر ساخته نیست
که مانند آن را بیاورد. اگر باور ندارید، آزمایش کنید و از هر کسی می خواهید کمک بگیرید، ولی بدانید اگر همه آدمیان و جنّیان با یکدیگر همکاری کنند، قدرت چنین کاری را نخواهند داشت.
نه تنها قدرت برآوردن کتاب کاملی مثل قرآن را ندارند، بلکه ده سوره، حتی یک سوره و یا یک سطری مانند سورة توحید و سورة کوثر را نخواهند داشت.(14)
پس جای شکی نیست که قرآن ادعای معجزه بودن خودش را دارد و آورندة این کتاب آن را به عنوان معجزة جاودانی و دلیلی محکم بر پیامبری خود بر همة جهانیان و برای همیشه عرضه داشته است.
اکنون بعد از گذشتن بیش از چهارده قرن، این ندای الهی هر صبح و شام به وسیلة فرستنده های دوست و دشمن به گوش جهانیان می رسد و حجت را برایشان تمام می کند.
می دانیم که پیامبر اسلام(ص) از نخستین روز اظهار دعوتش با دشمنان سر سخت و کینه توزی مواجه شد که از هیچ گونه کوششی برای مبارزه با این آیین الهی کوتاهی نکردند و پس از نومید شدن از تأثیر تهدیدها و تطمیع ها، کمر به قتل حضرت بستند که با تدبیر الهی خنثی شد و حضرت به مدینه هجرت کرد
و بعد از هجرت هم بقیة عمر شریفش را در جنگ های متعدد با مشرکان سپری کرد، و از هنگام رحلتش تا امروز هم همواره منافقین داخلی و دشمنان خارجی در صدد خاموش کردن این نور الهی بوده و هستند و از هیچ کاری در این راه فروگذار نکرده و نمی کنند. اگر آوردن کتابی مانند قرآن کریم امکان می داشت،
هرگز از آن صرف نظر نمی کردند. دراین عصر هم که همة دولت های بزرگ دنیا اسلام را بزرگ ترین دشمن برای سلطة ظالمانه خودشان شناخته و کمر مبارزة جدّی با آن را بسته اند و همه گونه امکانات مالی و عملی و سیاسی و تبلیغاتی را در اختیار دارند،
اگر می توانستند اقدام به تهیه یک سطر مشابه یکی از سوره های کوچک قرآن می کردندو آن را به وسیلة رسانه های گروهی و وسایل تبلیغات جهانی عرضه می داشتند، زیرا این کار ساده ترین و کم هزینه ترین و مؤثرترین راه برای مبارزه با اسلام و جلوگیری از گسترش آن است.
ادامه دارد.....
قرآن از جهات مختلف اعجاز دارد، از جمله:
قرآن با این که از حروف الفبایی تشکیل شده، ولی از لحاظ فصاحت و بلاغت و زیبایی و چینش الفاظ معجزه است. حتی سخن فصیح ترین مردم و مأنوس ترین آنان با قرآن یعنی پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) از نظر زیبایی و فصاحت، کاملاً با قرآن متفاوت است.
سبک قرآن نه شعر است و نه نثر. شعر نیست برای این که وزن و قافیه ندارد. به علاوه شعر معمولاً با تخیّل شاعرانه همراه است. قوام شعر به مبالغه واغراق است که نوعی کذب است.
در قرآن تخیّلات شعری و تشبیه های خیالی وجود ندارد. در عین حال نثر معمولی هم نیست. زیرا از نوعی انسجام و آهنگ و موسیقی برخوردار است که در هیچ سخن نثری تا کنون دیده نشده است. مسلمانان همواره قرآن را با آهنگ های مخصوص تلاوت کرده و می کنند که مخصوص قرآن است.
هیچ سخن نثری مانند قرآن آهنگ پذیر نیست؛ آن هم آهنگ های مخصوصی که متناسب با عوالم روحانی است، نه آهنگی مناسب مجالس لهو. پس از اختراع رادیو هیچ سخن روحانی نتوانست با قرآن از نظر زیبایی و تحمل آهنگ های روحانی برابری کند.
علاوه بر کشورهای اسلامی، کشورهای غیر اسلامی نیز از نظر زیبایی و آهنگ، قرآن را در برنامه های رادیویی گنجانیدند.
هر کس از شنیدن قرآن لذتی می برد که از هیچ شعر و نثر دیگر عربی آن لذت حاصل نمی شود. از این رو با آن که تورات و انجیل به عربی ترجمه شده است و پیروان آن ها بسیار مایلند که به جای قرآن، آن ها با آهنگ خوانده شود، ولی این کار را نمی کنند، چون می دانند که موجب تمسخر خواهد بود.
عجیب این است که زیبایی قرآن، زمان و مکان را در نوردیده و پشت سرگذاشته است. بسیاری از سخنان زیبا مخصوص یک عصر است و با ذائقة عصر دیگر جور در نمی آید و یا حداقل مخصوص و سلیقه یک ملت است که از فرهنگی ویژه برخوردار می باشند، ولی زیبایی قرآن نه زمان می شناسد و نه نژاد و نه فرهنگ مخصوص همة مردمی که با زبان قرآن آشنا شدند، آن را با ذائقة خود مناسب یافتند.
هر چه زمان می گذرد و به هراندازه ملت های مختلف با قرآن آشنا می شوند، بیش از پیش مجذوب زیبایی قرآن می شوند.(15)
در زمینه اعجاز قرآن به پیام قرآن، ج 8 از آیت الله مکارم شیرازی مراجعه شود.
نتیجه: هر فرد عاقلی که جویای حقیقت باشد، با توجه به این نکات یقین خواهد کرد که قرآن کریم کتاب استثنایی و معجزه است. از بزرگترین نعمت های الهی بر جامعه همین است که این کتاب شریف را به گونه ای نازل فرمود که همواره به صورت معجزه ای جاویدان باقی بماند و دلیل صدق و صحتش را با خودش داشته باشد.
از این رو بهترین دلیل قاطع بر صدق دعوت پیامبر اسلام(ص) و حقانیت اسلام است. چون قرآن و پیامبر آشکار را اعلام کرده اند دینی جز اسلام پذیرفته نیست،(16) باطل بودن ادیان دیگر روشن می شود.
ضمناً می توان با مقایسة احکام و قوانین اسلام با مسایل طرح شده در سایر ادیان هم به حقانیت اسلام پی برد.
پي نوشت:
1- مرتضی مطهری، مجموعة آثار، ج 2، ص 181 و ج 3، ص 154.
2- علامه طباطبایی، خلاصه تعالیم اسلام، ص 22.
3- آل عمران آیة 85.
4- مرتضی مطهری، عدل الهی، ص 333.
5- اعراف آیة 158.
6- سبا آیة 28.
7- توبه آیة 33.
8- ر.ک: تورات، سفر پیدایش، باب سوم، شمارة 8 _ 12.
9- همان، باب 6، شمارة 6.
10- همان، باب 32، شمارة 24 - 32.
11- انجیل یوحنا، باب دوم.
12- حجر آیة 9.
13- محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص 303. برای اطلاع بیشتر به پیام قرآن، ج 8، ص 386 به بعد نوشته آیت الله مکارم شیرازی مراجعه شود.
14- اسراء آیة 88؛ هود آیة 13؛ یونس آیة 38؛ بقره آیة 23 - 24.
15- مرتضی مطهری، مجموعة آثار، ج 2، ص 214 (وحی و نبوت).
16- آل عمران آیة 85. 1- قرائن و شواهدی که به صدق دعوی او گواهی دهند. 2- تصدیق پیامبر پیشین. 3- معجزه ای که همراه با ادعای نبوت آورده شود. 1- اعجاز از نظر فصاحت. 2- از نظر معارف. 3- از نظر طرح مسایل تاریخی. 4- از نظر قوانین. 6- از نظر اخبار غیبی. 7- از نظر عدم اختلاف میان آیات. 5- از نظر علوم روز.
خیلی خیلی پست خوبیه!
واقعا جاش بود همچین مطلبی.
ان شاالله به همینجا ختم نشه و پربار تر بشه.
اگه بتونیم این بحثو جابیاندازیم هیچ عذری برای غیرمسلمین باقی نمی مونه
باتشکر از ایجادکننده تایپیک و نویسند هایش:Gol: