طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود
ببخشید اما فکر می کنم بعضی از این حکایات بیشتر وهن افراد است تا تعریف و ستایش از آن ها . آیا این جوان فاضل عقل نداشت که از اتاق بیرون برود و تنها راه خودداری جزغاله کردن انگشت هایش بود ؟
یا این که آن جوان عابد ؛ اینقدر عزت نفس نداشت که با دیدن اولین زنی که به ناچار در اتاق اون بیتوته کرده بود ، این گونه دستخوش وسوسه و فشار شهوت شود ؟
به نظر شما این واقعا تعریف است ؟ یا این که در زمان خودش تعریف بوده اما ...
سلام ...
خوب من چی کار کنم ... یه دختر خانوم نامحرم بیاد تو خونه من و بره تو یه اتاق بخوابه من تحریک نمیشم . من دزدی نمیکنم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده . من قتل نمیکنم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده . من شهادت دروغ نمیدم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده ... لابد شما به خاطر اینکه خدا ناراحت میشه ( قتل نمیکنی . شهادت دروغ نمیدی ) و لابد برای اینا منتظر پاداش هستی .
سلام ... خوب من چی کار کنم ... یه دختر خانوم نامحرم بیاد تو خونه من و بره تو یه اتاق بخوابه من تحریک نمیشم . من دزدی نمیکنم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده . من قتل نمیکنم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده . من شهادت دروغ نمیدم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده ... لابد شما به خاطر اینکه خدا ناراحت میشه ( قتل نمیکنی . شهادت دروغ نمیدی ) و لابد برای اینا منتظر پاداش هستی .
سلام
الان شهادت دروغ نمی دی. الان قتل نمی کنی.
اگه در ازای یک شهادت دروغ دو میلیارد تومان بهت بدن باز هم نمی کنی؟
یا اگه یه نفر پدر و مادرت رو کشته باشه و به خودت ظلم های سنگین کرده باشه، یه جا تنها گیرش بیاری و بدونی اگه بکشیش هیچکس نمی فهمه.. باز هم نمی کشیش؟
اون یه دختر به ظاهر بی کس بود.. احتمالا زیبا..
اینجوری ادعا نکن. یه موقع دیدی خداوند همچین آزمایشی برات رقم زد اون وقت..
پناه بر خدا از وسوسه های نفس و شیطان.
خیلی هامون خیلی گناهان تو زندگیمون کردیم که وقتی قبل یا بعدش بهش فکر می کردیم می گفتیم ما عمرا این کارها رو نمی کنیم..
خداوند در هر زمانهایی بسته به حالات شخص آزمایش هایی رقم می زنه و اگر شخص سربلند بیرون بیاد بهش پاداش می ده.
در مورد شهادت دروغ.. همین که برادرت سر پسر همسایه رو شکسته باشه و برای پنهان کردنش به کسی بگی کار اون نبوده خودش شهادت دروغه. یا حتی مسائل کوچکتر..
سلام
الان شهادت دروغ نمی دی. الان قتل نمی کنی.
اگه در ازای یک شهادت دروغ دو میلیارد تومان بهت بدن باز هم نمی کنی؟
یا اگه یه نفر پدر و مادرت رو کشته باشه و به خودت ظلم های سنگین کرده باشه، یه جا تنها گیرش بیاری و بدونی اگه بکشیش هیچکس نمی فهمه.. باز هم نمی کشیش؟
اون یه دختر به ظاهر بی کس بود.. احتمالا زیبا..
اینجوری ادعا نکن. یه موقع دیدی خداوند همچین آزمایشی برات رقم زد اون وقت..
پناه بر خدا از وسوسه های نفس و شیطان.
خیلی هامون خیلی گناهان تو زندگیمون کردیم که وقتی قبل یا بعدش بهش فکر می کردیم می گفتیم ما عمرا این کارها رو نمی کنیم..
خداوند در هر زمانهایی بسته به حالات شخص آزمایش هایی رقم می زنه و اگر شخص سربلند بیرون بیاد بهش پاداش می ده.
در مورد شهادت دروغ.. همین که برادرت سر پسر همسایه رو شکسته باشه و برای پنهان کردنش به کسی بگی کار اون نبوده خودش شهادت دروغه. یا حتی مسائل کوچکتر..
سلام ...
سرکار سها دقت کنید توی تمام مثالی هایی که زدید ...
انسانها خیلی از اعمال رو از روی انسانیت و اخلاق انجام نمیدن و ربطی به وجود یا عدم وجود خدا نداره ( مانند ترک افعالی مانند قتل . قسم دروغ . خیانت یا ... ) ولی زمان هایی فشار زیاد میشه مانند تمثیل هایی که به کار بردید . در این صورت از نظر شما دست و پای شخص مومن برای انجام گناه میلرزد ( و به خاطر وجود خدا این کار را نمیکند ) .
برای من هم چنین شرایطی پیش آمده ... ولی قبل از آنکه دست و دلم بلرزه و بخوام اونو با یاد خدا حلش کنم ... با اخلاقیات حلش کردم . از قباحت خود اون عمل ناراحت بودم . نه وجود یا عدم وجود خدا . و اینکه اگر اون کار رو انجام بدم خدا ناراحت میشه .
تمام این چیزهایی رو که شما گفتین باز من با اخلاقیات حلش میکنم ... نه با یاد خدا ... و این امکان پذیر هم هست ... آنچنانکه در بسیاری از کشورهایی لاییک انسان های بدون خدا ( قتل . قسم دروغ و ... ) انجام نمیدهند ... نه به علت وجود یا عدم وجود خدا .
باز هم فکر میکنم به صرف درست بودن این داستان ... مورد ذکر شده تعریف و تمجید شخص میرداماد نیست ... بلکه نکوهش ایشان است ... چونکه اگر کسی بخواهد با یه همچین چیزی وسوسه بشه ... یا برای حل همچین قضیه ای به خدا و سوزودندن انگشت رو بیاره ... یا اصلا همچین قضیه ای بتونه بازیش بده ... ( در قدم اول پذیرفته که اون عمل زیبا هست ولی به علت وجود خدا نمیخواد اونو انجام بده )
از نظر من خود اعمالی که گفتین به اندازه ای قباحت دارند که من اصلا یا نمیتونم انجامشون بدم یا اگر انجام بدم بعد از انجام دادنشون حالم از خودم به هم میخوره ...و ربطی هم به وجود خدا یا عدم وجود خدا نداره .
اگر هم باز بر روی حرف خودتون اصرار دارید میتونید موضوع جدیدی در موردش درست کنید تا در اونجا بحث رو ادامه بدیم .
سلام ...
تمام این چیزهایی رو که شما گفتین باز من با اخلاقیات حلش میکنم ... نه با یاد خدا ... و این امکان پذیر هم هست ... آنچنانکه در بسیاری از کشورهایی لاییک انسان های بدون خدا ( قتل . قسم دروغ و ... ) انجام نمیدهند ... نه به علت وجود یا عدم وجود خدا .
.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۳۸﴾ اگر از آنها بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده ؟ حتما ميگويند: خدا، بگو آيا هيچ درباره معبوداني كه غير از خدا ميخوانيد انديشه ميكنيد كه اگر خدا زياني براي من بخواهد آيا آنها ميتوانند آن را بر طرف سازند؟ و يا اگر رحمتي براي من اراده كند آيا آنها توانائي دارند جلو رحمت او را بگيرند؟ بگو: خدا مرا كافي است، و همه متوكلان بايد بر او توكل كنند. (۳۸)
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۳﴾ آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفتهاند بگو آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند (۴۳)
قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۴۴﴾ بگو تمام شفاعت از آن خدا است، زيرا حاكميت آسمانها و زمين از آن او است و سپس همه به سوي او باز ميگرديد. (۴۴)
آقاي ايلخاني اون چيزي كه شما داريد بهش ميگيد اخلاقيات بهش ميگن اومانيسم(البته تازه داره شكل ميگيره و هنوز به حد كامل اومانيسم نرسيديد).
ببخشید اما فکر می کنم بعضی از این حکایات بیشتر وهن افراد است تا تعریف و ستایش از آن ها . آیا این جوان فاضل عقل نداشت که از اتاق بیرون برود و تنها راه خودداری جزغاله کردن انگشت هایش بود ؟
یا این که آن جوان عابد ؛ اینقدر عزت نفس نداشت که با دیدن اولین زنی که به ناچار در اتاق اون بیتوته کرده بود ، این گونه دستخوش وسوسه و فشار شهوت شود ؟
به نظر شما این واقعا تعریف است ؟ یا این که در زمان خودش تعریف بوده اما ...
سلام ...
خوب من چی کار کنم ... یه دختر خانوم نامحرم بیاد تو خونه من و بره تو یه اتاق بخوابه من تحریک نمیشم . من دزدی نمیکنم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده . من قتل نمیکنم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده . من شهادت دروغ نمیدم نه به خاطر اینکه خدا گفته بده ... لابد شما به خاطر اینکه خدا ناراحت میشه ( قتل نمیکنی . شهادت دروغ نمیدی ) و لابد برای اینا منتظر پاداش هستی .
سلام
الان شهادت دروغ نمی دی. الان قتل نمی کنی.
اگه در ازای یک شهادت دروغ دو میلیارد تومان بهت بدن باز هم نمی کنی؟
یا اگه یه نفر پدر و مادرت رو کشته باشه و به خودت ظلم های سنگین کرده باشه، یه جا تنها گیرش بیاری و بدونی اگه بکشیش هیچکس نمی فهمه.. باز هم نمی کشیش؟
اون یه دختر به ظاهر بی کس بود.. احتمالا زیبا..
اینجوری ادعا نکن. یه موقع دیدی خداوند همچین آزمایشی برات رقم زد اون وقت..
پناه بر خدا از وسوسه های نفس و شیطان.
خیلی هامون خیلی گناهان تو زندگیمون کردیم که وقتی قبل یا بعدش بهش فکر می کردیم می گفتیم ما عمرا این کارها رو نمی کنیم..
خداوند در هر زمانهایی بسته به حالات شخص آزمایش هایی رقم می زنه و اگر شخص سربلند بیرون بیاد بهش پاداش می ده.
در مورد شهادت دروغ.. همین که برادرت سر پسر همسایه رو شکسته باشه و برای پنهان کردنش به کسی بگی کار اون نبوده خودش شهادت دروغه. یا حتی مسائل کوچکتر..
سلام ...
سرکار سها دقت کنید توی تمام مثالی هایی که زدید ...
انسانها خیلی از اعمال رو از روی انسانیت و اخلاق انجام نمیدن و ربطی به وجود یا عدم وجود خدا نداره ( مانند ترک افعالی مانند قتل . قسم دروغ . خیانت یا ... ) ولی زمان هایی فشار زیاد میشه مانند تمثیل هایی که به کار بردید . در این صورت از نظر شما دست و پای شخص مومن برای انجام گناه میلرزد ( و به خاطر وجود خدا این کار را نمیکند ) .
برای من هم چنین شرایطی پیش آمده ... ولی قبل از آنکه دست و دلم بلرزه و بخوام اونو با یاد خدا حلش کنم ... با اخلاقیات حلش کردم . از قباحت خود اون عمل ناراحت بودم . نه وجود یا عدم وجود خدا . و اینکه اگر اون کار رو انجام بدم خدا ناراحت میشه .
تمام این چیزهایی رو که شما گفتین باز من با اخلاقیات حلش میکنم ... نه با یاد خدا ... و این امکان پذیر هم هست ... آنچنانکه در بسیاری از کشورهایی لاییک انسان های بدون خدا ( قتل . قسم دروغ و ... ) انجام نمیدهند ... نه به علت وجود یا عدم وجود خدا .
باز هم فکر میکنم به صرف درست بودن این داستان ... مورد ذکر شده تعریف و تمجید شخص میرداماد نیست ... بلکه نکوهش ایشان است ... چونکه اگر کسی بخواهد با یه همچین چیزی وسوسه بشه ... یا برای حل همچین قضیه ای به خدا و سوزودندن انگشت رو بیاره ... یا اصلا همچین قضیه ای بتونه بازیش بده ... ( در قدم اول پذیرفته که اون عمل زیبا هست ولی به علت وجود خدا نمیخواد اونو انجام بده )
از نظر من خود اعمالی که گفتین به اندازه ای قباحت دارند که من اصلا یا نمیتونم انجامشون بدم یا اگر انجام بدم بعد از انجام دادنشون حالم از خودم به هم میخوره ...و ربطی هم به وجود خدا یا عدم وجود خدا نداره .
اگر هم باز بر روی حرف خودتون اصرار دارید میتونید موضوع جدیدی در موردش درست کنید تا در اونجا بحث رو ادامه بدیم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۳۸﴾
اگر از آنها بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده ؟ حتما ميگويند: خدا، بگو آيا هيچ درباره معبوداني كه غير از خدا ميخوانيد انديشه ميكنيد كه اگر خدا زياني براي من بخواهد آيا آنها ميتوانند آن را بر طرف سازند؟ و يا اگر رحمتي براي من اراده كند آيا آنها توانائي دارند جلو رحمت او را بگيرند؟ بگو: خدا مرا كافي است، و همه متوكلان بايد بر او توكل كنند. (۳۸)
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاء قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۳﴾
آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفتهاند بگو آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند (۴۳)
قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۴۴﴾
بگو تمام شفاعت از آن خدا است، زيرا حاكميت آسمانها و زمين از آن او است و سپس همه به سوي او باز ميگرديد. (۴۴)
آقاي ايلخاني اون چيزي كه شما داريد بهش ميگيد اخلاقيات بهش ميگن اومانيسم (البته تازه داره شكل ميگيره و هنوز به حد كامل اومانيسم نرسيديد ).
اللهم صل علي محمد و آل محمد
با سلام و احترام
مسلماً گناه نکردن به خاطر جلب رضایت پروردگار و اطاعت از دستورات او بهترین راه هست. (نه ترس از عقاب و جهنم و نه به اشتیاق ثواب و بهشت)
کاربران گرامی به دلیل انحراف تاپیک از موضوع اصلی این تاپیک قفل میشه.
با تشکر از همکاری شما