بله:khandeh!:
همین رووحانیون هستن که وظیفشونه واسه جوانان شرایط ازدواج رو فراهم کنن
ما هم نخواستیم که بیان خرج عروسی رو بدن
فقط بیان با خونواده ی آقا مهران صحبت کنن تا اونا تو رودربایستی قبول کنن واسه ایشون زن بگیرن:ok:
سلام،هرروحانی وظیفه ش این نیست،به نظرم بهتره بایک کارشناس که واقعاکار،شناس باشه مشورت کنندواون فرد باخونوادشون صحبت کنه
اونا سخت معتقدن اگه ازدواج کنی دیگه نمیتونی درس بخونی
میدونم
اگه معتقد نبودن که شما واسش تاپیک نمیزدید بالاخره خودتون باید باهاشون حرف بزنید حتما این کارو بکنید
اصلا تا حالا بهشون گفتید زن بگیرم انگیزه درس خوندنم چند برابر میشه؟گفتید زن بگیرم تمرکزم چند برابر میشه حواسم میاد سر جاش؟
من به پدر و مادرتون حق میدم که براشون سخت باشه خواستگاری رفتن. ما برا داداشم که میخواستیم زنگ بزنیم اینقدر پشت تلفن سین جیم میشدیم. اونجا هم که میرفتن همینطور بود.
وقتی یه نفر جواب رد میداد داداشم زیاد ناراحت نمیشد(شایدم نشون نمیداد) ولی برای مامان و بابام سخت بود که یکی بهشون نه گفته. به نظرم خونواده شما هم میخوان دست پر برن جلو که
کسی بد مدل جواب نه نگه. درسته که هیچکس توقع نداره اولین جایی که رفت جواب بله بشنوه ولی بعضی ها خیلی بد جواب منفی میدن. کلا روحیات و شخصیت طرف مقابل براشون مهم نیست.
شما هم تا جایی که من میدونم از این موارد داشتید. به نظرم اینکه خونواده اصرار به گرفتن تخصص دارن همینه. یکم به اونها هم فکر کنید و زودتر برای تخصص خودتون رو آماده کنید. که انشالا به سلامتی قدم
بعدی دیگه خونه بخته.
[SPOILER]فکر میکنم مطالبم نسبت به سوالتون بی ربطه ولی پست های آخری که خوندم باعث شد اینا رو بنویسم.[/SPOILER]
میدونم
اگه معتقد نبودن که شما واسش تاپیک نمیزدید بالاخره خودتون باید باهاشون حرف بزنید حتما این کارو بکنید
اصلا تا حالا بهشون گفتید زن بگیرم انگیزه درس خوندنم چند برابر میشه؟گفتید زن بگیرم تمرکزم چند برابر میشه حواسم میاد سر جاش؟
بنابراین ضمن عذرخواهی از همه این دفعه چندتا سوال دارم.
بنام خدا
سلام
جناب دکتر مهران
بنده هم تا حالا چند مطلب گذاشته ام . اما هرگز به آن مطلب اصلی اشاره نکردم . امروز به مناسبت میلاد امام باقر علیه السلام این مطلب را به شما هدیه میکنم و امیدوارم شکتان را پایان بخشد
منظورم اینست که در ورای تمام این حرفها یک هدفی است و آن اینست :
قرآن بخوانید میبینید ایات مربوط به حضرت ابراهیم یک شاه بیت دارد .
اول این که آیات مربوط به حضرت ابراهیم در قرآن آدم رو یه حالی میکنه . یعنی کلاس آیات مربوط به حضرت ابراهیم نیبت به پیغمبران دیگر فرق میکند .
دوم اینکه شاه بیت آیات مربوط به حضرت ابراهیم ذریه صالح است . حضرت ابراهیم با تمام توحیدش ، گویی پاداش دنیایش را بچه و ذریه صالح میگرفته .
بنده معنای ایات را میزارم اما درستش اینه که شما عربی اش را با توجه به معنی بخوانید تا درونتان طوفان بپا شود
آیات 31 تا سوره مبارکه ابراهیم خداست كه آسمانها و زمين را آفريد ، و از آسمان آبى نازل كرد ، و براى شما به وسيله آن از محصولات و ميوههاى گوناگون رزق مناسب بيرون آورد ، و كِشتىها را رام شما نمود تا به فرمان او در دريا روان شوند ، و نيز نهرها را مسخّر شما كرد .«32»و خورشيد و ماه را كه همواره با برنامهاى حساب شده در كارند ، رام شما نمود و شب و روز را نيز مسخّر شما ساخت .«33»و از هر چيزى كه [به سبب نيازتان به آن] از او خواستيد ، به شما عطا كرد . و اگر نعمت هاى خدا را شماره كنيد ، هرگز نمىتوانيد آنها را به شماره آوريد. مسلماً انسان بسيار ستمكار و ناسپاس است .«34»و [ياد كن] هنگامى كه ابراهيم گفت :اى پروردگار من اين شهر [مكه] را منطقهاى امن قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور بدار .«35»اى پروردگار من آن [بت] ها بسيارى از مردم را گمراه كردند ، پس هر كسى از من [كه يكتاپرست و حقگرايم] پيروى كند ، يقيناً از من است ، و هر كس از من نافرمانى كند [شايسته شدنش براى آمرزش و رحمت بسته به عنايت توست] زيرا تو بسيار آمرزنده و مهربانى .«36»اى پروردگارم برخى از فرزندانم را در درّهاى بىكشت و زرع نزد خانه محترمت سكونت دادم ؛ اى پروردگار من [اين سكونت دادن] براى اين است كه نماز را بر پا دارند ؛ پس دلهاى گروهى از مردم را به سوى آنان علاقهمند كن ، و آنان را از انواع محصولات و ميوهها روزى بخش ، كه سپاس گزارى كنند .«37»اى پروردگار من يقيناً تو آنچه را ما پنهان مىداريم و آنچه را آشكار مىكنيم ، مىدانى و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست .«38»همه ستايشها ويژه خدايى است كه اسماعيل واسحاق را در سنّ پيرى به من بخشيد؛ يقيناً پروردگارم شنونده دعاست .«39»اى پروردگار من مرا بر پادارنده نماز قرار ده ، و نيز از فرزندانم [برپادارندگان نماز قرار ده] . و اى پروردگار من دعايم را بپذير .«40»اى پروردگار من روزى كه حساب برپا مىشود ، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز .«41»
سوره مبارکه بقره آیه 124 تا 133 و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم را پروردگارش به تكاليفى [بسيار مهم] آزمايش كرد ، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد ، پروردگارش [به خاطر شايستگى او] فرمود : من تو را براى همه مردم پيشوا قرار دادم . ابراهيم گفت : و از دودمانم [نيز پيشوايانى برگزين] . [پروردگار] فرمود : پيمان من [كه امامت و پيشوايى است] به ستمكاران نمىرسد .«124»و [ياد كنيد] هنگامى كه ما اين خانه [كعبه] را براى همه مردم محل گردهمايى و جايگاه امن قرار داديم ، و [فرمان داديم :] از مقام ابراهيم جايگاهى براى نماز انتخاب كنيد . و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه خانهام را براى طواف كنندگان و اعتكافكنندگان و ركوع كنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد .«125»و [ياد كنيد] آن گاه كه ابراهيم گفت : اى پروردگار من اين [مكان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان كه به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند از هر نوع ميوه و محصول روزى بخش . خدا فرمود : [دعايت را درباره مؤمنان اجابت كردم ، ولى] هر كه كفر ورزد بهره اندكى به او خواهم داد ، سپس او را به عذاب آتش مىكشانم و آتش عاقبت بدی است.«126»و [ياد كنيد] زمانى كه ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه كعبه را بالا مىبردند [و به پيشگاه حق مىگفتند :] اى پروردگار ما ! [اين عمل را] از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى، «127»اى پروردگار ما ! ما را [با همه وجود] تسليم خود قرار ده ، و نيز از دودمان ما امتى كه تسليم تو باشند پديد آور ، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده ، و توبه ما را بپذير ، كه تو بسيار توبهپذير و مهربانى ،«128»اى پروردگار ما ! در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيز ، كه آيات تو را بر آنان بخواند ، و آنان را كتاب و حكمت بياموزد ، و [از آلودگىهاى ظاهرى و باطنى] پاكشان كند ؛ زيرا تو تواناى شكستناپذير و حكيمى .«129»وكيست كه از آيين ابراهيم روى گردان شود ، جز كسى كه خود را به نادانى و سبك مغزى زند ؟ يقيناً ما ابراهيم را در دنيا [به امامت و رسالت] برگزيديم ، و قطعاً در آخرت از شايستگان است .«130»[و ياد كنيد] هنگامى كه پروردگارش به او فرمود : تسليم باش . گفت : به پروردگار جهانيان تسليم شدم .«131»و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آيين اسلام سفارش كردند كه اى پسران من ! يقيناً خدا اين دين را براى شما برگزيده ، پس شما بايد جز در حالى كه مسلمان باشيد نميريد .«132»آيا شما [يهوديان كه ادعا مىكنيد يعقوب پسرانش را به آيين شما سفارش كرد] هنگامى كه يعقوب را مرگ در رسيد [كنار بستر او] حاضر بوديد ؟ [يقيناً حاضر نبوديد] آن گاه كه به پسران خود گفت : پس از من چه چيزى را مىپرستيد ؟ گفتند : خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداى يگانه است مىپرستيم ، و ما تسليم اوييم .«133»
تا اینا رو نگید که کار راه نمیفته
دوباره بگید
دختری هم که به خاطر مدرکتون بهتون جواب منفی میده و منتظر یه فوق تخصصه همون بهتر جواب منفی بده اصلا همین بهتر که الان یکی رو پیدا کنید که به خاطر تخصص همسرتون نشه.تازش همین الانشم موقعیتتون خیلی خوبه برید خداروشکر کنید گیر همچین آدمایی نیفتادین
سوره مبارکه انعام آیات 74 تا 90 و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم به پدرش آزر [شخصى كه بنابر روايات اهلبيت ، پدر خوانده يا عمويش بود] گفت : آيا بتهايى را به عنوان معبود خود انتخاب مىكنى ؟ قطعاً من تو و قومت تو را در گمراهى آشكار مىبينم .«74»و اين گونه فرمانروايى و مالكيّت و ربوبيّت خود را بر آسمانها و زمين به ابراهيم نشان مىدهيم تا از يقينكنندگان شود ،«75»چون [تاريكى] شب او را فرو گرفت ، ستارهاى ديد [براى محكوم كردن ستاره پرستان با تظاهر به ستاره پرستى] گفت : اين پروردگار من است ؛ هنگامى كه ستاره غروب كرد ، گفت : من غروب كنندگان را دوست ندارم .«76»هنگامى كه ماه را در حال طلوع ديد [براى محكوم كردن ماهپرستان با تظاهر به ماهپرستى] ، گفت : اين پروردگار من است ؛ چون ماه غروب كرد ، گفت : يقيناً اگر پروردگارم مرا هدايت نكند بدون شك از گروه گمراهان خواهم بود .«77»وقتى خورشيد را در حال طلوع ديد [براى محكوم كردن خورشيدپرستان با تظاهر به خورشيد پرستى] گفت : اين پروردگار من است ، اين بزرگتر است ؛ و هنگامى كه غروب كرد ، گفت : اى قوم من ! بىترديد من [با همه وجود] از آنچه شريك خدا قرار مىدهيد بيزارم .«78»من به دور از انحراف و با قلبى حقگرا همه وجودم را به سوى كسى كه آسمانها و زمين را آفريد ، متوجه كردم و از مشركان نيستم .«79»قومش با او به گفتگوى بىمنطق برخاستند ، گفت : آيا درباره خدا با من گفتگوى بىمنطق مىكنيد و حال آنكه او مرا هدايت كرد ؟ و من از آنچه كه شما شريك او قرار مىدهيد نمىترسم مگر آنكه پروردگارم چيزى را [درباره من] بخواهد ، دانش پروردگارم همه چيز را فراگرفته است ، آيا [براى فهم توحيد] هشيار نمىشويد ؟«80»چگونه از آنچه شما شريك او قرار دادهايد بترسم ؟ ! در حالى كه خود شما از اينكه چيزى را شريك خدا گرفتهايد كه خدا هيچ دليلى بر حقّانيّت آن بر شما نازل نكرده نمىترسيد ، اگر حقايق را مىدانيد [بگوييد] كدام يك از دو گروه [خداپرستان و مشركان] به ايمنى [از عذاب خدا] سزاوارترند ؟«81»كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به ستمى [چون شرك] نياميختند ، ايمنى [از عذاب] براى آنان است ، و آنان راه يافتگانند .«82»و آن [دلايل استوار] حجت و برهان ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش عطا كرديم ؛ هر كه را بخواهيم [به] درجاتى بالا مىبريم ؛ زيرا پروردگارت حكيم و داناست .«83»و اسحاق و يعقوب را به ابراهيم بخشيديم ، [و] هر يك را هدايت كرديم ، و [نيز] نوح را پيش از اين هدايت نموديم ، و از فرزندان او داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را [هدايت كرديم ؛] اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم . «84»و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را [نيز كه از نسل اويند ، هدايت نموديم] همه از شايستگان بودند .«85»و اسماعيل و يَسَع و يونس و لوط را [هدايت كرديم] ، و همه را بر جهانيان برترى داديم .«86»و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [برترى عطا كرديم] ، و آنان را برگزيديم و به راهى مستقيم هدايت نموديم .«87»اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد به آن هدايت مىكند ، و اگر [آنان با همه عظمت و مقامى كه داشتند براى خدا] شريك قرار داده بودند ، يقيناً آنچه عمل شايسته انجام مىدادند ، تباه و بىاثر مىشد .«88»آنان كسانى هستند كه به ايشان كتاب ومنصب داورى ونبوّت داديم؛ پس اگر اينان [كه به سبب مشرك بودنشان دشمنى و مخالفت مىكنند] به اين حقايق [كه پايههاى آيين الهىاند] كفر ورزند ، يقيناً گروهى را [براى نگهبانى و مراعات امر نبوّت و برنامه دين] مىگماريم كه نسبت به آنها كافر نيستند .«89»آنان [كه در آيات گذشته به عنوان پيامبران از ايشان ياد شد] كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرد، پس به هدايت آنان اقتدا كن ، [و به قوم خود] بگو : در برابر رسالتم پاداشى از شما نمىخواهم ، اين [قرآن] جز كلامى استوار و باارزش و پندى براى جهانيان نيست .«90»
سوره مبارکه انبیا آیات 51 تا 75 و مسلماً پيش از اين به ابراهيم ، رشد و هدايتى [كه سزاوارش بود] عطا كرديم ؛ و ما به او دانا بوديم .«51»[ياد كن] زمانى كه به پدرش و قومش گفت : اين مجسمههايى كه شما ملازم پرستش آنها شدهايد ، چيست ؟«52»گفتند : پدرانمان را پرستش كنندگان آنها يافتيم [لذا به پيروى از پدرانمان آنها را مىپرستيم ! ! ] «53»گفت : به يقين شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى هستيد .«54»گفتند : آيا حق را براى ما آوردهاى يا شوخى مىكنى ؟ !«55»گفت : [شوخى نمىكنم] بلكه پروردگارتان همان پروردگار آسمانها و زمين است ، همان كه آنها را آفريد و من بر اين [حقيقت] از گواهى دهندگانم .«56»سوگند به خدا پس از آنكه [به بتخانه] پشت كرديد و رفتيد ، درباره بتهايتان تدبيرى خواهم كرد .«57»پس [همه] بتها را قطعهقطعه كرد و شكست مگر بت بزرگشان را كه [براى درك ناتوانى بتها] به آن مراجعه كنند .«58»[چون به بتخانه آمدند ، با شگفتى] گفتند : چه كسى اين كار را با معبودانمان انجام داده است ؟ به يقين او از ستمكاران است .«59»گفتند : از جوانى شنيديم كه از بتان ما [به عنوان عناصرى بىاثر و بىاختيار] ياد مىكرد كه به او ابراهيم مىگويند .«60»گفتند : بى چون و چرا او را در برابر ديدگان مردم بياوريد تا آنان [به اين كار او] شهادت دهند .«61»گفتند : اى ابراهيم ! آيا تو با معبودان ما چنين كردهاى ؟«62»گفت : بلكه [سالم ماندن بزرگشان نشان مىدهد كه] بزرگشان اين كار را انجام داده است ؛ نهايتاً اگر سخن مىگويند ، از خودشان بپرسيد .«63»پس آنان [با تفكر و تأمل] به خود آمدند و گفتند : شما خودتان [با پرستيدن اين موجودات بىاثر و بىاختيار] ستمكاريد [نه ابراهيم . ] «64»آن گاه سرافكنده و شرمسار شدند [ولى از روى ستيزهجويى به ابراهيم گفتند :] مسلماً تو مىدانى كه اينان سخن نمىگويند .«65»گفت : [با توجه به اين حقيقت] آيا به جاى خدا چيزهايى را مىپرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمىرسانند ؟ !«66»اُف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مىپرستيد ؛ آيا نمىانديشيد ؟«67»گفتند : اگر مىخواهيد كارى انجام دهيد [و مرد كار هستيد] او را بسوزانيد ، و معبودانتان را يارى دهيد . «68»] پس او را در آتش افكندند [گفتيم : اى آتش ! بر ابراهيم سرد و بىآسيب باش !«69»و بر ضد او نيرنگى سنگين به كار گرفتند] كه نابودش كنند [ولى آنان را زيانكارترين] مردم [قرار داديم .«70»و او و لوط را] از آن سرزمين پر از شرك و فساد] نجات داده و به سوى سرزمينى كه در آن براى جهانيان بركت نهادهايم برديم .«71»و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايى افزون ، به او بخشيديم و همه را افرادى شايسته قرارداديم .«72»و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مىكردند ، و انجام دادن كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آنان وحى كرديم ، و آنان فقط پرستش كنندگان ما بودند .«73»و به لوط ، حكمت و دانش داديم و او را از آن شهرى كه [اهلش] كارهاى زشت مرتكب مىشدند ، نجات داديم ؛ بىترديد آنان قومى بدكار و نافرمان بودند .«74»و او را در رحمت خود درآورديم ؛ چون از شايستگان بود .«75»
این نگاهی را که گفتم یادم نمیاد از کسی به اون صورت قوی شنیده باشم و جو این ایات است که این نگاه را به ذهنم آورده .
این آیات 41 تا 50 سوره مبارکه مریم مانند ایات سوره مبارکه انبیا است
در اين كتاب ، [سرگذشتِ] ابراهيم را ياد كن ، يقيناً او بسيار راستگو و پيامبر بود .«41»آن گاه كه به پدر [خوانده] اَش گفت : پدرم ! چرا چيزى را كه نمىشنود و نمىبيند و نمىتواند هيچ گزندى را از تو برطرف كند مىپرستى ! ؟ «42»پدرم ! همانا براى من [از طريق وحى] دانشى آمده كه تو را نيامده ؛ بنابراين از من پيروى كن تا تو را به راهى راست راهنمايى كنم .«43»پدرم ! شيطان را مپرست ؛ زيرا شيطان همواره نسبت به خدا نافرمان است .«44»پدرم ! به يقين مىترسم كه عذابى از سوى [خداى] رحمان به تو برسد ، و در نتيجه همنشين شيطان شوى .«45»گفت : اى ابراهيم ! آيا تو از معبودهاى من روى گردانى ؟ اگر [از بت ستيزى] باز نايستى ، قطعاً تو را سنگسار مىكنم ، و [تا از من آسيبى به تو نرسيده] زمانى طولانى از من دور شو .«46»ابراهيم گفت : سلام بر تو ، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم ؛ زيرا او همواره نسبت به من بسيار نيكوكار و مهربان است .«47»و من از شما و معبودانى كه به جاى خدا مىخوانيد كناره مىگيرم و پروردگارم را مىخوانم ، اميد است در خواندن پروردگارم [از اجابت او] بىبهره نباشم .«48»هنگامى كه از آنان و آنچه جز خدا مىپرستيدند ، كناره گرفت ، اسحاق ويعقوب را به او بخشيديم وهر يك را پيامبر قرار داديم .«49»و به آنان از رحمت خود بخشيديم ، وبراى آنان [در ميان مردم] نامى نيك قرار داديم .«50»
ببینید در این ایات دارد هنگامیه از بت پرستان و بتها کناره گیری کرد اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم .
بار دیگر میگم که این معانی جو طوفانی ایات را منتقل نمیکند و باید عربی را با توجه به معنی ببینید تا طوفانی شوید
به اعتقاد بنده یکی از بزرگترین و چه بسا بزرگترین پاداشی که آدم در دنیا میتونه بگیره فرزند صالح است .
یکی از اقدامات در این زمینه ازدواج است.
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
کاربر عزیز یه پیشنهاد دارم.
لطفا چند شب برای نماز شب بلند شوید.و بعد از خواندن نماز شب دعا کنید .بالاتر از نماز شب چیزی واقعا به ذهن بنده نمیرسه امتحان کنید
انشالا حتما جواب میگیرید.یکی نماز اول وقت یکی نماز شب خیلی تاثیر دارد.استاد آیت الله بهجت، آیت الله سید علی قاضی گفته بودند دنیا میخواهی نماز شب بخوان آخرت میخواهی نماز شب بخوان.:Gol:
سلام،هرروحانی وظیفه ش این نیست،به نظرم بهتره بایک کارشناس که واقعاکار،شناس باشه مشورت کنندواون فرد باخونوادشون صحبت کنه
میدونم
اگه معتقد نبودن که شما واسش تاپیک نمیزدید بالاخره خودتون باید باهاشون حرف بزنید حتما این کارو بکنید
اصلا تا حالا بهشون گفتید زن بگیرم انگیزه درس خوندنم چند برابر میشه؟گفتید زن بگیرم تمرکزم چند برابر میشه حواسم میاد سر جاش؟
سلام
من به پدر و مادرتون حق میدم که براشون سخت باشه خواستگاری رفتن. ما برا داداشم که میخواستیم زنگ بزنیم اینقدر پشت تلفن سین جیم میشدیم. اونجا هم که میرفتن همینطور بود.
وقتی یه نفر جواب رد میداد داداشم زیاد ناراحت نمیشد(شایدم نشون نمیداد) ولی برای مامان و بابام سخت بود که یکی بهشون نه گفته. به نظرم خونواده شما هم میخوان دست پر برن جلو که
کسی بد مدل جواب نه نگه. درسته که هیچکس توقع نداره اولین جایی که رفت جواب بله بشنوه ولی بعضی ها خیلی بد جواب منفی میدن. کلا روحیات و شخصیت طرف مقابل براشون مهم نیست.
شما هم تا جایی که من میدونم از این موارد داشتید. به نظرم اینکه خونواده اصرار به گرفتن تخصص دارن همینه. یکم به اونها هم فکر کنید و زودتر برای تخصص خودتون رو آماده کنید. که انشالا به سلامتی قدم
بعدی دیگه خونه بخته.
[SPOILER]فکر میکنم مطالبم نسبت به سوالتون بی ربطه ولی پست های آخری که خوندم باعث شد اینا رو بنویسم.[/SPOILER]
صحبت زیاد کردم ولی یادم نیست اینو گفتم یا نگفتم
بنام خدا
سلام
جناب دکتر مهران
بنده هم تا حالا چند مطلب گذاشته ام . اما هرگز به آن مطلب اصلی اشاره نکردم . امروز به مناسبت میلاد امام باقر علیه السلام این مطلب را به شما هدیه میکنم و امیدوارم شکتان را پایان بخشد
منظورم اینست که در ورای تمام این حرفها یک هدفی است و آن اینست :
قرآن بخوانید میبینید ایات مربوط به حضرت ابراهیم یک شاه بیت دارد .
اول این که آیات مربوط به حضرت ابراهیم در قرآن آدم رو یه حالی میکنه . یعنی کلاس آیات مربوط به حضرت ابراهیم نیبت به پیغمبران دیگر فرق میکند .
دوم اینکه شاه بیت آیات مربوط به حضرت ابراهیم ذریه صالح است . حضرت ابراهیم با تمام توحیدش ، گویی پاداش دنیایش را بچه و ذریه صالح میگرفته .
بنده معنای ایات را میزارم اما درستش اینه که شما عربی اش را با توجه به معنی بخوانید تا درونتان طوفان بپا شود
آیات 31 تا سوره مبارکه ابراهیم
خداست كه آسمانها و زمين را آفريد ، و از آسمان آبى نازل كرد ، و براى شما به وسيله آن از محصولات و ميوههاى گوناگون رزق مناسب بيرون آورد ، و كِشتىها را رام شما نمود تا به فرمان او در دريا روان شوند ، و نيز نهرها را مسخّر شما كرد .«32»و خورشيد و ماه را كه همواره با برنامهاى حساب شده در كارند ، رام شما نمود و شب و روز را نيز مسخّر شما ساخت .«33»و از هر چيزى كه [به سبب نيازتان به آن] از او خواستيد ، به شما عطا كرد . و اگر نعمت هاى خدا را شماره كنيد ، هرگز نمىتوانيد آنها را به شماره آوريد. مسلماً انسان بسيار ستمكار و ناسپاس است .«34»و [ياد كن] هنگامى كه ابراهيم گفت :اى پروردگار من اين شهر [مكه] را منطقهاى امن قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور بدار .«35» اى پروردگار من آن [بت] ها بسيارى از مردم را گمراه كردند ، پس هر كسى از من [كه يكتاپرست و حقگرايم] پيروى كند ، يقيناً از من است ، و هر كس از من نافرمانى كند [شايسته شدنش براى آمرزش و رحمت بسته به عنايت توست] زيرا تو بسيار آمرزنده و مهربانى .«36» اى پروردگارم برخى از فرزندانم را در درّهاى بىكشت و زرع نزد خانه محترمت سكونت دادم ؛ اى پروردگار من [اين سكونت دادن] براى اين است كه نماز را بر پا دارند ؛ پس دلهاى گروهى از مردم را به سوى آنان علاقهمند كن ، و آنان را از انواع محصولات و ميوهها روزى بخش ، كه سپاس گزارى كنند .«37» اى پروردگار من يقيناً تو آنچه را ما پنهان مىداريم و آنچه را آشكار مىكنيم ، مىدانى و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست .«38» همه ستايشها ويژه خدايى است كه اسماعيل واسحاق را در سنّ پيرى به من بخشيد؛ يقيناً پروردگارم شنونده دعاست .«39»اى پروردگار من مرا بر پادارنده نماز قرار ده ، و نيز از فرزندانم [برپادارندگان نماز قرار ده] . و اى پروردگار من دعايم را بپذير .«40» اى پروردگار من روزى كه حساب برپا مىشود ، مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز .«41»
سوره مبارکه بقره آیه 124 تا 133
و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم را پروردگارش به تكاليفى [بسيار مهم] آزمايش كرد ، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد ، پروردگارش [به خاطر شايستگى او] فرمود : من تو را براى همه مردم پيشوا قرار دادم . ابراهيم گفت : و از دودمانم [نيز پيشوايانى برگزين] . [پروردگار] فرمود : پيمان من [كه امامت و پيشوايى است] به ستمكاران نمىرسد .«124» و [ياد كنيد] هنگامى كه ما اين خانه [كعبه] را براى همه مردم محل گردهمايى و جايگاه امن قرار داديم ، و [فرمان داديم :] از مقام ابراهيم جايگاهى براى نماز انتخاب كنيد . و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه خانهام را براى طواف كنندگان و اعتكافكنندگان و ركوع كنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد .«125» و [ياد كنيد] آن گاه كه ابراهيم گفت : اى پروردگار من اين [مكان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان كه به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند از هر نوع ميوه و محصول روزى بخش . خدا فرمود : [دعايت را درباره مؤمنان اجابت كردم ، ولى] هر كه كفر ورزد بهره اندكى به او خواهم داد ، سپس او را به عذاب آتش مىكشانم و آتش عاقبت بدی است.«126»و [ياد كنيد] زمانى كه ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه كعبه را بالا مىبردند [و به پيشگاه حق مىگفتند :] اى پروردگار ما ! [اين عمل را] از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى، «127»اى پروردگار ما ! ما را [با همه وجود] تسليم خود قرار ده ، و نيز از دودمان ما امتى كه تسليم تو باشند پديد آور ، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده ، و توبه ما را بپذير ، كه تو بسيار توبهپذير و مهربانى ،«128» اى پروردگار ما ! در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيز ، كه آيات تو را بر آنان بخواند ، و آنان را كتاب و حكمت بياموزد ، و [از آلودگىهاى ظاهرى و باطنى] پاكشان كند ؛ زيرا تو تواناى شكستناپذير و حكيمى .«129» وكيست كه از آيين ابراهيم روى گردان شود ، جز كسى كه خود را به نادانى و سبك مغزى زند ؟ يقيناً ما ابراهيم را در دنيا [به امامت و رسالت] برگزيديم ، و قطعاً در آخرت از شايستگان است .«130» [و ياد كنيد] هنگامى كه پروردگارش به او فرمود : تسليم باش . گفت : به پروردگار جهانيان تسليم شدم .«131» و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آيين اسلام سفارش كردند كه اى پسران من ! يقيناً خدا اين دين را براى شما برگزيده ، پس شما بايد جز در حالى كه مسلمان باشيد نميريد .«132» آيا شما [يهوديان كه ادعا مىكنيد يعقوب پسرانش را به آيين شما سفارش كرد] هنگامى كه يعقوب را مرگ در رسيد [كنار بستر او] حاضر بوديد ؟ [يقيناً حاضر نبوديد] آن گاه كه به پسران خود گفت : پس از من چه چيزى را مىپرستيد ؟ گفتند : خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداى يگانه است مىپرستيم ، و ما تسليم اوييم .«133»
تا اینا رو نگید که کار راه نمیفته
دوباره بگید
دختری هم که به خاطر مدرکتون بهتون جواب منفی میده و منتظر یه فوق تخصصه همون بهتر جواب منفی بده اصلا همین بهتر که الان یکی رو پیدا کنید که به خاطر تخصص همسرتون نشه.تازش همین الانشم موقعیتتون خیلی خوبه برید خداروشکر کنید گیر همچین آدمایی نیفتادین
سوره مبارکه انعام آیات 74 تا 90
و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم به پدرش آزر [شخصى كه بنابر روايات اهلبيت ، پدر خوانده يا عمويش بود] گفت : آيا بتهايى را به عنوان معبود خود انتخاب مىكنى ؟ قطعاً من تو و قومت تو را در گمراهى آشكار مىبينم .«74»و اين گونه فرمانروايى و مالكيّت و ربوبيّت خود را بر آسمانها و زمين به ابراهيم نشان مىدهيم تا از يقينكنندگان شود ،«75» چون [تاريكى] شب او را فرو گرفت ، ستارهاى ديد [براى محكوم كردن ستاره پرستان با تظاهر به ستاره پرستى] گفت : اين پروردگار من است ؛ هنگامى كه ستاره غروب كرد ، گفت : من غروب كنندگان را دوست ندارم .«76» هنگامى كه ماه را در حال طلوع ديد [براى محكوم كردن ماهپرستان با تظاهر به ماهپرستى] ، گفت : اين پروردگار من است ؛ چون ماه غروب كرد ، گفت : يقيناً اگر پروردگارم مرا هدايت نكند بدون شك از گروه گمراهان خواهم بود .«77» وقتى خورشيد را در حال طلوع ديد [براى محكوم كردن خورشيدپرستان با تظاهر به خورشيد پرستى] گفت : اين پروردگار من است ، اين بزرگتر است ؛ و هنگامى كه غروب كرد ، گفت : اى قوم من ! بىترديد من [با همه وجود] از آنچه شريك خدا قرار مىدهيد بيزارم .«78» من به دور از انحراف و با قلبى حقگرا همه وجودم را به سوى كسى كه آسمانها و زمين را آفريد ، متوجه كردم و از مشركان نيستم .«79» قومش با او به گفتگوى بىمنطق برخاستند ، گفت : آيا درباره خدا با من گفتگوى بىمنطق مىكنيد و حال آنكه او مرا هدايت كرد ؟ و من از آنچه كه شما شريك او قرار مىدهيد نمىترسم مگر آنكه پروردگارم چيزى را [درباره من] بخواهد ، دانش پروردگارم همه چيز را فراگرفته است ، آيا [براى فهم توحيد] هشيار نمىشويد ؟«80» چگونه از آنچه شما شريك او قرار دادهايد بترسم ؟ ! در حالى كه خود شما از اينكه چيزى را شريك خدا گرفتهايد كه خدا هيچ دليلى بر حقّانيّت آن بر شما نازل نكرده نمىترسيد ، اگر حقايق را مىدانيد [بگوييد] كدام يك از دو گروه [خداپرستان و مشركان] به ايمنى [از عذاب خدا] سزاوارترند ؟«81»كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به ستمى [چون شرك] نياميختند ، ايمنى [از عذاب] براى آنان است ، و آنان راه يافتگانند .«82»و آن [دلايل استوار] حجت و برهان ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش عطا كرديم ؛ هر كه را بخواهيم [به] درجاتى بالا مىبريم ؛ زيرا پروردگارت حكيم و داناست .«83» و اسحاق و يعقوب را به ابراهيم بخشيديم ، [و] هر يك را هدايت كرديم ، و [نيز] نوح را پيش از اين هدايت نموديم ، و از فرزندان او داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را [هدايت كرديم ؛] اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم . «84»و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را [نيز كه از نسل اويند ، هدايت نموديم] همه از شايستگان بودند .«85» و اسماعيل و يَسَع و يونس و لوط را [هدايت كرديم] ، و همه را بر جهانيان برترى داديم .«86» و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [برترى عطا كرديم] ، و آنان را برگزيديم و به راهى مستقيم هدايت نموديم .«87» اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد به آن هدايت مىكند ، و اگر [آنان با همه عظمت و مقامى كه داشتند براى خدا] شريك قرار داده بودند ، يقيناً آنچه عمل شايسته انجام مىدادند ، تباه و بىاثر مىشد .«88» آنان كسانى هستند كه به ايشان كتاب ومنصب داورى ونبوّت داديم؛ پس اگر اينان [كه به سبب مشرك بودنشان دشمنى و مخالفت مىكنند] به اين حقايق [كه پايههاى آيين الهىاند] كفر ورزند ، يقيناً گروهى را [براى نگهبانى و مراعات امر نبوّت و برنامه دين] مىگماريم كه نسبت به آنها كافر نيستند .«89» آنان [كه در آيات گذشته به عنوان پيامبران از ايشان ياد شد] كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرد، پس به هدايت آنان اقتدا كن ، [و به قوم خود] بگو : در برابر رسالتم پاداشى از شما نمىخواهم ، اين [قرآن] جز كلامى استوار و باارزش و پندى براى جهانيان نيست .«90»
سوره مبارکه انبیا آیات 51 تا 75
و مسلماً پيش از اين به ابراهيم ، رشد و هدايتى [كه سزاوارش بود] عطا كرديم ؛ و ما به او دانا بوديم .«51» [ياد كن] زمانى كه به پدرش و قومش گفت : اين مجسمههايى كه شما ملازم پرستش آنها شدهايد ، چيست ؟«52» گفتند : پدرانمان را پرستش كنندگان آنها يافتيم [لذا به پيروى از پدرانمان آنها را مىپرستيم ! ! ] «53» گفت : به يقين شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى هستيد .«54» گفتند : آيا حق را براى ما آوردهاى يا شوخى مىكنى ؟ !«55» گفت : [شوخى نمىكنم] بلكه پروردگارتان همان پروردگار آسمانها و زمين است ، همان كه آنها را آفريد و من بر اين [حقيقت] از گواهى دهندگانم .«56» سوگند به خدا پس از آنكه [به بتخانه] پشت كرديد و رفتيد ، درباره بتهايتان تدبيرى خواهم كرد .«57»پس [همه] بتها را قطعهقطعه كرد و شكست مگر بت بزرگشان را كه [براى درك ناتوانى بتها] به آن مراجعه كنند .«58» [چون به بتخانه آمدند ، با شگفتى] گفتند : چه كسى اين كار را با معبودانمان انجام داده است ؟ به يقين او از ستمكاران است .«59» گفتند : از جوانى شنيديم كه از بتان ما [به عنوان عناصرى بىاثر و بىاختيار] ياد مىكرد كه به او ابراهيم مىگويند .«60» گفتند : بى چون و چرا او را در برابر ديدگان مردم بياوريد تا آنان [به اين كار او] شهادت دهند .«61» گفتند : اى ابراهيم ! آيا تو با معبودان ما چنين كردهاى ؟«62» گفت : بلكه [سالم ماندن بزرگشان نشان مىدهد كه] بزرگشان اين كار را انجام داده است ؛ نهايتاً اگر سخن مىگويند ، از خودشان بپرسيد .«63» پس آنان [با تفكر و تأمل] به خود آمدند و گفتند : شما خودتان [با پرستيدن اين موجودات بىاثر و بىاختيار] ستمكاريد [نه ابراهيم . ] «64» آن گاه سرافكنده و شرمسار شدند [ولى از روى ستيزهجويى به ابراهيم گفتند :] مسلماً تو مىدانى كه اينان سخن نمىگويند .«65» گفت : [با توجه به اين حقيقت] آيا به جاى خدا چيزهايى را مىپرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمىرسانند ؟ !«66» اُف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مىپرستيد ؛ آيا نمىانديشيد ؟«67» گفتند : اگر مىخواهيد كارى انجام دهيد [و مرد كار هستيد] او را بسوزانيد ، و معبودانتان را يارى دهيد . «68» ] پس او را در آتش افكندند [گفتيم : اى آتش ! بر ابراهيم سرد و بىآسيب باش !«69» و بر ضد او نيرنگى سنگين به كار گرفتند] كه نابودش كنند [ولى آنان را زيانكارترين] مردم [قرار داديم .«70»و او و لوط را] از آن سرزمين پر از شرك و فساد] نجات داده و به سوى سرزمينى كه در آن براى جهانيان بركت نهادهايم برديم .«71» و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايى افزون ، به او بخشيديم و همه را افرادى شايسته قرارداديم .«72»و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مىكردند ، و انجام دادن كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آنان وحى كرديم ، و آنان فقط پرستش كنندگان ما بودند .«73» و به لوط ، حكمت و دانش داديم و او را از آن شهرى كه [اهلش] كارهاى زشت مرتكب مىشدند ، نجات داديم ؛ بىترديد آنان قومى بدكار و نافرمان بودند .«74»و او را در رحمت خود درآورديم ؛ چون از شايستگان بود .«75»
این نگاهی را که گفتم یادم نمیاد از کسی به اون صورت قوی شنیده باشم و جو این ایات است که این نگاه را به ذهنم آورده .
این آیات 41 تا 50 سوره مبارکه مریم مانند ایات سوره مبارکه انبیا است
در اين كتاب ، [سرگذشتِ] ابراهيم را ياد كن ، يقيناً او بسيار راستگو و پيامبر بود .«41»آن گاه كه به پدر [خوانده] اَش گفت : پدرم ! چرا چيزى را كه نمىشنود و نمىبيند و نمىتواند هيچ گزندى را از تو برطرف كند مىپرستى ! ؟ «42»پدرم ! همانا براى من [از طريق وحى] دانشى آمده كه تو را نيامده ؛ بنابراين از من پيروى كن تا تو را به راهى راست راهنمايى كنم .«43» پدرم ! شيطان را مپرست ؛ زيرا شيطان همواره نسبت به خدا نافرمان است .«44» پدرم ! به يقين مىترسم كه عذابى از سوى [خداى] رحمان به تو برسد ، و در نتيجه همنشين شيطان شوى .«45» گفت : اى ابراهيم ! آيا تو از معبودهاى من روى گردانى ؟ اگر [از بت ستيزى] باز نايستى ، قطعاً تو را سنگسار مىكنم ، و [تا از من آسيبى به تو نرسيده] زمانى طولانى از من دور شو .«46» ابراهيم گفت : سلام بر تو ، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم ؛ زيرا او همواره نسبت به من بسيار نيكوكار و مهربان است .«47» و من از شما و معبودانى كه به جاى خدا مىخوانيد كناره مىگيرم و پروردگارم را مىخوانم ، اميد است در خواندن پروردگارم [از اجابت او] بىبهره نباشم .«48» هنگامى كه از آنان و آنچه جز خدا مىپرستيدند ، كناره گرفت ، اسحاق ويعقوب را به او بخشيديم وهر يك را پيامبر قرار داديم .«49» و به آنان از رحمت خود بخشيديم ، وبراى آنان [در ميان مردم] نامى نيك قرار داديم .«50»
ببینید در این ایات دارد هنگامیه از بت پرستان و بتها کناره گیری کرد اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم .
بار دیگر میگم که این معانی جو طوفانی ایات را منتقل نمیکند و باید عربی را با توجه به معنی ببینید تا طوفانی شوید
به اعتقاد بنده یکی از بزرگترین و چه بسا بزرگترین پاداشی که آدم در دنیا میتونه بگیره فرزند صالح است .
یکی از اقدامات در این زمینه ازدواج است.
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
کاربر عزیز یه پیشنهاد دارم.
لطفا چند شب برای نماز شب بلند شوید.و بعد از خواندن نماز شب دعا کنید .بالاتر از نماز شب چیزی واقعا به ذهن بنده نمیرسه امتحان کنید
انشالا حتما جواب میگیرید.یکی نماز اول وقت یکی نماز شب خیلی تاثیر دارد.استاد آیت الله بهجت، آیت الله سید علی قاضی گفته بودند دنیا میخواهی نماز شب بخوان آخرت میخواهی نماز شب بخوان.:Gol: