๑۩๑ مرثیه و نواهای عربی ایام فاطمیه ๑۩๑
تبهای اولیه
:Sham: یا سائلی عن فاطمة :Sham: مُـضَـر ذبـلت مرابعها و أشوف بكل غصن زهرة انـطـفت عين السما الليلة و تفرَّس بيها سهم الهم عـاشـت بـالـحـزن و الهم ماتت بالقهر و الجور [/SPOILER]
.........................................................
باسم کربلایی
[SPOILER]
يـا سـائـلـي عـن فـاطمة**مصابها ما أعظمه
ای کسی که در مورد فاطمه (سلام الله علیها ) سوال میکنی ، به تو میگویم که مصیبتهای ایشان بس بزرگ بود
ناعي الأسى يصرخ في المدينة**قد دُفِنت فاطمةٌ حزينة
سوگوار مصیبتها در مدینه فریاد میزند که فاطمه را حزین و اندوهناک دفن شد
تـريـد أنطيك يالسائل جواب يصب كدر و هموم
ای پرسش کننده ، آیا میخواهی جوابی به تو بدهم که از آن کدورت خاطر و غم فرو ریزد ؟
مـو بـس الحسن و حسين و لا زينب و أم كلثوم
نه تنها حسن و حسین ونه زینب و ام کلثوم
الـشـرف و الـطيب و العفة و دين الخالق القيوم
که شرافت و پاکی و عفت و دین خداوند قیوم
كـلـهـا انـفـجعت الليلة كلها تيتمت هاليوم
همگی اینها امشب مصیبت زده شدند ، همگی امروز یتیم شدند
جـاء مـن الـلوح النداء**قد غُيِّبت شمس الهدى
از لوح محفوظ ندایی سر داده شد ** که خورشید هدایت از دیدگان غایب شد
اليوم أمست في الثرى رهينة**قد دُفِنت فاطمةٌ حزينة
حضرت امروز را در گرو خاک به شب رساند *** حضرت با قلب محزون دفن شد
ابرهای باران رسان باغستانها از بی آبی پژمرده و کم آب شدند و این در حالیست که من میبینم در هر شاخه ای غنچه ای روییده است
هـجـيـر الـنـوح ذبـلانة تِحِن لمصيبة الزهرة
پژمردگی اش به خاطر نوحه ای است که برای مصیبت حضرت زهرا سر داده است
الـثـريـا تـنوح جَن فقدت بسماها كوكب الزُهرة
ستاره ثریا نوحه میکند ، گویا که در آسمانش ستاره منور را گم کرده است
اسـمـهـا تـسـمى و بقلبه نِفَذ سم الحزن زهرة
الـروح فـي عـلـيـائـها**تبكي على زهرائها
روح پیامبر در آسمان علیا *** بر زهرای خود می گرید
روح الأمـين تندب الأمينة**قد دُفِنت فاطمةٌ حزينة
جبرییل ندبه سر داده است و می گوید : فاطمه زهرا با قلب محزون دفن گردید
چشم آسمان امشب خاموش شد و تیر غم در درونش فرو رفت
غـدت تـنـثـر سـحايبها مطر لا هو دمع لا دم
و ابرهای آسمان شروع به باریدن کردند ، باران نه بلکه اشک که ... نه بلکه خون گریستند
مـثـل مـا بـضـعة الهادي ضلعها الطاهر اتهشَّم
همانگونه که پهلوی پاک و طاهر پاره تن پیامبر شکست
انـهـشـم ضـلع السماء الليلة نُصبت بالحزن مأتم
پهلوی آسمان امشب شکست و پرچم عزا در آن نصب شد
و صـرخـةٌ مـنـها بدت**أم الحسين استشهدت
و فریاد و ضجه ای از آسمان برخواست که ای وای مادر حسین شهید شد
عـاشـت مع الحزن قرينة**قد دُفِنت فاطمةٌ حزينة
حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قرین با حزن و اندوه زیست و در آخر با قلب محزون به خاک سپرده شد
با حزن و اندوه زیست و با ظلم و نارضایتی از دنیا رفت
لا تـسـألـنـي يـالـسائل قبرها بيا أرض محفور
و تو ای پرسشگر ، از من مپرس که مزار او در کدام زمین حفر گردید
قـبرها بقلب كل مؤمن و صُفَن قلبك و قلبي قبور
مزار او در قلب هر مومنی است و قلب من و تو برای او آرامشگاه گردیده است
هـذا دمـعـك و دمـعي سِدِر للطاهرة و كافور
و این اشک تو و اشک من ، سدر و کافور حضرت طاهرة است
فـي كـل ضـلـعٍ كـسرها**في كل قلبٍ قبرها
شکستگس پهلویش در هر پهلویی است و قبرش در هر قلبی
و الـكل ابدى بالاسى أنينه**قد دُفِنت فاطمةٌ حزينة
و همه برای سوگواری او ناله خود را آغاز کردند که فاطمه زهرا با قلب محزون دفن شد
الـفـخـر أسـتـاره نـزَّلها و العز نكَّس الأعلام
شرافت و بزرگی ، پرده های آویخته خود را فرو انداخت و عزت و بلندی ، مجسمه های هیبت خود را واژگون ساخت
انـدفـنـت بـضعة الهادي و چنهم دفنوا الإسلام
پاره تن رسول خدا دفن شد اما گویی همه اسلام دفن گردیده است
كـتـاب الله عـليها ينوح و تنحب مهجة الأحكام
کتاب خدا ، قران ، بر رثای او نوحه سر داد و قلب احکام ضجه می زند
مـثل حال الحسن و حسين الفخر و االعز غدوا أيتام
حال شرافت و عزت مثل امام حسن و حسین (ع) است و آنها هم یتیم شده اند
بـنـت الـنبي المصطفى**تبكي عليها عين الصفى
این دختر محمد مصطفی است که چشمه صفی بر غمش می گرید
مـذ عـفَّـر الكون لها جبينه**قد دُفِنت فاطمةٌ حزينة
از زمانی که حضرت با قلب اندوهگین دفن شد ، همه کون و هستی پیشانی اش را با خاک آغشته کرد
:Sham: آه یا ضلع الزجیه :Sham: [SPOILER] آه یا ضلع الزچیه و یا مصابه*** بیا گلب حیدر علی یحمل عذابه [/SPOILER]
.................................................
نورالدین المرعی
از آلبوم انین زهراء
آه ای پهلوی فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) و آه ای مصیبتهای آن پهلوی شکسته *** امام علی (ع) با کدامین قلب میتواند این عذاب را تحمل کند ؟
الضلع والباب یشرح ما جری *** عصرة الزهرا و طبرة حیدرة
پهلوی شکسته و درب ، آنچه را اتفاق افتاد شرح میکنند *** فشار دادن حضرت بین در و دیوار و کتک خوردن امیرالمومنین
آه یا ضلع...نظرة عن واقع الحالة *** و عن مصاب الباب نشرح
نگاهی به واقع حال می اندازیم و مصیبتهای درب خانه را شرح می دهیم
نکشف اسرار الفجیعة *** للخلق موضوع نطرح
اسرار مصیبت را کشف میکنیم و برای خلق عالم موضوعی را طرح می کنیم
های عنوان الرسالة *** للظلمها هالیوم نفضح
حضرت زهرا (س) عنوان رسالت پیامبر (ص) که ما امروز می خواهیم کسانی را که به او ظلم کردند رسوا کنیم
طیحة المحسن بدایة *** للطفوف الصار مذبح
سقط محسن آغازی بود برای کربلایی که محلی برای ذبح گردید
صار مذبح للدیانة و للعقیدة*** و نحن موضوعچ یا بضعتنا نعیده
کربلایی که مذبح دین و عقیده گردید و ای پاره تن ما ، ما موضوع تو را دوباره مطرح میکنیم
ضلعچ المنهاج خطه قررة *** عصرة الزهرا و طبرة حیدره
پهلوی شکسته تو ، خط مسیر راه حرکت ما را مشخص کرده است ...
آه یا ضلع الزچیه ...یا لی من الاسمچ علینا *** شیعه والی و المنیة
ای بانویی که از نام تو از الان تا زمان مرگ بر ما نام شیعه نهاده شده است
مثل دمچ سال دمنا *** فوگ تربان الوطیة
خون ما هم مانند خون تو روی خاک های نرم جاری شد
دمنا فدوه العمر فدوه *** مهم نبقی رافضیه
خون ما فدای تو ،بلکه این عمر ما فدای تو باد ؛ مهم این است که ما شیعه باقی بمانیم
اسم معروف للکل *** نحن شیعه و جعفریه
نام ما برای همه معروف و مشخص است ؛ ما شیعه جعفری هستیم
عهد یا زهراء ما نخلف وعدنا *** من دما المنحر نخط نحن عهدنا
یا فاطمه زهرا (س) ما با تو عهدی می بندیم و خلاف وعده خود عمل نمی کنیم ؛ ما با خون گلویمان عهدنامه خود را امضا میکنیم
کل وکت ضلعچ یا حرة نذکره *** عصرة الزهرا و طبرة حیدره
ای بانوی آزاده ، ما همیشه پهلوی شکسته تو را به یاد خواهیم آورد ...
آه یا ضلع..
آه یا زهرة محمد *** یا الگطعوچ الاعادی
آه ای نو گل محمد *** ای کسی که دشمنان تو را از بین بردند
اجلاف شیفنا اهوای*** شیفنا و چان اولها المرادی
بعد از تو ما بدنهایی بی سری را دیدیم که در آن حال درگذشته بودند *** چیزهایی دیدیم که " مرادی " اولین آنها بود
حسن چبده و حسین نحره *** و القمر فی الطف ینادی
کبد حسن را دیدیم و گلوی حسین *** و ماه بنی هاشم را دیدیم که در دشت کربلا ندا سر داده بود که
یالنفس من بعده هونی *** هذا ابن الخیر العبادی
ای نفس من لعد از حسین خوار و ذلیل باشی که حسین فرزند بهترین بندگان است
یا نفس بعد ابوالسجاد هونی *** موتی عطشانه و فلا کنتی و تکونی
ای نفس من بعد از امام حسین خوار و ذلیل باش و تشنه بمیر و ای کاش نبودی و این لحظه را نمیدی و ای کاش که نباشی
هذا موقفهم نرید انفسره *** عصرة الزهرا و طبرة حیدره
ما میخواهیم این موقفشان را تفسیر کنیم که سرچشمه از فشار زهرا بین در و دیوار و کتک خوردن حیدر دارد
آه یا ضلع ...
باری یغضب من غضبها *** الرحمه مقرون البرضاها
خداوند از غضب او خشمگین می شود و رحمت و بخشش پروردگار قرین رضایت اوست
زهرا تشریع الجلالة *** شلون بلظالم ولاها
زهرا (س) شریعت و دین خداوند جلیل است *** چطور می شود که ولی اش را فرد ظالم بر عهده داشته باشد
چتف الکرار حبله *** سوطه یشرح مبتغاه
طنابهای آن ظالم دستهای علی را از پشت بست و تازیانه اش تجاوز و تعدی به حضرت زهرا را شرح می دهد
سطرة الملعون سطرة *** للعرش واصل صَداها
سیلی آن ملعون طوری بود که فریاد و ناله حضرت را به عرش رسانید
یا عذر عندکم یا اصحاب السقیفه *** لحظه المحشر تری لحظه مُخیفه
ای اصحاب سقیفه شما در پیشگاه خداوند چه عذری خواهید داشت ، که لحظه محشر ، لحظه مخوفی است
ضلع الام الحسن یشرح ما جری *** عصرة الزهرا و طبرة حیدره
پهلوی شکسته حضرت زهرا همه ماجرا را شرح می دهد ، از فشار پشت در و ...
آه یا ضلع...
و حق ضلعچ یا الودیعه *** نار من یومچ سریه
ای بانوی من ، قسم به پهلوی شکسته ات ؛ از روز مصیبت تو آتش جاری است
ذبحنوا علی الهویه *** حُبالی حامی الحمیه
و ما را به راحتی سر بریدند و به خاطر پیروی از امیر المومنین
و هالدرب لا ما نعوفه *** و حق ضلعچ یا الزچیه
و قسم به پهلوی شکسته ات ، ما این مسیر را هرگز ترک نخواهیم کرد
درب من دمنا نعبده *** صار للعالم قضیه
و مسیری از خونهایمان را عبادت خواهیم کرد و این برای همه عالم قضیه ای مشخص گشته است
یا طریقچ صار للاجیال غایة *** عندنا ما تحتاچ مصدرها الروایه
ای بانویی که طریقه و راه تو هدف نسلها ست ، این طریق تو برای ما احتیاج به روایت موید ندارد
انت علی الشیعه امیره مآمره *** عصرة الزهرا و طبرة حیدره
ای بانویی که بر همه شیعه فرمانده هستی ....
:parandeh: دانلود با کیفیت عالی با حجم 8.39 مگابایت :parandeh:
:parandeh: دانلود با کیفیت عادی با حجم 1.41مگابایت :parandeh:
:Sham: بیت الاحزان :Sham: از آلبوم یا فاطمه انوحن و المدامع علی الوجن نحرات [/SPOILER] :parandeh: دانلود با کیفیت عالی با حجم 3.53 مگابایت :parandeh:
.........................................
باسم کربلائی
[SPOILER]
نوحه سر می دهم و اشکهایم بر روی زمین جاری است
و أصیحن صوت مصحوب ابنحب و اشجان
و مانند دیوانگان فریاد میزنم و صدایم را به زاری و اندوه بلند میکنم
یا بیت الکدر و الهضم و الاحزان
ای خانه تاریکی و سختی و اندوه
الحال الزهرا اتهدم حیلی
بخاطر فکر به حال و روز حضرت زهرا (س) تمام توانم از بین رفته است
یا بیت الاحزان إحکیلی
ای بیت الاحزان برایم سخن بگو
علیک أرید أقسم بکف الذی بانیک
می خواهم تو را به دستانی که تو را ساخته است قسم بدم تا برای تعریف کنی که
شلون ام الحسن کانت تجیء و تلفیک
حضرت زهرا چگونه و با چه حالی به سراغ تو می آمد و در تو پناه می گرفت !
یا بیت الاحزان اشکانت اتحاکیک
ای بیت احزان به من بگو که آن بانو با تو از چه حکایت می کرد !
اشکانت تحکی ویاک البضعه
بگو که به تو چه چیزیهایی می گفت
و کل لحظه اتصب اشچم دمعه
و در هر لحظه چند قطره اشک می ریخت ؟
یا بیت الاحزان الما مثیلک بیت
ای بیت الاحزانی که دیگر هیچ خانه ای مانند تو پیدا نمی شود
عجیبة من ونین الزهرا ما مِلِت
عجیب است که تو از این همه آه و ناله حضرت خسته نشدی !
یا ریت السان عندک تلتأک یا ریت
آرزو میکردم که ای کاش تو هم زبان داشتی و قاصد پیامهای حضرت می شدی
و تحکی علی الزهرا و لوعتها
و می توانستی از حضرت برایم بگویی و اینکه چه سختی هایی به او رسیده بود
سکتت لو دامت ونّتها
و اینکه آیا آه و ناله هایش آرام گرفت یا اینکه تا آخر زندگی اش ادامه داشت !
إنشدک و القلب من کل کتر یلهب
از تو می پرسم در حالی که گوشه گوشه قلبم آتش گرفته است
لما کانت الزهرا تجیء و اتنحب
آیا زمانی که حضرت به کنار تو می آمد و در فراق پدرش ناله سر می داد
هم کانت اویاها تعتنی زینب
دخترش حضرت زینب نیز به همراهش می آمد ؟
لو کانت تحضر وحدها و اتنوح الفرگة والدها
یا اینکه تنها می امد و در فراق پدرش اشک فراق می ریخت ؟
:parandeh: دانلود با کیفیت عادی با حجم 1.42مگابایت :parandeh:
:Sham: دارک یا علی :Sham: از آلبوم بنت محمد [SPOILER] دارک یا علی کانت امس دار الامامة [/SPOILER]
.............................................
باسم کربلائی
یا علی خانه ات تا دیروز خانه امامت بود
هذه الیلة صفت یا ابا الحسن دار الیتامه
اما امشب ای ابا الحسن خانه یتیمانت شده است
علی الزهراء یا کرار حزینة امست الدار هذه الیلة صفت یا ابالحسن دار الیتامه
ای علی کرار خانه امشب بخاطر زهرا با حزن شب را سپری کرد، امشب خانه ات خانه یتیمان شده است
غبار الدنیا مشحونة و یحیطک عاصف البین
دنیا از غبار پر شده است و بادهای طوفانی تو را احاطه کرده اند
اختنگت صدر السماء ابهمک یا حیدر صبرک اِمنِین
بغض سینه آسمان را از اندوه تو خفه کرده است ،ای حیدر اینهمه صبر تو از چیست؟
تنوح ابجانبک زینب و اخوه الحسن و حسین
زینب و برادرانش حسن و حسین در کنار تو ناله و نوحه میکنند
یتامه و ودَّعوا اُمهم وداع الحلم و العین
یتیمانی هستند که بامادر خود وداع کردند ،وداع بردباری و چشم
بنت المصطفی الهادی الاجل لمّن لفاها
دختر پیامبر را همینکه اجلش فرارسید
مثل الشمعه من تطفی هوا العاصف طفاها
مثل شمعی که خاموش می شود ،تندباد خاموشش کرد
بعد ماظلت انوار حزینه امست الدار هذه الیله صفت یا ابالحسن دار الیتامه
دیگر هیچ نوری باقی نمانده است ، خانه ات یا علی تادیروز......
...
عجیبه ، مدفن الزهراء شمس محجوبه بالتراب
مدفن زهرا عجیب است ، خورشیدی است که در خاک پنهان شده است
ادفنتها و ارجعت تمشی علی جمرة نارالمصاب
او را به خاک سپردی و بازگشتی در حالیکه بر روی پاره آتش مصیبتها گام برمیداشتی
قبل ما تدخل الدارک اجت عینک علی الباب
قبل از اینکه وارد خانه ات شوی چشمت به در خانه افتاد
اذکرت کل ما جری علیها اذکرت ضلع الذی انصاب
به یاد آوردی هرچه را که بر او گذشته بود،به یاد آوردی استخوان پهلویی را که شکست
نعش الطاهره ادفنت لکن روح الودیعه
بدن زهرای طاهره را دفن کردی اما روحش را نه
قبلک یا علی الدارک تعنت بالفجیعه
قبل از تو یا علی به خانه ات برگشت و شروع به عزاداری کرد
تحوم ابجنح الاکدار حزینة امست الدار هذه الیلة صفت یا ابالحسن دار الیتامه
و با بالهای تیره نوحه سرایی میکرد خانه ات با حزن شب را سپری میکرد .....
...
ادفنت بضعة رسول الله ابگبره و ظلت الروح
پاره تن پیامبر را در قبرش به خاک سپردی و روحش باقی ماند
تحوم ابدارک و تنظر یتاما الظلت اتنوح
که در خانه ات ناله میکرد و به یتیمانش که گریه میکردند نظر میکرد
یمّ الحسن نوبة و نوب ابحزینها الزینب اتروح
گاهی کنارحسن میرفت و گاهی با حزن به کنار زینب میرفت
مرة اتخفگ علی الحسین تصد له ابجفن مجروح
و گاهی دلش برای حسین میتپید و با پلک چشم زخمی(ازشدت گریه) به کنار او میرفت
روح الزهرا ما ترکت یتاماها یاحیدر
روح زهرا هرگز یتیمانش را ترک نکرد ای حیدر
و گلبک یا علی مثل النجم الیهم تنثر
و قلب تو یا علی مانند ستارگان پراکنده برای کودکانت افشانده میشد
علی کل هذا الجری و صار حزینة امست الدار هذه الیلة صفت یا ابالحسن دار الیتامه
برای همه چیزهایی که برشما گذشت و اتفاقاتی که افتاد ،خانه ات.....
...
علیهم صارت البضعة یمامة و ظلّت اتحوم
پاره تن پیامبر برای کودکانش مانند کبوتری شد که به دورشان میگشت و ناله میکرد
غدت تنثر دمع همها علی ابنها الیقضی مسموم
و بر پسرش که با مسمومیت جان میسپارد اشک غمها و غصه هایش را می افشاند
تگله یالحسن یا ابنی بعیده عنک الیوم
به او میگفت : ای حسن پسرم من امروز از تو دورم
حجز ما بینک و بینی الاجل و اَصوار الاهموم
و بین من و تو اجل و انواع هم و غم فاصله انداخته است
تحچی و یالحسن مرة و تنادیه ابحزنها
گاهی با حسن حرف میزد و با ناراحتی با او صحبت میکرد
و مرة اویالوصی تحچی و توصیه ابابنها
و گاهی با وصی پیامبر سخن میگفت و او را به فرزندش حسن توصیه میکرد
اجیت الیلة خطّار حزینة امست الدار هذه الیلة صفت یا ابالحسن دار الیتامه
و میگفت من امشب برای مهمانی بعه نزد شما آمده ام و خانه ات یا علی امشب....
...
مثل طیر الفقد وکره ویضیع ابهدوة الیل
مثل پرنده ای که لانه اش را گم کرده و در آرامش شب گم شده است
اجت تنظر لبوالیمه ابنظر ساکن علی الویل
آمد در حالیکه به حسینش با نگاه کسی که بلا بر او نازل شده نگاه میکرد
تگله یاابنی چن دمک اشوفه ابکربلا یسیل
به او میگفت: ای پسرم مثل این است که میبینم خونت در کربلا جاری شده است
مثل هشمة ضلع امک تهشم صدرک الخیل
ومثل شکسته شدن پهلوی مادرت میبینم که اسبها استخوان سینه ات را خرد میکنند
صدت للوصی و نادت امانة اولدی عندک
به سمت امام رفت و صدا کرد که این پسرم نزد تو امانت است
ردتک یا علی اتوده مثل گلب الیودک
و از تو میخواهم که او رامثل قلب دوستدارانت دوست بداری
وصف یا حامی الجار حزینة امست الدار هذه الیلة صفت یا ابالحسن دار الیتامه
دارک یا علی کانت امس دار الامامة
هذه الیلة صفت یا ابا الحسن دار الیتامه
علی الزهراء یا کرار حزینة امست الدار هذه الیلة صفت یا ابالحسن دار الیتامه
:parandeh: دانلود با کیفیت عالی با حجم 5.11 مگابایت :parandeh:
:parandeh: دانلود با کیفیت عادی با حجم 1.93مگابایت :parandeh:
:Sham: فضة بحزنها تنادی :Sham: از آلبوم یا فاطمه [SPOILER] ثجيل الهم عليّ دهري يفضة تراكم و الصبر عني يفضة ای فضه غصه ی روزگار بر من سنگین است و صبر و طاقتم هم از بین رفته است ای فضه به دادم من برس که محسنم سقط شد ، روزگار مرا یتیم کرد و اینک قصد از بین بردنم را دارد فضه با قلب محزون ندا سر داده است که دختر محمد مصطفی مظلوم است استخوان پهلوی مادر دو سبط پیامبر را بی در و دیوار شکستند *** مدینه تاریک است ، فضه محزون با قلب داغدار فریاد میزند این دنیا شهادت می دهد که این قوم بر پاره تن رسول خدا هجوم آوردند استخوان پهلویش را شکستند و اشکهایش را بر گونه های خونینش جاری کردند من با گوش خود شنیدم که میگریست ، با چشم خودم دیدم که پهلویش شکسته بود درد پهلوی شکسته بر او غلبه کرده است و محسنش سقط شده است * * * بيت الرساله هاتف تعالى داع النوايب صاح از خانه رسالت ندایی به آسمان برخواست و ناله ای سر داد و از این نوحه ها و ظلم و ستمها ، اشک دیدگان جاری شد و زهرا ناله کرد و من را با صدایی گرفته و درد آلود صدا کرد صدا به من رسید ، حضرت فرمود : ای فضه به داد من برس که محسن سقط شد آمدم و دیدم که زهرا خمیده گشته و اشکهایش جاری است ما بین در و دیوار هق هق گریه اش بلند بود و اشکهایش پیوسته میچکید * * * جيت و أخاطب ام الأطايب بقلبي تواقد نار آمدم و در حالی که قلبم آتش گرفته بود خطاب به مادر خوبی ها گفتم امرت را اطاعت میکنم که تو یادگار پیامبر و پاره تن او هستی چه اتفاقی برایت افتاده است که حال و روزت قلبم را محزون کرده است ؟ به من بگو چه اتفاقی افتاد ؟ حضرت جواب داد : فضه از درد میخ نمیتوانم از جای برخیزم سقط فرزند گران قدرم حالم را دگرگون کرده است بین در و دیوار ، محسن زخم بزرگی را در قلبم به جای گذاشت * * * زهرا بحزنها تخاطب ابنها محسن يا ضي العين زهرا (س) با ماتم و اندوه میگریست و محسن را نور عین خطاب می کرد وقتی او را مشاهده کردم ، آمدم و از او پرسیدم ای بانوی من به من بگو که اکنون به کجا بروم ؟ سخن گفتن برایش سخت بود ، برای همین با دستش به سمت حسن و حسین اشاره کرد همین که به سمتشان رفتم دیدم که (از شدت غصه )مرگ بالای سرشان می چرخد و زینب خواهرشان در کنارشان است و همه با هم بر داغ مادرشان ناله و فریاد میکنند مصیبتی بزرگتر از مصیبت دیگر بین در و دیوار اتفاق افتاد * * * لن عفت زينب مهمومه تنحب للزهرا رحت النوب همین که زینب را در حال گریه ترک کردم دوباره به سراغ حضرت رفتم او را به خود تکیه دادم و سعی کردم با دستهایم بلندش کنم اما پهلوی شکسته را چگونه می شود تکیه داد ؟ همین که او را بلند کردم و نزد آنها آوردم ، خودشان را بر روی مادر انداختند دختران امامت ، مثل یتیمان اشکهایشان جاری بود و گریه می کردند و بر پهلوی شکسته و داغ آن ، آتش دلها شراره می زد و بر بانویی که بدون سبب او را بین در و دیوار زده بودند * * * جمره المصيبه شاجر لهيبه شيطفي جمر النوح اتش مصیب شعله هایش را افروخته است و این آش نوحه ها را دیگر چه چیزی خاموش میکند ؟ بر زهرا نوحه کنید که روح من دیگر داغدار است و ای کاش که روح از جسمم می رفت اشکم جاری شد و بر داغ زهرا شب و روز جریان دارد قلب من از حالت شکستگی اش و ظلم روزگار بر او مجروح و زخمی اشت ناله میکنم و با گریه فریاد می زنم که از شدت گریه حس میکنم که استخوان پهلویم شکسته است
.....................................................
باسم کربلائی
سقط محسن دلحقيلي يفضة يتمنى الدهر و انقطع بيه
* * *
فضة بحزنها تنادي مظلومة بنت الهادي
ضلع ام السبطين انصاب ما بين الحايط و الباب
ضلمة المدينه فضة الحزينه تصيح بقلب مهموم
هذه الدنيا تشهد بضعه محمد هجموا عليها القوم
كسروا ضلعها خلوا دمعها علخد يسيل دموم
تبجي اسمعتها بعيني شفتها منها الضلع مهشوم
صوّاب الكسر ضاهدها و محسن وقع من عندها
مثل الكوكب لاح و غاب ما بين الحايط و الباب
محسن مثل ستاره ای بود که در آسمان پدیدار شد و ناگهان غایب گشت
من هذه النوايب جور المصايب دمع النواظر ساح
و الزهرا ناحت و عليّ صاحت صوت بهضم و نياح
صوت اعتنالي صاحت تعالي يا فضة محسن طاح
جيت و لقيت الزهرا محنيه تجري العبرة
تشهق و المدمع سچاب ما بين الحايط و الباب
امرج أطيعه و انتي الوديعه يا بضعه المختار
شنهو الجراليچ يضهمني حالچ خبريني شنهو الصار
صاحت يا فضة ما بيّ نهضة من لوعة البسمار
طيحت جنيني الغالي يا فضة فجعت حالي
محسن خلى بقلبي صواب ما بين الحايط و الباب
مِن شاهدتها جيت انشدتها يالزهرا اقصد وين
يصعب حچيها شارت بیديها صوب الحسن و حسين
حين قصدتهم جيت وشفتهم عليهم يحوم البين
زينب أختهم يمهم يتصارخون على امهم
ومصاب افجع من مصاب ما بين الحايط والباب
جيت اسندتها بإيدي وشلتها شيسند ضلع مصيوب
حين إجلبتها يمهم يبتها طاحت عليها قلوب
بنات الإمامه مثل اليتامه تجري الدمع و تلوب
و على الضلع و اصوابه نار المهج لهّابه
على المصيوبة بغير اسباب ما بين الحايط و الباب
على الزهرا نوحي و مهمومه روحي خلصت عساها الروح
دمعي تجارى ليله و نهاره علی الزهرا ضل مسفوح
الحالت كسرها بهضمة دهرها منی القلب مجروح
انحب و اصيح بدمعي اشعر تِكسّر ضِلعي
من دفعوا ام الاطياب ما بين الحايط و الباب
از زمانی که بین در و دیوار مادر خوبی ها را فشار دادند !
[/SPOILER]
:parandeh: دانلود با کیفیت عالی با حجم 8.65 مگابایت :parandeh:
:parandeh: دانلود با کیفیت عادی با حجم 1.74مگابایت :parandeh: