آسیب های دینداری

آیا فروپاشی بنیان خانواده بد است؟

یک حرفی در دهان خیلی ها افتاده که در مکاتب غیراسلامی و غربی بنیان خانواده از هم پاشیده است! این ها همه دستاور ها و پیشرفت های غرب در زمینه های فرهنگی اقتصادی علمی اخلاقی صنعت سیاست حقوق بشر و غیره را کنار گذاشته اند و چسبیده اند به فروپاشی بنیان خانواده! حقیقتا اگر عبارت فروپاشی بنیان خانواده را به زبان بیاوریم با خود میگوییم عجب فاجعه ای! اما این مغالطه ای بیش نیست اگر بگوییم سقوط حاکمیت کلیسا هم به نظر یک فاجعه رخ داده است اما در حقیقت این طور نیست اگر خانواده ما از هم بپاشد به نظر اتفاق بسیار بدی رخ داده است اما اگر کل یک جامعه به سمتی حرکت کند که بنیان خانواده سست شود چیزی جز یک تغییر فرهنگی مانند سایر تحولات فرهنگی نیست و در جامعه رایج و پذیرفته میشود مگر غرب با فروپاشی بنیان خانواده چه ضرری کرده است؟ آیا در کشور های مرفه اروپایی جرم و جنایت زیاد شده یا امنیت بالا رفته؟ مگر در همین جمهوری اسلامی بنیان خانواده ها در حال از هم پاشیدن نیست؟ ممکن است بگویید این تاثیر غرب است این درست است اما حتی اگر فقط ایران در جهان بود باز هم مردم همان مسیری که غرب طی کرده را طی میکردند اصلا مسیری که غرب طی کرده مسیر بشر است و غرب چون جلو تر است زود تر این مسیر را طی کرده است اصلا لازمه بسیاری از حقوق بشر همین از بین رفتن شکل سنتی خانواده ها است که نشانی از مدرنیته ندارد لابد انتظار دارید در قرن بیست و یک در غرب مرد نان آور خانه باشد و وظیفه زن پرورش فرزندانی با تقوا باشد و دختری که هنوز به سن بلوغ نرسیده به عقد یک پیرمرد در بیاید و فرزندان حتی یک اوف هم به والدین نگویند این کهنه پرستی ها شبیه حرف یک پیرمرد روستایی است که از جوانان ایراد میگیرد و میگوید زمان ما فلان بوده و بهمان بوده انسان از اول خانواده دار نبوده بلکه در مسیر تکامل خود خانواده ها را به وجود آورده است و به مرور زمان در همه جوامع نقش خانواده ها کم شده تا زمانی که از بین برود

دین و مذهب ؛ عامل ترویج نفاق و دو رویی در جامعه

سلام
همانطوری که همه میدانیم نفاق، دورویی، ریا و تزویر از بدترین خصوصیات اخلاقی است و در پلیدی آن شکی نیست. اما وقتی این صفات را ریشه یابی میکنیم به نتیجه عجیبی می رسیم. این صفات نه در میان جوامع کفر و خانواده های غیر مذهبی که در میان جوامع مذهبی ظهور و بروز پیدا میکند. مثلا یک جامعه و یا خانواده لابالی را در نظر بگیرید.
هیچ دلیلی وجود ندارد که افراد بیمار دل تظاهر کنند و یا به دورویی روی بیاورند. چراکه به راحتی میتوانند عقائد و سلائق خود را ابراز کنند و نگران چیزی نباشند. اما همین افراد وقتی در جوهای مذهبی قرار میگیرند مجبور هستند خودسانسوری کنند و اهداف شوم خود را در ظاهری آراسته به دست آورند. مثلا در کشور خودمان متاسفانه افراد و گروه هایی با اغراض منفی و منفعت طلبی های شخصی وجود دارد. اما همین افراد اغراض خود را در لباس منفعت عمومی و مصلحت عرضه میکنند.
آیا این مسئله یکی از آسیب های حکومت دینی و یا به طور کلی جوهای مذهبی محسوب نمی شود؟ برای مقابله با آن چه باید کرد؟

آسیب های دینداری!


بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
گفته می شود که دین و مراعات اوامر و دستورات الهی برای رسیدن انسان به سعادت و خوشبختی است.
اما گاهی اوقات برخی از این دستورات در زندگی دنیائی انسان اختلال و مشکلات جدی را ایجاد می کند.
برای مثال در روزهای اخیر در مورد آسیب هایی که بانوان از بابت حجاب می بینند، مواردی بیان می شود. نظرتان در این مورد چیست؟
با این آسیب ها چه کنیم؟
آیا دینداری نباید ساده و بدون آسیب باشد؟
با تشکر از کارشناس محترم