آیا بهشت و جهنم وجود دارد؟

نها راه بازگشت من

بالاخره من از دین اسلام خارج شدم.سرگذشتش مفصله و من بعد ها میگم.اینکه چطور اعجاز قرآنو رد کردم.البته من این موضوع را به هیچ کس حتی پدر و مادرم نخواهم گفت.چون میدونم که مجازاتش قتل منه! :Ghamgin:
فقط در اینجا میگم که شاید من به دین بازگردم.
تنها راه بازگشت من اینه که شما این تئوری منو رد کنید.
قبلآ هم گفتم ولی شما کوتاهی کردید.

موضوع:هیچ بهشت و جهنمی وجود ندارد(و به دنبال آن دین بی کاربرد می شود)

"یادمه یه وقتی یه صحبت در مورد بهشت و جهنم شد

یکی پرسید: چرا خداوند با اینکه میدونسته فلان انسان به بهشت میره و فلان انسان به جهنم باز انسان ها را در این دنیا قرار داده؟

جواب شنید که چون انسان انقدر پر رو بود که قبول نمی کرد به جهنم میره در نتیجه خدا میخواست بهش اثبات کنه!

باز سوال پیش اومد چرا خدا بهشت و جهنم را آفریده؟

پاسخ شنید تا انسان ها را وادار به انجام اعمال نیک کنه و از کارهای بد واداره!

باز سوال پرسید پس چرا کشورهایی مثل سوئد (سوئد 85% مردمش بی خدا هستن) کارهای خوب انجام می دهند با اینکه بهشت و جهنم ندارند!(مثلآ نظم دارند،علم دارند،دزدی و جنایت در اونجا کم تر از ایرانه! و غیره)

سوالش بی پاسخ ماند!

---------------------------------------------------------------------------------------------------

من ابتدا تعریف هایی را به شما میگویم.

اصل به اصل ثابت می کنم و میرم جلو تا اینکه به آن چیزی که مدنظرم هست برسم.

ارزش چیست؟
پس از مدتی که ما کاری را انجام می دهیم و از انجم آن کار لذت می بریم و احساس خرسندی می کنیم،کم کم آن کار آن چنان برای ما مهم جلوه می کند که اگه کسی بخواد جلوی تحقق آن کار را بگیرد ما با او مبارزه می کنیم و حتی حاضریم در این راه جونمون هم فدا کنیم)!
به این کار (چیز ) ارزش می گوییم.

مثلآ حجاب برای یک زن مسلمان یک ارزش است.

آزادی برای بعضی ها یک ارزش است.

برای اینکه ارزش سازی بشه راه های مختلفی وجود داره.

مثلآ دیدن یک فیلم در مورد نماز خواندن که برای ما نماز خواندن را ارزنده جلوه دهد ممکنه کم کم نماز خواندن را برای ما تبدیل به ارزش کنه!

خواندن یک داستان،یک شعر،یک ترانه و آهنگ! ،دیدن زندگی یک شخصی! نیز میتواند راه های ارزش سازی باشد.

در کل انسان یک چیزی را می بیند و احساس می کند آن چیز زیباست.

مثلآ زندگی یک مهندس را می بیند و احساس می کند که مهندسی رشته با کلاسیه در نتیجه خیلی علاقه مند میشه که مهندس بشه! و از طرفی دیگر آدمای درس خون رو بهش زیبا نشان می دهند و هم چنین درس خواندن را بهش زیبا نشان می دهند.

ناگهان مشاهده می کنند که درس خواندن برای آن شخص یک ارزش می شود!

منطق چیست؟

منطق یعنی استدلال

حرف منطقی حرفیست که دارای دلیل و دلایل درست باشد.

البته هر چند که به مرور زمان منطق از منی اصلیش فاصله گرفت و بصورت "واقع گرایی" در اومد ولی معنی اصلیش اینه و ما هم طبق این تفسیر می کنیم.

فشار:

در اینجا من فشار را اینگونه تعریف می کنم:

"تحمیل کار یا قانون یا چیز دیگری که فرد درصورت انجام ندادن آن دچار دشواری می شود."

مثلآ امتحان،استیضاح سیاست مدار،قانون،کنکور و .....

فشار دو گونه است:

1-فشاری که اثرش(دشواریش) دیرتر اتفاق می افتد.مثل کنکور،جهنم

2-فشاری که اثرش(دشواریش) زود اتفاق می افتد.مثل شلاق زدن یک برده در صورت خوب انجام ندادن وظیفه اش در زمان های قدیم.

مشاهده می کنیم که فشار هم می تواند خوب و هم می تواند بد باشد.

معمولآ فشار نوع دوم بهتر است.چون فرد آزادی بیشتری دارد.

---------------------------------------------------------------------------------------------------

برای اینکه بتوانیم کاری انجام دهیم یا اینکه دیگران را ملزم به انجام آن کار کنیم چندین راه وجود دارد:

1-ابتدا آن کار را اثبات کنیم.از نظر عقلی و منطقی

سپس ارزش سازی کنیم.

اگر این روند را درست انجام دهیم با اون می توانیم هر کاری را انجام دهیم و هر کسی را ملزم به انجام اون کار مد نظرمان کنیم!

بیخود نیست که میگن اگه ما تو درسای بچه ها در مورد محیط زیست و آلودگی مطلب بگذاریم نتیجه مثبتی داره!

اگر ما کارهایمان را درست انجام بدیم یعنی:

اولآ از نظر عقلی ثابت کنیم که چقدر آلوده کردن محیط بد می تواند باشد و سپس ارزش سازی کنیم بطور قطع همه آشغال هایشان را در سطل آشغال می ریزند!

2-فشار و پاداش:

فشار را که تعریف کردم.پاداش هم که از اسمش معلومه.

اسلام گزینه 2 را انتخاب کرده.نه تنها اسلام بلکه همه ی ادیان گزینه 2 را انتخاب کرده اند!

دلیلش هم روشنه چون در آن زمان علم کم تر بوده.

در حقیقت اسلام یک دین غیر منطقی است!

چون که اکثر احکام و کارهایی که گفته انجام بدین یا هیچ دلیلی نداشته یا اینکه از دلایل ضد سکولار یعنی متافیزیکی استفاده کرده!

البته خب بد بخت مجبور هم بوده!

مثلآ نمیتونسته بیاد یک عالمه دلیل و اثبات علمی به شکل امروزی بیاره که شراب خوردن برای بدن ضرر داره ،دلیلش هم خودتون میدونید!

جهنم یک فشار و بهشت یک پاداش است.

علت اینکه اسلام فشار و پاداش را انتخاب کرده اینه که در آن زمان علم کم بود!

حالا همین رو برای انسان صد سال پس از ما فرض کنید!

در اون زمان انسان ها از گزینه 1 استفاده خواهند کرد.یعنی اثبات و ارزش سازی

دیگر به گزینه 2 نیازی ندارند.یعنی دیگر به بهشت و جهنم نیازی ندارند!

من فکر می کنم که انسان ها هیچ گاه به بهشت و جهنم نیازی ندارند.وقتی که از نظر منطقی به این نتیجه برسند که آن کار غلط است و سپس برایشان ارزش سازی شود دیگر آن کار را انجام نخواهند داد.

جالبه بدونید که امام اول شیعیان علی ابن ابی طالب هم به این نکته قبل از من پی برده بود:

"خدایا من نه از ترس آتش جهنم تو و نه بخاطر پاداش بهشتت تو را عبادت می کنم.من به خاطر عشق به تو ،تو را عبادت می کنم!"

جهنم و بهشت وجود ندارد چون نیازی به وجود داشتن آن ها نیست! زیرا اثبات و ارزش سازی وجود دارد!
هم چنین دومین برهان:
افرادی که گناه می کنن به دو دسته تقسیم می شوند:
1-کسانی که از نظر علمی گمراه شده اند.مثلآ از نظر علمی(یا از نظر عقلی) به این نتیجه می رسد که کشتن فلان انسان کار درستی است!
خب اینکه نمیشه بهش گناه کار گفت!
مثلآ بلادن.
یا آن کسی که در زاهدان بمب به خودش می بنده و میاد و عده ی زیادی را می کشد!
این آقا از نظر عقلی گمراه شده!
2-افرادی که از دستورات اسلام سرپیچی می کنند! این افراد معمولآ دارای انگیزه های زیر هستن:
1. عیبی نداره! آتش جهنم را تحمل می کنم!
در پاسخ به این فرد می گوییم که آتش جهنم خیلی وحشتناک تر از اونیه که تو فکر می کنی! به این شخص توصیه می کنیم که اگر قرآن بخوانی در آن به تو پاسخ می دهد!(یعنی پی به فشار جهنم نبرده)
2.آخر عمر توبه می کنم.
در پاسخ به این فرد هم می گویم که در قرآن آمده که هر زمانی که شما موقع مرگتان نزدیک بود و یقین داشتید که مرگتان حتمی است توبه تان پذیرفته نمی شود!

در هر صورت می بینیم که دلیل گناه بر اثر این بوده که فرد از نظر علمی ایراد داشته!یعنی شخص قابل مجازات نیست زیرا بهش آنقدر که علم باید میرسیده نرسیده و در واقع آن چیزی که باید یاد می گرفته را خوب یاد نگرفته!

باز سوال دیگری مطرح میشه همه ی انسان ها میل به جاودانگی دارند!
دو مورد امکان داره:
1-انسان از مرگ نمی ترسد بلکه از جهنم می ترسد.
من از یک شخص بی خدا پرسیدم آیا شما از مرگ می ترسید آن شخص هم پاسخ داد خیر!
2-بهشت و جهنم وجود نداشته باشد ولی زندگی جاودانی وجود داشته باشد!

با این حساب هیچ بهشت و جهنمی وجود ندارد!

امروزه تو سر مردم بدبخت ایران می زنن که مردم فلان کشور رو ببینید مردم ژاپن رو ببینید چطوری فلان کارو انجام میدن.

جالبه بدونید این اندیشه جزو قدیمی ترین اندیشه هاست که مربوط میشه به نژاد پرستی و اندیشه های فاشیستی و ایناهان.

زیرا که طبق این اندیشه یعنی ملت ایران پست تر از مردم ژاپن اند که میدانیم این طور نیست!

دین بر اساس فشار ساخته شده و این برای جوانان و مردم امروزی سازگار نیست.بخاطر همین است که ما انقدر در اجراییات دینی ضعیفیم!

والا من حتی تو یه فیلمی یه امریکایی هم دیدم در اجرای احکام دینشون ضعیف بودن ولی تو کارای دیگه نه!

ما در جامعه مان کلی دلیل علمی برای احکام اسلام می آوریم و در نتیجه در اجراییات دینی قوی تر می شویم ولی کسی که بخواهد فشار دین را بپذیرد و احکام دین را با فشار انجام دهد و برای آن دلیل کافی نیاورد منطقش ضعیف می شود!

در کل من فکر می کنم که ملت ایران جزو برترین مردم دنیا هستن.اگر ایرادی باشه بر اثر عوامل خارجی مثل دین! ظهور نکردن اقتصاد سرمایه داری و ... است.

برای اطلاعات بیشتر در مورد عوامل عقب ماندگی ایران می توانید به وبلاگ من مراجعه کنید.

پس بیایید در برابر آن کسانی که مدام سرکوف می زنند که چرا شما مردم ایران انقدر در اجراییات ضعیفید بایستیم!

به آنها بگیم که چون شما می خواهید با فشار ما را به انجام فلان کار وادار کنید نه منطق!

حال به ابتدای نوشته برگردید و جواب آن سوال ها را بدهید.

بیایید بجای اینکه با فشار کاری را انجام دهیم با عقلمان آن کار را انجام دهیم!بیایید با منطق آشتی کنیم! "

نمی دونم آیا شما با توهین به من این نوشته را پیش می برید و با فشار میخواهید مرا بازگردانید.یا با منطق.ولی یادتان باشد که من دیگر اینطور نیستم که جرات اندیشیدن در هر موردی را نداشته باشم و به هر چیزی شک می کنم و برای آن پاسخ میخوام.
دیگر آن روز نیست که به طور مرموزی به دیگران بیاموزن که مبادا کتاب های بی خدایی را بخوانی!
یا اینکه خط قرمز برای بعضی چیزها بکشن و به او بگویند که شما حق نداری در مورد بعضی چیز ها فکر کنی!
اگر خواستید لینک کتاب "پندار خدا" نوشته ی "ریچارد داوکینز" را به شما می دهم تا با بی خدایی آشنا شوید.
هم اکنون من یک دئیست هستم.