اثبات الله با برهان وجوب وامکان

در جستجوی خدا و شناختن او

<p>بنده تقریبا از فلسفه چیزی نمیدانم به همین خاطر از کارشناسان محترم سایت تقاضا دارم کمک کنند تا بتوانم خدا را با برهان امکان و وجوب اثبات کنم.</p>

<p>به لحاظ منطقی موجود یا واقعیتی در عالم وجود دارد این موجود یا وجودش از خودش است یا از دیگری.</p>

<p>به موجود اول واجب الوجود و به موجود دوم ممکن الوجود میگوییم.</p>

<p>اگر موجود واجب الوجود باشد مطلوب ما حاصل شده و اگر موجود ممکن الوجود باشد به طور مستقیم یا به واسطه باطل بودن دور و تسلسل&nbsp; باید واجب الوجودی باشد که ممکن الوجود وجودش را از او گرفته باشد.</p>

<p>به فرض&nbsp; که ما نمی دانیم معیار وابستگی معلول به علت چیست ولی اگر از مشخصات واجب الوجود آگاه باشیم و آن مشخصات را با عالم و اجزایش تطبیق دهیم در صورت عدم تطابق به این نتیجه می رسیم که عالم و اجرایش ممکن الوجود هستن.</p>

<p>با دقت در مفهوم واجب الوجود به نکاتی می رسیم که عبارت اند از ازلی و ابدی بودن.تغییر ناپذیری ( چون&nbsp; خودش که نمی تواند خودش را تغییر دهد چون دور اتفاق می افتد دیگری هم نمی تواند در وجود او دخل و تصرف کند چون وجودش از خودش است.)</p>

<p>نکته: ما در ذهنمان هر جسمی را میتوانیم به جوهر و عرض تقسیم کنیم و بعد بیاییم در مورد تغییر پذیری هر کدام صحبت بکنیم ولی در عالم واقعیت فقط با یک جسم یا موجود سر و کار داریم که که نمیتوان جوهر و عرض را مستقل مشاهده کرد به همین خاطر چه جوهر تغییر کند چه عرض&nbsp; در واقع خود جسم تغییر کرده است پس با این حساب نتیجه میگیریم که کا عالم ممکن الوجود است و علتی ازلی و ابدی و تغییر ناپذیر دارد.</p>

<p>حال چگونه میتوان صفات دیگر واجب الوجود مثل نامحدود بودن آن را دریافت.</p>

<p>وقتی میگوییم واجب الوجود وجودش از خودش است یعنی ذاتش برای موجود بودنش کافی است اگر واجب الوجود نقص و محدودیت داشته باشد نیازمند به غیر میشود آنگاه با این فرض که ذاتش برای موجود بودنش کافی است به تناقض&nbsp; می انجامد .نکته: با دلیل عبارت بالا چه اشکالی وجود دارد &nbsp;واجب الوجود ترکیبی از وجود و عدم باشد آن قسمت&nbsp; عدمی وابسته به غیر و آن قسمت محدود قائم به ذات باشد؟در واقع وجود واجب الوجود&nbsp;بسیط نباشد؟&nbsp;</p>

<p>لطفا نظرتان را به این مطالب بفرمائید تا در ادامه بحث کنیم.با سپاس</p>

<p>&nbsp;</p>

شکست براهین اثبات خدا

مثل تمام برهان های جهان شناختی برهان امكان و وجوب هم از يک مشكل واضح رنج می برد و آن شكاف منطقی بين فرضيات و نتيجه گيری برهان است كه موجب بی ارزش شدن كل برهان می شود، حتی اگر نتيجه برهان وجوب امكان را بدون چون و چرا بپذيريم، وجود خدا اثبات نمی شود نتيجه برهان به ما چه می گويد؟
بايد حداقل يك واجب الوجود به عنوان علت وجود ممكن الوجود وجود داشته باشد، اما اين نتيجه وجود خدا را اثبات نمی كند در واقع نيازی نيست واجب الوجودی كه اين برهان از ان صحبت می كند دانا و توانا باشد و نه حتی اخلاق مدار يا شخص وار باشد، اين برهان بيشتر به نظر از تفكر دئيسم پشتيبانی ميكند و ارتباط زيادی به تئيسم ندارد، در نتيجه گفتن اينكه خدا همان واجب الوجودی است كه علت وجود ممكن الوجود است نتيجه گيری غير منطقی و خود سرانه ای است.

در حاليكه اين ايراد به تنهایی نشان می دهد كل برهان به عنوان اثباتی برای وجود خدا فاقد ارزش منطقی است ولی درست است كه وجود خدا را اثبات نمی كند، دستكم می تواند نشون بدهد كه احتمال وجود خدا قابل قبول است و توجيه منطقی برای خداباوری وجود دارد، برهان وجوب و امكان اثبات قطعی برای وجود خدا نيست ولی حداقل می تواند وجود يك علت برای تماميت وجود را ثابت كند يا نشان بدهد كه اين باور منطقی است، از طرفی بی خدایی نمی تواند علت نهایی برای وجود هر چيزی را فراهم كند چرا كه هر موجود طبيعی ممكن الوجود است و حتی زنجيره بی نهايت از موجودات ممكن هم هنوز ممكن الوجود هستند و می دانيد كه ممكن الوجود ها نمی توانند به اين سوال كه چرا چيزی هست به جای انكه نباشد يا چرا چيزی هست به جای انكه چيز ديگری باشد، پاسخ بدهند و با اين نتيجه گيری باز هم چيزهای بدون علت وجود خواهد داشت که این هم محال است، در نتيجه بی خدایی نمی تواند علت وجود چيزی را توضيح بدهد اما خداباوری اين مشكل را ندارد چون خداباوران خدا را دارند! كه مي تواند علت وجود هر چيزی را توضيح دهد. پس خداباوری نسبت به بی خدایی برتری دارد، خداباوری مسائل را بسيار ساده تر توضيح می دهد و بايد جايگزين بی خدايی بشود، بنابراين برهان وجوب و امكان ثابت می کند خداباوری توجيه عقلانی دارد.

در پاسخ به اين اعتراض می توان دو بحث را مطرح كرد، اول اينكه حتی اگر برهان وجوب و امكان ثابت كند كه وجود حداقل يك واجب الوجود ضروری است و اين باور منطقی است، این ثابت نمی كند خداباوری عقلانی است، چون خدا تنها نامزد ممكن برای موجود واجب الوجود نيست موجودات فراطبيعی بسيار زيادی وجود دارند كه می توانند واجب الوجود باشند به عبارت ديگر تعداد بسيار زيادی موجود فراطبيعی (شايد حتی به تعداد بی نهايت) با خصوصیات متفاوت می توانند همان موجود واجب الوجود مورد نظر برهان باشند، هيچ دليلی وجود ندارد كه فكر كنيم كه موجود خاصی مثل خدا بايد واجب الوجود باشد نه موجود ديگر بنابراين برهان وجوب و امكان توجيه عقلانی برای خداباوری فراهم نمی كند.

دوم اینکه می توانيم استدلال كنيم كه بي خدايي مي تواند يك علت نهايي براي وجود هر چيزي ارائه بدهد چون ممكن است حالات اولیه جهان یا برخی موجودات طبيعي جهان واجب الوجود باشند، درسته كه اين تصور ممكن است يک مقدار عجيب به نظر برسد، ولی مطمئن باشيد از اين عجيب تر نيست كه تصور كنيم موجودات فراطبيعی واجب الوجود باشند! پس موجودات واجب الوجود به سادگی هم مي توانند طبيعی باشند هم فراطبيعی و اين يعنیی خداباوری موضع بهتري نسبت به بي خدايي نيست (شايد حتي بي خدايي موضع منطقي تر و بهتري باشد، چون احتمال وجود موجودات فراطبيعي كمتر از احتمال وجود موجودات طبيعي است) پس بي خدايي مي تواند علت نهايي براي وجود هر چيزي ارائه دهد كه اين يعني برهان وجوب و امكان توجيه عقلاني براي خدا باوري فراهم نمي كند.

اما ممکن است مدافعان خداباوري بگويند كه هنوز هم برهان وجوب و امكان براي ما فايده ای دارد، اول اينكه اگرچه موجودات فراطبيعي مختلفي مي توانند واجب الوجود مورد نظر برهان وجوب و امكان باشند ولي به نظر خدا بهترين انتخاب براي اين برهان است (چرا؟)
دوم اينكه حتي اگر تمام موجودات فراطبيعي به يك اندازه گزينه مناسبي براي واجب الوجود اين برهان باشند و خدا انتخاب بهتري نباشد، حداقل خدا يك انتخاب خوب كه هست اين يعني برهان وجوب و امكان ثابت مي كند باور به خدا منطقي است، ولي فكر نمي كنم به اين نتيجه برسيم، مدافعان برهان براين باور تكيه مي كنند كه خدا انتخاب خوبي به عنوان واجب الوجود در برهان وجوب وامكان است، ولی اين درست نيست، خدا انتخاب ضعيفي به عنوان واجب الوجود است

به طور خلاصه برهان وجوب و امكان فقط مي گويد بايد حداقل يك علت واجب براي وجود موجودات ممكن باشد، اين برهان نمي گويد خدا همان علت واجب است، پس اين برهان هرگز اثباتي‌ براي‌وجودخدانخواهد بود

اما بحث در نهایت به اینجا می رسد که ايا برهان وجوب و امکان توجيه منطقي براي باور به خدا فراهم مي کند یا خیر؟