در مورد داستانی که در اینجا بیان شده: http://www.askdin.com/thread17164.html
نمیخوام در مورد تعداد اصحاب کهف سوال بپرسم اما میخوام دلیل این اختلاف رو بدونم. سوال اول اینکه همانطور که گفته شده وزیران 6 نفر بودند. هنگام رفتن به کوه، چوپانی با آنان همراه شده که میشود 7 نفر. سگی دنبال آنان آمده که میشود 8 نفر. این با آیه قران اختلاف دارد:
نقل قول:
گروهی خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود!» و گروهی میگویند: «پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگشان بود.» -همه اینها سخنانی بیدلیل است- و گروهی میگویند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمین آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است!» جز گروه کمی، تعداد آنها را نمیدانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو؛ و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن! (۲۲)
و در مورد تعدادشان نظری دارم که یک عدد را
رد میکند. میخواستم ببینم این نظر درست هست؟
طبق آیه 19 :
نقل قول:
وَكَذَٰلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ ۚ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ ۖ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۚ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَـٰذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنظُرْ أَيُّهَا أَزْكَىٰ طَعَامًا فَلْيَأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا ﴿١٩﴾
در اواخر آیه گفته شده که "یک نفر ار خودتان را بفرستید تا بنگرد کدام یک از آنها غذای پاکیزهتری دارند، و مقداری از آن برای روزی
شما بیاورد." برای کلمه شما در اینجا از کم استفاده شده نه کما ! یعنی اگر آن مرد برود به شهر حداقل تعداد نفرات باقی 3 است. حال آنکه
حداقل تعداد کل میشود 4 نفر. پس نظریه 2 مرد + 1 سگ رد میشود.
سوال دوم:
نقل قول:
و (اگر به آنها نگاه میکردی) میپنداشتی بیدارند؛ در حالی که در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم (تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی میکرد). اگر نگاهشان میکردی، از آنان میگریختی؛ و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر میشد! (۱۸)
اما در داستان گفته شده که دقیانوس آن ها را دیده و گفته شکنجه ای از این سخت تر نیست که در غار محبوس باشند.
سوال سوم:
در داستان گفته شده:
نقل قول:
آيا مي دانيد چقدر در اين غار بودەايد؟
گفتند: يك روز يا پارەاي از روز. تلميخا گفت: بلكه 309 سال درنگ داشته ايد.
نقل قول:
سپس حضرت علي(ع) فرمود: ايشان سيصد و نه سال در آن جا ماندند.
اگر این داستان توسط حضرت علی (ع) قل شده پس علت اختلاف بر سر 309 سال چیست؟