برگزاری مراسم افتتاحیه پنجمین دوره تخصصی اخلاق مرکز تخصصی اخلاق دارالهدی
ارسال شده توسط alemoonir در سهشنبه, ۱۳۹۴/۰۶/۱۷ - ۱۱:۴۸انجمن:
بسم الله الرحمن الرحیم
برگزاری مراسم افتتاحیه پنجمین دوره تخصصی اخلاق مرکز تخصصی اخلاق دارالهدی
در روز یکشنبه هشتم شهریور 1394، مراسم افتتاحیه پنجمین دوره تخصصی اخلاق با حضور مسئولان محترم بنیاد هاد و مسئولان مرکز تخصصی اخلاق و دانشپژوهشان جدید و قدیم و برخی میهمانان، در ساختمان بنیاد هاد، واقع در شهر مقدس قم برگزار گردید.برگزاری مراسم افتتاحیه پنجمین دوره تخصصی اخلاق مرکز تخصصی اخلاق دارالهدی
گفتنی است این دوره در سطح کارشناسی ارشد که معادل سطح سه حوزه است، هر ساله برگزار میشود و حدود شش ترم طول مدت دوره میباشد که با نوشتن پایاننامه به اتمام میرسد.
مراسم افتتاحیه دوره پنجم، با تلاوت آیات حیاتبخش قرآن کریم آغاز گردید و در ادامه یکی از مداحان اهلبیت عليهم السلام به مناسبت ایام دهه کرامت و ولادت حضرت رضا عليه السلام مولودیخوانی نمود. پس از آن، مدیر محترم مرکز تخصصی اخلاق، جناب حجتالاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی با عرض خیر مقدم و ابراز خرسندی از حضور دانشپژوهان جدید، پارهای از نکات و اطلاعات لازم را برای بهتر برگزار شدن دوره آموزشی ارائه دادند. در ادامه جلسه، ریاست محترم بنیاد هاد، حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری به ایراد سخنرانی پرداختند.
ایشان ضمن خیر مقدم به طلاب و دانشپژوهان جدید، برای موفقیت ایشان در فصل جدید آرزوی موفقیت نمودند و با تشکر از زحمات مدیران و مسئولان مرکز، فرمودند:
رابطه نفس و مدرکات انسان
انسان مُمثّلی از مدرکاتش است. آدمی آینه تمامنمای ادراکاتش است. شخصیت آدمی به حسب ادراکات او شکل گرفته است. آنچه ابعاد مختلف یک ادراک را تشکیل میدهد، یک زاویه مربوط به آن موضوع و مُدرَک است؛ به حسب تنوع و اختلاف مراتبی که دارد. یک زاویه هم مربوط به نفس آدمی است که این ادراکات مربوط به آن، و وارد به آن میشود. چینش مقدّماتی که یک انسان را به درک یک مفهوم میرساند، مختلف است؛ چون مراتب و نفوس مختلف است. برای ارتقا و رشد بهتر باید مقدّمات این ادراک را قانونمند، استاندارد و خدایی کرد.
در این مقدّماتی که ما را به مدرکات خودمان میرساند، به تهذیب و رشد و تنظیم نیازمندیم؛ زیرا یک زاویه از بحث مدرکات، مربوط به نفس انسانی است. از ناحیه نفس آدمی هم در مدرکات تأثیر وجود دارد. پس مدرکات انسان، در طبقات مختلف و در انواع متفاوت، مربوط به نفس آدمی است و ادراک از آنجا شروع میشود. چینش مقدّماتی که ناخودآگاه در نفوس است، میزانهای خودش را میخواهد.
نفس آدمی، هم اصل برخی مدرکات را تعیین میکند و هم گاهی برداشت خاصی از مدرکات را به انسان تحمیل میکند. مثلاً انسانی که در خیابان در حال حرکت است، از بین انبوهی از صحنههایی که ممکن است ببیند، فقط چیزی را میبیند که نفسش مشتاق دیدن آن است، و دیگر صحنهها را ـ هر چند مهم یا زیبا باشند ـ نمیبیند. این نمونهای از تأثیر نفس در اصل مدرکات است.
گاهی نفس در کیفیت مدرکات تأثیر میگذارد. به همین علت سه نفر مسئلهای را میبینند یا مطلبی را میخوانند، ولی هر کدام برداشت و تفسیر مختلفی از آن دارند. این برداشتهای متفاوت دلیل تأثیر نفوس هر کدام و برداشتهای قبلی هر کدام در مدرکاتشان است.
نمونه قرآنی آن را عرض کنم. قرآن کریم میفرماید:
يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا؛
اى زنان پيامبر! (شما) همچون يكى از زنان (معمولى) نيستيد. اگر خودنگهدارى (و پارسايى) مىكنيد، پس بهنرمى سخن مگوييد، تا كسى كه در دلش بيمارى است، طمع ورزد، و سخنى پسنديده بگوييد.
قرآن به زنان پیامبر میگوید وقتی شما لحن سخن خود را دگرگون میکنید، حس زیادهخواهی مردانه در یک مرد فوران میکند؛ چون که قلبش بیمار است. کمتر کسی است که دچار این بیماری نباشد و حد و حدود برای خودش گذاشته باشد و در چارچوب تعریفشده زندگیاش حرکت کند. بخش زیادی از مشکلات مربوط به زیادهخواهی است. این نمونهای از بیماریهای قلب است که مدرکات را دچار اشکال میکند؛ چون مرکز و قلب، بیمار است.
ضرورت تهذیب نفس برای داشتن مدرکات صحیح
قلب یکی از ابعاد و زوایای اصلی انسان است که باید اصلاح شود و اینجا است که به تهذیب نیاز پیدا میکنیم. باید حس مدیریت بر خویشتن در راستای رشد و انتخاب گزینههای راجح در ما حیات پیدا کرده باشد.
لذا بر همه ما تهذیب لازم است. البته تهذیب یک مرتبه ندارد. آنقدر طهارت و پاکی و معارف بیحد و مرز هستند که خدا کاری کرده که انبیاء را هم در این مسئله به پیش بکشد؛ زیرا خدا و معارف بینهایت است و انسان موجودی نامحدود است.
یکی از مشکلات ما برداشتمان از خودمان است. نوع نگاه ما به خودمان و جهان بسیار مادّی است و احتیاج به اصلاح دارد. شعری منسوب به امیر المؤمنین عليه السلام است که میگوید:
وَ تَحْسَبُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَر
آیا گمان میکنی تو جِرم کوچکی هستی، در حالی که عالم اکبر در تو تعبیه شده است.
حقیقت این است که انسان تا بینهایت، جای رشد دارد. سرزمینهای ناشناخته در ما زیاد است و استعدادها و ظرفیتهای انسان، فراوان است. اما ما از طلبگی چه بهره¬ای بردهایم؟! فقط چند کلمه یاد گرفتهایم. وقتی به خودمان باز میگردیم، میبینیم برای امر دیگری، به حوزه آمده بودیم. دنبال شناخت و حیات بودیم. ما برای همین طلبه شدهایم. باید بتوانیم تصوری صحیح از مقصدِ پیش رو و چشماندازی از آینده داشته باشیم.به هر حال گریزی از تهذیب نیست. اگر بخواهیم الان از حیث هندسی وارد بحث تهذیب شویم، ساختار تهذیبی در بخش نظری و محتوایی بسیار جای کار دارد. این مسئله نیاز ما است. قرآن تمام این معارف را در لایههای بسیار زیبا و گوناگون ارائه کرده است. ما احتیاج داریم که ورودیهایمان را برای داشتن یک شخصیت سالم و رشدیافته مهذب کنیم. از جهت اقدامات عملی و درمانی کارهای گوناگونی میتوان انجام داد. گاهی برای درمان، راههای گوناگونی ارائه میدهند که بعضاً مؤثر هم هست. مانند کسی که سرما خورده است. یکی میگوید این دارو را بخور؛ میخورد و خوب میشود. یکی میگوید استراحت کن؛ استراحت میکند و خوب میشود. یک نفر نیز غذای مناسبی پیشنهاد میدهد که بیمار با خوردن آن بهبودی مییابد. اینها با هم منافاتی ندارند. این تعدد و تنوع راهکارهای درمانی در بیماریهای باطنی نیز وجود دارد و چه بسا تعدد و تنوعش بیشتر و وسیعتر هم باشد.
قرآن درباره تهذیب نفس میفرماید:
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدا؛
و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هيچ يك از شما هرگز پاك نمىشد.
اهمیت کار دقیق علمی در مورد مسائل اخلاقی
پس ما باید به فضل خداوند متوسل شویم. البته معنای این آیه این نیست که رشد و تزکیه قانونمند نیست. تهذیب هم قوانین خاص خودش را دارد؛ منتها باید این قوانین را در این فصل پربرکت جدیدـ که خدای متعال امکاناتش را برای ما فراهم کرده است ـ تدوین و جمعبندی کنیم.
باید از خودمان بپرسیم چگونه است که بزرگان ما در طول تاریخ با سختیهای بیشتری مواجه بودند، اما بیشتر از ما از اوقاتشان بهره میبردند؟
طبیعتاً رسیدن به این مرحله، سعی و تلاش فراوان میخواهد. با وجود اهتمامی که بزرگان ما داشتند، الان جای کار بیشتری است. مخصوصاً بحثهای اخلاقی و تهذیبی و بیان چگونگی ساماندهی شخصیت، معنی و مسیر رسیدن به رشد، با ابعاد گوناگونی که دارد، کار علمی و عملی بیشتری را میطلبد.
تمام رشد در این زاویه قابل جستجو است که انسانِ ثلاثیالارکان باید تمام زوایا و ارکان خود را خوب بشناسد. یعنی قلب، عقل و روح خود را تا حد ممکن بشناسد. معنای رشد و آفتهای هر کدام از این ارکان را بشناسد و راه استاندارد کردن انتقال مفاهیم به نفس را بیاموزد. در بخشهای نظری قضیه، کاری که کمتر در حوزهها شده، تعیین هندسه این ساختار و نحوه اصلاح مقدّمات این ادراک است که بر روی قضیه دومی، چه بسا کمتر کار شده است.
ضرورت بهروزرسانی زحمات بزرگان
مرحوم نراقی، جامع السعادات، و آقازادهشان، معراجالسعاده را تدوین نمودند که حاصل سالها تحصیل در حوزه است. آیا امروزه این دو اثر قابل نقد و بررسی نیست؟ بهروزرسانی نمیخواهد؟ محدوده اخلاق کجا است؟ رابطه علم اخلاق با علوم مربوطه تعریف شده است. اما آیا بهروزرسانی نمیخواهد؟ همه معارف و علوم همینگونه است و دایرهای وسیع دارند. منتهی راه چاره فراموش کردنش نیست. صورت مسئله با پاک کردن این قضیه حل نمیشود. نه سؤالهای ما حل میشود و نه خدماتی میتوانیم بدهیم.
طبیعتاً این سعی و تلاش فراوان میخواهد، با وجود اهتمامی که بزرگان ما داشتند، الان جای کار بیشتری است. مخصوصا بحثهای اخلاقی، معنوی و تهذیبی وبیان چگونگی ساماندهی شخصیت، معنی و مسیر رسیدن به رشد، با ابعاد گوناگونی که دارد جای کار علمی و عملی بیشتری دارد. از طرفی ضرورت این مسئله برای تکتک ما محسوس است. آنچه ما را وارد حوزه کرد، تعالی، آرامش، نور و حیات طیّبه بود. امّا چرا غالباً در حوزه دچار مشکل میشویم و پس از چندی میگوییم: ابتدا که حوزه آمدم، اوضاع روحیام بهتر بود؟!
چرا ما باید قواعد تهذیبی و اخلاقیمان آنقدر مدوّن نباشد که مسائل هر سطح و پایه و طبقهای را آماده در اختیارش قرار دهیم؟ حوزه خیلی جای کار دارد. باید بسیار کار کنیم تا با خودمان مربوط شویم و خودمان را بشناسیم. گاهی ما ابتدای طلبگی حس و حال خوبی داریم، ولی چه میشود که فراموشی عارض ما میشود؟ به یکی از دوستان عرض کردم: مرحوم شهید مطهری ، یک نیروی پرظرفیت، فداکار و باگذشت بود. ایشان از وقتی که وارد حوزه شد تا وقتی که برای التیام بین حوزه و دانشگاه و بعضی جهات دیگر، وارد دانشگاه شد، اقدامات فراوانی انجام داد و دستش پربرکت بود. به گمان من اگر ده نفر مثل ایشان، در همان سطح از توانمندی، در حوزه داشتیم و همه آنها وقتشان را برای حوزه میگذاشتند، باز هم حوزه جای کار داشت.
لزوم استفاده از فصل جدید
فصل جدیدی برای حوزه شروع شده است. زمانی روحانیت اسیر فضاهایی بود که اجازه فعالیت اندکی به حوزه میداد و حوزویان خیلی محدود بودند. خدای متعال فرصتی را در اختیار ما قرار داده که میتوانیم هم خودمان رشد کنیم و هم خدمات فرهنگی و تبلیغی به جامعه و دین خدا ارائه دهیم. منتها باید کارهای بزرگی انجام دهیم. ما باید فصل جدیدی را که برای حوزه پیش آمده، قدر بدانیم. این فصل، فصل مبارکی است برای رشد و خدمت تا بتوانیم به وظیفه طلبگیمان برسیم.
هدف نهایی مرکز تخصصی اخلاق
انشاءالله مجموعه تخصصی اخلاق درالهدی، و به اعتباری بنیاد هاد، بتواند با نیروهایش که الحمدالله از فضلای حوزه و مستعدین این امر هستند، قوانین تهذیب و رشد را به صورت یک نظام جامع تدوین کنند و به جامعه ارائه دهند. بر این کار انشاءالله بهرههای بیشماری مترتب است.
البته این مسئله با زحمات زیاد به دست میآید. تحقیقاتی که دوستان در قالب پایاننامه و غیره انجام میدهند، قسمتهای مختلف پازلی هستند که در آینده کنار هم چیده میشوند و تعریف خواهند شد و به این ترتیب، نظام منسجم و مدون تهذیبی و اخلاقی را شکل میدهند. توفیقی نصیب مجموعه شده که در این مسیر گامهایی بردارد که امروزه قدمهای اول را برمیداریم. انشاءالله با ارائه کامل این قواعد تهذیبی و نظام اخلاقی، به خود و جامعهمان خدمت کنیم.
راه راه انبیاء است و اسطورههای این مسیر انبیاء هستند. منّت سر ما گذاشتهاند که ما را به این فضا راه دادهاند. هر قدر بتوانیم رشد فردی بکنیم، طبیعتاً آن نصیب جدا روزی ما میشود و هر قدر بتوانیم به دین خدا خدمت کنیم، آن هم جدا آثار و برکاتی به دنبال دارد.
طولانی بودن مسیر رشد
نام این مرکز، مرکز تخصصی اخلاق گذاشته شده است؛ ولی طبیعتاً با این وسعتی که برای شناخت طریق در پیش رو داریم، بنا نیست در چند سال آینده اتفاق مهمی بیفتد. برخی چیزهایی که در کتابها، مخصوصاً در دهه اخیر در شرح حال بزرگان نوشته شده، گاهی انسان را به اشتباه میاندازد؛ زیرا افراد علاقهمند گمان میکنند اگر فلان دستور را انجام دهند، یکشبه میشود علامه طباطبایی یا آیتالله بهجت یا ... در حالی که اینگونه نیست. رشد، گامبهگام و تدریجی اتفاق میافتد. قرآن میفرماید:
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ؛
در حقيقت كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خدا است» سپس پايدارى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآيند (و مىگويند) كه: «مترسيد و اندوهگين مباشيد، و مژده باد بر شما، به بهشتى كه همواره (بدان) وعده داده مىشُديد».
مسیر خیلی طولانی است و فقط در محضر آیات و روایات اهلبیت عليهم السلام راه هدایت یافت میشود. پشتوانههای لازم برای تعریف کردن یک سازه دقیق هندسی در بحث تهذیب و اخلاق، به برکت دوستان فاضل و دلسوز، الحمدلله در این مجموعه تأمین است و دورنما و چشمانداز بسیار روشن و دقیقی پیش رو است. آنچه الان به فضل الهی اجرا میشود ـ همانطور که دوست عزیزمان جناب آقای آذربایجانی فرمودند ـ هنوز خیلی جای کار دارد. باید کار کرد و از حیث اخلاص عمل و نیت هم فضا را برای رشد بیشتر آماده ساخت. این معارف از دل قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت عليهم السلام میجوشد. مرکز ثقل گرایش مجموعه به سمت قرآن و روایات اهلبیت عصمت و طهارت عليه السلام و زحماتی است که علما و بزرگان ما میکشیدند.
امیدوارم امضای امام زمان (عج)، مبنی بر تأیید ما به عنوان سرباز حضرت و روحانی، پای پرونده همه ما قرار گیرد و بتوانیم به دین خدا و جامعهمان خدمت کنیم و در چرخه روحانیتی قرار بگیریم که قطب مرکز آن، حضرت امام زمان (عج) است.