اولیاء

کمک کنید در راه دین بمونم

سلام خسته نباشید...

من اسم این سایت رو چند سال پیش از دختردایی م شنیدم و فهمیدم مطالب خوبی داره بخاطر همین برای کمک ب اینجا اومدم... توی خانواده ی کاملا مذهبی و عالی هستم اما 24 سال کافر بودم... میگم کافر چون نه نمازی میخوندم نه روزه ای میگرفتم نه چیزی تازه کلی هم گناه میکردم... امیدوارم مسخره نکنید... اما ب صراحتا میگم تازه میخوام مسلمون بشم ..... از وقتی امسال همین یکی دو هفته رو میگم رفتم روضه ی امام حسین انگار ی چیزی رو دلم سنگینی میکنه!!! انگار فقط یکی منو میکشه ی راه دیگ و میگه ک تو این همه راهی ک این چند سال رفتی اشتباه بوده.... تازه متوجه شدم امام زمان اصلا ادم بدی نیست خیلی هو خوبه ...

میشه کمکم کنید!...میشه کمک کنید ک تو این راه بمونم.... باید از کجا شروع کنم؟ اصن باید چیکار کنم؟ ب نظرتون دیر نشده؟ ممکنه منه روسیاه برگردم؟ احساس گیجی میکنم خیلی زیاد.. اما فقط اینو میدونم دلم نمیخواد سال دیگه یا اصن ماه دیگه ک باز میرم روضه ی امام حسین اینقد شرمنده باشم...

اطاعت از والدین تا کجا؟

انجمن: 

به نام خدا با سلام در قرآن خداوند فرموده -وبالوالدین احسانا-چرا در فقه فرزند مجبور به اطاعت از والدین است.خدا به ما گفته اطاعت کنیم یا احسان ؟ اطاعت از والدین ظلم نیست؟ وقتی پدر ومادر از این حکم خدا سو استفاده می کنند و زندگی رو به کام فرزند تلخ می کنند؟ مثلا فرزند حق ندارد بدون اجازه ی پدر به بیرون از خانه برود ،درس بخواند،مسافرت برود،نماز وروزه ی مستحبی گیرد، فرزند بدون اجازه ی پدر نباید نماز اول وقت بخواند،مثل یک کنیز باید دور پدر بچرخد آب وغذایش را بیاورد از تمام لذت هایش بزند تا به پدرش گرچه بد اخلاق خدمت کند .این ظلم نیست؟ وقتی پدر انتظار دارد فرزندش مطیع محض او باشد اگرچه حرفش غلط باشد .منظورم از غلط این نیست که مثلا بگوید نماز نخوان منظورم این است که از فرزند کار غیر اخلاقی و یا کار غیر عرف بخواهد.یامثلا به خاطر سوظن خودش به دیگران،به فرزند خود دستور دهد که چون من از مردم بدم می آید گرچه به ناحق پس توی فرزند هم باید با مردم قط رابطه کنی.انگار ما باید همه چیز را فدای والدین کنیم.

تحلیل علل « سکوت اولیاء »

نقل از کتاب دقایقی با قرآن (آقای قرائتی):
از امیرالمومنین (ع) پرسیدند: چرا بعد از پیامبر اکرم (ص)، حق خود را با شمشیر نگرفتید و چرا همانگونه که با طلحه و زبیر و معاویه جنگ کردید با خلفای پیش از خود جنگ نکردید؟
حضرت فرمود: گاهی سکوت لازم است:
- مگر حضرت ابراهیم به مردم نفرمود: من از شما کناره می گیرم (واعتزلکم و ما تعبدون من دون الله)
- مگر هارون نفرمود: ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی یعنی مردم مرا به ضعف کشاندند و نزدیک بود مرا بکشند؟
- مگر یوسف نفرمود: رب السجن احب الی: پروردگارا زندان برای من بهتر از استجابت تقاضای آنهاست؟
- مگر پیامبر اکرم در غار نرفت و من جای او نخوابیدم؟
- مگر موسی نفرمود: ففرت منکم لما خفتکم: همین که ترسیدم فرار کردم
- و مگر حضرت لوط در برابر تقاضای گناهکاران نفرمود: لو ان لی بکم قوة و آوی الی رکن شدید: ای کاش قدرتی داشتم (تا شما را از این عمل ننگین باز می داشتم) و یا به جایگاه محکم و امن پناه می بردم (و از شر شما در امان بودم)
بنابراین سایر اولیای خدا نیز گاهی در شرایطی مجبور به سکوت و انزوا می شدند.

این صفحه را که خواندم، با خود گفتم چه خوب است روی این حوادث تاریخی (موارد سکوت اولیاء) کار کنیم تا بتوانیم ضابطه های آنرا استخراج و صورتبندی کنیم. وقتی ضابطه های سکوت را دانستیم، طبیعتاً به قرینه ضد، ضابطه های « عدم سکوت » (قیام) را نیز خواهیم دانست.
جهت جلوگیری از پاره ای سو ظن های احتمالی، تصریح کنم که بحث « بررسی موارد سکوت اولیاء » و تقارنش با آغاز ماه محرم الحرام ربطی به قیام امام حسین (ع) ندارد و نمیخواهم شبهه افکنی کنم که چرا آن حضرت قیام کردند. زیرا ما اهل بیت را معصوم می دانیم و هر کاری آنها بکنند قطعاً صحیح و درست است. قصد ما فقط بررسی حوادث تاریخ اولیاء جهت ضابطه مند سازی آنها و درس گرفتن از آنها است تا بتوانیم در حد خودمان، شرایطهای مختلف را تحلیل کنیم و همانگونه که آنها عمل کردند ما نیز عمل کنیم. در همین رابطه باز تأکید می کنم که: وقتی ضابطه های سکوت را دانستیم، طبیعتاً به قرینه ضد، ضابطه های « عدم سکوت » (قیام) را نیز خواهیم دانست.
اگر کارشناسان محترم صلاح بدانند، تک تک موارد ذکر شده فوق (سکوت اولیاء) را بررسی و علت های آن را مشخص نماییم.