ایوب
چگونگی رفع بلا از ایوب
ارسال شده توسط رضا در دوشنبه, ۱۳۸۹/۰۵/۲۵ - ۰۵:۳۳با سلام
در قرآن در آیه 42 و 43 سوره صاد میخوانیم خداوند به ایوب ـ علیه السلام ـ چنین وحی كرد:
«اُرْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنَّا وَ ذِكْرى لِأُولِی الْأَلْبابِ؛ پای خود را بر زمین بكوب! این چشمه خنك برای شستشو و نوشیدن است، و افراد خانوادهاش را به او بخشیدیم، و همانند آنان را بر آنها افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذكّری برای اندیشمندان.»
و در آیه 44 صاد میفرماید:
«إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ ما ایوب ـ علیه السلام ـ را صبور و شكیبا یافتیم، او چه بنده خوبی است كه بسیار بازگشت كننده به سوی خداست.»
ایوب ـ علیه السلام ـ بدن خود را با آب آن چشمه زلال شستشو نمود، و از آن نوشید، تمام دردها و رنجها از بدنش برطرف گردید سپس آن چه او از اموال و زراعت و دام و فرزندان را از دست داده بود، همه به اذن خدا بازگشتند و بهتر و افزونتر از قبل، به سراغ ایوب آمدند.
او لباس زیبا پوشید و برخاست و در مكان بلندی نشست. پس از آن كه او در كنار چشمه زیر درختهای خوشرنگ با چهره جوان و زیبا نشسته بود غرق در نعمتها و الطاف الهی شده بود.
مطابق روایات، همسرش رُحْمه كه در به در بیابانها بود به یاد شوهر افتاد، گرچه شوهرش ایوب ـ علیه السلام ـ او را طرد كرده بود، ولی او به یاد شوهر دردمندش افتاد و تصمیم گرفت برای دیدار او باز گردد، به سوی مكان استراحت ایوب ـ علیه السلام ـ حركت كرد، وقتی كه نزدیك آن جا رسید، دید همه چیز فرق كرده و نعمتهای فراوانی جایگزین قحطی و خشكی و بلاها شده است.
رُحْمه هر چه در آن جا به جستجوی شوهر پرداخت او را نیافت و از فراق شوهر گریه كرد، و ایوب از آن مكان بلند او را میدید.
ایوب ـ علیه السلام ـ شخصی را نزد رُحْمه فرستاد، آن شخص نزد او آمد او را سرگردان یافت پرسید: «در جستجوی چه هستی؟ ای كنیز خدا؟»
رُحْمه گریه كرد و گفت: «در جستجوی آن مبتلا به بیماری هستم كه در این محل افتاده بود، نمیدانم چه بر سرش آمده و آیا از دنیا رفته است؟»
آن شخص او را نزد ایوب ـ علیه السلام ـ برد، او ایوب ـ علیه السلام ـ را نمیشناخت، زیرا ایوب ـ علیه السلام ـ جوان و زیبا شده بود.
در این هنگام بین ایوب و او گفتگوی زیر رخ داد.
ایوب: ایوب چه نسبتی با تو داشت؟
رُحْمه در حالی كه گریه میكرد گفت: او شوهر من است آیا او را دیدهای؟
ایوب: آیا اگر او را بنگری او را میشناسی؟،
رُحْمه: آیا كسی هست كه شوهر و سرپرستش را نشناسد؟
در این هنگام رُحْمه به چهره ایوب ـ علیه السلام ـ نگریست، چهره زیبای ایوب او را مجذوب كرد و گفت: «آن هنگام كه شوهرم ایوب در سلامت بود، شبیهترین انسانها به تو بود.»
ادامه دارد...!