رفع بلا

صدقه دادن را فراموش نکنید

به نام خدا
سلام

آیا شما دیگران را به صدقه دادن تشویق می کنید ؟
خداوند در قرآن کریم , سوره حاقه درباره فردی که دیگران را به صدقه دادن تشویق نمیکند می فرماید :

ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ
آنگاه ميان آتشش اندازيد (۳۱)

ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ
پس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز است وى را در بند كشيد (۳۲)

إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ
چرا كه او به خداى بزرگ نمى‏گرويد (۳۳)

[="blue"][="navy"]وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[/]
و به اطعام مسكين تشويق نمى‏كرد (۳۴)
[/]

جالب توجه اينكه نمى‏گويد : اطعام نمى‏كرد مى‏گويد : ديگران را وادار به اطعام نمى‏نمود ، اشاره به اينكه اولا تنها اطعام كردن يك فرد ، مشكل مستمندان را حل نمى‏كند ، بايد ديگران را نيز دعوت به اين كار خير كرد تا جنبه عمومى پيدا كند.
ثانيا ممكن است انسان شخصا توانائى بر اطعام نداشته باشد ، اما بتواند دیگران را تشویق به کمک به مستمندان کند
(1)

برای کمک رسانی به کمیته امداد امام خمینی یک پیام کوتاه بدون متن را به 8133 ارسال نمایید و منتظر پاسخ و راهنمایی باشید ( لطفا امتحان کنید ) .
البته راه های کمک رسانی دیگری نیز وجود دارد .

1) تفسیر نمونه
با تشکر

چگونگی رفع بلا از ایوب

با سلام

در قرآن در آیه 42 و 43 سوره صاد می‎خوانیم خداوند به ایوب ـ علیه السلام ـ چنین وحی كرد:

«اُرْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنَّا وَ ذِكْرى لِأُولِی الْأَلْبابِ؛ پای خود را بر زمین بكوب! این چشمه خنك برای شستشو و نوشیدن است، و افراد خانواده‎اش را به او بخشیدیم، و همانند آنان را بر آنها افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذكّری برای اندیشمندان.»
و در آیه 44 صاد می‎فرماید:
«إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ ما ایوب ـ علیه السلام ـ را صبور و شكیبا یافتیم، او چه بنده خوبی است كه بسیار بازگشت كننده به سوی خداست.»
ایوب ـ علیه السلام ـ بدن خود را با آب آن چشمه زلال شستشو نمود، و از آن نوشید، تمام دردها و رنجها از بدنش برطرف گردید سپس آن چه او از اموال و زراعت و دام و فرزندان را از دست داده بود، همه به اذن خدا بازگشتند و بهتر و افزون‎تر از قبل، به سراغ ایوب آمدند.
او لباس زیبا پوشید و برخاست و در مكان بلندی نشست. پس از آن كه او در كنار چشمه زیر درختهای خوشرنگ با چهره جوان و زیبا نشسته بود غرق در نعمتها و الطاف الهی شده بود.
مطابق روایات، همسرش رُحْمه كه در به در بیابانها بود به یاد شوهر افتاد، گرچه شوهرش ایوب ـ علیه السلام ـ او را طرد كرده بود، ولی او به یاد شوهر دردمندش افتاد و تصمیم گرفت برای دیدار او باز گردد، به سوی مكان استراحت ایوب ـ علیه السلام ـ حركت كرد، وقتی كه نزدیك آن جا رسید، دید همه چیز فرق كرده و نعمت‎های فراوانی جایگزین قحطی و خشكی و بلاها شده است.
رُحْمه هر چه در آن جا به جستجوی شوهر پرداخت او را نیافت و از فراق شوهر گریه كرد، و ایوب از آن مكان بلند او را می‎دید.

ایوب ـ علیه السلام ـ شخصی را نزد رُحْمه فرستاد، آن شخص نزد او آمد او را سرگردان یافت پرسید: «در جستجوی چه هستی؟ ای كنیز خدا؟»
رُحْمه گریه كرد و گفت: «در جستجوی آن مبتلا به بیماری هستم كه در این محل افتاده بود، نمی‎دانم چه بر سرش آمده و آیا از دنیا رفته است؟»
آن شخص او را نزد ایوب ـ علیه السلام ـ برد، او ایوب ـ علیه السلام ـ را نمی‎شناخت، زیرا ایوب ـ علیه السلام ـ جوان و زیبا شده بود.

در این هنگام بین ایوب و او گفتگوی زیر رخ داد.
ایوب: ایوب چه نسبتی با تو داشت؟
رُحْمه در حالی كه گریه می‎كرد گفت: او شوهر من است آیا او را دیده‎ای؟
ایوب: آیا اگر او را بنگری او را می‎شناسی؟،
رُحْمه: آیا كسی هست كه شوهر و سرپرستش را نشناسد؟
در این هنگام رُحْمه به چهره ایوب ـ علیه السلام ـ نگریست، چهره زیبای ایوب او را مجذوب كرد و گفت: «آن هنگام كه شوهرم ایوب در سلامت بود، شبیه‎ترین انسانها به تو بود.»
ادامه دارد...!