بی ارادگی، سستی و برگشتن به مسیر گذشته
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در پنجشنبه, ۱۳۹۶/۰۹/۰۲ - ۰۸:۱۹با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
سلام.
متاسفانه، نه بهتره از خوشبختانه شروع کنم.
خوشبختانه من عاشق خدا هستم. و واقعا بهترین رفیق برای خودم میدونم. و بعضی وقتا از صحبت یک طرفه با خدا لذت میبرم.اما خیلی سست عنصر هستم.هر بار نقشه میکشم یک برنامه ریزی بی نظیر میکنم. افق روشن و رویایی که ان شا الله برسم به یک معنویت و عبودیت. هفته اول با ایمان و معنویت و انرژی، هفته دوم هم همینطور. هفته سوم میبینی کم شد از اون انرژیم. در این لحظه میفهمم که دیگه دوره انرژی تموم شد چون تجربشو داشت. هفته چهارم انرژی تمام. و بعدش کم کم کار های عالی این چند هفته یواش یواش بر میگردن به قبل و انگار نه انگار.
نمیدونم چرا انقدر سست عنصرم. برنامه ریزی هام هم اولش با عشق و قلبیه بعد که انرژیم از بین میره تبدیل میشه به زورکی و با کراهت که انجام ندم خیلی سنگین تره!
من آدم بدی نیستم. مخصوصا در حق الناس تا جایی که در توانم هست نمیزارم به کسی تعرضی کنم و حقشو زیر پام بزارم.
اما در خودم و معنویاتم هیچی به هیچی.معنویتم همیشگی نیست در واقع دوره ای هست.
اشتیاق پیدا میکنم شروع میکنم شروع عالی پیش میرم بعد از چند وقت انرژی تموم میشه با مخ میخورم زمین.کمک کنید. چطور خودمو تثبیت کنم. چطور معنویتم تثبیت شه یا در حال بالا رفتن باشه و افول نکنم؟
با تشکر
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید
@};-