تفسير روح المعانى

آیا شما این رفتار زن حضرت ابراهیم را می پذیرید ؟
فَلَمَّا رَأى‏ أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خيفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى‏ قَوْمِ لُوطٍ (70)
وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ (71)
قالَتْ يا وَيْلَتى‏ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلي‏ شَيْخاً إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ عَجيبٌ (72)
و چون ديد دستهايشان به غذا دراز نمى‏شود، آنان را ناشناس يافت و از ايشان ترسى بر دل گرفت. گفتند: «مترس، ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‏ايم.»
و زن او ايستاده بود. خنديد. پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به يعقوب مژده داديم.
[همسر ابراهيم‏] گفت: «اى واى بر من، آيا فرزند آورم با آنكه من پيرزنم، و اين شوهرم پيرمرد است؟ واقعاً اين چيز بسيار عجيبى است.»
سوال من اینجاست، چرا همسر حضرت ابراهیم از عذاب قوم لوط خوشحال شد؟ چرا اصلا زن حضرت ابراهیم بالای سر مهمانها ایستاده بود و به ایشان نگاه می کرد، مگر ما نمی گوییم که نباید به مرد نامحرم نگاه کرد. تازه این زن پیامبر است باید اینقدر با حیا باشد که اصلا نزدیک نامحرم ها هم نیاید چه برسد به اینکه روی سرشان بیاستد و بعد که گفتند تو بچه دار می شوی بخندد و بگوید ای وای من که سنی ازم گذشته ؟!!! آیا شما این رفتار زن حضرت ابراهیم را می پذیرید ؟ چرا حضرت ابرهیم نهی اش نکرده که برو چرا ایستادی نزد نامحرم ها حالا داری می خندی و عشوه می ( ریيا وَيْلَتى‏ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ ) ؟ مگر قرآن نفرموده زندگی حضرت ابراهیم برای ما الگو است؟ اگر این رفتار درست است و اشکالی ندارد پس چرا شیعیان بر عکس اهل سنت این قدر سخت گیری به خانواده هایشان می کنند؟ در حالی که اهل سنت هرگز این گونه که شما سخت گیری می کنید به خانواده سخت نمی گیریم. به نظر می آید شما رهبانیتی را ابداع کرده اید. و آنچه که قران نشان می دهد با رفتار اهل سنت بیشتر سازگار است . همانطور که می بینید همسر حضرت ابرهیم می آید کنار مهمانها و می خندد و هیچ کس هم به او اشکال نمی گیرد.