تنبلی
تنبلی و بی حوصلگی و ترک نماز
ارسال شده توسط سیستم در سهشنبه, ۱۳۹۷/۰۸/۲۲ - ۱۶:۱۴سلام خدمت دوستان عزیزم و اساتید محترم.
دوستان ی مورد خیلی بد داخل زندگی من اتفاق افتاد اونم ترک نماز بود.
الان خیلی دارم اذیت می شم که نماز نمی تونم بخونم. اصلا حوصله نماز خوندن ندارم و تنبلی می کنم، خیلی از این قضیه ناراحتم و اصلا اراده اینو ندارم که نماز بخونم . خودم خیلی از این قضیه ناراحتم و اصلا رفته رو مخم.
فقط ی چیز
قبلا خونه ما کنار مسجد بود و من صدای اذان که می شنیدم میرفتم نماز می خوندم حتی صبح هم میرفتم مسجد ؛ الان ۳ ماهی هست خونمو تغییر دادم و اصلا نه صدای اذان به گوش میرسه نه هیچ ، حالا اگه به گوشمم برسه بازم نمیرم نماز بخونم خیلی بد شدم.
دوستان کمک کنید نمازمو دوباره بخونم ؛
چیکار کنم؟
خدا هم احساس می کنم تو زندگی خیلی هوامو داشته ولی بازم دلم سمت نماز نمیره.
عوامل اتلاف وقت و راه های درمان آن ها
ارسال شده توسط مدیر اجرایی_فرهنگی در یکشنبه, ۱۳۹۴/۰۷/۱۹ - ۰۷:۵۹مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم با بررسی عوامل اتلاف زمان و راه های درمان آن، ریشه اصلی اتلاف زمان را خصلت های فردی انسان عنوان کرده است. اهميت زمان و عمر بر هيچ خردمندي پوشيده نيست؛ به طوري که هيچ انسان موفقي را در عالم نمي توان يافت که توفيق خود را مرهون بهره وري درست از عمر خود نداند. امام حسين عليه السلام مي فرمايد: «زيانکار کسي است که لحظه، لحظه عمرش را از دست بدهد». [1]
ريشه اصلي اتلاف زمان در خصلت هاي فردي ما نهفته است که بايد علل و عوامل آن را شناخت و براي درمان آنها گام هاي مؤثري برداشت.
* برخي از عوامل اتلاف زمان
1. بي فکري و عمل زدگي
نداشتن طرح کاري از مصاديق بي فکري است. به منظور دوري از اين آفت بايد به برنامه ريزي و اولويت بندي کارها پرداخت. در مديريت زمان، تعيين هدف ها و اولويت هاي مربوط به کار از مهم ترين امور به شمار مي رود، که با توجه به آن مي توان از به دام افتادن در امور جزيي و غير ضروري نجات يافت.
توجه داشته باشيد هر يک ساعتي که صرف برنامه ريزي مؤثر شود، در مقام اجرا، چهار ساعت زمان برايتان ذخيره مي کند و نتايج بهتري هم ببار مي آورد.
اهميت برنامه ريزي، مراحل و شيوه برنامه ريزي و ملاک هاي اولويت بندي از جمله مواردی است که افراد به آن ها آشنایی ندارند.
*برداشت غلط درباره برنامه ريزي (علت بی برنامگی)
اکثر افراد بر اساس برداشت هاي نادرستی همچون: وقت گير پنداري برنامه ريزي، احساس موفقيت از بي برنامگي، تصور به هم خوردن همة برنامه ها به خاطر کارهاي غيرمنتظره، برنامه ريزي به کار جنبه انتزاعي مي بخشد و مهم ندانستن نوشتن برنامه، وقت خود را تلف مي کنند.
*درمان بی برنامگی
اما باید دانست هيچ حافظه اي مصون از خطا نيست، با تعيين انجام دادن کارها بر اساس اولويت هاي برنامه و روي کاغذ آوردن برنامه هاي ذهني، انجام کارها آسان مي شود.
2. بي نظمي:
امام علي عليه السلام مي فرمايد: شما و تمام فرزندان و اهل بيتم و کساني را که نوشته من به دست آن ها مي رسد را به تقواي الهي و نظم در کارها سفارش مي کنم. [2]
فرد نامنظم علاوه بر اتلاف زمان خود باعث اتلاف زمان ديگران نيز مي شود. فرد منضبط هيچ گاه کاري را در نيمه راه رها نمي کند، بلکه اهدافي بلند بر مي گزيند و با سعي و کوشش آن را به فرجام مي رساند.
*برخي از علل بي نظمي
فقدان اهداف و برنامه صحيح، عدم پيگيري در کارها، ناتمام گذاشتن کارها پيش از کنار نهادن کارها، انجام چند کار با هم، آشفتگي و به هم ريختگي محل کار، ضعف جسماني و خستگي و ... .
*درمان بی نظمی
تعيين اهداف در حوزه هاي اصلي و داشتن برنامه صحيح، تعیین مهلت براي کارها و برآوردهاي دقيق از انجام کار، اتمام کارها و سپس پرداختن به کار بعد، پديد آوردن سيستم منسجم و تحصيل به هم پيوسته و ... .
بي نظميِ شخصي خود را به نظم واداريد تا کنترل مؤثر وظايف برايتان ميسر شود. در برخورد با اطلاعات، به نحو منظم و روشمند عمل کنيد و مکرّر به خود بگوييد که آدمي منظم و مرتب هستيد و در اين راه بکوشيد.
يادآوري: هدف شما بايد آن باشد که فکرتان را از هر چيز ديگري جز آن چه روي آن کار مي کنيد، پاک سازيد. لوازم مهم و ضروري را هميشه به صورت منظم در دسترس قرار دهيد. فضاي کار و مطالعه را چنان سامان دهيد که کارها با توجه به اولويت آن ها در برابرتان قرار گيرد.
3. تنبلي[3] و بي حوصلگي:
امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «من از کسي که در امور دنيويش تنبلي کند بيزار هستم، زيرا کسي که در امور دنيايش تنبل باشد در امور مربوط به آخرتش تنبل تر است.»[4]
امام علي عليه السلام در اين زمينه مي فرمايند: «شاخصه تنبلي به تأخير انداختن کار است»[5] فرد تنبل چون اهل کار نيست، حتي هدف هاي قابل دسترس و آسان را دست نايافتني مي بيند و به همين دليل اوقات خود را به بطالت مي گذراند.
*برخي عوامل تنبلي
عوامل گرايشي مانند: عدم ایجاد نگرش مثبت در خود، تمايل نداشتن به قبول زحمت، ناراحتي، ترس از شکست، افسردگي، ملالت، خجالت، احساس تقصير و... .
عوامل شناختي مانند: مطمئن نبودن دربارة مسئله و ناتواني در درک اقدام به جا و به موقع، تفکر منفي، هدف هاي مبهم، اطلاعات ناکافي، ترديد داشتن و ... .
*درمان تنبلی
علت مسامحه کاري خود را شناسايي کنيد، براي خود برنامه ريزي دقيق داشته باشيد، مسائل را تجزيه و تحليل نمائيد، توجه داشته باشيد که انسان هاي موفق، تنبل نيستند و تنبلي را مانع موفقيت خود مي دانند.
شرايط محيط يا عوامل خارجي
ابزار و مواد لازم را تهيه کنيد، محل کار مناسب باشد، تنظیم فعاليت علمي، از بین بردن سرو صدا در محیط کار و فعالیت، قرار دادن دماي محل کار بين 20 تا 26 درجه، حذف عوامل حواس پرتي با مهندسي محيط، تمرکز داشتن روي يک هدف و فعاليت و پرهیز از انجام کارهاي پراکنده.
رفع موانع جسماني
هر روز 20-15 دقيقه ورزش کردن نکردن، تغيير حالت دادن در نشستن و راه رفتن و تنفس کردن، به حالت آرام در آمدن، 20-15 دقيقه خواب در ميان روز، توجه به برنامه غذايي مخصوصاً مصرف قند، توجه به صبحانه کامل و...
4. پذيرش درخواست ها و خواهش ها: (تعارف بي جا و رودربايستي)
تعارف بي جا و رودربايستي داشتن در حقيقت يک نوع دروغگويي است. وقتي فرد نمي تواند و يا نمي خواهد کاري را انجام دهد و آن کار را بپذيرد، باعث اتلاف زمان، سرمايه و تضييع حقوق ديگران خواهد شد.
مرحوم مجلسي در بحارالانوار از کتاب دعوات راوندي از اميرالمؤمنين علي عليه السلام روايت کرده که فرمود: وقتي از رسول خدا (ص) چيزي را مي خواستند چنانچه اراده اش بر انجام آن کار تعلق مي گرفت، مي فرمود: «آري» و اگر نمي خواست آن را انجام دهد سکوت مي کرد و هرگز کلمه «نه» را بر زبان جاري نمي ساختند. [6]
راه هاي درمان پذيرش درخواست ها
تمايل به خشنود کردن ديگران و پذيرش هر کار جديد، زير پا گذاشتن اولويت ها در انجام کارهاست. خود را بيش از حد ضعيف نشان ندهيد و بر تلاش خود اتکا کنيد.
به تقاضای دیگران به دقت گوش کنيد و دريابيد که از شما چه چيزي هايی خواسته مي شود، قبل از گفتن «بله» تا ده را بشماريد، دلايل خود را بيان کنيد، اگر قصد نپذيرفتن داريد اين کار را با قاطعيت و ادب انجام دهيد و با پاسخ متزلزل، اميد کاذب در قلب درخواست کننده ايجاد نکنيد و در صورت امکان راه حل ها و جايگزين هاي تازه اي عرضه کنيد.
5. تسويف و اهمال کاري: (کار امروز را به فردا افکندن)
پيامبر اکرم(ص) مي فرمايد: «اي ابوذر از اهمال کاري نسبت به اهداف خود برحذر باش زيرا تو امروزت را در اختيار داري نه آينده ات را». [7]
تسويف منجر به سنگين تر شدن بار فرداها مي شود و نگراني از کارهاي مانده و دشواري انجام آنها به مرور زمان، منجر به بيماري هاي عصبي و يا بي تفاوتي نسبت به امور مي شود، و به دنبال آن بي نظمي و عدم تعهد نسبت به مسئوليت ها رخ مي دهد؛ و از همه مهم تر فرصت ها از دست مي رود.
*برخي از علل و راه هاي درمان تسويف
اعتقاد به اينکه من تحت فشار بهتر کار مي کنم، يک توجيه محض است؛ براي انجام کار و مطالعه خود زمان، مشخص کنيد، بر شروع کار به جاي پايان آن تأکيد کنيد، قاطع باشيد و اولويت ها را مشخص کنيد.
ترس از شکست دیگر عامل بوده که بايد به توانايي ها و امکانات و استعداد خود توجه بيشتر نمود.
وقتي که در اوج انرژي روزانة خود هستيد در ابتدا کاري را که مهم تر است، انجام دهيد؛ چه بسا به تعويق انداختن کاری که کنار گذاشته شده، ممکن است حياتي تر بوده و با تأخير آن، خسارت بزرگي متحمل شويد.
6. ناآشنايي و بي اعتمادي به توانايي ها و استعدادهاي خويش
اين حالت منجر به عدم توانايي در تصميم گيري و وسواس در عمل مي شود. جرأت لازم براي اجرا از دست مي رود. بيشتر زمانِ افرادي که داراي تصوير منفي از خود هستند به سرزنش خود مي گذرد و به علت روحيه منفي در کارها، بي انگيزه بوده و به اتلاف زمان در هر کار مي پردازند. فرد بايد خود را با ميزان تواني که دارد بپذيرد.
در مقابل، آگاهي از توانايي ها و استعدادهاي خود و نگرش نسبت به خود مزاياي زير را در بر دارد:
اشتياق را تحريک مي کند. خلاقيت را زياد مي کند و شخصيت انسان را به نحو أحسن شکوفا مي سازد.
*برخي از علل و راه هاي درمان ناآشنايي و بي اعتمادي به توانايي ها و استعدادهاي خود
حقیر پنداشتن خود یکی از علل بوده و با مواردی چون: بهتر کردن پوشش، آرايش مو و ظاهر، حفظ تندرستي، تصوير ذهني مثبت از خود داشتن و ... می توان بر آن پیروز شد.
یکی دیگر از علل، پيچيده و شلوغ بودن برنامه می باشد؛ در این صورت باید مسايل را ساده کرد. (مسائل و مشکلاتي که در رابطه با اموال، اشخاص، تعهدات و.... داريد را ساده کنيد).
از عوامل منفي باید جدا شد (مشکلات را به خداوند واگذار کرده و خود را سرگرم کنيد؛ هرکار را در زمان خود انجام دهيد؛ ورزش کنيد؛ زندگي را ساده تر کرده و فکر خود را روي مسائل مثبت متمرکز کنيد. به ديگران کمک کنيد).
*فعالیت کمِ ادامه دار
امام علي عليه السلام مي فرمايد: «کار کمي که ادامه يابد، از کار زيادي که ملال آور باشد، اميد بخش تر است.»[8]
پذيرفتن و پرداختن به کارهاي مختلف بيش از توان منجر به بيماري هاي جسمي و روحي مي شود. بنابراين هر کس بايد توجه به توان و ظرفيت خويش قبول مسئوليت نمايد.
8. خستگي
فرد خسته، کارآيي کمتري خواهد داشت. خستگي مستقيماً بر ميزان وقت، حوصله، خلاقيت و پشتکار و ... فرد تأثير مي گذارد. افرادي که فکر مي کنند با کار ممتد و بدون استراحتِ کافي مي توانند کار بيشتري انجام دهند در اشتباه هستند؛ زيرا خستگي، حالتي است که سبب کم شدن کار بدني و فکري مي شود.
9. عدم توانايي در تصميم گيري
امام علي عليه السلام مي فرمايد: «هر کس تصميمش بد باشد تيرش به خودش بر مي گردد». [9]
قدرت و سرعت در تصميم گيري از شاخصه هاي مهم براي مدير است؛ ناتواني در تصميم گيري باعث اتلاف وقت خود و ديگران مي شود. کسي که عادت دارد در هر موردي خود را کوچک بشمارد و در هر کاري با ضعف و بي قدرتي اظهار نظر کند، ضعيف و محجوب بار مي آيد.
10. رفاه زدگي آلاينده
رفاه طلبي و پرداختن بي حد و اندازه به امور رفاهي، انسان را از اهداف مهم تر و والاتر باز داشته و از اين طريق بسياري از فرصت ها از دست خواهد رفت.
پاورقی:
[1] . معاني الاخبار، 243.
[2] . شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج17، ب47، ص50.
[3] . تنبلي يعني به تعويق انداختن انجام کاري که بايد همين حالا انجام شود. (دوانس بلس، ترجمه مهدي قراچه داغي، روان شناسي تنبلي، ص 14)
[4] . محمد ري شهري، ميزان الحکمه، ج 8، ص 393.
[5] . غرر الحکم، 4471.
[6] . سيد محمد حسين طباطبايي، سنن النبي، ص 70.
[7] . بحار، ج77، ص 75 و الحياة، ج 1، ص 359.
[8] . نهج البلاغه، قصار الحکم، کلمه 278.
[9] . غرر الحکم، 8315.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم
اراده
ارسال شده توسط همره در یکشنبه, ۱۳۹۱/۱۲/۱۳ - ۲۲:۰۰سلام
من در کنار درسم به حفظ قران البته خیر سرم مشغولم اما بسیار سست اراده ام در حفظ قران دوستانم حافظ شدند اما من نه تنها بسیار بسیار عقبم تنبل ترین شاگرد کلاسای قران هستم نه میتونم دست بکشم نه این سست ارادگی رو درمان کنم اگه راهکار خوب سراغ دارید بفرمایید.
ارتباط دین گریزی و سکولاریسم با راحت طلبی
ارسال شده توسط مسلمان ایرانی در چهارشنبه, ۱۳۸۸/۱۰/۰۲ - ۲۱:۲۴یک مسئلۀ خیلی مهم در سکولاریسم این است که افرادی که به سوی سکولاریسم میروند، همیشه دم از آزادی میزنند!! اما آیا این شعار حقیقت دارد؟ آیا سکولاریسم و مکاتب دین گریز و خداستیز برای آزادی میجنگند؟
به نظر من، این افراد در حال فریب بشریت هستند و به هیچ وجه به دنبال آزادی نیستند بلکه به دنبال راحتی هستند. در واقع اینکه شما "بتوانی هر کار دلت میخواهد بکنی به شرط اینکه به دیگران آسیب نرسانی" به هیچ وجه به معنای آزادی نیست، بلکه به معنای گریز از مسئولیت است.
سکولاریسم به هیچ وجه جامعه را به شکل یک جامعه نمیبیند. بشریت را یک مجموعۀ هدفمند نمیداند. بلکه بشریت را به شکل حیواناتی میبیند که فرقشان با سایر حیوانات در هوششان است و در نتیجه ممکن است تفریحاتشان با سایر جانوران فرق داشته باشد. به همین خاطر این دستۀ هوشمند حیوانات نیز باید مثل سایر حیوانات در هر کاری از روابط جنسی گرفته تا هر امری که به آزادی دیگران لطمه نزند، آزاد باشند. سکولاریسم فقط در یک زمینه بشر را هدفمند میشمارد و آن هم در سکولاریزه کردن مردم است.
به همین جهت است که بنده میگویم که سکولاریسم به دنبال آزادی نیست بلکه به دنبال راحتی است. افراد سکولار برای اینکه راحت باشند به دنبال دلایلی میگردند که بشود با آنها در دین شک کرد. در واقع این افراد به خاطر نقد و بررسی از دین و مذهب فاصله نمیگیرند بلکه بخاطر سختی دستورات دین سعی میکنند دلایلی برای رد دین و دینداری پیدا کنند.
من افراد سکولار را در جامعه به کودکان تنبل در یک مدرسه تشبیه میکنم. در حالی که محصلین همگی باید به دنبال کسب علم باشند این دانش آموزان تنبل به خاطر اینکه درس خواندن را سخت میدانند از آن میگریزند!! درست مثل افراد سکولار که دینداری را سخت میدانند و از آن فرار میکنند.
اما در مورد استدلالات نیز همین شباهت برقرار است. افراد سکولار هرگز استدلالی واقعی بر علیه دین ندارند بلکه همیشه در برابر دین «بهانه» میاورند؛ درست مثل کودکان تنبل که برای درس نخواندن خود هزاران بهانه میاورند که یکی از آنها هم منطقی نیست. شما خیلی سخت میتوانید با حرف، یک کودک تنبل را به درس خواندن وادارید. او مدام در برابر استدلالات شما بهانه هایی میاورد...
شباهت سکولاریسم و تنبلی در همین است که هر دو ابتدا راهشان را مشخص میکنند و بعد برای اینکه در مسیرشان بمانند هزاران بهانه میاورند. البته وعده های خوبی هم به اطرافیان میدهند: راحتی، دوری از این احساس مسئولیتهای الکی و از آنجا که میدانند آخر و عاقبت کارشان تباهی است سعی میکنند این آخر و عاقبت را نفی کنند. مثلا کودکان تنبل برای درس نخواندن بیکار ماندن گروهی از افرادی که تحصیلات را تا آخر پیش میبرند را بهانه میکنند و میگویند درس خواندن عبث است! افراد سکولار هم با بهانه های دیگری سعی در نفی معاد دارند. البته عرض کردم که تمام اینها بهانه است. جالب اینکه افراد سکولار همیشه مثل کودکان تنبل به دنبال افرادی چون خود میگردند تا بخاطر تنبلیشان سرزنش نشوند!