اراده
تبهای اولیه
سلام
من در کنار درسم به حفظ قران البته خیر سرم مشغولم اما بسیار سست اراده ام در حفظ قران دوستانم حافظ شدند اما من نه تنها بسیار بسیار عقبم تنبل ترین شاگرد کلاسای قران هستم نه میتونم دست بکشم نه این سست ارادگی رو درمان کنم اگه راهکار خوب سراغ دارید بفرمایید.
ممنون از اعتمادتون
این بحث را در چند مرحله دنبال می کنیم
مرحله اول
تبيين اراده
[در تحليل روان شناسي ميبينيم كه كار ارادي و اختياري بدون ميل (موتور حركت كارها) و آگاهي و شناخت (چراغ حركت) تحقق نميپذيرد. اراده تبلور اميال همراه با شناخت است. در انسان كشش فطري، به امري وجود دارد و اين ميل در شرايط ويژهاي شكل مي گيرد و به تحقق اراده در نفس منتهي مي شود. پس اراده تبلور ميل فطري است. اميال فطري (غرايز، عواطف، انفعالات، احساسات) نيز گاهي با هم تعارض دارند و قابل جمع نيستند و عقل و نفس با هم درگير مي شوند، عقل دنبال آخرت و لذت هاي پايدار است، ولي نفس در پي لذت فوري و كم دردسر كه اينجا عقل بايد با گزينش خود نيكوتر و پايدارترين را انتخاب كند. آري در بينش ديني ما نيز اصل هر انتخاب لذت است اما لذتي كه زياد باشد، پايدار و كمال آور و در راستاي مطلوب نهايي و سعادت اخروي باشد.[1]
برخي از مبادي اراده از سنخ علوم است و برخي از سنخ ساير كيفيات نفساني. به نمودار زير توجه كنيد.
1- تصور كار ---------------- 2- تصور فائده ها ------------------3- تصديق به فوائد============ 4- ميل و شوق (اراده تبلور اين ميل است)[2]
...............................................
[1] . معارف قرآن 3-1، استاد مصباح يزدي، ص 422-421. (اقتباس) .همان، ص 142. (اقتباس)
نکاتی کلیدی درباره اراده
1- امتیاز ما نسبت به موجودات دیگر قدرت است.
2- بنای خداوند این است که ما با نیروی اراده خود برنامه زندگی مادی و معنوی خود را جلو ببریم.
3- اصل تلاش ما است و معجزه نادر است باید حرکت کنیم تا برکت هم بیاید.
4- اغلب ما راحت طلبیم و تمایل داریم با یک مشاوره با یک دستور العمل با یک ورد با یک قرص با یک دعا به خواسته خود برسیم. و این آفت اراده ما است البته به معنی این نیست که توفیق الهی را نادیده بگیریم.
5- مهم ترین چیز برای اراده عملی کردن تصمیمات است . مهم ترین آفت اراده ما تأخیر و فردا فردا کردن است.
6- توانایی خود نباید کم بگیریم باید مانند معدنچی آن را با کار و تلاش و فعالیت و مشورت شکوفا کنیم.
7- گاهی اراده ما به دلیل اضطراب، وسواس و افسردگی افت شدید می کند این جا از روان شناس بالینی و اگر لازم بود از دارو درمانی کمک بگیریم.
8- ما نمی توانید اراده دیگران باشیم موتور اراده هرکسی به دست خودش است اگر بخواهیم دیگران را با اراده خودمان تغییر دهیم و تنظیم کنیم و آن هم با تذکر و نصیحت مطمئن باشید شکست می خوریم مشکل والدین و همسران این است که می خواهند خودشان دیگران را تغییر دهند و این کار بسیاردشواری است. باید کاری کنیم که مصداق این شعر شوند
آب کم جوی تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
8- در کل به یاد داشته باشیم اوس کریم بخواهد هیچ چیز مانع نیست
این دعا ورد زبانمان باشد: قوِّ علی خدمتِک جوارحی و اشدُد علی العزیمه جوانحی
نیروی اراده برای تغییر
تکنیک ها و روش های زیادی برای تغییر رفتار و عادات و ایجاد رفتار مطلوب و مدیریت هیجان، اندیشه و رفتار بیان شده است اما
آن چیزی که مورد غلفت قرار می گیرد این است که ما به همه چیز بیشتر از نیروی اراده مان که نشانه خلیفه الهی ما است توجه داریم. تا زمانی که ما به قدرت اراده و اختیارمان به عنوان یک سرمایه و موتور حرکت نگاه نکنیم روش ها برای هر تغییری بی نتیجه است.
برخی از مشاور،پزشکان، عرفا و جادو گران و دعانویسان و رمالان می خواهند که با کلمات یا دارو یا وردی و....برای آنها معجزه کنند تا به یک چشم به هم زدن به خواسته خود برسند.
معجزه در خود ماست
و آن آشتی کردن با نیروی اراده ما ست
قرآن هدف خلقت ما را بندگی بیان کرده است؛ بنابراین در همه شئوون زندگی؛ گفتار، پندار و رفتارهای فردی، اجتماعی، معاشرتی، سیاسی، اقتصادی، تفریحی باید رضایت خدا، محور کارهای ما قرار گیرد. امام کاظم (ع) مىفرمايند: تلاش كنيد كه زمانتان را چهار قسمت كنيد: 1. بخشی براى مناجات با پروردگار، 2.ساعاتى براى امر معاش، 3 . قسمتی براى معاشرت با برادران راستگويى كه عيوبتان را به شما مى شناسانند و در باطن خالصانه دوست شمایند، 4. زمانی را نيز براى لذات حلالتان در نظر بگیرید و به واسطه اين ساعت چهارم (لذات حلال) است كه قادر به انجام سه ساعت ديگر هستيد.[1]
همه این چهار قسمت براساس هدف خلقت، باید در مسیر عبادت و بندگی خدا باشد؛ بنابراین بندگی خدا دو گونه است بندگی خاص که به شکل نماز و روزه و..است و بندگی عام که در کار، معاشرت و تفریح است یعنی این سه همسوی با هدف کلی خلقت یعنی بندگی خدا باید باشد.
مراحل خودتربیتی[2] از دقیقترین راه برای خودسازی و تقویت قدرت اراده و اجرایی کردن برنامههای زندگی است. این برنامه با دقیقترین برنامههایی که روان شناسان برای کنترل خود و تقویت ارادهدادهاند همخوانی داردو شامل مراحل زیر است:
1- مشارطه: از اول صبح با خود یا فرد محترم و مورد قبولی، عهد (کتبی یا شفاهی) میکند که کاری را انجام دهد یا ترک کند.
2- مراقبه: در طول روز بر حسن اجرای شرط و پیمان خود مراقبت دارد.
3- محاسبه: شب حساب و کتاب میکند که چقدر موفق بوده و چقدر در برنامه کاهلی داشته است
4- معاتبه: اگر موفق بوده خود را تشویق کلامی و اگرناموفق بوده خود را تنبیه و سرزنش کلامی میکند
5- معاقبه: مرحلهای شدیدتر از معاتبه و سرزنش است در رفتار خود را تشویق یا تنبیه ( انفاق، روزه، و..) میکند.[3]
ادامه دارد. .. «اجْتَهِدُوا فِی أَنْ یَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَات»؛ 1. سَاعَه لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ :2. وَ سَاعَه لِأَمْرِ الْمَعَاشِ: 3. وَ سَاعَه لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَكُمْ عُیُوبَكُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَكُمْ فِی الْبَاطِنِ:4. وَ سَاعَه تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَات:تحف العقول، ص 409.بحارالأنوار،نیز رک: جلد 75،ص346. . مرابطه . مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 370، مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، ص223 و 224.
[="]به یاد داشته باشید:
[="]- در جدول الگوی دینی مدیریت زمان براساس تقسیم ساعات به چهار قسمت و الگوی 5 مرحلهای خودسازی و برنامه هفته حرکت میکنیم. در صورت موفق بودن به خود نمره مثبت(پاداش مانند خرید عطر برای خود یا تماس به دوست صمیمی و..) در صورت سستی و اهمالکاری به خود نمره منفی (جریمه مانند انفاق، شستن ظروف و..)بدهید.
[="]آیت الله بروجردی عهد کرده بود اگر بیجهت تندی کند و عصبانی شود یک سال روزه بگیرید و شهید رجایی عهد کرده بودند اگر نماز اول وقتش ترکش شود، فردای آن روز را روزه بگیرد.
[="]در حدیث تقسیم شبانه روز به چهار قسمت به معنی چهار قسمت مساوی( 4 تا 6 ساعت) نیست.
[="]- براساس روایات و توصیه های پزشکان به 7-8 ساعت خواب در شبانه روز نیاز داریم و بهتر است شب زودتر بخوابیم تا سحر خیز، کامروا و بانشاط باشیم.
[="]- برنامه مکتوب به دلیل عینی بودن و درگیر شدن بخش خاکستری مغز مفیدتر از برنامه ذهنی است.
[="]- براساس این چهار ساعت، هر فردی میتواند در زندگی برای خود، برنامه فردی متعادل تنظیم کند. یعنی زمانی عبادت فردی کند، به کار شخصصی خود برسد، با دوستان خود باشد و در آخر و ورزش، تفریح مورد علاقه خود را بپردازد.
[="]- در عبادات نباید مستحبات را بر خود تحمیل کرد چون این کار به اصل واجبات نیز ضرر می زند و نشاط را می گیرد ولی باید مراقب وسوسه های شیطان هم باشیم تا با وسوسه، همیشه احساس بیحالی نکنیم و از مستحبات در حد نشاط بی بهره نشویم.[="][1]
[="]- عبادت ده جز دارد، نه قسمت آن تلاش برای کسب رزق حلال است.[="] علامه جعفری می گوید اسلام آن قدر بع کار سفارش کرده است که میتوان گفت اسلام دین تلاش و کار است. ویکتور فرانکل نویسنده کتاب انسان در جستجوی معنا اعتقاد دارد که کار خلاقانه از مهمترین عوامل معنابخش به زندگی است.
[="]- تفریح به موقع مانند روغن ماشین است؛ اگر بدون روغن با ماشین سفر برویم موتور آسیب میبیند ما هم اگر به موقع استراحت و تفریح نکنیم آسیب میبینیم. طلاب میگویند: «[="]هر که شود تعطیل او تحصیل، شود تحصیل او تعطیل[="].»
[="]- احساس گناه در هنگام تفریح به موقع و متناسب به دلیل احساس عقب افتادن از کار یا احساس گناه از لذت بردن در حالی که مثلا مادر یا برادر در گرفتاری است، باوری سمّی است که باید از بین برود. بله به موقع برای آنها هم برنامه خاص خودشان را خواهید داشت.
[="]- [="]آیتالله بهجت به زود خوابیدن و سحر خیزی سفارش میکردند و میگفتند باید قسمتی از برنامه شبانه روزی شما اختصاص به خانواده باشد روی همین اصل به شوخی به طلاب میفرمودند: بعد از تلاش روزانه وقتی به خانه بر میگردید کتابهای تان را پشت در بگذارید(کنایه نکشیدن کار به امور خانواده و اهل عیال) ولی مراقب باشید دزدی کتابهایتان را نبرد.[="][="][2] [="] . علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «لا قُربَه بِالنَوافِلِ اِذا اَضرَّتْ بِالْفَرائِضِ» نوافل (مستحبات) اگر به واجبات ضرر برسانند موجب تقرب به درگاه خدای تعالی نخواهند بود. نهج البلاغه، حکمت 30. [="] . ماهنامه فرهنگی اجتماعی و آموزشی قدر، محمدحسین قدیری، ش59، 91.
شهید مطهری می نویسند:
«مرحوم آیة الله حجت یک سیگاری بود که تا کنون نظیر او را ندیده بودم گاهی سیگار او از سیگار دیگر بریده نمی شد بعضی از اوقات هم که می برید بسیار مدتش کوتاه بود طولی نمی کشید که مجددا سیگاری را آتش می زد در اوقات بیماری اکثروقتشان صرف کشیدن سیگار می گشت.وقتی مریض شدند و او را برای معالجه به تهران بردند،در تهران اطباء گفتند چون بیماری ریوی دارید باید سیگار را ترک کنید وبه سینه تان ضرر دارد ایشان ابتدا به شوخی فرموده بودند:من این سینه را برای کشیدن سیگار می خواهم اگر سیگار نباشد سینه را می خواهم چه کنم؟»عرض کردند به هر حال سیگار برایتان ضرر دارد و واقعا مضر است،ایشان فرموده بودند واقعا مضر است گفته بودند بلی واقعا همین طور است.فرموده بودند دیگرنمی کشم.یک کلمه نمی کشم کار را یکسره نمود یک حرف و یک تصمیم این مرد را به صورت یک مهاجر از عادت قرار داد.»[1]
حتماً مىدانم در اينجا بعضى از جوانان مبتلا، به منايراد مىكنند كه «ما قادر به تصميم گرفتن هم نيستيم وروى تصميم از ما سلب شده، بارها تصميم گرفتهايم و باز همشكستهايم»! ما به اين ايراد شما كاملاً توجّه داريم امّا شما هم به پاسخما كاملاً توجّه و دقّت كنيد:
من از اين گونه افراد مىپرسم: «آيا هرگز شده در پيشروى پدر و مادر و برادر، دبير و يا شخص محترم ديگرىآشكارا دست به اين كار بيالاييد هر قدر هم (مثلاً) ناراحتباشيد؟...
حتماً خواهيد گفت: نه.
مىپرسم چرا؟
مىگوييد آخر چنين كارى شرمآور است!
مىگوييم: معناى سخن شما اين است چون اين كارشرمآور است ما تصميم گرفتهايم در پيش روى آنها انجامندهيم!
اين موضوع به خوبى ثابت مىكند كه شما هرگز آن طور كهخيال مىكنيد بىاراده و بى اختيار به سوى اين عمل كشانده نمىشويد، اگر بىاختيار و فاقد اراده بوديد براى شما حضوراين افراد و عدم آن كوچكترين تفاوتى نداشت!شما بايد بكوشيد اين «اراده نيرومند خود» را كه در چنينمواردى به كار مى اندازيد به همه جا گسترش دهيد، اينسرمايه در وجود شما هست پس چرا از آن استفاده نمىكنيد؟ اين را هم فراموش نكنيد كه خدا در همه جا حاضر و ناظراعمال شماست و شما در همه جا در حضور او هستيد آياشايسته است در حضور چنين پروردگارى دست به چنينآلودگى بزنيد؟! جالب توجّه اين كه
در يكى از سخنان پيشوايان بزرگاسلام امام صادق عليه السلام مىخوانيم: روزى يك نفر به خدمتشعرض نمود: بيچاره فلانكس مبتلا به «يك نوع انحرافجنسى» شده (نوع ديگرى غير از اين عادت) و از خود هيچگونه ارادهاى ندارد! حضرت با ناراحتی فرمود: چه مىگويى؟! آيا حاضر استاين عمل را پيش روى مردم هم انجام دهد؟!
عرض كردند: نه.
فرمود: پس معلوم مىشود به اراده و اختيار خود اوست... و امّا اين كه بعضى مىگويند:
«
بارها تصميم گرفتهايم وشكستهايم» ما به اين افراد صريحاً اعلام مىكنيم: شكستنتصميم به معناى از بين رفتن همه آثار آن در وجود انساننيست، همين تصميم شكسته شده رسوباتى در اعماق دل وروح انسان باقى مىگذارد و زمينه را براى تصميم نهايى بيشاز گذشته، آماده مىسازد (دقت كنيد).اجازه بدهيد مثالى براى شما بيان كنم:
بسيارى از اوقات انسان مىكوشد با پاى خود از كوهى بالارود و يا با اتومبيل از يك سر بالايى تند بگذرد، دفعه اوّل ودوّم و گاهى دفعهء دهم عقبگرد مىكند و نمىتواند، ولىآخرين بار موفق مىشود و از آن مىگذرد، اين سخن به اينمعنا نيست كه در دفعات اوّل هيچ كارى انجام نداده بلكه هردفعه كه براى عبور از اين راه دشوار اقدام نموده و عقب رفتهبه طور ناخودآگاه يك مقدار آمادگى آموخته و ذخيره كرده وبالاخره در پايان پيروز شده است.
دانشمندان مىگويند براى حفظ يك قطعه شعر يا نثرممكن است در نخستين بار ۵ مرتبه تكرار آن لازم باشد، وپس از مدّتى ممكن است فراموش گردد امّا براى حفظ آن دردفعه آينده مسلّماً ۵ مرتبه تكرار لازم نيست ممكن است سهمرتبه هم كافى باشد. يعنى رسوبات تصميمها و يادگيرىهاىگذشته همواره در روح انسان باقى مىماند. مسائل مربوط بهروان انسان همه از اين قبيل است.
بنابراين اگر ده بار هم تا كنون تصميم گرفتهايد و شكستهايد هم اكنون آماده يك تصميم قاطع و جدّى و آهنينبراى ترك هر نوع اعتياد غلط شويد و تمام نيروهاى معنوى خود -مخصوصاً ايمان به خدا -را بسيج كنيد و اين گفتارپيشواى بزرگ ما على عليه السلام را فراموش نكنيد آنجا كهمىفرمود: «افراد با ايمان همچون كوه سرسخت و بااستقامتند». اكنون كه تصميم نهايى خود را گرفتيد دستورات ديگر آيندهرا دقيقاً به كار بنديد[1].
[1] .آیتالله مکارم شیرازی،مشکلات جنسی جوانان،ص158-160.رک: کتاب آیین شوخی وقوانین خوشی،کتابخانه سایت اسک دین دات کام.