ترس از ازدواج به خاطر اشتباهات گذشته ام
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در دوشنبه, ۱۳۹۷/۰۱/۲۷ - ۱۶:۴۴انجمن:
با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان ضمن حفظ امانت، جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم، با نام کاربری "مدیر ارجاع سؤالات" درج می شود:
نقل قول:
با عرض سلام خدمت تمام دوستان و مشاوران محترم.
چون فضا مجازیه و کسی همدیگه رو نمیشناسه من بدون رودربایستی سوالمو مطرح میکنم. شاید کسی بتونه این ترس و استرس رو در درون من از بین ببره.
بنده 28 سال دارم و مجردم .دوتا فوق لیسانس دارم و آدم باهوشی هستم ... راستش رو بخواین، سال های زیادی استمنا کردم و فیلم پورن زیاد میدیدم (شاید حدود 10 تا 15 سال)...
ولی این کار همیشگی نبوده و مثلا هر 30 یا 40 روز ، یکی دوبار این کار میکردم و دوباره توبه میکردم و دوباره بعد از دوماه باز این کارو میکردم و بعدش توبه و... .
از لحاظ اعتقادی آدم معتقدی هستم و قسم میخورم از کودکی تا حالا 95 درصد نمازهامو اول وقت خوندم و تمام روزه هامو گرفتم، روزه های مستحبی و اعمال مختلف و ... به پدر و مادرم اف نگفتم.
تمام فامیل منو مثل یک دختر میدونن (خواهر ندارم و 2 برادر هستیم) از بس که به مادرم در خونه و همه آشنایان کمک میکنم. ولی بدلایل زیادی تو این گناه افتادم...
با انجام زیاد این گناه، انزال زودرس گرفتم و یکی از دلایلی که مجددا به این کارو تکرار میکردم این بود که همه ، همه جا میگفتن (تو اینترنت و ... ) این بیماری خوب نمیشه و اکثرا بجه دار نمیشن و .... .
منم با این بهانه دوباره این کارو انجام میدادم.
ولی حالا چندماهه واقعا ترکش کردم و یه دکتر رفتم و یکسری دارو برای درمان این بیماری دارم مصرف میکنم و حالا قصد دارم ازدواج کنم تا از این کار زشت دست بکشم...
از طرفی فشار خانواده زیاد شده که ازدواج کنم چون وضعیت مالیم بد نیست .... ولی خدا شاهده ترسم خیلی زیاده و از گذشتم میترسم...
اینکه قراره با یکی زندگی کنی که ندونه شما قبلا چه کارهایی کردی و جه ادم بدی بودی... بری اون دنیا و روز قیامت ایشون بفهمه با چه حیوانی زندگی میکرده ... واقعا ترس داره...
اینکه به یکی در مورد گذشته همش دروغ بگی ... و فیلم بازی کنی که ادم خوبی هستی...
اینکه خداوند میفرماید الطیبون الطیبات... . از این ایه میترسم. حرف خداوند که عوض نمیشه. من 10 تا 15 سال هی بدی کردم و دوباره توبه کردم...
میترسم ادم ناپاک قسمت من بشه که حقم هست... خودم میدونم... بخدا من آدم بدی نبودم تا حالا در زندگی... تمام فامیل و دوستان و همسایه و محله روی من از لحاظ ادب و اعتقادات و اخلاق و ارتباطات حساب وبژه باز میکنند.
حتی دختراشونو بهم پیشنهاد میدن برای ازدواج... همین کارها خجالت منو زیادتر میکنه...
ولی تاحالا خدا آبرو منو جایی نبرده و به دعای خیر پدر و مادر و کارهای خیری که تاحالا در حقشون و حق دیگران و بزرگترها انجام دادم، همیشه بهم عزت داده و منو سربلند کرده ...
چندبار آقا امام حسین به من روسیاه، لطف زیادی کردن و چندباری کربلا رفتم و ... خلاصه خداییش از لحاظ اجتماعی بخدا تاحالا به کسی بدی نکردم و همه منو دوست دارن...
ولی میترسم. بخدا میترسم از عاقبتم ...
الان طوری هستم که اگه خدا از من گذشته باشه من نمیتونم از گذشته و اشتباهاتم بگذرم... یعنی حتی خودمو با همسر آیندم تصور میکنم، خودم از خودم متنفر میشم و به خودم نهیب میزنم که تو لیاقت هیچ کسی رو نداری...
چطوری حاضری مسئولیت یک نفر رو قبول کنی در حالی که اون با شما روراسته ولی تو همش دروغ... بچه من قراره چی بشه؟...
همش فکر میکنم که خدا یه طوری گناهمو جبران میکنه و چوبشو میخورم. ولی نمیخوام چوبشو همسر آینده و بچم بخورن... خداوکلیی کسی میتونه بهم کمک کنه و من حقیرو توجیه کنه...
بخدا ترسش خیلی زیاده... اوضاع روحیم نابوده...
ببخشید اگه خیلی طولانی شد... شرمندم بخدا ...
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید