جمع بندی انجمن تاریخ

علت روحیه جدایی طلبانه کردها چیست؟

سلام علیکم.

قبل از هرچیز بگم منظور از کرد کل کردا نیستن. کرد ها مثل هر نژادی خوب و بد دارند. منظورم مشخصا خود کرد های جدایی طلبه.

علت این روحیه جدایی طلبانه کرد ها در چیست.

همونطور که میدونید قبل از انقلاب بعد از انقلاب در ایران کرد ها در شورش و جدایی طلبی بودن.

در عراق و سوریه و حتی ترکیه هم همواره دنبال جدایی طلبیی و شورش هستند و هرگز به مقصود خود هم دست پیدا نکردن. قربون خدا برم!

من داشتم درباره مختار ثقفی در ویکی پدیا میخوندم دیدم در حکومت مختار هم در یکی از مناطق تحت سیطره مختار کرد ها شورش کردن مختار یه حاکمی رو فرستاده سرکوبشون کرده.

حتی در یک جا خوندم مطلبی از یک کتاب تاریخ قدیمی نقل کرده بودن که در دوران هخامنشیان کرد ها شورش میکردن و سرکوب میشدن!

هر وقت حکومت مرکزی ضعیف شده(جدا از اینکه اون حکومت دست کی باشه آدم خوب یا بد یا هرچی) دست به شورش زدن و در طول این چند هزار سال تلاش ظاهرا حتی یک بار هم موفق به تشکیل سرزمین مستقل خودشون نشدن!

میخواستم بدونم علت این روحیه چیه؟ آیا دلیل تاریخی داره؟ لطفا توضیح بدید در این مورد.

(اگر صلاح نیست این پست منتشر بشه عیبی نداره در پیام خصوصی پاسخ بدید)

یا حق

آیا جمشید همان ذوالقرنین است؟!

انجمن: 

با سلام

کدام شیعه اي است که حدیث ‫لوح‬ را نشنیده باشد و یا به صحت آن ذره ای شک داشته باشد؟!


در این حدیث مشهور ، آمده است که سازنده شهر توس كسي نبوده جز عبد صالح‫ ‏ذوالقرنین‬ :


خليفتي علي بن موسى الرضا يقتله عفريت مستكبر يدفن في المدينة التي‫ ‏بناها_العبد_الصالح_ذوالقرنين‬


و بانی شهر توس کسی نبود جز جمشید پیشدادی

نزهة القلوب ص 185:

IMAGE(http://www.askdin.com/gallery/images/18641/1_nazhat_ol_gholoob_185.jpg)

تاریخچه چهارشنبه سوری

سلام...
من یک سوال دارم میگن چهارشنبه سوری از روزی در ایران بنا شد که سیاوش از توی اتیش گذشت ولی به خواست خدا نسوخت و ملت خیلی تعجب کردن!
آیا این مطلب صحت دارد؟
اگر امکان دارد در مورد تاریخچه چهارشنبه سوری توضیحاتی بیان بفرمایید.

کتاب های تاریخی شیعه

سلام و خسته نباشید خدمت اساتید گرامی و دوستان عزیز
.
در جای دیگه چنین تاپیکی هست ولی به نظر خوب و کامل نیست.

سوال اول:از زمان پیامبراکرم (صلی الله و علیه و اله) تا امروز بزرگان شیعه چه کتاب های تاریخی نوشتند.(کتاب هایی که در دسترس هست و مفقود نشده)

سوال دوم:تاریخ نویسانی هستند که (بدون شیعه و اهل سنت بودن) تاریخ نوشته باشند (عامه)

سوال سوم:بعضی کتاب ها وقایع رو نوشتند ولی توضیحی ندادند که این موضوع درست هست یا ناردست و فقط نقل کردند

مثلاََ در کتاب"تاریخ شیعه و فرقه های اسلام تا قرن چهارم" نوشته دکتر محمد جواد مشکور نوشته:

زمانی که علی از کشته شدن عثمان آگاه شد به خانه او آمد و از فرط خشم و اندوه حسن و حسین را بزد!!

این رو نوشته و توضیحی هم نداده,تا جایی که ما می دونیم این مطلب درست نیست

در این مورد هم که چه کتاب هایی به صورت استدلالی نوشته شده یعنی موضوع رو نقل کرده و اون رو به بحث گذاشته و بررسی کرده که درست هست یا ناردست و نقل قول های بزرگان رو هم پیرامون اون حدیث یا حادثه نوشته باشه

لطفاََ توضیح بدید.

با تشکر@};-

امکان خروج «یمانی» از جایی به غیر از یمن!

با عرض سلام و احترام

آیا احتمال این که یمانی از جایی به غیر از یمن خروج کند وجود دارد؟

مثلا از قم
(چرا که در قم افرادی هستن که اصلیت یمنی دارن و از یمن به قم مهاجرت کردن)

نعل اسب ؛ از کربلا تا اروپا و آمریکا

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام..میخواستم اساتید ریشه تاریخی نعل اسب رو که برای بیشتره مردم نماد خوشانسی شده است رو بیان کنن .. واقعا این نعل اسب از کربلا به اروپا و آمریکا رفته؟ با تشکر@};-

برقرای عدالت یا برقراری اسلام؟

سلام.
با آرزوی تعجیل در فرج مولا امام زمان روحی له الفدا.
من در خصوص شرایط جهانی عصر ظهور آنچه خوانده ام پیرامون آن بوده که ظلم در جهان عالمگیر میشود و حضرت برای برقرای عدل ظهور میفرمایند. ولی سوال من این است آیا پس از ظهور همه مسلمان میشوند؟ آیا در این امر اجباری هم هست؟ آن دسته ای که حتی پس از رجعت عیسی بن مریم (س) و اقتدای ایشان به مولای ما بازهم پافشاری کرده مسیحی میمانند چطور؟ کلیمیان چطور؟ زردشتیان و بوداییان چطور؟ کافرانی که حربی نیستند چطور؟ آیا برای اینان در جامعه مهدوی فضایی متصور شده اند؟
در این خصوص آنچه بنده را بیشتر به فکر می اندازد این است که من حدیثی ندیده ام که اشعار داشته باشد حتما اسلام عالمگیر خواهد شد بلکه همه احادیث در این باره هستند که عدالت عالمگیر میشود. البته به این نکته هم واقف هستم که این دو مطلقا مانعه الجمع نیستند ولی به هر حال متفاوت هستند. از طرف دیگر وقتی عده ای در زمان رسول الله (ص) با آن همه مجاهدت که حضرت فرمودند ایمان نیاوردند چه اجباری هست که بپذیریم در عصر مهدی موعود (عج) همه ایمان می آورند به اسلام؟

لطفا راهنمایی بفرمایید.

آیا این واقعیت تاریخی دارد؟ «وجود مسلمانان در لشکر هیتلر»

سلام
لطفا کارشناس محترم پاسخ مستند را ارائه فرمایند
که
آیا این مطلب که لسکریانی از مسلمانان چه در جنگ اول جهانی و علی الخصوص در جنگ جهانی دوم در کنار و هم دوش ارتش نازی هیتلر در حال جنگیدن بودن و تصآور نماز خواندن جماعت لشکریان مسلمان ارتش هیتلر هم واقعیت دارد
یا خیر
با تشکر

ولادت امیر مومنان علیه السلام

با سلام و عرض ادب و احترام

در زمان حیات امامان گرفتن جشن برای روز تولد مرسوم نبوده و این رسم ریشه در اعتقادات ایرانیان و مسیحیت دارد...

حال سوال که فکر بنده را به خود مشغول کرده این است که مادر حضرت امیر روز نهم رجب وارد خانه کعبه شده وروز سیزدهم از آن خارج شده

چرا ما روز تولد را 13 رجب می دانیم؟

چرا 10 رجب را روز تولد نمی دانیم؟

در روایات متعدد خروج ایشان را روز 13 رجب اعلام کرده اند نه ولادت ایشان را

با تشکر

آیا نامه ی آخوند خراسانی در باب حکومت اسلامی صحیح است؟

سلام
نامه ای در فضای مجازی به آخوند خراسانی نسبت داده شده ک در آن ایشان نسبت ب تشکیل حکومت اسلامی ایراد وارد میکنند و این نامه در کتاب آقای ثبوت آمده. آیا این نامه حقیقت دارد تا بخواهیم دنبال رفع شبهه ی متن ش باشیم یا خیر؟

متن شایعه


" خلاصه نامه‌ی آخوند خراسانی (بزرگ‌ترین مرجع وقتِ خودش) به آیة الله نائینی، در 100 سال پیش، درباره مضراتِ حکومت اسلامی (بسیار خواندنی‌ست):
1. دیگر ادیان هم ترغیب می‌شوند حکومتِ متعصب دینی تشکیل دهند و نزاع دینی شکل می‌گیرد.
2. وقتی روحانیون پا به حکومت بگذارند، دیگر نمی‌توانند عیوب خود را ببینند و توجیه می‌کنند و فسادها را نادیده می‌گیرند.
3. مسند روحانیت، مسندِ مبارزه با فساد است؛ و مسندِ حاکمان، همواره توأم با فساد. با این کار، هم مسند مبارزه با فساد را از دست می‌دهیم و هم روحانیت را مفسد می‌کنیم. وای به روزی که بگندد نمک / حتی اگر فاسد نشویم همه مفاسد را به گردن روحانیت می‌نویسند و دین نابود می‌شود.
4. علم حکومت‌داری و سیاست، یک علم و فن است؛ و روحانیون از این علم، حداقل تا الان کاملاً تهی هستند. ورود بدون علم و تجربه و فن به این حوزه بدون طی مراحل آن باعث آبروریزی برای روحانیون می‌شود. صرف این‌که روحانیون انسان‌های خوبی هستند که دلیل نمی شود هر علمی و هر فنی را بلد باشند.
5. آمال و آرزوی ما تبعیت حکومت از دین است در حالی‌که اگر حکومت را در دست گیریم، به تبعیتِ دین از حکومت دچار خواهیم شد.
6. چون مردم، ما را نایبان امام_زمان می‌دانند، انتظار دارند حکومت دینی هم، همان شرایط را ایجاد کند. و وقتی نتوانیم در آن سطح، عدالت را برقرار کنیم، نسبت به امام زمان و دین، سست عقیده می‌شوند.
7. اکنون که مناصب حکومتی نداریم ، این‌همه اختلاف نظر وجود دارد. اگر به حکومت برسیم، این اختلاف نظر، باعثِ چندپاره‌گیِ دین و ایجاد فرقه‌های جدید و آسیب به دین می‌شود
8. ما فقط سواد فقهی داریم. و چون فقیهِ خوبی هستیم (که تازه، همه‌‌ی ابوابِ فقه را هم نمی‌دانیم)، دلیل نمی‌شود که به علوم دیگر مانند مدیریت و ... هم تسلط داشته باشیم. علم فقه، یک علم است با مسائل خودش؛ و ربطی به اداره‌ی جامعه و مسائل آن ندارد.
9. اسلام را در طول چندین قرن، حکومت اسلامی نگه نداشته است بل‌که حوزه های علمیه نگه داشته‌اند.
10. اکنون که دست ما به حکومت نرسیده است، اطرافیان ما چه کارها که نمی‌کنند! ... وای به روزی که دست‌مان به حکومت برسد! بستگان ما، در صورت حکومت، از موقعیت استفاده خواهند کرد و باعث آبروریزی برای مرجعیت و دین اسلام خواهند شد و مردم آن‌ها را به پای ما می‌نویسند.
11. کسانى که مناصب حکومتى را در اختیار دارند، فریب‌کارى و ناراستى و دروغ‌گویى، از لوازم اولیه‌ی کار و شغل خود مى‌دانند؛ و شاید هم در پاره‌یى از موارد، امور آن‌ها بدون دروغ نمى‌گذرد؛ زیرا محتمل است که در پاره یى جاها به دلیلِ مصالحِ مهم‌ترى، دروغ گفتن براى آن‌ها مجاز باشد. اما به همین دلیل که اشغال این مناصب، با پرهیز از دروغ، منافات دارد (خوب و بد و درست و نادرست‌ش به کنار) علماى دین باید از این مناصب بپرهیزند؛ زیرا اگر بخواهند پابند راستى و صداقت باشند، امورشان نمى‌گذرد؛ و اگر هم بخواهند مثل بقیه سیاستمداران، هرجا که صلاح دیدند دروغ بگویند، این کار دو خطر بزرگ دارد؛ یکى این‌که خرده خرده، قبح دروغ در نظرشان از بین مى‌رود و تقید آنان به صداقت، در موارد دیگر متزلزل مى‌شود؛ و این امر، گرچه براى همه بد است ولى براى عالِمِ دین، از همه بدتر و خطرناک‌تر است. دیگر این که عامه مردم وقتى ببینند علماى دین (با هر عذرى، و لو موجه) در موارد متعدد دروغ مى‌گویند، کم کم این شبهه برای‌شان پیش مى‌آید که پس نکند در موارد دیگر، از جمله در احکام الهى و اعتقادات دینى و مذهبى نیز علماى دین به دلیل عذرهاى ولو موجه دروغ می‌گویند و آنگاه ایجاد چنین تصورى در اذهان عامه مردم، بسیار خطرناک است و بالمآل موجب بى اعتقادى آنان به مبادى و آداب دینى خواهد شد.
از کتاب«دیدگاه‌های آخوند خراسانی و شاگردانش»، نوشته آقای اکبر ثبوت، فصل اول، صفحه 18 به بعد. "