بسم الله القاصم الجبارین
با نام خدا و به یاد همه ی شهدای مدافع حرم
این روز ها با آغاز عملیات بزرگ و مهم آزادسازی موصل در عراق کاربران شبکه های اجتماعی با طراحی عکس نوشته هایی با هشتگ #الموصل-تتحرر (موصل آزاد می شود) علاوه بر دعا با این اقدام رزمندگان مدافع حرم را یاری می کنند.
شما نیز در این پست و جاهای دیگر در فضای مجازی تا می توانید این اقدام را گسترش دهید
به امید پیروزی اسلام و مسلمین
اللهم انصر الاسلام و اهله و اخذل الکفار و المنافقین.
درود
همونطور که میدونید ایران یکی از قدرت های منطقه ست و از نظر نظامی بالاست و ...،گفتم یه تاپیکی بزنم محلی بشه درمورد بحث جنگ افزارهای نظامی ایران،چون من خودم به شخصه خیلی آشنا نیستم و فقط مستندات رو دیدم و با همین مستندات هم بیشتر زده شدم تا علاقه مند(و به نظرم در مقابل جنگ افزارهای آمریکایی عددی نبود)
اگه میشه دوستان بیان یه ذره در مورد جنگ افزار های مختلف ایرانی توضیح بدهند و برتری ها و ضعف هایشان را نمایان کنند
سلام خدمت امام زمان(عج) - سلام خدمت رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) - سلام خدمت مقام معظم رهبری امام خامنه ای(حفظه الله)
سلام خدمت تمام شهدا ، رزمندگان و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس.
سلامی از جنس بهار خدمت تمام سرافرازان دلیر این مرز و بوم که اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک کشور در اشغال دشمن بماند.آنانکه از زره زره وجودشان گذشتند و سوختند تا امروز در آسایش باشیم.سلام بر سرداران بی سر.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان و سروران گرامی.
در این تاپیک قصد دارم و قصد داریم با نگاهی متفاوت به اتفاقات جنگ و جبهه بپردازیم. :yes:
میخواهیم خاطرات خنده دار جنگ و جبهه را بیان کنیم و بشنویم. :ghash: :khandidan:
ابتدا به احترام رزمندگان عزیز و سرافراز سایت سکوت میکنم تا ابتدا آنها خاطرات زیبا و خنده دار خودشون رو از جنگ و جبهه بیان کنند. :ghash: :khandidan:
دوستان عزیز دیگر که مثل من در آن زمان نبوده اند می توانند خاطرات خنده دار دیگر رزمندگان و سرداران را بیان کنند. :ghash: :khandidan:
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. چه می کرد؟
بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!» ترق! ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد:« حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟» جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من!» ترق! جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!