حاج محمدمهدی

شهیدی که بی‌خیال بنی‌صدر شد +عکس




بنی‌صدر دستور داده بود تا بچه‌های سپاه به سمت مکان‌های که در حقیقت پایگاه اصلی منافقین شده بود، شلیک نکنند. خبر که به مهدی رسید، یک خمپاره دستش بود خندید و گفت: به افتخار بنی‌صدر ...

به گزارش جهان به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ عکس پسر بچه‌ای که بالای سرپدرش ایستاده و دارد بهت زده نگاهش می‌کند و طی روزهای گذشته توسط مخالفان دولت سوریه به کشته شده‌های سوری- توسط ارتش- نسبت داده شد، متعلق است به سردار شهید حاج محمدمهدی کازرونی، فرمانده طرح عملیات لشکر ثارالله کرمان

حاج مهدی را یار دیرینه‌اش حاج قاسم سلیمانی بهتر از هر کسی می‌شناسد. حاج مهدی اسطوره‌ای شجاعت بود که سرلشکر سلیمانی در بیان بزرگترین ویژگی او یعنی شجاعت، گفت: من به جرائت قسم می‌خورم ذره‌ای ترس در وجود حاج مهدی کازرونی راه ندارد.

نسال الله منازل الشهداء

سال تحصیلی که شروع می‌شد، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند. وقتی بهش تذکر می‌دادیم که با این کار ممکن است مامورهای رژیم بلایی به سرش بیاورند، می‌خندید و می‌گفت: «دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفتد.»

در میان بهت و تعجب بچه‌های دبیرستان نظامی کرمان، یک خبر به سرعت بر سر زبان‌ها افتاد؛ «نمی‌تونی فکرش رو بکنی ... یکی از بچه‌های سال اول توی سالن اجتماعات ایستاده و نماز خونده!»

در محیطی که هر کس نماز می‌خواند، انگشت‌نمای همه می‌شد، مهدی هر روز نمازش را می‌خواند. بعد از نماز هم قرآنش را در می‌آورد و چند دقیقه قرآن می‌خواند و می گفت: «با خودم فکر کردم اگر برای رضا خدا و شکر او نماز می‌خوانم، نباید از تمسخر دیگران بترسم.» خیلی از کسانی که تا آن روز نمازشان را مخفیانه می‌خواندند، از روز بعد کنار مهدی ایستادند و نماز خواندند. از نمازخوان‌های دبیرستان نظام در سال‌های دفاع مقدس مردانی چون محمود اخلاقی، مجید سلماس، حسین مختارآبادی و ... مردانه جنگیدند و به شهادت رسیدند.

اوایل سال ۱۳۵۶ یک خبر مثل توپ در روستا صدا کرد، «عکس شاه سر در مدرسه، گم شده.» مهدی شب قبل از دبیرستان نظامی به روستا آمده بود، عکس شاه را از سر در مدرسه پایین آورده و عکس الاغی را نقاشی کرده و جای عکس شاه گذاشته بود.

آرام ایستاده بود کنار در مسجد جامع و پلاکاردی بسته در دستش گرفته بود. کلاهش را هم تا بالای چشم‌هایش پایین کشیده بود، مردم می‌خواستند بعد از یک اعتراض آرام از مسجد خارج شوند که ناگهان مهدی پلاکارد را باز کرد و عکس امام را بالای سرش گرفت. با فریاد «یا مرگ یا خمینی» مهدی، مردم ریختند وسط خیابان و شعار سر دادند. با این کار مهدی، تظاهرات ضدشاه که تا آن روز فقط در مسجد برگزار می‌شد، به خیابان‌ها کشیده شد.

می‌خواست محاصره‌ای مقر بچه‌های سپاه را بشکند، با آمبولانس‌ هلال احمر و یکی از خانم‌هایی که آنجا بود، به بهانه‌ای انتقال مجروحان به سطح شهر رفتند تا تیربار کالیبر ۵۰ را که توی دل دموکرات‌ها جا مانده بود، عقب بیاورند. وقتی برگشت، آمبولانس آبکش شده بود، اما تیربار همراهش بود. تا عصر همان روز با استفاده از کالیبر ۵۰ حدود ۸۰ درصد از محاصره‌ای مقر سپاه را شکست.

دموکرات‌ها وقتی نیروهای سپاه، تپه‌ رادیو تلویزیون مهاباد را گرفتند، برای هر کس که سر مهدی کازرونی، مسئول عملیات سپاه را تحویل‌شان دهد، ۴۰۰ هزار تومان جایزه گذاشتند.