حدیث طیر

حديث طير، يكى از دلايل تقدم و افضليت على (ع) بر صحابه رسول الله

انجمن: 

با سلام

يكى از دلايل تقدم و افضليت على (ع) بر صحابه رسول الله و كافه افراد خلق حديثى است صحيح و متواتر (الغدير، 3/219) به نام حديث طير (مرغ) كه انس بن مالك صحابى و خدمتكار خالص رسول الله روايت نموده و محدثينى شيعى و سنى آن را از طرق گوناگون، به اسناد معتبر نقل كرده اند.

ابو عبدالرحمن احمد بن شعيب نسائى صاحب صحيح نسائى در خصائص اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (ع) (51) متن حديث طير را چنين آورده است: «اخبرنا ذكريا بن يحيى قال : اخبرنا مشهر بن عبدالملك عن عيسى بن عمر عن السدى عن انس بن مالك: أن النبى صلى الله عليه و سلم كان عنده طائر فقال: اللهم ائتنى بأحب خلقك اليك يأكل معى من هذا الطير. فجاء ابوبكر فرده ثم جاء عمر فرده ثم جاء على فأذن له»

يعنى:
زكريا بن يحيى از حسن بن حماد از مسهر بن عبدالملك و مسهر از عيسى بن عمر و او از سدى و سدى از انس بن مالك روايت كرده اند كه: «براى پيغمبر (ص) مرغى آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدايا. محبوب ترين خلق خود را نزد من بفرست تا از اين مرغ بخورد.

پس ابوبكر آمد ولى پيامبر او را نپذيرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذيرفت.
ولى وقتى على آمد اجازه فرمود داخل شود.:Sham:
علاء الدين على متقى هندى در كنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال (15/420 به بعد) حديث انس را با مختصر اختلاف لفظى به سه صورت از ابن عساكر دمشقى روايت كرده است، متن حديث 422 چنين است: عن عمرو بن دينار عن انس قال: كنت مع رسول الله فى بستان فاهدى لنا طائر مشوى فقال: اللهم ائتنى بأحب الخلق اليك. فجاء على بن ابى طالب فقلت: رسول الله مشغول . فرجع ثم جاء بعد ساعة و دق الباب ورددته مثل ذلك. ثم قال رسول الله: يا انس افتح له فطال مارددته. فقلت يا رسول الله. كنت اطمع ان يكون رجلا من الانصار
. فدخل على بن ابى طالب فأكل معه من الطير. فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم: المرء يحب قومه ـ يعنى : «عمرو بن دينار از انس بن مالك چنين روايت كرده است: با رسول الله در باغى بوديم. مرغ بريانى به ما هديه كردند. پس پيغمبر فرمود: خدايا كسى را كه از همه خلق بيشتر دوست دارى نزد من بفرست. پس على بن ابى طالب بيامد و خواست نزد پيغمبر رود.
من گفتم پيغمبر اكنون كارى دارد و مشغول است.
پس او برگشت و بعد از ساعتى باز آمد و دق الباب نمود.
خواستم مثل دفعه پيش او را برگردانم اما رسول الله فرمود: اى انس در را به روى على بگشا او را زياد معطل كردى.
گفتم اى فرستاده خدا طمع داشتم آن مرد يكى از انصار باشد.