حکمت‌ها

پرسش و پاسخ _ زبان دوست _حکمت‌ها و امتياز تلاوت قرآن به زبان عربی

پرسش و پاسخ
زبان دوست
علی جان نثاریون*
*Had.jannesari@gmail.com
پرسش
سلام علیکم. در مورد قرآن سؤالی داشتم. در اینکه طبق تأکید علمای ما باید قرآن بخوانیم و به آن عمل کنیم حرفی نیست؛ اما سؤال من این است که می‌توانم به خواندن ترجمه یا تفاسیر فارسی اکتفا کنم و متن عربی آن را که متوجه نمی‌شوم چه می‌گوید، نخوانم؟
پاسخ
حکمت‌ها و امتياز تلاوت قرآن به زبان عربی
علیکم السلام و رحمة الله. توجه شما به کلام مقدس خدا و اهتمام به فهم آن، قابل تقدیر است.
برای پاسخ، ابتدا به یک نکته کوتاه دربارۀ اهمیت و جایگاه زبان عربی اشاره می‌کنیم و بعد از آن بحث را با بیان برخی از حکمت‌ها و امتیازات تلاوت قرآن به زبان عربی پی می‌گیریم.
زبان عربی از کامل‌ترین زبان‌ها و پربارترین و غنی‌ترین ادبیات، مایه می‌گیرد. همین که عربی زبان وحی خداوند است و تنها کتاب معجزه الهی که الفاظ آن دارای اعجاز است، به این زبان نازل شده، در برتر بودن آن کافی است. حتی بنابر روایتی، وحی از جانب خداوند برای تمام انبیا: به زبان عربی نازل می‌شود و برای پیامبران به زبان قومشان تبدیل می‌شود.1 انتخاب این زبان به عنوان زبان وحی خداوند، بر برتری و جامعیت این زبان نسبت به دیگر زبان‌ها دلالت دارد.2 در روایت دیگری زبان عربی، زبان اهل بهشت معرفی شده است.3
1.مضامین بسیار بلند و عالى قرآن، هرگز قابل ترجمه دقیق و كامل به هیچ زبانى نیست. اصولاً هيچ زبانى قادر به درک کامل زبان ديگر نيست. هر زبانى آنچه كه دارد مخصوص خودش است؛ يعنى اگر ادیبان زبان فارسى جمع شوند تا سوره حمد را به فارسى ترجمه كنند كه همان منظور سوره حمد را بفهماند، امكان‌پذير نيست. همچنین هیچ یک از ادیبان زبان‌های دیگر، نمی‌تواند یکی از غزل‌های ناب حافظ را به زبان ديگرى برگرداند كه همان لطافت و همان منظور را برساند؛ از این رو درک مضامین عالی قرآن از راه قرائت متن عربی آن ممکن خواهد بود.
2. انسان آگاه به سبک قرآنی می‌یابد كه فرق بین قرآن و ترجمه‏هایش، همان فرق بین كتاب الهى و بشرى است.
کلام الهی از جهات مختلف دارای اعجاز است که در صورت ترجمه، دیگر دارای آن جنبه‌های اعجازی نیست؛ چرا که سبك قرآن، نه شعر است و نه نثر. قرآن کریم نثر معمولى نيست؛ زيرا از نوعى انسجام و آهنگ و موسيقى برخوردار است كه در هيچ نثرى ديده نشده است. مسلمين همواره قرآن را با آهنگ‌هاى مخصوص، تلاوت كرده و می‌كنند که این آهنگ، موجب جذب و تحول افراد می‌شود.
وليد بن‏ مغيره که یکی از سران کفار در عصر جاهلیت و اهل فصاحت و بلاغت عرب بود، پيامبر اکرم6 را در حال قرائت قرآن دید. جذابيت قرآن، او را تحت تأثير قرار داد و به دوستان خود گفت:
إِنَّ لَهُ لَحَلاوهݑ و إِنَّ عَلَيه لَطَراوَهݑ و إِنَّ أعْلاهُ لَمُثْمِرٌ وَ إنَّ أسْفَلَهُ لمُغْدِقٌ و إِنَّه يَعْلُو و لا يُعْلَىٰ.
يعنى اين قرآن، شيرينى‏خاصى دارد. و طراوت خاصى بر آن حاکم است. اين قرآن، چونان درختی پرثمر، در بالا ميوه‌هاى شيرين دارد و در پایین ريشه‌هاى محكم. اين قرآن، برتر است و برتری بر آن ممکن نیست.4
زيبايى قرآن نه زمان می‌شناسد و نه نژاد و نه فرهنگ مخصوص. همه مردمى كه با زبان قرآن آشنایند آن را با ذائقه خود مناسب می‌یابند. هرچه زمان می‌گذرد و به هر اندازه ملت‌هاى مختلف با قرآن آشنا می‌شوند، بيش از پيش مجذوب زيبايى قرآن می‌شوند. اين حلاوت و شيرينى قرآن [و اينكه‏] هر چه تكرار می‌شود از شيرينی‌اش كاسته نمی‌شود، از وجوه اعجاز قرآن كريم است؛ مثلاً سوره حمد را روزى ده بار فقط براى نمازهايمان می‌خوانيم. با اینکه خواندن هر قطعه زيبايى روزى ده بار، ملال آور است، تنها قرآن است كه چنين شيرينی‌اى دارد كه هر چه خوانده گردد شيرينى آن سلب نمی‌شود. اين، بیان‌گر يك نوع تناسب ميان فطرت بشر و اين كلام الهی است.
سيد قطب، مفسر معروف معاصر می‌گويد:
ما شش مسلمانان بوديم که مسافرتی با کشتی داشتیم. روز جمعه به اين فكر افتاديم كه نماز جمعه را بر روى كشتى انجام دهيم. با موافقت ناخداى كشتى، همراه كاركنان كشتى كه همه از مسلمانان آفريقا بودند نماز جمعه را در عرشه كشتى برگزار کردیم. پس از پايان نماز، دیدیم یک خانم مسيحى، بسیار تحت تأثير نماز ما قرار گرفته بود، به حدى كه اشك از چشمانش سرازير بود و قادر به كنترل خويش نبود. او نزد ما آمد و با تأثر شدید پرسید: «كشيش شما [= امام جماعت] با چه زبانی سخن می‌گفت؟» به او گفتيم: «با زبان عربى».
او گفت: «من يك كلمه از مطالب شما را نفهميدم؛ اما به وضوح ديدم كه اين كلمات، آهنگ عجيبى داشت و در لابه‌لاى خطبه امام شما جمله‌هایى وجود داشت كه از بقيه ممتاز بود. آن جملات داراى آهنگ فوق‌العاده مؤثر و عميقى بود، آنچنان كه لرزه بر اندام من می‌انداخت. يقيناً اين جمله‌ها مطالب ديگرى بودند. فكر می‌كنم امام شما هنگامى كه اين جمله‌ها را ادا مى‌كرد، مملو از روح‌القدس شده بود». ما متوجه شديم اين جمله‌ها همان آياتى از قرآن بود كه من در اثناء خطبه و در نماز، آن‌ها را مى‌خواندم.5
3.قرآن، نوری است که این نور در ترجمه یا تفسیر آن، کمتر یا اصلاً یافت نمی‌شود.
خداوند در وصف قرآن کریم چنین بیان می‌نماید:
قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ؛6
از طرف خدا، نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد.
آیات قرآن متصف به نور شده است که این نور در ترجمه آیات دیده نمی‌شود؛ چنان‌که مرحوم كربلایى كاظم ساروقی با عنایت امام زمان7 نور قرآن را می‌ديد و با نور قرآن، آن را می‌خواند. روزى يكى از بزرگان دو تا «و» نوشتند، يكى به نيّت قرآن و ديگرى به نيّت الفبا و به او داد. كربلايى كاظم، آن «و» كه به نيّت قرآن نوشته شده بود را نشان داد و گفت: «اين، قرآن است». سؤال شد: «از كجا فهميدى؟» گفت: «اين «و» نور دارد و آن «و» نور ندارد».7
خواندن آیات الهی، موجب نورانی شدن وجود انسان و فضایی می‌گردد که در آن قرائت می‌شود؛ از این رو در آخر سورۀ مزمل خطاب به همه چنین می‌فرماید:
فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْءَانِ؛8
آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد.
آیه می‌گوید: تا مى‌توانيد قرآن بخوانيد، نه قرآن بدانيد و قرآن بفهميد. ترجمۀ قرآن و تفسير آن، برداشت از آن بسیار خوب است؛ اما مورد اين دستور العمل نيست. آنچه مورد دستور الهی در این سوره است، خواندن قرآن است.
در ادامه آیه در مقام تأکید قرائت قرآن در احوال گونان این‌گونه خطاب می‌کند:
عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى‏ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فی سَبيلِ اللهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ‏؛
او مى‌داند كه از شما برخى بيمارند و برخى به سفر می‌روند [و] در پى روزىِ خداوندند، و برخى در راه خدا پيكار می‌كنند؛ پس آنچه می‌توانيد از آن [قرآن] بخوانيد.
مى‌فرمايد: خدا مى‌داند كه تو گاهى مريض مى‌شوى؛ اما در همان حال به اندازه‌اى كه ممكن است، قرآن بخوان. خدا مى‌داند كه گاهى بسیار كار دارى؛ ولى در همان وقت هم به هر اندازه كه مى‌توانى، قرآن بخوان. خدا مى‌داند كه گاهى در خط مقدم جبهه هستی؛ اما در همانجا هم تا مى‌توانى قرآن بخوان.
4.قرآن، علاوه بر محتوای عالی از لطافت ویژه و نكات ادبى برخوردار است كه خود، بخشى از اعجاز قرآن است و در قالب هیچ ترجمه‌اى بیان شدنى نیست.
گروهى از كفار قريش، به مبارزه با قرآن برخاستند و تصميم گرفتند آياتى همچون آيات قرآن ابداع كنند. چهل روز بهترين غذاها و مشروبات مورد علاقه آنان را برايشان تدارك ديدند، تا با خيال راحت به تركيب جمله‌هايى همانند قرآن بپردازند؛ اما هنگامى كه به آيۀ
وَ قيلَ يا أَرْضُ ابْلَعي‏ ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقْلِعی‏ وَ غيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَ قيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمينَ؛9
رسيدند که نظر فصاحت و بلاغت عربی در اوج است، چنان متعجب و متحیر شدند که به یک‌ديگر نگاه كردند و گفتند: «اين سخنى است كه هيچ كلامى شبيه آن نيست، و به كلام مخلوق شباهت ندارد». اين را گفتند و از تصميم خود منصرف شدند و مأيوسانه پراكنده گشتند.10
5.وقتى مطلبى نزد همگان با یك قرائت معیّن ثابت شود، از تحریف آن، جلوگیری خواهد شد.
مثلاً اگر سخنى به زبان فارسى باشد و كسى آن را به زبان عربى ترجمه كند، و بعد به تركى، انگليسى، فرانسه، آلمانى، روسى و... ترجمه شود، موجب نابودی یا حداقل تحریف بخشی از آن سخن می‌گردد؛ لذا فرهنگ قرائت متن عربی قرآن، خود راهی است برای جلوگیری از تحریف آن.
6.قرائت قرآن به زبان عربی باعث ایجاد زبانى مشترك در میان همه پیروان و فراهم سازى نوعى وحدت میان آنان است.
اسلام، زبان مخصوصى را براى مكالمه مسلمانان با يكديگر وضع نكرده است.
اسلام، خط مخصوصى را هم براى مردم قرار نداده است؛ چرا که اسلام، دين نژادى نيست، اما در عین حال اسلام براى اعمال مذهبى، زبان مخصوصى را انتخاب كرده كه اين زبان مخصوص، به همه مردم وحدت ببخشد.
زیبایی این وحدت و یگانگی، هنگامی قابل درک است که در اجتماع بزرگی از مسلمانانِ گوناگون جهان حاضر باشیم و نماز جماعت برپا شود. اگر قرار باشد که هر یک از مسلمانان با زبان خود به نماز بایستد، هیچ یک از مسلمانان که با امام جماعت هم‌زبان نیست، با او احساس یکدلی و یگانگی نمی‌کند؛ اما هنگامی که همۀ مسلمانان و امام و مأموم آنان با یک زبان نماز می‌خوانند، نماز آنان، سمبل وحدت و یکرنگی است.
در پایان تذکر این نکته لازم است که برای بهره‌مندی کامل از برکات قرائت قرآن کریم، باید شرایطی را فراهم نمود که یکی از آن‌ها آگاهی از زبان قرآن کریم است، تا علاوه بر بهره‌گیری از نورانیت آن، از مضامین آن نیز بهره‌مند شوید.
از همین رو از امام صادق7 نقل شده است که:
تَعَلَّمُوا الْعَرَبیَّهݑَ فَاݙنَّها کَلامُ اللِه الَّذِی تَکَلَّمَ بِهِ خَلْقَهُ؛11
عربی را بیاموزید؛ زیرا زبانی است که خداوند به وسیلۀ آن با خلق خود سخن گفته است.
پی‌نوشت‌ها
1. بحارالأنوار، علامه مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء،‌ 1404 ق، ج ‏11، ص 42.
2. همان، ج ‏16، ص 134.
3. همان، ج ‏8، ص 286.
4. مجمع البيان، شیخ طبرسی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372 ش، ج‏10، ص 584.
5. فى ظلال القرآن، سيد بن قطب، بيروت- قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، 1412ق، ج ‏3، ص 1786؛ تفسير نمونه، ج ‏8، ص 292.
6. سوره مائده: 15.
7 . مقدمه سیر و سلوک، آیت الله مظاهری، نرم افزار مجموعه آثارآیت الله مظاهری، تولید شده توسط مرکز کامپیوتری علوم اسلامی نور، ص 64.
8. سوره مزمّل: 02.
9. سوره هود: 44.
10. تفسير نمونه، آیت الله مكارم شيرازى، : تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ اول 1374ش، ج ‏9، ص 111.
11. خصال، شیخ صدوق، قم‏، جامعه مدرسين، چاپ اول،‏ 1362 ش‏،ج1، ص258.