خیانت به همسر
درمانده از خیانت به همسری که دوستش ندارم!
ارسال شده توسط Mkarbakhsh در یکشنبه, ۱۳۹۹/۰۱/۳۱ - ۲۱:۰۶افشا کردن یا افشا نکردن رابطهی نامشروع دیگران
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در یکشنبه, ۱۳۹۷/۱۲/۱۹ - ۱۹:۳۳با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
سلام
به تازگی متوجه رابطه غیر مشروع زن یکی از اقوام و آشنایان شده ام. به این صورت که زن آن مرد با مردی دیگر رابطه دارد.
حالا من در یک دو راهی قرار دارم که این موضوع را به شوهرش بگویم که در اینصورت باعث از هم پاشیدن زندگی او می شود و اگر نگویم حقی بر عهده من است.
چگونه می توانم در ذهن این خانم نفوذ کنم و بدون تهدید و با آرامش بدون انکه آبروریزی شود او را از این رابطه گناه آلود منصرف کنم؟
این رو هم اضافه کنم درمورد وجود رابطه نامشروع هم مطمئن هستم و سند و مدرک هم دارم. (متاسفانه) x_xلطفا راهنمایی ام کنید.
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید
شاهد خیانت بودم باید چیکار می کردم؟
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در پنجشنبه, ۱۳۹۴/۰۶/۰۵ - ۲۲:۰۰با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
با سلام
یه راست میرم سر اصل مطلب
دو روز پیش اتفاقی افتاد و من کاری کردم که در اون لحظه به درستیش شک نداشتم
ولی الان فکر میکنم شاید بهتر بود دخالتی نمیکردم
من یه جاری کوچکتر از خودم دارم که سه ساله ازدواج کرده و یه دختر یه ساله داره
جاریم و برادرشوهرم باهم دوست بودن و یه روز تو خیابون گرفتار شدن و به عقد هم دراومدن
از همون اول متوجه تماسها و رفت و آمدهای مشکوک جاریم بودم ولی مدرکی نداشتم
از طرفی نمیخواستم تهمتی بهش زده باشم و فردای قیامت مدیونش باشم
فقط یه بار به همسرم موضوع رو گفتم اونم گفت ممکنه اشتباه کرده باشم و فردا باید جوابگو باشیمتا اینکه دو روز قبل یکی از فامیلای من که با جاریم تو یه کوچه خونه دارن بهم زنگ زد و گفت:
یه پسری رفت تو خونه جاریت ولی رفتارشون خیلی مشکوک بود البته شایدم فامیلشون باشه نمیدونم
خیلی با خودم کلنجار رفتم که چیکار کنم سر آخر به شوهرم زنگ زدم و ماجرا رو گفتم
شوهرم اومد و دوساعتی دم خونشون کشیک دادیم شوهرم میگفت بذار زنگ بزنم پلیس چون صدای خندشون میومد
ولی گفتم نه شاید صدای تلویزیونه شاید اشتباه میکنیم اگه مامور بیاد آبروش میره و مدیونش میشیم
تا اینکه بعد دوساعت پسره از خونه اومد بیرون و با اولین سیلی همسرم همه چی رو گفت
بعدم برادرشوهرم اومد و زنگ زد مامورا اومدن بردنشون
اونجا جاریم اعتراف کرده که سه ساله باهاش رابطه داره و خودش زنگ زده بیاد
چون فکر میکرده شوهرش تا عصر نمیاد
الانم برادرشوهرم و خانوادش میگن فقط طلاق اونم راضی شده
ولی این وسط همه چی رو از چشم من میبینه
میگه اگه تو دخالت نمیکردی من بلدم چطوری شوهرمو ساکت کنم
میگه تو باعث شدی زندگی من از هم بپاشه و بچم بمونه وسط
میگه تاوانشو پس میدی....ولی خدا شاهده من هیچ قصد و نیتی نداشتم
سه ساله که سربسته ازش میخوام درست زندگی کنه ولی گوشش بدهکار نیست
همسایه ها دیده بودنش به خدا ترسیدم انقدر ادامه بده که دیگه نشه کاریش کرد
همه خانواده شوهرم حتی شوهر خودش میگن کار درستی کردی که خبرمون کردی ولی خودش فقط نفرینم میکنهمیشه بگین من باید چیکار میکردم؟
اصلا همچین اتفاقی حکمش چیه؟
مرجع من آیت الله بهجت هستن
منظورم اینه که من کار درستی کردم یا نه؟
پیشاپیش از همگی ممنونم
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
رفتار ما در ارتباط با «خیانت به همسر» اطرافیان چگونه باشد؟ پاسخ با تجربه مشاوره اي
ارسال شده توسط عارف در یکشنبه, ۱۳۹۳/۰۱/۲۴ - ۰۹:۲۰سلام علیکم
جدیداً متوجه شده ایم که یکی از خانمهای اقوام (درجه دو) با مردی ارتباط تلفنی و حضوری پیدا کرده است.شوهر ایشان بی اطلاع است وظیفه ما چیست ؟
مرجع تقلید :آیت الله مکارم شیرازی.
مچکرم
ازدواج با دختری که قبلا رابطه جنسی داشته
ارسال شده توسط امیدوار در سهشنبه, ۱۳۸۹/۰۸/۲۵ - ۰۱:۰۱باعرض سلام و تشکر از همه خوانندگان یکی از موضوعاتی که در حال حاضر برخی از جوانان ما با آن دست و پنجه نرم می کنند موضوع ازدواج با دختری که می دانند قبلا رابطه عاطفی و یا جنسی با فرد دیگری داشته است حتی در مواردی ممکن است دختر مورد علاقه شان هیچ تقصیر نداشته و به نحوی اغفال شده است و یا اینکه در حال حاضر توبه کرده و پاک است در این موقعیت ها فرد عاشق با احساس مسؤلیت درونی ، عذاب وجدان و احساس گناه در صورت رد کردن دختر روبرو است و دچار یک تعارض درونی می باشد از یک طرف احساس مسؤلیت نسبت به معشوق دارد و از طرفی با تجربه جنسی طرف مقابل نمی تواند کنار بیاید و همیشه نگران آینده خود است بنابراین در این گونه شرایط بسی دشوار مراجعه به یک مشاور، بسیاری از تعارض ها و فشار های روانی را کاهش می دهد برای فردی در این وضعیت راهکارهای زیر پیشنهاد می شود:
1- پرهیز از تصمیم گیری شتاب زده
2- مبارزه با احساس گناه و مسولیت های غیر منطقی و نامناسب
3- نوشتن لیستی از مشکلات و آسیب هایی که در آینده نسبت به خود و طرف مقابل خواهد داشت این آسیب ها عبارتند از :
الف: احساس ندامت و پشیمانی: با گذشت مدتی از زندگی زناشویی و کاهش احساسات اولیه دیده شده حتی افرادی که همسرشان تجربه جنسی و زناشویی مشروع هم داشته اند دچار وسواس فکری و احساس تنفر و خیانت شده اند زیرا تا حد زیادی احساسات و هیجانات با شرع و عقل همخوانی ندارد.
ب: بدبینی ها و سوءظن هایی که باعث محدودیت های نامناسب و بازپرسی های شکننده می شود و باعث درگیری ها زناشویی می شود.
ج: نداشتن انگیزه در رابطه جنسی به دلیل افسردگی نسبت به همسری که باعشق آنرا انتخاب نکرده ای بلکه به خاطر احساس مسؤلیت و احساس عذاب وجدان با آن وصلت کرد است.
4- برای خلاص شدن از شر افکاری مانند اینکه اگر من ایشان را ترک کنم ممکن است به راههای بدتری کشیده شود و تجارب متعددی داشته باشد ویا...، ارجاع طرف مقابل به مشاوره و قطع کامل رابطه بسیار مفید است.
5- نوشتن لیستی از نقاط ضعف ها و ریسک هایی که ایشان انجام داده اند و وارد رابطه جنسی شده اند و اینکه ممکن است فردی نامطمئن باشند چون طرف مقابلش هم تجربه دارد و هم جرأت و ممکن است با اندک ناملایمت شما را با افراد دیگری مقایسه کرده و حتی جذب شود
6- برای فراموش کردن باید به صورت منطقی برای اولین و آخرین بار با طرف مقابل صحبت کند و ادامه رابطه و ازدواج را ظلم به طرف مقابل و ظلم به خودش بداند و به تدریج با حذف محرک های وسوسه برانگیز بیرونی مانند شماره تلفن ، هدیه و حتی مکان رفت آمد از طرفی با مدیریت افکار و احساسات درونی و پرهیز از پرداختن به خاطرات گذشته زندگی جدیدی را شروع کرده و با چشمانی باز به یک ازدواج سالم و مناسب و منطقی اقدام کند
گفتن ارتباطات گذشته به همسر
ارسال شده توسط امیدوار در پنجشنبه, ۱۳۸۹/۰۷/۲۲ - ۰۰:۳۶[/]
[/]
[/]