دوستی با نامحرم
سردرگمی برای ازدواج
ارسال شده توسط omid.rah در پنجشنبه, ۱۳۹۸/۰۹/۱۴ - ۱۲:۲۲دوستی با جنس مخالف با وعده ازدواج
ارسال شده توسط Omid6666 در یکشنبه, ۱۳۹۸/۰۹/۱۰ - ۰۳:۳۷طرز مواجهه با تغییر مسیر دوستم
ارسال شده توسط صندلی در سهشنبه, ۱۳۹۷/۰۱/۲۱ - ۲۲:۰۵من یک دوست اینترنتی دارم به اسم علی. خیلی هم دوستش دارم.
یه زمانی(تا چند وقت پیش) یکی از بهترین ها بود.
مومن. خدا پرست. ولایتمدار. عاشق شهادت. عاشق بودن در کنار امام زمان(عج) و و و و...
وقتی یه خانوم تو چت باکس یه سایت هم میومد از خجالت وارد چت باکس نمیشد.
خیلی آدم درستی بود.
اما...
چند وقته نابود شده.
دیگه دل و دماغ دین رو نداره. نماز هاش یکی در میومد شده. همین یکی در میومد هم من زور کردمش وگرنه قاطی کرده بود.
قاطی کرده بود نماز و اینارو ول کرده بود. مدام هم شک و شبهه پیدا کرده بود به خدا و دین و عدالت خدا و غیره!
بعد که نماز های نصفه و نیمه رو شروع کرد به نظرم شک هاش تا حدی فروکش کرد.
اما همچنان شدیدا منتقد اسلامه. منتقد نظامه. میگه میخواد همینجوری بمونم!
راستش جدیدا یه مشکل بد مالی براشون پیش اومد. اینم فکر کنم کم طاقت بوده چون به خاطر مشکلات قلبی (قلب درد) و همینطور ریزش مو و فکر و خیال و کلی چیز اومد سراغش.
خیلی اش شک هاش اقتصادیه که چرا اسلام انقدر موفق نیست که فقر رو جمع میکنه.یا میگه چرا مسئولای ما که به نظر خداپرستن انقدر فاسدن. و این چیزا.
من تا حدی سعی میکنم سوالاشو جواب بدم اما فکر کنم روشم غلطه که اثرش کمه.
من حتی قصد داشتم برای تنبیه ازش دوری کنم تا اثر کنه. ولی بعد فکر کردم ممکنه اینم یه دلیل بشه برای تنفرش از اسلام و اسلام گرایان و هم اینکه من شاید تنها کسی ام که بهش غر میزنم امر و نهی میکنم منم نباشم بیشتر دست و بالش باز میشه برای همین از تصمیمم صرف نظر کردم.
و مورد بعدی هم این که با یه خانوم آشنا شده. قبلا یه بار دربارش گفته بود اون موقع چون آدم مونی بود بهش اعتماد کردم میدونستم از روش درست وارد میشه. اما حالا که قاطی کرده از روش غلط وارد شه. رابطه دارن تو تلگرام. البته رابطشون مبتذل یا مستهجن نیستا. ولی همین که صمیمی حرف بزنن یا درساشونو با هم بخونن به نظرم خیلی بده!
در این باره کلی باهاش حرف زدم. در نهایت امروز گفت که احتمالا دختره سرطان داره هنوز آزمایش نیومده و درست نیست که تو این شرایط ولش کنم. من جوابی نداشتم گفتم میپرسم برات.
الان سوال من دو تاست.
1-نحوه برخورد من. نحوه بحث من. لحن حرف زدنم باید چطور باشه.. روش های دست نهی از منکر رو به من کامل یاد بدید تا به بهترین شرایط باهاش حرف بزنم. خوشبختانه دوستیمون سر جاشه و میتونم تاثیر بزارم اگه روشم درست باشه.
2-رابطه اش با اون خانومه بد هست یا نه؟ عیبی نداره تو این رابطه بمونن؟ یا بهتره رابطه داشته باشن ولی سرد تر؟ یا بهتره کلا ترک رابطه کنن تا موقع ازدواجشون برسه؟(سرطان هم در نظر بگیرید)
لطفا کمکم کنید. امید زیادی بهش دارم. همین که نماز های نصفه و نیمه رو میخونه نشون میده قسمتی از وجودش پیش خداست. تا کاملا سیاه و تاریک نشده باید از فرصت استفاده کنم. کمکم کنید.
ممنون
دوستی با دختران در تلگرام
ارسال شده توسط rreezzaa در سهشنبه, ۱۳۹۵/۰۴/۰۸ - ۱۲:۲۹سلام
بنده ی دوستی دارم ک دنبال ی همدم میگرده واسه خودش:x
ی مدت شیفته ی یکی از همکلاسیاش شده بود که اون زیاد محلش نمیزاره
پسر نسبتا مذهبی ای هست و اهل مسجده اما متاسفانه فقط ظاهر مذهبیا رو داره :-"
جدیدا تو تلگرام با ی دختر همسن خودش آشنا شده و جملات عاشقانه براش رد و بدل میکنه و سعی داره به هر روشی اونو مجذوب خودش کنه:Graphic (16):
وقتی هم از قباحت کار بهش میگم میگه من که نمیخوام عمل جنسی بکنم!:Esteghfar:
این دوست ما 15 سالشه
خیلی قد و خودسره
کلا کارش شده تلگرام و این کارا :Graphic (33):
من بعنوان ی دوست چیکار کنم یا چی بگم بهش؟
حرمت دوستی با نامحرم
ارسال شده توسط tazkie در چهارشنبه, ۱۳۹۴/۰۴/۰۳ - ۰۳:۵۳سلام. در برخی احکام از جمله حرام بودن دوستی با جنس مخالف، دلایلی ذکر می شود، که آن دلایل الزاماً به معنای آن عمل حرام نیستند. مثلاً سند حرام بودن دوستی، عبارت است از: منع قرآن از ازدواج با زنان اهل دوستی(که در آیه صحبتی از پسرها نیست!)، منع قرآن از زنا، منع روایات از شوخی و مصافحه با نامحرم. اینجا یک پسر می تواند دوستی کند، ولی نه با دوست دخترش زنا کند، و نه مصافحه و نه شوخی[بعید هست ولی محال نیست] ازدواج کردن با او هم در قرآن، منعی ندارد. می پرسیم پس چرا نمی تواند دوستی کند؟ پاسخ داده می شود: دوستی مقدمۀ شوخی و مصافحه و زناست، پس حرام است.(گویا علما نیز بر این حرام بودن اجماع دارند.)
از قرار معلوم، در فقه، مقدمۀ یک حرام نیز حرام است. خواهشمندم اگر اینطور است سند روایی یا نظر مراجع را مبنی بر این مسئله بیان کنید.
مادرم در واتس آپ با نامحرمي دوست شده ، چکار کنم؟! (نیاز عاطفی)
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در دوشنبه, ۱۳۹۴/۰۶/۱۶ - ۲۰:۲۴با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
سلام علیکمدختر خانم سیزده چهارده ساله ای نزد بنده آمدند و مشکلی را مطرح نمودند تا راهنماییشان کنم و بنده به دلیل تخصصی بودن و حساس بودن موضوع تصمیم گرفتم اینجا مطرح نموده و ازراهنمایی شما استاد گرامی و کاربران محترم جهت راهنمایی ایشان بهره مند گردم
جریان از این قرار است که این دخترخانم مدتی بوده که متوجه میشود مادرش خیلی بیشتر از گذشته سرش توی گوشی موبایلش است !!،و بعضی وقتها وقتی پدرش می آید سریع گوشی را قایم میکند تا اینکه یک روز که گوشی مادرش را گرفته بوده تا به پدرش پیام بدهد پیامهای مادرش را میبیند و متوجه میشود که مادرش با یکی از همکاران آقایش دوست شده اند!!!! و از طریق واتس آپ و پیام و غیره برای همدیگر پیامهای عاشقانه میفرستند ...
دختر خانم به مادرش میگوید که جریان را فهمیده و مادرش کلی دعوایش میکند و میگوید به تو ربطی ندارد و حق نداری دخالت کنی و غیره و تهدیدش میکند که حق نداری به پدرت بگویی
دختر خانم میگوید کلی با مادرم بحث کردم گفتم پس اگر فردا من هم با یکی دوست شدم حق ندارید حرفی بزنید که مادرش گفته ما همکاریم وزن همکارم هم میداند ما به هم پیام میدهیم و پیامهایمان در حیطه کاری است اما تو حق نداری با کسی دوست شوی و غیره ...حالا این دختر خانم میگوید چکار کنم؟ چونکه اولا پدرم از این موضوع بی اطلاع است و از طرفی رابطه پیامی مادرم و این آقا دارد روز به روز بیشتر میشود....
توضیحات : دختر خانم میگوید مادرم خیلی احساساتی است و همیشه دوست دارد رمانتیک باشدسالهاست با پدرم بحث دارد و همیشه در دعواهایشان میگوید تو مرا از نظر عاطفی تامین نمیکنی و...
نکته : بنده نیز این خانواده را میشناسم و تا جایی که میدانم و شنیده ام شوهر این خانم مرد خیلی خوبی است و خیلی در کارهای خانه کمک میکند،فراوان خانواده را مسافرت میبرد، و از نظر مالی هم این خانواه کمبودی ندارند اما از نظر عاطفی با خانمش چگونه است را اطلاعی ندارم!
لطفا راهنمایی های لازم را بفرمایید
باتشکر
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
روابط گذشته سد خوشبختی آينده
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در پنجشنبه, ۱۳۹۳/۰۵/۲۳ - ۲۱:۲۳با نام و یاد دوست
با سلام و عرض ادب
این سوال ، سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
که با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
سلام
مدت یک سال است که عقد کرده ام، اکنون زندگیم به جایی رسیده که جدایی روبروی آن است.من در گذشته با پسران ارتباط تلفنی و جنسی داشتم، البته با قصد ازدواج بود و بعد پشیمان شدم و توبه کردم
بسیار به خدا و قرآن معتقدم و حجاب دارم.در ماه اول عقدم توسط یکی از آن افرادی که تماس تلفنی داشتم، گذشته ام برای همسرم رو شد و مجبور شدم نیمی از گذشته ام را برای او بگویم، چون میترسیدم اگر کامل بگویم او برود
او از من مدتی را وقت خواست تا ببنید می تواند ادامه دهد یا نه، که بعد از مدت کوتاهی گفت باشد ادامه می دهیم
چون پرونده دادگاهی برای آن فردی که اقدام به این کار کرده بود تشکیل داده بودیم، مجبور بودم طوری پیش ببرم که همسرم دیگر متوجه گذشته ام نشود، برای همین مجبور می شدم چندین به او دروغ بگویم و قسم دروغ بخورم و او که من را زیر نظر داشت اینها را برایم رو کرد و گفت دیگر نمی تواند با من بماند.
من التماسش کردم و ازش فرصت خواستم، واو گفت پیش مشاور می رویم اگر گفت فرصت بده، من میدهم، اما من دیگر میلی به این زندگی ندارم و میخواهم جدا شوم چون به هیچ وجه به من اعتماد ندارد. و میگوید که به من علاقه جنسی دارد.
مشاور گفت که سه ماه فرصت بدهد تا هم بتوانم اعتماد سازی کنم و هم بتوانم علاقه اش را دوباره بدست بیاورم.(البته مشاور به من گفت که او اصلا نسبت به من نفرت ندارد و فقط دل چرکین است)
در این سه ماه قرار است با هم زندگی کنیم، تا مشخص شود که بماند یا طلاق بگیرد.(من مهریه ام را نیز برای حفظ زندگی ام بخشیده ام)
البته او می گوید من قولی نمی دهم که بعد از سه ماه بمانم و به من میگوید که بهتر است جدا شوم. چون به من اعتماد ندارد و می گوید که او زن پاکدامن میخاسته ومن پاکدامن نیستم تا بتواند از من بچه دار شود.(اما من از چندین مرجع و کارشناس دینی پرسیدم که اگر فرد توبه کرده باشد و برنگردد به او پاکدامن گفته می شود.)
اما من معتقدم که من اهل خیانت نیستم و بسیار به او علاقه دارم و به دنبال زندگی درست و خدایی هستم و مطمئنا خدا این رابطه را اگر من عملک درست باشد حفظ خواهد کرد.
حال از شما عاجزانه کمک می خواهم که به این حقیر بگویید که چگونه و با چه روش هایی علاقه همسرم را که بسیار مرا دوست داشت و باورم داشت را برگردانم و بتوانم دوباره او را علاقه مند به خود کنم و دیگر اینکه چگونه و با چه رفتارهایی در این مدت اعتماد را به او برگردانم و برایش اعتماد سازی کنم؟!
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
رفتار ما در ارتباط با «خیانت به همسر» اطرافیان چگونه باشد؟ پاسخ با تجربه مشاوره اي
ارسال شده توسط عارف در یکشنبه, ۱۳۹۳/۰۱/۲۴ - ۰۹:۲۰سلام علیکم
جدیداً متوجه شده ایم که یکی از خانمهای اقوام (درجه دو) با مردی ارتباط تلفنی و حضوری پیدا کرده است.شوهر ایشان بی اطلاع است وظیفه ما چیست ؟
مرجع تقلید :آیت الله مکارم شیرازی.
مچکرم