رمضان
امضاهای تصویری ویژه ماه رمضان
ارسال شده توسط افلاکیان در شنبه, ۱۳۹۱/۰۴/۳۱ - ۰۰:۲۳سلام.عرض تبریک حلول ماه مبارک رمضان
مجموعه چند امضای تصویری ویژه این ماه را براتون قرار میدم.منبع این تصاویر سایت اسک قرآن هست
۩♥۩ روزه در عصر اضطراب ۩♥۩
ارسال شده توسط نیایش در جمعه, ۱۳۹۱/۰۴/۳۰ - ۱۲:۵۰در آیات و روایات و متون اسلامى به برخى از آثار روزه، تحت عنوان علت یا حكمت وجوب روزه اشاره شده است. (اضطراب، وسواس و افسردگى) و بیان چگونگى تأثیر روزه در درمان یا پیشگیرى از موارد مذ كور مى پردازیم.
یكى از تعالیم بسیار شگفت انگیز اسلام كه جنبه هاى گوناگون آثار و بركات آن به تدریج براى بشر آشكار مى شود، وجوب یك ماهه «روزه» با آداب و شرایط خاص است كه هر ساله مسلمانان از فواید جسمى، روحى و روانى، و اجتماعى آن بهره مند مى شوند.
در اینجا پس از نقل چند روایت مشهور كه به تأثیر روزه درسلامت روانى انسان اشاره دارد، به معرفى سه عامل عمده ناراحتى هاى روانى شایع در جامعه امروز
بالاخره ما در کدام ماه رمضان قرار است تغییر کنیم؟!
ارسال شده توسط سبوی تشنه در پنجشنبه, ۱۳۹۱/۰۴/۲۹ - ۱۴:۵۰(ازدوستان عزیز خواهش میشود در خواندن این متن شکیبا باشند.)
اینکه شیطان در ماه رمضان در قل و زنجیر است ؛ قبول
پس چطور می شود که ما در ماه رمضان اینقدر گناه می کنیم ؟
چرا هنوز دلمان به دنبال انجام گناه است ؟
چرا هنوز از انجام فعل گناه لذت می بریم ؟
چرا در طول روز ؛ فقط احساس گرسنگی و تشنگی داریم ؟
از دعاها و نیایش ها و نمازهایش ؛ هیچ لذتی نمی بریم ؟
چرا بر چشمان ما اشکی جاری نمی شود ؟
چرا عظمت و بزرگی خدا را حس نمی کنیم ؟
چرا عظمت خدا ما را نمی ترساند ؟
در جواب باید گفت :
اولاً گناهانی که ما در ماه رمضان مرتکب می شویم ؛
ما در ماه های قبل به پاک سازی دل نپرداخته ایم و با دلی مملو از گناه وارد بر رمضان شده ایم ؛
رجب و شعبان را درک نکرده ایم و فقط بدون توجه ؛ همانطور که مشغول بازی های دنیایی مان بودیم ؛ به راحتی از کنار آن ها گذشتیم ؛
دوماً ؛ مگر عمل به گناه را شیطان انجام می دهد ؟
چرا به شیطان بد و بیراه می گوییم ؟
فعل گناه از ما سر زده است ؛ این ماییم که عمل به گناه می کنیم ؛ شیطان فقط یک دعوت کننده است ؛ این ماییم که فردای قیامت به صورت واحد و تک نفری باید نسبت به تمام اعمالمان پاسخگو باشیم ؛ ما با اختیاری که داریم می توانیم به خواهش های دلمان ؛ به التماس های دلمان توجهی نکنیم ؛
بگوییم « ساکت و آرام باش من الآن در یک مهمانی بزرگی هستم که همه ی نگاه ها به من است و من چگونه امر تو را برآرم و در مقابل این همه چشم ؛ گناه کنم؟»
زندگی ما زنده است و به صورت زنده هم پخش می شود و هم ضبط می گردد ؛ همانطوری که تلویزیون برنامه های زنده پخش می کند و بینندگان زیادی مشغول تماشای آن برنامه ی زنده هستند ؛ برنامه ی زندگی ما هم زنده پخش می شود و چشمان زیادی در حال نظاره کردن آن ها هستند ؛ خطا کنیم می بینند ؛ حرف بد بزنیم می شنوند ؛ نگاه بد بکنیم ؛ متوجه خواهند شد ؛ این نیست که بگوییم کسی متوجه نشد ؛ اگر دستان و پاها و چشم و گوش ما فردای قیامت شهادت خواهند داد که ما به چه کارهایی مجبورشان کردیم ؛ که این معامله ی بسیار احمقانه ای است که گناهی بکنیم به امید اینکه کسی نفهمید ؛ مال کسی را بدزدیم و کسی نفهمد ؛ ریا کنیم ؛ دروغ بگویی ؛ به ذم خود در خفا زنا کنیم و ...
جسم خود ما چطور ؟ آن را چه می کنیم ؟ دو فرشته ی مأمور راست و چپ مان را چه می کنیم ؟ نگاه خداوند را چه می کنیم ؟ خود خدا را چه می کنیم ؟ نگاه رسول الله صلی الله علیه و آله و نگاه حضرت زهرا سلام الله علیها و ائمه ی معصومین علیهم السلام به خود مون را چه می کنیم ؟ نامه ی اعمالمان را که هر هفته به امام زمان(ع) می دهند چه می کنیم ؟
خداوند کریم السبحان ؛ هر جا که ما هستیم و نیستیم با ماست ؛ و قبل از ما و درهنگام با ما و بعد از ما هم حضور دارد . وجودی که به گفته ی خودش ؛ از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است . مگر نمی دانیم که اساساً خلوتی برای ما وجود ندارد ؛ حضور بی خدایی برای ما وجود ندارد ؛ این وضعیت برای بشر خلیفۀ الله خلق نشده است .
این ها قصه نیست ؛ این ها صحبت و سرگرمی نیست ؛ همان لحظه ای که در حال غرق شدن هستیم و خدا را در کنار خود با فطرتت حس می کنیم و در آن لحظه خدا را با زبان و دل می خوانیم و معتقدیم که ما را می بیند و صدای تو را می شنود و بر نجات تو قادر و توانا است ؛ پس چطور می شود که هنگام انجام گناه که در سلامت ظاهری و سکون و آرامش ظاهری از نظر خود هستیم و عقلمان هم به ذم خودمان سر جایش هست ؛ خدا را حاظر و ناظر نمی دانیم ؟ اگر خدا آن جا هست اینجا هم هست و اگر اینجا نیست ؛ آن جا هم نیست . خدا را اگر در لحظه ی بلا و مکافات حس کردیم و برایمان قابل لمس شد ؛ در لحظه ی انجام گناه نیز باید حس کنیم و برایمان قابل لمس باشد .
این ها حقایق قابل لمس الهی است و بی اعتنایی به این مقوله ؛ انسان را از طریقت آدمی و بندگی دور می کند و وقتی که آدم نبودیم ؛ حیا را از دست می دهیم و وقتی که حیا را با دستان خودت دفن کردیم ؛ عنصر بی حرکتی در درون و دل انسان رشد می کند و دچار عفریت دنائت و شقاوت و بدبختی می شویم که در این مرحله گناه را گناه نمی دانیم .
و این ته همه ی بیجارگی انسان است که گناه را گناه نداند ؛ یعنی خود را در محضر خداوند کریم نمی بیند و او را ناظر نمی داند . آن وقت کلید دروغ را برای باز کردن درِ همه ی گناهان ؛ به کار می گیرد و می شود منافق و دیگر آمرزیده نخواهد شد ؛ حتی اگر پیامبر وساطت کند . و این همه ی کفر است .
اختیارانجام و یا ترک عمل گناه ؛ به دستان ماست و نه شیطان . حواسمان کجاست ؟ چرا به شیاطین انسانی که دست پرورده ی شیطان رجیم و لشکریانش هستند ؛ بد و بیراه می گوییم ؟ حتی اگر انسان های دیگر هم شیطان های آدم نما باشند و ما را تحریک کنند ؛ باز هم ما مقصریم ؛ پس عزم و اراده مان کجاست ؟ اداعاهامان بر ادای تکلیف کجا رفت ؟ چرا به نماز و روزه هامان نگاه نمی کنیم ؟ فردای قیامت از ما سؤال خواهند کرد که مگر ماه رجب را به شما ندادیم ؛ مگر شعبان و رمضان را به شما ندادیم ؟ مگر محرم الحرام را به شما ندادیم ؟ مگر کتاب به شما ندادیم؟ مگر پیامبر و ائمه ندادیم ؟ مگر ولایت فقیه و مرجعیت را به شما ندادیم ؟ مگر رسانه و کتاب و دانشگاه و حوزه ی علمیه ندادیم ؟ مگر سخنران و هیئت و فلان و فلان به شما ندادیم ؟ و از همه مهم تر ؛ مگر نعمتی به نام عقل و خرد به شما ندادیم ؟ چه جوابی داریم که بدهیم ؟ زبانی که در ماه های قبل دائم الغیبت بوده ؛ گوشی که شنونده ی دائم موسیقی بوده ؛ دلی که دائم الهواء بوده ؛ و بدون هیچ پالایش و رشدی ؛ به ماه مبارک رمضان وارد شده است را چه انتظاری از آن داریم ؟ فکر کرده ایم همینطور که وارد شدیم و چند روزی هم روزه گرفته ایم ؛ حتماً پاک هم شده ایم و خدا به نماز و روزه ی ما نیازمند است و ما هم ؛ یک ماه شکسته و نیم بند ؛ از گناه دوری کرده و بعد از ماه مبارک دوباره گناهانمان را از سر می توانیم بگیریم؟ انگاری نه رمضانی بوده و نه تعهدی ؛ اینکه بسیار معامله ی احمقانه ای است ؛ اینجوری ما بجز تعدادی روز؛ که گرسنه و تشنه بودیم ؛ چیز دیگری گیرمان نخواهد آمد .
سوزن را دیده اید ؟ برای همه لباس می دوزد جز برای خود ش ، یعنی همه را می پوشاند جز خودش که برهنه است . مثل سوزن نباشیم که فقط برای دیگران جامه تقوا و فضیلت بسازیم و برای خود هیچ نسازیم . یعنی زبان دائماً به ذکر و خیر داشته باشیم و در عمل دل در گرو گناه و معصیت داشته باشیم ؛ بلکه اول ؛ عمل به قرآن و دستورات ائمه علیهم السلام و به طور کلی دستورات دین را ؛ برای خود بخواهیم تا مشمول گله های تلخ حق نباشیم که فرمود : لم تقولون مالا تفعلون (صف 2) چرا آنچه را که خود به کار نمی بندید ، به زبان می آورید .
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس --- که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن (حافظ) .
در صحرا هیزم های بزرگ را با هیزم های کوچک و ریز روشن می کنند ؛ یعنی اول هیزم های کوچک روشن شده و شعله می گیرند و به واسطه ی آن ها هیزم های بزرگ تر نیز شعله ور خواهند شد ؛ گناهان بزرگ هم با گناهان کوچک شروع می شوند . به همین خاطر است که قرآن کریم روی گناهان ریز و کوچک حساسیت نشان داده و می گوید : اگر به سراغ شر و شرارت بروید هر چند کم و ناچیز ؛ نتیجه آن را خواهید دید . وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (زلزله – آیه8) .
آنچه را که در ماه های قبل به کناری انداخته بودیم و هیچ استفاده ای از آن نمی کردیم ؛ تعقل و فکر کردن در رابطه با اعمال و رفتار و گفتارت بود ؛ یعنی هیچ محاسبه ای بر اعمال خود نداشتیم ؛ یعنی هیچ تمرینی برای رشد فکر و پیدا کردن بصیرت دینی و شرعی و اعتقادی نداشته ایم ؛ حال با سری که خالی از تعقل و فکر است به ماه رمضان وارد شده ایم و تمنای تعقل داریم ؟
می دانی ارزش يك مداد ؛ به مغز آن است . مدادی كه مغز ندارد چوبی بيش نيست و به درد سوختن میخورد . ارزش آدمی نيز به مغز اوست وگرنه هيچ بهايی ندارد ، دوزخ جای كسانی است كه بیمغز بوده يعنی از مغز خود هيچ بهرهای نبردهاند . اين سخن اهل جهنم است كه میگويند: لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ (الملک -10) « اگر میشنيديم و از عقل خود بهره میبرديم در اين جا نبوديم » . یعنی اگر اهل محاسبه و تفکر و عقل گرایی بودیم ؛ دیگر معصیت کار و جهنمی نمی شدیم . اگر برای زندگی شان برنامه ای داشتند و محاسبه ای ؛ به جهنم و غضب خدا کشیده نمی شدند
قالی باف ها را دیده اید ؟ آن ها يك نگاه به نقشه ی قالی دارند و يك نگاه به خود قالی ( کاری را که دارند انجامش می دهند ) و بر اساس آن نقشه قالی آويخته ی خود را می بافند . ما نيز بايد چشم به نقشه ی قرآن داشته و بر اساس آن تاروبود زندگی خود را ببافيم . اين است كه قرآن كريم می فرمايد: « خذ الكتاب » يعنی كتاب را بگير، يعنی بی نقشه نباش ؛ هر جای این نقشه و دستور را هم نفهمیدی از ائمه علیهم السلام بپرس ؛ چرا که آن ها باطن قرآن هستند ؛ مفسر واقعی قرآن ائمه علیهم السلام هستند . به این ریسمان چنگ بیاندازید و برای زندگی تان الگو برداری کنید . مایی که قبل از ماه رمضان تکلیف را با خودت روشن نکرده ایم که بالاخره بنده هستیم و یا آزاد ؟ آیا قبول کرده ایم که خدایی وجود دارد و در مقابل آن خدا ؛ فردای قیامتی وجود دارد که بایستی برای یک پلک زدنت جوابگو باشیم.
چگونه انتظار داریم که ماه رمضان را طبق تعریف واقعی اش درک کنیم ؟
ماه رمضان ؛ ماه تغییر است ؛ بالاخره در کدام ماه رمضان زندگی مان ؛ می خواهیم تغییر کنیم ؟ از همراهی عقل استفاده کنیم؟
بالاخره در کدام شب قدر زندگی مان می خواهیم به ریسمان قرآن چنگ بزنیم و از خوابی که خود را به آن وادار کرده ایم بیدار شویم ؟
●●● طرح های گرافیکی و والپيپرهاي زيبا ويژه ماه مبارك رمضان ●●●
ارسال شده توسط سادات در یکشنبه, ۱۳۸۹/۰۵/۱۷ - ۰۹:۳۵๑۩๑ نواهای ویژه ی ماه مبارک رمضان ๑۩๑ نوای استودیویی جدید و زیبا
ارسال شده توسط آدینه در جمعه, ۱۳۹۱/۰۴/۱۶ - ۲۱:۳۷اعمال شب هاي قدر 19 21 23 رمضان المبارك - اعمال مشترك شب قدر مفاتيح الجنان
ارسال شده توسط رضا در یکشنبه, ۱۳۹۰/۰۵/۳۰ - ۰۷:۱۲با سلام
شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی وفضیلت آن نمی رسد وعمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه ودر آن شب تقدیر امور سال می شود وملائکه وروح که اعظم ملائکه است درآن شب باذن پروردگار بزمین نازل می شوند وبخدمت امام زمان علیه الستلام مشرف می شوند وآنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می کنند واعماال شب قدر بر دو نوع است ، یکی آنکه در هر سه شب باید کرد ودیگر آنکه مخصوص است بهر شبی. اما اعمالی که در هر سه شب مشترک است وباید انجام داد : ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ ده مرتبه: بِعلیٍّ ده مرتبه: بِفاطِمَةَ ده مرتبه: بِالحَسَنِ ده مرتبه: بِالحُسَین ِ ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ ده مرتبه: بِالحُجَّةِ. پس هر حاجتی داری طلب کن .
اول : غسل است ( مقارن غروب آفتاب ، که بهتر است نماز شام را با غسل خواند )
دوم : دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد هفتمرتبه توحید بخواند وبعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ ودر روایتی است که از جای خود بر نخیزد تا حقتعالی او وپدر ومادرش را بیامرزد.
سوم: قرآن مجید را بگشاید وبگذارد در مقابل خود وبگوید : اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسماؤُکَ الحُسنی وَ ما یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار پس هر حاجت که دارد بخواند
چهارم : مصحف شریف را بگیرد وبر سر بگذارد وبگوید :
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَبِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ
پنجم : زیارت امام حسین (ع) است؛ که در خبر است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده .
ششم: احیا داشتن این شبها است که در روایت امده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان وسنگینی کوهها وکیل دریاها باشد .
هفتم : صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد ، وافضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مزتبه توحید بخواند .
هشتم: بخواند :اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ ....
مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي
در نام گذارى ليله القدر....!
ارسال شده توسط رضا در یکشنبه, ۱۳۹۰/۰۵/۳۰ - ۲۱:۵۶با سلام
در وجه تسميه اين شب مبارك به شب قدر وجوهى را ذكر كرده اند، از آن جمله :
1. چون شب شريفى است به آن ليلة القدر مى گويند؛ يعنى شبى كه صاحب قدر و منزلت و شرافت است و از همين باب است ((و ما قدروا الله حق قدره )1
قدر خدا را چنان كه در خور اوست نشناختند. چنان كه عرب ها مى گويند: فلان له قدر، يعنى فلانى داراى شرافت و عظمت است .2
2. چون در اين شب ، فرشتگان بسيارى به زمين مى آيند زمين تنگ مى گردد، لذا آنرا شب قدر ناميدند، زيرا قدر به معناى ضيق و تنگى است ؛ آيه شريفه (و من قدر عليه رزقه )3 روزى او تنگ شده است شاهدى بر مدعاى ماست .4
3. يكى از معانى قدر، تقدير و سرنوشت است و در اين شب ، امور بندگان تا سال آينده مقدر مى گردد؛ و اين وجه را بسيارى از مفسران از جمله علامه طباطبائى استوار دانسته اند.
تفسير برهان از امام باقر (عليه السلام ) روايت مى كند كه :
يقدر فى ليلة القدر كل شى ء يكون فى تلك السنه الى مثلها من قابل ، من خير و شر، طاعه و معصيه ، و مولود و اجل ، او رزق فما قدر فى تلك السنه و قضى فهو المحتوم و لله (عزوجل ) فيه المشيئه ؛
((در شب قدر، هر امرى از امور بندگان تا شب قدر سال آينده معين مى گردد، از خير و شر، طاعت و معصيت ، ولادت و مرگ و روزى موجودات و هر آن چه در آن سال مقدر گشته حتمى است و خداوند را در آن مشيت است .))
بعضى هم تعيين مقدرات را به معناى اندازه گيرى بودجه سالانه زندگى تفسير كرده اند كه در نتيجه ، اختيار مصرف - در راه صحيح يا ناصحيح - به دست خود انسان است .
برخى آن را به شب امتحان دانش آموزان تشبيه كرده اند كه اگر آن شب را به مطالعه دقيق بگذرانند، موفقيت يك سال خود را تامين نموده اند و اگر به سهل انگارى و بى اعتنايى گذرانند، با دست خود، مقدرات يك سال خويش را به خسران و بدى رقم مى زنند و در آن سال در جا خواهند زد.
هم چنين اگر فردى شب قدر را با توبه و تصميم بر ترك گناه و عزم بر اجراى احكام نورانى قرآن سپرى كرد، مقدرات سال آينده اش به نيكى رقم خواهد خورد، وگرنه در جا خواهد زد و طعم تلخ خسران را خواهد چشيد.5
₪₪ سخنرانيهاي اخلاقی و زیبای استاد حاج مهدي توکلي ₪₪ مظلومیتهای علی(ع)
ارسال شده توسط گمنام در چهارشنبه, ۱۳۸۸/۰۶/۱۸ - ۱۹:۰۰توضيحاتي در مورد ايشان را اينجا ببينيد
دهه اول رمضان 87:
برکت در زندگی چیست؟
به کمال رسیدن زن
خصوصیات قرآن
مایه برکت از نظر قرآن کریم
مکان هدایت مردم
سه ویژگی ماه مبارک رمضان
توبه و استغفار
چگونه مورد مغفرت قرار بگیریم
تفسیر سوره لقمان:
حکمت
تعلیم حکمت
معنای دریافت علم حکمت
حکیم کیست
بجا آوردن شکر خدا
روشنی راه امام حسین (ع)
اصل و فرع در خانواده
اطاعت از پدر مقدم است یا خانواده
ایمان و عمل صالح