صفویه

آیا فرقه زیدیه و اسماعیلیه هنوز در ایران پیرو دارد؟

سلام علیکم

1) چندی پیش یکی از دوستان در مورد اعتقادات برخی از اقوامشان گفتند که تابع مذهب زیدی است؟ این امر برایم موجب سوال شد که آیا هنوز گرایش زیدیه طبرستان که در دوران صفویه از بین رفت و همگی شیعه شدند رگه هایی در بستر تاریخ بجای مانده یا خیر؟

آیا تجمعات زیدی در ایران وجود دارد یا خیر؟

2) همچنین در مورد فرقه اسماعیلیه. آیا اسماعیلیه در ایران دارای پایگاه و تشکل خاص و تجمعات هستند یا خیر؟

متشکرم.

سابقه تشیع در ایران

سلام

دیده شده که به اشتباه، پیدایش تشیع به عنوان یک مذهب در ایران رو به دوره صفویه نسبت میدهند.
این موضوع از بیخ و بن غلطه. تشیع در ایران سابقه طولانی تری داره.
اولین حکومت محلی مبتنی بر تشیع، جستانیان بودند که در قرن 3 هجری در مازندران مدتی حکومت کردند
سپس با ورود امامان زیدی به مازندران، حکومت علویان طبرستان شکل گرفت و بعد از اون حکومت مرعشیان و مشعشعیان اولی در گیلان و دومی در خوزستان بنا شد که هر دو شیعه بودند

با قدرت گرفتن آل بویه (دیلمیان) و فتح تمام ایران و سپس سقوط موقتی بغداد (خلفای عباسی) به مدت کمتر از صد سال تشیع (تشیع زیدی) در تمام ایران برقرار گردید

در دوره مغولان، ایلخان اولجایتو به تشیع گرایید و بعدها برخی از پادشاهان تیموری نیز شیعه بودند. همچنین حکومت آق‌قویونلو نیز شیعه مذهب بود

بعد از تمام اینها نوبت به صفویه رسید و شیعه به شکل کامل گسترش پیدا کردبنابر
این سابقه حضور شیعه در ایران حتی به عنوان حکومت نیز به پیش از صفویان برمیگرده.

تشکر از همراهیتون

آیا صفویه دوران نشر خرافات بوده است؟

سلام بر شما. برخی معتقد هستند که دوران صفویه، دورانی است که تشیع اسیر خرافات زیادی شده است و تشیعی که پیش از آن بوده، تشیعی خالص و به اصطلاح علوی بوده است و پس از آن، تشیع جدیدی در کنار تشیع علوی ایجاد شده به نام تشیع صفوی، که خرافات و اباطیل بسیاری را در باورهای مردم قرار داده است.

آیا این نگرش صحیح است؟

خدمات علمی و اجتماعی علامه مجلسی

انجمن: 

[=&amp]علامه مجلسی بعد از رحلت آقا حسین خوانساری که منصب شیخ الاسلامی را در زمان شاه سلیمان صفوی به عهده داشت در سال 1098 ه.ق با پیشنهاد و درخواست شاه سلیمان از طرف وی به مقام شیخ لاسلامی دار السلطنه اصفهان منصوب شد و تا پایان سلطنت پادشاه مزبور در این مسند باقی ماند. بعد از مرگ شاه سلیمان در سال 1105 ه.ق و جلوس شاه سلطان حسین به تخت سلطنت علامه مجلسی مجددا از طرف شاه صفوی در مقام قبلی خود ابقا شد . او تا سال وفاتش (1111 ه.ق) عهده دار این منصب بود.[/]



[=&amp]بنابراین علامه مجلسی به مدت هفت سال در دوران سلطنت شاه سلیمان و پنج سال نیز در سلطنت شاه سلطان حسین در مجموع به مدت دوازده سال شیخ الاسلام اصفهان بود. وی بعد از
[/]

[=&amp]محقق کرکی که بعضی از مخالفان او را به مخترع مذهب شیعه ملقب ساختند از با نفوذ ترین علمای دوران صفوی است که متصدی این مقام بوده اند.[/]



[=&amp]
[/]




[=&amp]

خدمات اجتماعی

1-نخستین کاری که علامه مجلسی بعد از به دست گرفتن اجرای احکام شرع در دوران سلطنت شاه سلیمان انجام داد شکستن بت کفار هند در شهر اصفهان است. واقعه از این قرار بود: (( روزی مسموع شیخ افتاد که جماعتی از کفار هند پنهانی بتی را در شهر اصفهان بوده می پرستیدند. پس حکم شرعی به شکستن آن بت صادر کردو سعی و تلاش کفار موثر نیفتاد و هرچه مال و منال و هدایا تقدیم همایونی نمودند که بلکه داهیه را از سر معبود خودشان دفع کرده باشند سودی نبخشید و بر حسب حکم نافذ آن عالم ربانی بت را شکستند.)) ( ریحانه الادب ج5 ص 194)[/]



[=&amp]اهمیت این کار علامه مجلسی در آن است که وجود بت در پایتخت کشور مدعی شعار توحید و نفی شرک و بت پرستی مایه ی ننگ بود. این اقدام علامه مجلسی در زمان او و بعد از وی مورد تحسین و ستایش عالمان دینی قرار گرفت و به گفته ملک الشعرا (( این عالم در ترویج شیعه فایدتی بزرگ حاصل نمود.)) ( علامه مجلسی و آثار فارسی او ص 66-67)[/]



[=&amp]

2-مورد دوم از فعالیت های علامه مجلسی در دوران سلطنت شاه سلطان حسین است. براساس آنچه مورخان نوشته اند در مراسم تاجگذاری شاه سلطان حسین صفوی شاه اجازه نداد کسی از صوفیان به رسم معمول شمشیر را زیپ پیکر وی سازد و در عوض انجام آن را از شیخ الاسلام خواست. ( وقایع السنین و الاعوام ص 541)[/]



[=&amp]علامه مجلسی شمشیر سلطنت را به دست خود به کمر شاه بست و خطبه ی مراسم تاجگذاری را نیز وی انشاد و ایراد نمود. شاه صفوی در مقام سپاس از اقدام علامه مجلسی اظهار داشت که علامه در عوض این خدمت چه خواسته هایی دارد تا شاه آنها را برآورده سازد.علامه مجلسی سه خواسته را عنوان کرد: نخست منع شرابخواری و شراب فروشی و دوم منع جنگ طوایف و سوم منع دسته جات کبوتر بازی. شاه نیز خواسته های علامه مجلسی را پذیرفت و بلافاصله فرمان لازم را صادر کرد.( علامه مجلسی . حسین طارمی ص97)[/]



[=&amp]در مورد خواسته دوم و سوم مجلسی باید اوضاع اجتماعی آن روز اصفهان و دیگر شهرهای ایران را ملاحظه نمود. ممکن است در آن عهد اشخاصی در پی ارتکاب این اعمال موجب اذیت و آزار شهروندان می گشتند و جنگ طوایف هم که بنیانگذار آن شاه عباس اول بود پیامد های ناگواری از قبیل کشته و زخمی شدن عده ای بی گناه را به دنبال داشت و این دو مسئله از مسائل و مشکلات اجتماعی آن دوران محسوب می شد و رفع این منکرات جز با فرامین حکومتی امکان پذیر نبود.[/]



[=&amp]و اما درخواست نخستین او بسیار مورد توجه و حائز اهمیت است. او از شرابخواری شاه سلیمان و درباریان فاسد وی آگاه بود. پادشاهی که به گفته ی شاردن (( نمی توان باورکرد که تاب و تحمل این پادشاه در نوشیدن مشروب تا چه اندازه است ... اه تقریبا همیشه مست است... حتی این پادشاه بزرگان و اشراف را نیز مجبور می کرد مشروب بخورند...) ( انقراض سلسله صفویه لارنس لکهارت ص 46)[/]



[=&amp]تاریخ صفویه پر است از گزارشهایی که مورخان درباره ی میگساری پادشاهان این سلسله داده اند. از میان پادشاهان صفویه به جز شاه طهماسب اول و سلطان محمد خدابنده تقریبا بقیه ی[/]

[=&amp]سلاطین این سلسله آلوده به میگساری و عیاشی بوده اند و اعتیاد به شراب در مورد جانشینان شاه عباس اول یعنی شاه صفی و شاه عباس دوم و شاه سلیمان و شاه سلطان حسین از حد گذشته بود.[/]



[=&amp]با توجه به شرایط نامناسب اخلاقی حاکم بر دربار صفوی و نیز جامعه ی آن روز می توان گفت که علامه مجلسی در ابتدای تصدی منصب شیخ الاسلامی در پی فرصتی بود که فرمان منع شراب را از شاه صفوی بگیرد. به گونه ای که این فرمان حکومتی شامل خود شاه و درباریان نیز بشود. با وجو احتمال آلوده شدن شاه جدید به باده نوشی و لزوم پیشگیری از آن اظهار چنین خواسته ای برای اجرای یکی از احکام الهی ضروری می نمود و این زمان پیش آمده برای علامه مجلسی بهترین فرصتی بود که می توانست خواسته ی خود را عملی سازد. بنابراین آنچه را که مسئولیت و وظیفه ی دینی و سیاسی علامه مجلسی اقتضا می کرد وی انجام داد.لیکن اقدامات علامه مجلسی در جلو گیری از آلوده شدن شاه صفوی به باده نوشی با توطئه ی مریم بیگم عمه ی پدر شاه با شکست مواجه شد و شاه سلطان حسین نیز مانند اعقاب و پدران خود به شرابخواری آلوده گشت. به گفته مورخان (( از آن به بعد سخت پایبند شراب شد به طوری که ندرتا هشیار دیده می شد و طبعا دیگر قادر به تمشیت امور دولتی نبود)).(انقراض سلسله صفویه ص 46)[/]



[=&amp]و نتیجه آن بود که شاه سلطان حسین بر اثر افراط در باده نوشی و عیاشی چنان سست عنصر و بی اراده گشت که در حمله ی افغان با دست خود تاج و تخت سلطنت را به محمود افغان تسلیم کرد.[/]



[=&amp]

3-یکی دیگر از اقدامات سیاسی علامه مجلسی تالیف رساله مستقلی درباره ی آداب سلوک حاکم با رعیت است که در واقع ترجمه ی عهدنامه ی مالک اشتر به همراه سه حدیث دیگر به زبان فارسی و روان جهت استفاده حکام زمان خود است.[/]



[=&amp]از آنجا که مسلک علمی علامه مجلسی مسلک اخباری بود قهرا تالیف سیاست نامه را نیز با همان زبان نگاشت. به نظر می رسد که علامه مجلسی با مشاهده ی فساد دلتمردان صفوی و گرایش آنها به عیاشی و تجمل گرایی و اسراف و تبذیر وراحت طلبی و ظلم وستم نسبت به مردم و غفلت آنان از امور کشور داری در صدد نگارش این رساله برآمد و هدف از تالیف آن را (( تنبیه ارباب غفلت و اصلاح اصحاب دولت)) ( بیست و پنج رساله فارسی ص 135) بیان کرد.[/]



[=&amp]

4-ترویج آداب و سنن و مستحبات اسلامی : علامه مجلسی عملا مردم را به رعایت موازین آداب و سنن ترغیب می نمودند و تقید زائد الوصفی راجع به اجزای آداب و سنن مبذول می داشتند . نمازهای مستحبی و اغسال مستحبه و دیگر مستحبات وارده در شرع مطهر هرگز از ایشان و پیروانش ترک نمی شد. و در همین زمینه کتاب (( حلیه المتقین)) را به زبان فارسی تالیف نمودند.[/]



[=&amp]

5-علامه مجلسی با عقل و درایت خاصی که داشتند در صدد برآوردن کلیه ی نیازهای فرهنگی جامعه اسلامی برآمدند و جامعه خود را از روی آوردن به مکتب های الحادی و غیر اسلامی بی نیاز سازند و این ابتکار در آثار ایشان مشهود است چه آثار فارسی و چه آثار عربی و چون [/]

[=&amp]مردم محیط اجتماعی ایشان فارسی زبان بودند نیاز فرهنگی آنان را از راه تالیف آثار فارسی برآورده نمودند.[/]



[=&amp]در زمینه معارف اسلامی و اصول دین کتاب (( حق الیقین)) و در مسائل اخلاقی و اجتماعی کتاب (( عین الحیات)) و ((مشکوه الانوار)) و در مسائل آداب و سنن اسلامی کتاب (( حلیه المتقین)) و در مسائل تاریخی کتاب (( حیات القلوب)) که درباره تاریخ انبیا نگاشته و راجع به شناخت چهارده معصوم کتاب (( جلاء العیون)) و در مسائل ادعیه و زیارات و تعقیبات کتاب (( تحفه الزائر)) و (( زاد المعاد)) و (( مقباس المصابیح)) و (( ربیع الاسابیع)) و غیره می باشد و در مسائل اعتقادی (( رساله اعتقادات)) و ((رساله رجعت)) و (( رساله جبر و تفویض و بدا)) و ((رساله صفات ذات و فعل)) و غیره می باشد.[/]



[=&amp]در مسائل هیات و نجوم (( رساله اختیارات الایام کبیر و صغیر)) و در مسائل فقهی رساله های فراوانی در موضوع های گوناگون تالیف نموده اند.[/]



[=&amp]

6-بازسازی مساجد مخروبه و به وجود آوردن مساجد بزرگ: مساجد در زمان علامه مجلسی رونقی پرشکوه به خود گرفت و اجتماعات عظیم صفوف نمازهای جمعه و جماعت را تشکیل می داد و اکثر مساجدی که الان در شهر اصفهان از آن زمان باقی است مساجد بسیار وسیع و دارای شبستان های وسیع می باشد که طبعا چنین مساجد وسیع مورد نیاز بوده است.[/]



[=&amp]

7-رهبری دینی: همانگونه که گذشت علامه مجلسی در سال 1098 هجری قمری به منصب شیخ الاسلامی منصوب گردید و به مدت دوازده سال در این منصب باقی بود. در این مدت علاوه بر مرجعیت دینی کارهای اساسی حکومتی را چون عزل و نصب قضات و اجرای حدود و اصلاح امور مردم و رفع نیازمندی های آنان را شخصا به عهده داشت . مرحوم سید نعمت الله جزایری می نویسد: پس از وفات علامه مجلسی ارکان دولت سلاطین صفویه درهم ریخت تا منجر به سقوط و اضمحلال آنها گشت.[/]



[=&amp]

خدمات علمی

1-احیای حوزه علمیه اصفهان: علامه مجلسی توانست حوزه علمیه اصفهان را گسترش دهد تا جایی که یکی از بزرگترین حوزه های علمیه تشیع فرار گرفت و رونق به سزایی یافت. [/]



[=&amp]

2-تدوین و تالیف بزرگ ترین دایره المعارف احادیث شیعه به نام بحار الانوار[/]



[=&amp]

3-جمع آوری کتب شیعه: یکی از خدمات بسیار بزرگ علامه مجلسی به جامعه اسلامی جمع آوری کتب شیعه بود او افراد متخصص و کتابشناس را به کلیه ممالک اسلامی گسیل داشت تا کتاب های شیعه را جمع آوری نمایند و در این راه مشقت های فراوانی را متحمل گردید و از قدرت سلاطین صفویه به نحو شایسته در این راه استفاده نمود و در نتیجه کتاب های فراوانی از کتب شیعه که اثری از آنها نبود جمع آوری شد که تا کنون باقی مانده و آنچه را از کتب شیع که دسترسی به آنها نیافت هنوز مفقود است.[/]



[=&amp]از باب نمونه کتاب (( مدینه العلم)) تالیف مرحوم شیخ صدوق که یکی از کتب بسیار معتبر شیعه است تا قرن نهم این کتاب موجود بوده و سپس مفقود گردیده و علامه مجلسی در طلب آن رنج ها کشید و دسترسی به کتاب پیدا نکرد و هنوز این کتاب مفقود است.[/]



[=&amp]

4-استنساخ کتب شیعه و نشر آن : علامه مجلسی از وجوهاتی که در دست داشت چه وجوهات ثلثی و دولتی و وقفی و امثال آن افراد خاصی را با اجرت معین استخدام نموده بود که کار آنها همیشه استنساخ کتابهای شیعه بود چه کتب حدیثی و غیره. این اقدام او سبب تکثیر و نشر کتابهای شیعه گردید.[/]



[=&amp]گواه بر آن کتب خطی ای است که در این زمان ملاحظه می شود که اکثر آنها در عصر علامه مجلسی استنساخ شده ودر پاره ای از این کتب خطی نشان هایی از آن موجود است و مخصوصا در کتب خطی حدیثی که علامت بلاغ و انهاء و اجازه ی مهر ایشان مشهود است.[/]



[=&amp]

5-احیا و ترویج کتب اربعه شیعه ( کافی شیخ کلینی و من لایحضره الفقیه شیخ صدوق و تهذیب الاحکام و استبصار شیخ طوسی): علامه مجلسی با دو اقدام این چهار کتاب را ترویج نمودند:[/]



[=&amp]اول: در مقام شرح این چهار کتاب برآمدند شرحی بسیار دقیق به نام ((مرآه العقول)) بر کتاب کافی نوشتند که در 26 جلد چاپ و منتشر شده و شرحی بر کتاب تهذیب الاحکام شیخ طوسی نوشتند به نام (( ملاذ الاخیار)) در 16 جلد که به طبع رسیده و شرحی بر کتاب من لایحضره الفقیه و استبصار نوشته اند که متاسفانه هنوز چاپ و منتشر نگردیده است.[/]



[=&amp]دومین اقدام ایشان در ترویج کتب اربعه آن بود که هرکس موفق به استنساخ یکی از کتب اربعه می شد از جانب علامه مجلسی مفتخر به مدال اجازه روایتی می شد که در آن اعصار ارزش والایی داشت و به سبب همین اجازه روایت است که صاحب اجازه سلسله اسناد او به معصوم متصل می گردد. و این اقدام ایشان سبب رونق یافتن کتب اربعه در آن اعصار تا کنون گردید. تا جایی که در حدود دویست مورد اجازه روایت علامه مجلسی در کتب اربعه مخطوط به خط ایشان مشاهده می شود.[/]