عاقبت به خیری
بررسی عوامل موثر در سعادت و شقاوت انسان
ارسال شده توسط ریاح در دوشنبه, ۱۳۹۴/۰۳/۲۵ - ۱۷:۳۲با سلام و عرض ادب خدمت دوستان و کارشناسان محترم
سوال بنده در مورد بررسی فلسفی سعادت و شقاوت انسان است.
چه عواملی در سعادت یا شقاوت انسان بیشترین تاثیر رو دارند؟
کدام یک از فضائل اخلاقی باعث سعادت و کدامیک از رذائل موجب شقاوت انسان هستند؟
آیا عاقبت به خیری همان رسیدن به سعادت است؟
اگر کتابهائی را هم در این زمینه معرفی بفرمائید بسیار سپاسگزار خواهم بود.
بزرگ لوتی شهر و حُر شهدای جنگ ๑╬๑ شاهرخ ضرغام
ارسال شده توسط سلیلة الزهراء در پنجشنبه, ۱۳۸۹/۱۰/۳۰ - ۱۰:۵۱حُر شهدای جنگ که بود
به گزارش مشرق به نقل از 598، یکی از این شهدا "شهید شاهرخ ضرغام"بود. وی سال 1328 در تهران متولد شد. در جوانی، به سراغ ورزش کشتی رفت و به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی دعوت شد. اما زندگی او به خاطر همنشینی با دوستان نااهل، در غفلت و گمراهی ادامه داشت تا این که در بهمن سال 1357 و با پیروزی انقلاب، تغییری بزرگ در زندگیاش رخ داد.
سخنان امام خمینی (ره)، برایش فصلالخطاب و روی سینهاش "فدایت شوم خمینی" خالکوبی کرده بود. ولایت فقیه را به زبان عامیانه خود برای رفقایش توضیح میداد و از همان دوستان قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش داد.
وی وقتی از گذشتهاش حرف میزد، داستان حُر را بازگو میکرد و میگفت: "حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید. من نیز باید جزء اولینها باشم".
در همان روزهای اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهه رفت و همگام با سردار شهید سید مجتبی هاشمی که فرمانده گروه چریکی فدائیان اسلام بود،به مبازه علیه تجاوزگران بعثی پرداخت ودر کوتاه مدتی آنقدر دلاورانه جنگید که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرده بود. وی از خدا می خواست که تمام گذشتهاش را پاک کند و هیچ چیز از او باقی نماند؛ نه اسم، نه شهرت، نه مزار و سرانجام در تاریخ 17 آذر سال 1359 در دشتهای شمالی آبادان به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید."
محمد تهرانی، آخرین همرزم شاهرخ ضرغام نحوه شهادت وی را اینگونه نقل می کند: "ساعت 9 صبح بود. تانکهای دشمن مرتب شلیک میکردند و جلو میآمدند. شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت. من هم دویدم و 2 گلوله آرپیجی پیدا کردم. هنوز گلوله آخر را شلیک نکرده بودم که صدایی شنیدم. به سمت شاهرخ دویدم. روی سینهاش حفرهای از اصابت گلوله تیربار تانک ایجاد شده بود. عراقیها نزدیک شدند. من با یک اسیر عراقی پناه گرفتم. از دور دیدم چند عراقی کنار پیکر شاهرخ ایستادهاند و از خوشحالی هلهله میکردند."
شاهنامه آخرش خوش است!
ارسال شده توسط سادات در پنجشنبه, ۱۳۹۰/۱۰/۲۲ - ۰۰:۰۶
در دعای صحیفه سجادیه داریم که حضرت می فرمایند : « اللَّهُمَّ اسْلُكْ بِیَ الطَّرِیقَةَ الْمُثْلَى، وَ اجْعَلْنِی عَلَى مِلَّتِكَ أَمُوتُ وَ أَحْیَا ؛ خدایا! میخواهیم در راه مستقیم باشیم . »1
ما افرادی از دكتر و مهندس و آیت الله , تاجر و كارگر تا دانشجو , از اقشارمختلف جامعه را می بینیم كه یك مرتبه رنگ عوض میكنند ، یعنی یا تغییر موضع میدهند یا تغییر ایدئولوژی میدهند و بد عاقبت میشوند و برعكس افرادی هستند كه فكر میكردیم كه اینها آدمهای بی ربط و به درد نخوری هستند اما دریك شرائطی ،به طرز باور نکردنی می درخشند . خیلی وقت ها از بزرگان می شنویم که می گویند : مهمترین دعا و نعمت ، عاقبت بخیری است .
این عاقبت چیست ؟
مردم چهار دسته هستند :
1- بعضی ها هم خوب زندگی میكنند و هم خوب میمیرند.
2- بعضیها نه خوب زندگی میكنند و نه خوب میمیرند .
3- بعضی ها خوب زندگی میكنند بد میمیرند .
4- بعضی ها بر عكس است بد زندگی میكنند ولی رو سفید میمیرند .
مثل زن و شوهرها ، ما زن و شوهرهایی را داریم كه هر دو دوش به دوش هم در كار خیر هستند ، مثل خدیجه و پیامبر اكرم(ص) ، مثل فاطمه و علی (ع) ، هم خوب زندگی کردند و هم خوب از دنیا رفتند .
بعضی زن و شوهرها هم دوش به دوش هم در بدجنسی هستند ، شوهر یك فحش میدهد و زن دو تا جوابش را می دهد ، اصلاً فتوكپی هم هستند ؛ مثل ابو الهب و زنش . قرآن میگوید : « تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ »2 و بعد میگوید : « وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ »3
گاهی مرد خوب است زن بد ، مثل زن حضرت لوط (ع) و گاهی مرد طاغوت است و خیانتکار و زنش خوب ، مثل فرعون .
در نمایشگاه انسان نمایی ، از همه مدل انسان وجود دارد .
معرفی یک آدم خوش عاقبت
روزی كه مسلمانها مكه را فتح كردند ، پیغمبر (ص) فرمود : همه مشركین را بخشیدم ، فقط شخصی بود به نام عكرمه ، فرمود : این را نمیبخشم ، به خاطر اینكه او خیلی كارشكنی كرد ، كینه توزی كرد . پیغمبر( ص) فرمود : این را اعدامش كنید . عكرمه هم تا دید حكم اعدامش صادر شده ، مشرك بود و از مكه فرار كرد و رفت ، بعد هم كنار دریای احمر رسید و سوار كشتی شد . آنجا یك باد تندی آمد و دید جانش در خطر است . گفت : حالا این بتها كه سنگ و چوب هستند و نمی توانند کاری کنند ، متوسل به خدای پیغمبر (ص) می شوم ، اگر كشتی نجات پیدا كرد ، میرویم خودمان را تسلیم میكنیم و مسلمان میشویم . كشتی آنها نجات پیدا كرد و عكرمه كه حكم اعدامش صادر شده بود ، آمد و گفت : یا رسول الله ! من بد كردم من را ببخش ، بخشید و مسلمان شد و بعد هم رفت در یكی از جنگها شهید شد .
كسی كه عمری دل پیغمبر خدا را سوزاند و پیغمبر (ص) شخصاً دستور اعدامش را داد ، در عین حال خوش عاقبت شد .
شیطان شش هزار سال سجده كرد . بعد در یك ماجرا كه خداوند گفت : سجده كن ! گفت سجده نمیكنم ، یعنی شش هزار سالش را از دست داد .(نمونه ی موجود بد عاقبت )
خوشا بر آنان که یک شبه ره صد ساله را طی کرده و خوش عاقبت شده و بدا به حال آنانی که با سالیان سال عبادت (ظاهری) جز بد عاقبتی ، هیچ چیز را کسب نکردند.
منبع : سخنرانی حجت الاسلام قرائتی