عجیب

«هر روز یک دعا...» ** دعا ها و صلوات هایی با ثواب و کرامات بالا **

دوستان خوب اسک دینی؛ سلام....

امیدوارم که حالتون خوب باشه.

من چند وقت پیش یه حدیث از پیامبر دیدم که خیلی جالب بود؛ یه صلواتی بود که با خوندنش، بیست هزار گناهت پاک میشه، بیست هزار حسنه برات مینویسند، بیست هزار درجه تو بهشت بهت میدهند و...........


از این حدیث خوشم اومد و تصمیم گرفتم که اینجا این تایپیک رو ایجاد کنم تا هر کسی که از این حدیث ها و دعاها و صلوات ها سراغ داره؛ بیاد و بنویسه تا دیگر دوستان هم از اون فیض ببرند...


امیدوارم که شما هم خوشتون بیاد.
اولیشم خودم مینویسم تا شروع کننده ی این کار باشم...

.
.
.
.
.
.
.

پیامبر اکرم (ص) میفرمایند:
اگر کسی بگوید...

« اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلَّیتَ و بارَکتَ‌ و ترَحَّمتَ علی ابراهیم انَّک حمید و مجید »



ثواب آن بیست هزار گناه بخشیده میشود
بیست هزار درجه در بهشت برای اوست
بیست هزار حسنه دارد
بیست هزار درخت در بهشت برایش کاشته میشود.

یک سوال شرعی عجیب و تکان‌دهنده!!

با سلام
متن زیر از یکی از سخنرانی های استاد حسین انصاریان با موضوع توبه گرفته شده است:
توبه یعنى پشیمانى، ما هم پشیمان هستیم.

یك بخش دیگر توبه ، استغفار با زبان است ؛ خدایا! اشتباه كردم « أستغفرُ اللهَ ربى و أتوب الیه » با زبان، حالا همین كه قلبمان پشیمان است، بس نیست؟ نه، چون خدا گفته است كه غیر از پشیمانى قلب، دوست دارم صداى التماس گنهكار را بشنوم. صدایت مهم است؛

« ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ »(1) من را صدا بزن، من با صدا زدن تو جواب تو را مى‏دهم.

بیایى پشت در بایستى و زنگ نزنى كه كسى در را باز نمى‏كند. تشنه‏اى، اما اگر نگویى آب مى‏خواهم، آب نمى‏آورند، گرسنه اگر نگوید نان، كسى به او نان نمى‏دهد.

ترك گناه با اعضا و جوارح

سومین مرحله توبه: « تركٌ بالجوارح » هر عضوى از اعضا دچار هر گناهى است، امشب از چاه گناه بیرون بیاور، بگو: من از تاریكى مى‏خواهم بروم، خسته شدم.(2)

عزم برنگشتن به گناه

چهارمین بخش آن هم این است كه به خدا بگویى: از امشب تا سال دیگر، دیگر من به گناه برنمى‏گردم « إضمار أن لایعود ».(3)

توبه نصوح توبه‏اى است كه در آن رجوع به گناه نباشد. و توبه‏كننده از گناه مانند كسى است كه گناه نكرده باشد. و آن كس كه اصرار بر گناه دارد و استغفار مى‏كند خود را استهزاء و مسخره مى‏كند.

و با این حالت شیطان او را مسخره مى‏كند. و به تحقیق شخص وقتى بگوید: اى خدا من از تو طلب آمرزش مى‏كنم و بازگشت به سوى تو مى‏نمایم پس به گناه عود كند و برگردد و باز چنین بگوید تا چهار مرتبه، در مرتبه چهارم از دروغگویان نوشته شود.

داستانى درباره گرگ گرسنه

یكى از علماى جامع و كامل و عارف و فیلسوف كه همه شما او را مى‏شناسید ، ایشان مى‏فرمودند: براى دیدن یكى از اقوام به شهرمان در یك منطقه سردسیر كشاورزى رفتم.

وقتى وارد خانه‏اش شدم، گفت: آقا! اول یك مسأله شرعى دارم، این را جواب بدهید.

گفتم: بفرمایید، گفت: امسال تا زانوى ما در این منطقه برف آمده است، پنج و نیم، شش صبح تازه هوا روشن شده بود، من آمدم بیل و پارو برداشتم كه به باغ بیایم داخل آلاچیق دیدم یك گرگ قوى آمده و زیر آلاچیق خوابیده، من و بیل و پاروى من را كه دید، اصلاً عكس العمل نشان نداد، نترسید، ولى من ترسیدم جلو بروم، خیلى گرگ قویى بود.

فكر كردم بیابان پر برف است، چیزى گیرش نیامده است، به اینجا پناه آورده. برگشتم و مقدارى نان و گوشت شب مانده بود، مقدارى شیر، این‏ها را داخل سینى گذاشتم و راه افتادم، گفتم: نزدیكش كه شدم، اگر قیافه عصبى گرفت، سینى را مى‏اندازم و فرار مى‏كنم. اگر عكس العملى نشان نداد، جلو مى‏روم.

دیدن گرگ مادر و پذیرایى از او

كنار باغ هم آغل گوسفندهایم بود ، جلو آمدم ، دیدم نه ، عكس العملى نشان نمى‏دهد ، زنده هم هست ، نمرده ، نزدیك او رسیدم ، دیدم مقدارى شكمش را بلند كرد و زیر شكمش چهار پنج تا بچه گرگ است كه تازه آنها را زاییده بود.

هیچ چیزى گیرش نیامده بود، گرسنه، بچه‏ها یك مرتبه شروع به ناله كردن كردند، و حالت چشم این گرگ برگشت، مثل این كه مى‏خواست با چشمش به من بگوید: دستت درد نكند، ما بیچاره بودیم، من تازه زاییدم، بچه‏هایم گرسنه هستند.

سینى را گذاشتم. گرگ لقمه لقمه برداشت و اول در دهان بچه‏هایش گذاشت، مادر است.