عرفان ادبی

عرفان ادبی وذوقی

باسمه تعالی
با سلام:
فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض قامت(1)
هرگاه سخن از عرفان اسلامی است ناخود آگاه مثنوی مولانا،دیوان حافظ ،و تائیه ابن فارض به یاد می آید و این نشان آن است که در مجموعه عرفان اسلامی شور و عشق و سوز و گدازی است که از بطن عرفان مایه می گیرد سیر و سلوک عارفان سرشار از عشق ،شوق،دلدادگی وشیدایی است وقتی که جان آدمی از معرفت توحیدی لبریز شد زبانش بیانگر صحنه پرجاذبه توحید می گردداز این روست که ادبیات عرفانی نشان دهنده حالت های روحی وعواطف پاک توحیدی عارف است و البته افزون بر آن در شنونده نیز این عواطف را بر می انگیزاند از این رو در تصفیه روح و تلطیف جان و ارتقای سرّ تاثیر شگفتی دارد عارفان مسلمان با آگاهی از این تاثیر شگرف برای خود و دیگران بهترین بهره را نصیب ساخته اند
ادامه دارد...........
پی نوشت:
1- حافظ