عشق به خدا
جز خدا میتوان به فرد دیگری دل بست؟
ارسال شده توسط ShinySa در شنبه, ۱۳۹۹/۰۷/۰۵ - ۲۲:۴۳چشیدن محبت و عشق به خدا
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در شنبه, ۱۳۹۴/۰۱/۱۵ - ۱۵:۵۹با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
سلام علیکم
چند ماه پیش فشار بلاها به حدی رسید که قابل تحمل نبود و با صبر و گذشت زمان در اثر همان بلاها و چرخش روزگار و احساس چندین باره دریافت رحمت های پروردگار عاشق هو شدم .با عشق او بیدار شدم از گناهان بریدم از دنیا بریدم زندگی سراسر شده بود گذشتن از خود برای او ،همه چیز رویا بود و من در به در دنبال رسیدن به او بودم و افزایش عشقش.اکثر احساساتی که در کتب عرفان می خواندم را در خودم میدیدم . و تمام غم و ترسم دوری از او بود.
خصوصا زمان اعزام به خدمت که رسید .
پس از گذشت یکماه از خدمتم کم کم محبت رو به کاهش رفت تا الان که شش ماه گذشته و من به اوج نا امیدی از چشیدن یک ذره دیگر طعم محبتش رسیده ام، خیلی نا امیدم تازگی ها فهمیدم در این شش ماه نانی که میخوردم بیش تر از سهمیه ام بوده و کسی اصلا نگفته بود سهمیه نان شما این مقدار است یک دسته بزگ نان می اوردند که هفتاد درصدش هم اضافه می امد و خشک میشد.
الان دچار حب دنیا و حرص شده ام نفسم افسار گسیخته فقط می خواهد بخورد سیر نمی شود.امیدی برای مبارزه با نفس ندارم.
نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا امیـدم نا امید.
یعنی می شود اثار شش ماه حرام خوری پاک شود ومن دوباره طعم محبتش را بچشم.
حد اقل قبل از محبت امید برای انجام کار خیر داشتم الان که دیگر نه بهشت برایم لذتی دارد و نه جهنم که می دانم بهتر است از این اتش از دست دادن یار . فقط ارزوی نابودی دارم و نه مرگ فقط ارزوی این که نیست شوم از هر دو جهان
یا الله چه کنم؟
محیط پادگان شلوغ و پر گناه
نه زمان خلوتی هست نه مکان خلوتی برای تفکر ای کاش ... زمان برمیگشت به گذشته تا خدمت نمی رفتم
بی انگیزه و بی هدف شدم: دیگر بالاترین درجه بهشت هم نمی تواند مرا تحریک برای کار خیر کند
یا الله چه کنم؟کاش ایت ا... بهجت زنده بود .
از کی بپرسم؟
حتی جواب شما هم نمی تواند مرا ارام کند.
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
لذت عبادت (معرفی کتاب و منبع)
ارسال شده توسط ثمین زهرا در پنجشنبه, ۱۳۹۳/۰۸/۲۲ - ۱۹:۰۲دلم میخاد بدونم چطوری میتونم از عبادت لذت ببرم؟
منم میتونم مثه بزرگان از عبادت لذت ببرم؟
اگه میشه کتاب درباره خود عبادت و لذت بردن ازش معرفی کنید
----->مصاديق بي اهميتي به نماز<-----
ارسال شده توسط محمد در سهشنبه, ۱۳۸۹/۰۲/۲۱ - ۱۷:۰۲استخفاف یعنی سبک شمردن نماز. استخفاف به نماز می تواند بی نهایت صورت و مرتبه داشته باشد، ولی به عنوان مثال می توان عناوین زیر را از مصادیق سبك شمردن و استخفاف و بی توجهی به نماز دانست. ذکر این موارد ـ که بیشتر از روایات اخذ شده اند ـ نصابی از استخفاف را برای اهتمام جدی تر ما به آن و امثال آن نشان می دهد:
1. تأخیر نماز:
امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه قرآن، كه در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است ـ (ماعون/5ـ4) ـ میفرماید: «تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ» یعنی مراد از بی اعتنایی به نماز، "تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است."("بحارالانوار"، ج83، ص6)
البته روشن است كه مراد از عذر، ضرورتی است كه بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد، والا باید به كار گفت نماز دارم، نه به نماز بگوییم كار دارم.
2. عدم رعایت آداب آن در خلوت:
پیامبر اكرم(ص) در روایتی چنین میفرماید: "من أحسن صَلَوتَهُ حین یراهُ النّاسُ وأَساءَها حینَ یخلُو فتلك استهانة" یعنی آن كس كه در مقابل مردم به نیکی نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی كرده است.("مستدرك الوسائل"، ج3، ص26)
مروری بر نمازهای خلوت و جلوت ما، روشن مینماید كه آیا احترام و توجه ما به نماز بیشتر بوده است، یا به ناظران صحنه نماز.
3. فراهم نكردن مقدمات نماز قبل از اذان:
رسول خدا(ص) در روایت دیگری میفرماید: كسی كه وضوی نماز را تا وقت اذان به تأخیر اندازد، او به نماز بی اعتنایی كرده است.
آری، كسی كه به كاری اهمیت میدهد، قبل از رسیدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم میكند. كدام ملاقات و میهمانی ای است كه وقت آن فرارسیده باشد و ما هنوز در فكر پوشیدن لباس و یا آماده كردن شرایط آن باشیم؟!
4. عدم یادگیری معانی نماز:
آیا ندانستن معانی الفاظی كه روزانه ده بار در نماز تكرار میشود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فكر این نخواهیم بود كه محتوا و مضمون مذاكره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراك صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟! چگونه ممكن است با اقامت كوتاه در یك كشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا میشویم و با یكی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرامی گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم، اما هیچكدام از این توجهات و حساسیتها را در مورد نماز إعمال نمی کنیم؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟!
اینجاست كه امام حسین(ع) به خداوند تبارك و تعالی عرض میكند: "الهی مَن كانَت محاسِنُه مَساوِی فكیف لایكونُ مَساوِیه مَساوِی" یعنی خدایا آن كس كه اعمال به ظاهر نیك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!("بحار الانوار"، ج95، ص225)
فرق نمازگزارانی كه در نماز هیچ دردی را احساس نمیكنند جز درد فراق دوست، و از هیچ حادثهای مطلع نمیشوند، و هیچ صدایی را نمیشنوند و غرق در لذت با معشوقند، و نمازگزارانی كه زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شكنجه و محدودیتی نماز را بپا میدارند، با كسانی كه نماز را بار و رنجی میدانند كه در برداشتن و عبور از آن باید شتاب كرد، و در هنگام اقامه آن با دست و محاسن بازی میكنند و خمیازه میكشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.
5. عجله و شتاب در نماز:
سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی كه همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد، از نشانههای دیگر بی توجهی به نماز است.
مردی در حضور امیرالمؤمنین(ع) نماز خود را با شتاب به جا میآورد. حضرت نگاهی به او كرده و فرمود: چند وقت است این گونه نماز میخوانی؟ او گفت: مدتهاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل كلاغی است ـ كه منقار بر زمین میكوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست؛ منقار به زمین كوبیدن است ـ اگر در این حال بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اكرم(ص) مردهای. سپس حضرت در مورد كم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی كه دزدترین مردم كسی است كه از نمازش بدزدد.("مستدرك الوسائل"، ج3، ص98)
قلب المومن عرش الرحمن به چه معناست؟
ارسال شده توسط بال در سهشنبه, ۱۳۹۱/۰۶/۱۴ - ۱۶:۳۸سلام و عرض ادب
میشه لطفا در مورد این حدیث توضیح بفرمایید.
قلب المومن عرش الرحمن
و بفرمایید قلب مومن چه ویژگی هایی دارد؟
چطور قلبمونو فقط جایگاه خدا قرار بدیم ؟
چکار کنیم محبت غیر خدا به محبت خدا در قلبمون لطمه ای وارد نکنه؟
چطور میتونیم عاشق خدا باشیم؟
ممنونم از لطفتون
خداخیرتون بده
کارشناس بحث : اویس
چکار کنیم که خدا رو دوست داشته باشیم؟
ارسال شده توسط زیتون در شنبه, ۱۳۹۰/۰۵/۱۵ - ۰۶:۰۷سلام
همه اماما رو دوست دارند ، ولی خدار رو چی؟
چکار کنیم که خدا رو هم دوست داشته باشیم؟