قانون مجازات اسلامی

نقدی که به مجازات اسلامی وارد شده

سلام

این یک متن از فردی است که اسلام را قبول ندارد و مجازات های دینی را نقد می کند.

لطفا کارشناس نیز نقد خود را بر این نقد بفرماید با تشکر

" قوانين اصولا برای همگان است و همگان در مقابل قانون برابر هستند (در جوامع دموکراتيک)، و اين که يک شخص درباره يک قانون چگونه احساس ميکند کمتر اهميت دارد. ممکن است شخصی بعد از اينکه به نزديکانش تجاوز شد، در حالتی قرار بگيرد که احساس کنم مجرم را بايد تکه تکه کنند و سرش را ببرند، اما اين احساس کاملا جانوری است و رنگی از خرد و تمدن و انسانیت ندارد، اين که اين شخص چه دوست دارد در آن زمان که در اوج عصبانيت و احساسات است چه مجازاتی را برای متجاوز تصور میکند اصلا مهم نيست و اگر آن شخص سعی کند مجرم را خودش تنبیه کند خود مجرم خواهد بود و مجریان قانون باید از چنین وضعیتی جلوگیری کنند. مراد این است اصلا اینکه من دوست دارم یا دوست ندارم چه بر سر یک شخص در مورد مجرمی که به قول مسلمانان «تجاوز به ناموس کرده» بیاید ملاک نیست! تشخیص جرم و مجرم و در نظر گرفتن تنبیه برای آن خود یک رشته و مبحث بسیار گسترده است که به روانشناسی، جامعه شناسی و جرم شناسی و حتی فلسفه و اخلاق مربوط میشود. تصمیم در مورد اینکه برای فلان جرم چه مجازاتی باید پیاده شود به این سادگی نیست که ما آنرا در اختیار عده ای آخوند و آدم مذهبی متعصب و کم عقل قرار دهیم.

همانطور که در نوشتاری در مورد مدرنیته مطرح شد، در جامعه مدرن و پیشرفته هدف از مجازات هرگز این نیست که دیگران درس بگیرند و «کسی دیگر این کار را نکند»، شما حق ندارید یک شخص رو بعنوان وسیله آموزشی تنبیه کنید تا بقیه یاد بگیرند. هدف از مجازات اصلاح شخص مجرم است. اینکه انسانی را درون زمین قرار دهند و با سنگ روی سرش بزنند تا دیگر کسی «زنا» نکند مربوط به زندگانی قبیله ای هزاران سال پیش است که اسلامگرایان سعی در حفظ این سنت سامی هستند.
ریز و درشت اسلامگرایان با مغزهای پوسیده و کوچک خود معمولا مطرح میکنند که زندان رفتن و مجازاتهای اینگونه کارساز نیست. آمار نشان میدهد کشورهایی که مجازات مرگ دارند بالاترین نرخ بزه و جرم را نیز دارند، همچون ایالات متحده امریکا، در مقابل حدود 170 کشور وجود دارد که به هیچ عنوان مجازات مرگ را برای کسی در نظر نمیگیرند، در این کشورها امنیت و رفاه در بالاترین درجات قرار دارد. در زندانها روی مجرمین کار میشود و مشکلات روحی روانی آنها بررسی میشود و شخص تا وقتی که مشکل روحی دارد و برای اجتماع خطرناک است در زندان نگه داشته میشود، در زندان ماندن بسیار مفید تر از دست قطع کردن و چشم در آوردن و.. است. اسلامگرایان همچون انسانهای کودنی همه یافته های روانشناسی و جامعه شناسی بشر را نادیده میگیرند و سعی دارند مفاهیم کهنه و قوانین حیوانی الهی خویش را در جامعه پیاده کنند. چه بدبخت هستند ملتی که گرفتار اسلامگرایان شوند."