هنگامى كه هيثم از بعض غزوات به خانه خود بازگشت ، پس از شش ماه تمام زنش فرزندى به دنيا آورد. هيثم فرزند را از خود ندانسته وى را نزد عمر برد و قصه را برايش بيان داشت . عمر دستور داد زن را سنگسار كنند. اتفاقا پيش از آن كه او را سنگسار كنند، اميرالمومنين عليه السلام او را ديد و از قضيه باخبر گرديد، پس به عمر فرمود: بايد بگويى زن راست مى گويد؛ زيرا خداوند در قرآن مى فرمايد:و حمله و فصاله ثلاثون شهرا؛مدت حمل و از شير گرفتن فرزند، سى ماه است و در آيه ديگر مى فرمايد: والوالدات يرضعن اولادهن حولين كاملين ؛مادران فرزندان خود را دو سال تمام شير مى دهند. و وقتى كه بيست و چهار ماه دوران شير دادن از سى ماه كم شود شش ماه مى ماند كه كمترين دوران حاملگى است . عمر گفت :اگر على نبود عمر به هلاكت مى رسيدو زن را آزاد نمود.