مذهب شیعه

طعنه به مادر بزرگ، بطلان مذهب شیعه را به اثبات می رساند! پاسخ به شبهه

با سلام

از اساتید تقاضا دارم به این شبهه وهابیون جواب دهند

من کتاب روزهای پیشاور را در رد کتاب معروف شبهای پیشاور نوشته ام جایی از کتاب شبهای پیشاور ( ادعای ۴۴) نوشته شده بود: بلاخره اجداد بزرگوار آقای داعی شیرازی ( نویسنده کتاب شبهای پیشاور ) در زمان فتحعلی شاه قاجار به تهران رسیدند…و به تقاضای آن شهنشاه مسلمان و علم پرور در تهران ماندند.و من در کتابم به نویسنده کتاب شبهای پیشاور ایراد گرفتم که چرا فتحعلی شاه را شهنشاه مسلمان و دین پرور میداند و بعد شرح حالی از فتح علی شاه نوشته بودم به این نحو:
از فتوای پر برکت علمای شیعه آن دوره، حضرت فتحعلی شاه قاجار توانست ۹۰۰ زن را صیغۀ ۹۹ ساله کند و آیۀ ۴ از سورۀ نساء را که می گوید:مسلمانان حق ندارند بیش از ۴ زن بگیرند،را ندیده بگیرند!
آنها با فتواهای خود به او اجازه دادند تا او به عیش و نوش مشغول شود.
در حالی که روسها مشغول اشغال خاک ایران بودند فتحعلی شاه به فتوای سادات شیرازی( اجداد نویسندۀ کتاب شبهای پیشاور) در حال فتح ۹۰۰ فروج بود !
عجیب است که شیرازی، فتحعلی شاه را مسلمان و علم پرور می نامد ! تا به حال نمی دانستیم که تن پروری و عیاشی؛ یعنی، علم پروری و یا علم پروری؛ یعنی، تن پروری ! دیگر چرا به او می گوید: شهنشاه. او چطور شهنشاهی بود!
این ها مهم نیست؛ مهم این بود که اجداد سید شیرازی ما مفت بخورند و خودشان هم صیغه کنند ! به روایت نویسندۀ شیاد کتاب
شبهای پیشاور، این آیات و سادات در تهران ماندند تا زمان ناصرالدین شاه (که ۳۰۰ زن صیغه ای داشت!) و در آن زمان ، پدر بزرگ آقای نویسنده کتاب شبیهای پیشاور به دستور ناصر الدین شاه به اشرف الواعظین ملقب شد !
ناصرالدین شاه را ببینید و بشناسید! این، همان ناصر الدین شاهی است که وقتی یکی از زنهایش فرار کرد، به پیشانی خود می زد تا شکلش را به یاد بیاورد که چه کسی بود.
یکی از پایه های حکومت او همین اشرف الواعظین های دین فروش بودند. نویسنده چه خوب در این جا خود را رسوا کرد !

حالا این نوشته من علمای شیعه را بشدت عصبانی کرده و این جواب را گفتند:
جواب علمای شیعه :
یکی از حربه های وهابیت در مناظره و کلام خودشان ( گذشته از عدم رعایت ادب و احترام علمی ) بیان یکسری افسانه و قصه های خیالی است که ذهن خواننده را نسبت به اصل موضوع منحرف کند و فرصت تدبر و تفکر را از فرد بگیرد !!!!!
جناب سجودی از کجا می دانند که فتحعلی شاه قاجار دارای ۹۰۰ زن صیغه بود ( آنهم دقیقا ۹۹ ساله ) ؟؟؟ آیا اجداد ایشان در حرمسرای فتعلی شاه بودند یا اینکه قباله ازدواج موقت مادر بزرگان جناب سجودی به ایشان ارث رسیده است ؟؟؟
حرفهای جناب سجودی به مانند افسانه های کهن است که بدون سند و مدرک برای کودکان قابل بیان است !!!!!


حالا پاسخ من که سجودی باشم را ببیند:
در این جواب علمای شیعه، اگر دقت کنید بطلان مذهب شیعه را آشکارا میبینید
نویسنده عصبانی شده و به مادربزرگ های من طعنه زده و پای آنها را بمیان کشیده است ،آما آن نادان آیا نمیدانسته که این طعنه یعنی اینکه شما خودتان صیغه را قبول ندارید ؟ وقتی تو میگویی:
آیا مادران ...... حرمسرای........ بودند یا اینکه قباله ازدواج موقت مادر بزرگان جناب سجودی به ایشان ارث رسیده است ؟؟؟
یعنی اینکه میخواهی به مادر بزرگم طعنه بزنی درست مثل این که من به فلانی بگوییم اجداد تو.................بودند.
اما مساله این است که تو صیغه شدن را ثواب عظیم میدانی پس باید اگر این خیر عظیم به مادر بزرگ من میرسید، چونکه با من دشمنی، آنرا پنهان میکردی ، اما طعنه زدی مگر من مادر بزرگت را .....کردم بر وزن مگر من مادر بزرگت را …..
پس صیغه شدن پیش تو زشت است!!
پس ای خواننده عزیز متوجه نکته شدی؟
عالم شیعی بر اساس فطرت وقتی میخواهد مرا ناسزا بگوید بمادر بزرگم طعنه صیغه شدن میزند، یعنی اینکه صیغه شدن را فاحشگی میداند یعنی ثواب عظیم صیغه شدن را خودش که در قم نشسته قبول ندارد!
پس خودش شهادت بر باطل بودن مذهب خود میدهد.
میدانم بعد از این اشتباه جالب! علمای شیعه بروش ماستمالی میگویند نه منظور ما این بود که چرا بی مدرک سخن گفتی !
اما جواب این است که اگر منظورت این بود چرا نام مادربزرگم را به پیش کشیدی؟

مثال:
شیعه گاهی بما بدروغ تهمت میزند که سنی ها میگویند زن اگر شوهرش در سفر بود میتواند در خود ........ را فرو .... تا .... شود.
طبعا چون من این حرف بی سند را توهین میدانم پس اگر بنویسم مگر مادر بزرگت ...... بوده که اینقدر مطمئن هستی سنی ها چنین میکنند؟

از این جمله من هر شخص در میابد که من از قانون بادنجان منتفریم و آنرا بد میدانیم
بر این اساس وقتی من به شیعه ایراد میگیرم و از قانون صیغه بد میگویم
و او در جواب میگوید مگر مادر بزرگت ...... بوده! این یعنی چی؟
یعنی اینکه قانون ازدواج موقت را خودش به چشم فحشاء میبیند (و شهد شاهد من اهلها) که صیغه یعنی فاحشگی و طعنه میزند به مادر بزرگ من که صیغه ای بوده!!
حالا که سخن به اینجا رسید بگوییم که ۹۰۰ زنه بودن فتحعلی شاه از مسلمات تاریخ است و تا حالا کسی منکر این نبوده خودم در جوانی در مجله رنگین کمان خوانده بودم .

در کتاب تاریخ ناگفته حرمسراهای ایران نیز نوشته شده که آن مردک؛ فتحعلی شاه ؛تقریبا هزار زن داشته و منبع خبر خود را کتاب فاتح تواریخ ذکر کرده انکار این حقیقت فقط برای حفظ آبروی نویسنده شبهای بیشاور است و بس.
این تنها موردی نیست که شیعه علیه خودش نادانسته شهادت میدهد.
یکی دیگر از این موارد را در سال ۸۳ در تلویزیون ایران دیدم.
در فیلمی که زیر نویسویس انگیسی داشت ، مادر حمید دربدر به دنبال پسرش میگشت که شب به خانه نیامده بود.
رفت خانه دوستانش. آخر یکی از دوستان پسرش گفت حمید امروز رفته به جبهه جنگ! و مادر دو دستی بر سر خود میکوبد و فریاد میزند یا فاطمه الزهرا …. و در زیر نویس معنی فاطمه زهرا اینطور مینویسد
Oh my god اوه خدای من!!!
یعنی خودش فاطمه زهرا را اله(god) ترجمه میکند!!!
با طعنه زدن به مادر بزرگم، شیعه خودش شهادت داد که صیغه شدن کار بدیست ،
پس مذهبش باطل است !

آیا با آیات قران می توانیم باطل بودن مذهب شیعه را ثابت کنیم؟ (پاسخ به شبهه)

انجمن: 

با سلام

از اساتید تقاضا دارم به این شبهه وهابیون جواب دهند

(غیب دانی یا غیب ندانی امامان) بله از قران میتوانیم دهها دلیل بیاوریم که مذهب شیعه باطل است: شیعه میگوید امامان ما همه چیز را درباره غیب میدانند، به گذشته و حال و آینده احاطه کامل دارند! شیعه میگوید برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه امام بحال آن برگ آگاه است!!ولی قرآن عکس این میگوید:
(قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ یجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا)«25» بگو: «من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرارمی‌دهد؟!
(عَالِمُ الْغَیبِ فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدًا)«26» دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌سازد،
(إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یسْلُکُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا)«27» مگر رسولانی که آنان را برگزیده و مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آنها قرار می‌دهد.
نقطه تضاد قرآن با عقیده شیعه:
در آیه اول رسول الله میفرماید من نمیدانم…….. کسی که همه امور غیبی را بداند هرگز فعل نمیدانم را در بیانش بکار نمیبرد.
در آیه دوم صفتی از صفات الله را بان میکند، یعنی صفت غیب دانی را…. و آشکارا میگوید: الله این علم و صفت خود را به احدی نداده است.
در آیه سوم الا و مگری آمده (مگر) به بعضی از رسولان بعضی از امور غیبی را آشکار میکند.

پس خلاصه اینکه :
اولا غیر از الله کسی غیب نمیداند.
دوما بعضی از امور غیبی را بفرستادگان خود آشکار میکند تا بمردم برسانند.
سوما همین فرستادگان (رسولان) نیز از همه امور غیبی با خبر نیستند ،گرنه نمیگفتند نمیدانیم !

این هم شاهدی دیگر:
(لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیرِ وَمَا مَسَّنِی السُّوءُ ) «الأعراف/۱۸۸»
در این جمله با صوت جلی رسول الله میگوید (یعنی الله برسولش تعلیم میدهد بگو )
بگو: اگر از غیب باخبر میبودم، سود فراوانی برای خود فراهم می‌کردم، و هیچ بدی (و زیانی) به من نمی‌رسید؛
یا للعجب این بشر چقدر بدبخت است که رسول الله خودش میگوید من این مقام را ندارم بشر میگوید نه تعارف نکن ، تو داری!!
باز پیامبر تاکید میکند و استدلال نشان میدهد که خبر از غیب ندارم! والله که خبر ندارم، اگر غیب میدانستم پس چرا گوشت زهر آلود را در خیبر به زبان زدم و تا پایان عمر در رنج شدم؟!
باز بشر میگوید نه یا رسول الله شما غیب میدانی !! تعارف نکن!!!

حالا شیعه دو پا جلوتر گذاشته!
الله میگوید قسمتی از غیب را برای بعضی از رسولان آشکار میکنم نه به کسی دیگر، فقط اسم رسولان را آورده، اما شیعه میگوید پس برای امام هم آشکار میکند ! آیا امام رسول است؟ !
و باز شیعه میگوید که امام همه چیز را میداند و میداند و میداند!!
و پیامبر واضح میگوید من نمیدانم
پس عقیده شیعه خلاف قران است، پس مذهب شیعه باطل است!!