سلام، خسته نباشید
من 15 سالمه و مرز بین نهم و دهمم
سوالی دارم؛ دوستی دارم که هر کاری میکنه تا از همه چیز خبر دار باشه و بتونه اخبار جالبی به کلاس بده و همه رو بخندونه
خب این ایرادی نداره که تقریبا تو هر کلاس چه دبیرستانی و چه راهنمایی یه نفر رو میشناسه که اطلاعات بگیره و معمولا یک جای ثابت نمیشه پیداش کرد اما ایراد و مشکل ما اینه:
از اطلاعات و اخبارش خیلی بد استفاده میکنه
برای خندوندن دیگران خیلی خیلی غیبت میکنه، شاید هم گاهی تهمت زده و خیلی خیلی هم دیگران رو مسخره میکنه
گاهی با تشویق دیگران دست به یه کار ها و رفتاری میزنه که از یه دختر کمی بعیده
احساس میکنم نمی تونه ترک کنه
من روابطم رو تو این 3 سال راهنمایی با خیلی از دوستام به خاطر رفتارشون کمرنگ کردم ولی این دوستم نسبت به بقیه کارش قابل تحمل تره و شاید بشه اصلاحش کرد، دوستم نمازخونه و با ایمان و مادرش هم معلمه قرآنه
اول که این اخلاق بدش رو تشخیص دادم یه گوشه کشوندمش و از اخلاقیات خوبش گفتم؛ خیلی آروم و مهربون براش این اشکال تو رفتارش رو توضیح دادم
یه مدت رفتم ردیف جدای از اون تو کلاس نشستم تا(هم خودم با گناهاش شریک نشم و هم) خودشو اصلاح کنه بعد دو-سه هفته بهم گفت اینکه من برم جدا بشینم فایده نداره و منم دوباره رفتم پیشش
داشت قضیه خوب میشد و رفتارش خیییییییییییلی بهتر شده بود که سر یه موضوع الکی و شاید لوس بازی، قهر کرد
من متوجه نشدم از چی ناراحته و رفتم مثلا منت کشی و ازش دلیل خواستم
وقتی دیدم دلیل الکی میاره(اون دل و منو یکی از دوستامون رو با همین قهر الکی شکست، قبلش هم خودمونو کشتیم و غرورمونو شکستیم و به رسم دوستی خواستیم بفهمیم واقعا از کدوم کار ما ناراحت شده) فقط یکم و با احترام بهش گفتم چقدر ناحقی کرده در حق من و ...
تو این مابین هم دست گذاشت روی یه سری اخلاقیاتم و حرف های خودم رو که در عالم دوستی زده بودم بهم پس داد.
بعد آشتی کردیم و اونم عذر خواهی کرد بابت حرفاش و...
اما من نمی تونستم حرفای زشتش رو که قطعا از سر لج بازی بوده فراموش کنم برای همین دیگه برای رفتار هاش مواخذه اش نکردم و در عین دوستی و آشتی، بیخیالش شدم
بدون تذکر و ...(درباره غیبت کردن و مسخره کردن دیگران)
نمیخوام از دستش بدم چون وجود یک دوست خوب خییییییییییییییییلی به آدم کمک میکنه و مایه آرامشه خصوصا تو این وضعیت افتضاح سختگیری های مدرسمون و برای اینکه بتونم باهاش دوستیمو ادامه بدم باید رفتارش رو اصلاح کنه تا یه وقتی منو مثل خودش نکنه
به هر حال؛
شما راه حل دیگه ای دارید که من عملی کنم تا شاید تغییر کنه و انقدر دچار گناه روزانه نشه!؟