سلام
طبق فتواهایی که از مراجع تقلید فعلی دیدهام عمل به همۀ قوانین جمهوری اسلامی از اداری تا راهنمایی رانندگی واجب است.
برداشت من این است که احکام رسالههای عملیه به کنار، در حکومت اسلامی فعلی به همۀ قانونیهای مجلس و دولت و دستورات رؤسا نیز باید عمل کرد وگرنه فرد گناهکار است و باید پس از مرگ جواب پس بدهد. به این ترتیب مسلمان بی گناه بودن در این حکومت بسیار سختتتر است.
احکام رساله که برگرفته از احکام الهی است خیلی سخت نیستند: اگر آب نبود تیمم اگر ایستاده نشد نشسته، نشسته نشد، خوابیده. استطاعت اگر بود حج واجب است. مریض اگر نبودی روزه واجب است و...
اما قوانین حکومت توسط انسانهایی نه چندان همه جانبه نگر تدوین شدهاند و عمل دقیق به آنها خیلی هم ساده نیست و هیچ یک از ساده گرفتنهای احکام اولیه را ندارند. مثلاً ظاهرا طبق قوانین راهنمایی رانندگی عابر پیاده باید از پل یا از خط عابر پیاده عبور کند. فرض کنید بخواهید به مغازۀ رو به روی آن طرف خیابان بروید و خیابان هم خلوت باشد اما نزدیکترین خط عابر پیاده 2 کیلومتر آن ور تر باشد. حالا فرد مسلمان مؤمن باید زحمت بکشد 8 کیلومتر پیاده روی کند تا از مغازه چیزی بخرد و برگردد تا خدای نکرده مرتکب گناه شکستن قوانین نشود و اگر کسی هم بفهمد حتما مورد تمسخر هم قرار بگیرد:Moteajeb!:.
یا مثلا بستن کمبربند ایمنی برای سرنشینان عقب هم طبق قوانین جدید الزامی است. حالا اگر سوار تاکسی شوید و بخواهید کمبر بند عبق ببنید و ببنید همچین چیزی نیست و به رااننده بگویید «چون کمبربند ندارد پیاده میشوم»، علاوه برای تحمل خندۀ دیدگران راهتان را باید پیاده طی کنید چون خیلی از تاکسیها کمبرند عقب ندارند یا اگر هم داشته باشند نمیشود بست. به هر حال این پیاده روی، هزینۀ گناه نکردن در حکومت اسلامی است.
یا فرض کنید به ادارهای رفتهاید و میدانید طبق قوانین اداری سهمیۀ چای مخصوص کارمندان است و شما ارباب رجوع اما کارمند تعارف میکند و یک چای هم برای شما میگیرد. حالا طبق قوانین شما نباید چای را بخورید اما اگر نخورید خیلی خوب نیست. «آقا این چای که شما تعارف میکنید طبق قوانین ادارۀ خود شما مخصوص ارباب رجوع نیست:read: و من متأسفنه نمیتوانم لب به آن بزنم» این را بگویید و بعد هم انتظار داشته باشید کارتان راه بیفتد.
یا میروید بانک پول بگذارید و میدانید مصوبۀ جدید هیئت دولت به همۀ بانک این است که نرخ سود زیر 17 درصد باشد و میدانید این بانک سود 21 درصد میدهد و خلاف مقرارات عمل میکند و به حرف هیچ کس توجه نمیکند. فکر میکنید این که 4 درصد سود غیر قانونی میدهد و این 4 درصد غیر قانونی و حرام است و شما که مؤمن هستید نمیتوانید مال حرام بخورید.
یا در ادارهای کار میکنید و اسکنر فلان بخش اداری خراب شده ولی اسکنر شما سالم و بلا استفاده است و میتوانید کار ارباب رجوعهای آن بخش را راه بیندازید اما ناگهان یاد مقررات اداری میافتید که این اسکنر را به این بخش دادهاند و من حق ندارم آن را در امور دیگری استفاده کنم و نتیجه معطل ماندن ارباب رجوعهای میشود.
یا میخوهید کارآفرینی کنید اما آنقدر مقررات زیاد است که بدون زیر پا گذاشتن برخی نمیتوانید کار آفرینی کنید.
یا وارد سایت سازمان سنجش میشوید تا برای کنکور ثبت نام کنید در حالی که ساعات پایانی ثبت نام است. ثبت نام را شروع میکنید و در قسمتی که باید عکس خودتان را آپلود کنید عکس پارسالتان را بر میدارید اسکن میکنید تا آپلود کنید که ناگهان میبینید زیر عکس نوشته «طبق مقررات ثبت نامی عکس باید مربوط به یک سال اخیر باشد» و یادتان میآید که عکسی که اسکن کردهاید مربوط به یک سال و یک ماه پیش است و عکس دیگری ندارید و فرصتی هم برای عکس گرفتن نیست. اما شما مسلمان مؤمن هستید و نباید گناه تخلف از مقررات را مرتکب شوید پس تصمیم میگیرید گناه نکنید و تا ثبت نام سال دیگر کنکور صبر کنید.:Moteajeb!:
در لوله کشی ساختمان، ساخت و ساز و دهها مسألۀ دیگر همین مسائل پیش میآید.
-------------------
نکتۀ دیگر این که اصلا قوانین روشن نیستند و اگر قرار باشد مردم واقعا به آنها عمل کنند در کنار مرجع تقلید فعلی باید نوعی مرجع تقلید مقرراتی و قانونی داشته باشند و از او در اجرای قوانین استفتا کنند چرا که مراجع تقلید از قوانین اطلاع کافی ندارند که تکلیف را مشخص کنند و روشن است که چین مرجعی باید اعلم هم باشد و شاید عادل، بالغ و... هم باید باشد... :Ghamgin:
اما مردم حتی به این فکر هم نمیکنند اما ظاهرا طبق فتواهای که میگوید تخلف از قوانین جایز نیست باید فکر کنند.
آیا برای یک مسلمان مؤمن بهتر نبود که همان حکومت قبلی باشد تا مجبور به این همه گناه نشود؟ در آن حکومت حتی اگر از زیر مالیات در میرفت گناه نبود که هیچ، ثواب هم داشت.