موانع ازدواج

موضوع مهم ، بالا رفتن سن ازدواج ، لطفا نظر دهید

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام خدمت همه دوستان عزیز
موضوعی هست که همه ما کم و بیش در جریانش هستیم و اون بالا رفتن سن ازدواج هست
به جرات میشه گفت بزرگترین معضل اجتماعی کنونی ما حتی بزرگتر از شرایط اقتصادی و اجتماعی و اشتغال
این مشکل در خصوص خانم ها ناراحت کننده تر هست و دلایلش هم کاملا واضح
و البته در مورد افراد مذهبی که قشر اصلی افراد مجرد هستند ( علی الخصوص دختر مذهبی ) چه کاری میشه انجام داد ؟
یک سری حرف کلیشه ای هست که مثلا باید دولت شرایط ازدواج رو فراهم بکنه که البته خیلی هم درست هست
اما آیا فقط دولت باید شرایط رو ایجاد بکنه ؟
وظیفه ما چی هست ؟
حالا که دولت عملاً هیچ کاری نمیکنه هیچ بلکه در بعضی مواقع خود دولت یک مانع هست ما چه کار میتونیم بکنیم ؟

حجابی برای ازدواج «درخواست راهنمایی»


بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام و احترام

سوال زیر توسط یکی از کاربران محترم، برای جناب حامی فرستاده شده، که به جهت بررسی بیشتر و همچنین مطالعه و استفاده دیگر کاربران گرامی از این پرسش و پاسخ ها، به صورت عمومی مطرح شد.

(نام کاربری پرسشگر گرامی در نزد جناب حامی محفوظ هست.)


«

سلام خوشحالم که جایی رو پیدا کردم تا راحت بتونم حرفم رو بزنم
من دختری 25 ساله هستم
خیلی از بهترین موقعیت های رندگی ام رو از دست دادم
در واقع در حال حاضر من احساس خوشبختی نمی کنم
در مورد اینکه خاستگارانی داشتم که هر کدوم یک جور از نظر ایمانی مشکل داشتند یکی نماز نمی خوند یکی می گفت بعد ازدواج چادر بردار یکی میگفت عروسی مون بایذ ال باشه بل باشه
خلاصه نمی تونستم بهشون اعتماد کنم
جدیدا هم یکی شمارمو که نمی دونم از کجا اورده بهم پیامک میده و ابراز علاقه می کنه و از من میخواد که با اون رابطه مخفیانه داشته باشم (برای اشنایی بیشتر)اما من تا به حال حتی به یک پیامکش هم جواب ندادم
راستش رو بخوایید گله دارم بسر های خوب دورو برم میرند دختر هایی رو برا ازدواج انتخاب می کنن که اهل حجاب نیستن و بعد (البته بعد ازدواج دختره محجبه میشه) اما ما دختر های محجبه کی میاد ازمون خواستگاری میکنه (هر چی لات و بی نمازه)من قدرت اینو ندارم که بتونم یکی رو تغییر بدم اصلا نمی تونم ریسک کنم
اما خیلی دلم می خواد ازدواج کنم و زندگی شیرینی که خدا میپسنده رو شروع کنم
همه بهم میگن که تا بحال اشتباه کردی
روز به روز هم سنم داره بالا تر میره همه دختر های فامیل که خیلی هم از من کوچکترن(البته بی حجابن)ازدواج کردن
همه یه جوری منو نگاه می کنن که انگار ........
خسته شدم خونوادم هم درسته مستقیم چیزی بهم نمی گن اما ته نگاهشون نگرانی رو احساس می کنم
من فقط تو خونوادم پابند اعتقاداتم هستم یعنی اعضای خونوادم اهل رعایت نیستند
اوایل که این مسیر رو انتخاب کرده بودم 16-17 سالم بود (که چادری شدم)خیلی با من مخالفت کردن من خیلی گریه کردم تا به من اجازه بدن چادر بذارم .اون وقت به من می گفتن اینجوری ازدواج کردن برات محاله اما من میگفتم نه یکی عین من پیدا میشه
»

لطفاً سوالات خصوصی خودتون رو به صورت خصوصی برای کارشناسان محترم انجمن مشاوره ارسال کنید و به صورت عمومی مطرح ننمایید.

با تشکر