نامه به جوانان

نامه آیت الله صافی به فرزندش (نفر ممتاز دکترای قلب )

انجمن: 

اشاره: دكتر مرتضى صافى ، فرزند حضرت آيت الله العظمى صافى، مدّ ظله العالى، به عنوان نفر ممتاز دكتراى قلب در ايران، جهت تكميل تحصيلات به كشور انگلستان اعزام شد.
وى دو سال بعد، پس از كسب فوق تخصّص قلب و عروق، به كشور بازگشت و هم اكنون، عضو هيأت علمى و استاديار دانشگاه شهيد بهشتى تهران بوده، در بيمارستان شهيد مدرّس تهران، مشغول فعّاليّت است.
از دو نامه اى كه ذيلاً مى آيد، نامه اوّل خطاب به دكتر صافى، و نامه دوّم به همسر و فرزند ايشان ، به هنگام حركت به لندن ، به عنوان سرراهى آنان ، نگاشته شده است و متضمّن نكات ارزشى ـ اخلاقى فراوانى است.

بسم الله الرحمن الرحيم

«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرى اللهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ».1
بعد الحمد و الصلاة;
فرزند بسيار عزيزم و نور چشمانم، مرتضى جان! اكنون كه به حول و قوّه الهى، عازم سفر خارج، براى ادامه تحصيلات مى باشى، اميدوارم از انواع توفيقات بهره مند شوى و وجهه همّتت را هم از جهت صورت و هم از جهت معنا بلند و عالى و متعالى قرار دهى.
از جهت صورت، نيل به عالى ترين مقامات علمى را هدف بدانى و از جهت معنا اين سفر را يك سفر الهى و براى خدا قرار دهى كه هر چه درس بخوانى و هر چه تلاش كنى و هر چه بيشتر تحقيق نمايى، همه را به حساب خدا و حسنات نامه اعمال تو محسوب سازند.
سفر به اين نيّت كه با كسب معلومات در طريق خودكفايى امت اسلام و جامعه مسلمين و بى نيازى آنها از كفر و خدمت به مسلمانان گام برمى دارى، بسيار مقدس و عبادت است.
سرّ انحطاط ظاهرى كنونى مسلمين، عقب ماندن آنها در علوم مادّى و ظاهرى از بيگانگان است; چنانكه علت تفوّق كفار بر مسلمانان نيز، پيشرفته بودن آنها در اين علوم است.
اگر جوانانى كه به خارج مى روند، به اين فكر باشند كه بايد اين قلاع مادى و تكنيك را فتح كنند و هر كدام براى عالم اسلام افتخار، مايه سربلندى و بى نيازى از ديگران شوند، يقيناً اين وابستگى و احتياج كنونى برطرف مى شود و مسلمانان به استقلال علمى نايل مى گردند.
چرا نبايد تو و امثال تو در رشته هاى مختلف علمى در دنيا سرشناس و مشاربالبنان باشيد; با اينكه در استعداد و هوش سرشار اگر از ديگران قوى تر نباشيد، ضعيفتر نيستيد. غرض اينست كه همواره يادت باشد براى چه و به منظور تقدس و كسب چه رتبه والايى سفر كرده اى! خدا ناظر بر تو است! از او كمك بخواه و به او توكل و اعتماد كن!
مبادا مظاهر مادى آنجا، فكر تو را مشغول سازد و از راهت بيرون براند كه خداى نخواسته صبح كنى در حالى كه از آنچه مى خواستى دستت پر شود، خالى باشد و با دست خالى برگردى!
آنجا اگر وسايل تحصيل فراهم است، وسايل بازداشتن انسان از مسير راه كمال و سعادت نيز بسيار است و مرد مى خواهد كه در دام اين ملهيّات نيفتد و نيكبختى خود را به آن نفروشد.
در تعهد دينى خود و ولايت اهل بيت، عليهم السّلام، ثابت قدم باش و هر كس را در اين راه، آزموده و پخته شناختى، با او باب مصاحبت و دوستى باز كن! در مجالس اسلامى كه در مجمع اسلامى يا جاهاى ديگر تشكيل مى شود، خالصانه و بى ريا براى كسب فيض و زنده نگهداشتن تعهدات مذهبى شركت نما و آن مجالس را بزرگ مى شمار و قدر بدان!
خلاصه، چنان فرض كن كه همه در انتظار تو هستند; كلّ جامعه مسلمانان منتظر نتيجه تلاش تو و امثال تو هستند; دوستان و آشنايان همه منتظرند; خويشاوندان تو، پدر و مادرت، همه منتظر و چشم براهند; بيماران همه منتظرند. همه اين امور را فراموش ننما و از هر زحمت و كوشش، در راه موفقيت علمى استقبال كن و اگر ناملايماتى در خلال كار پيش آمد، اعتنا نكن كه (رنج راحت بدان چه شد مطلب بزرگ).
شكيبا و ثابت قدم و استوار دنبال كار خودت باش كه بايد انشاءالله تعالى، شاهد توفيق را در آغوش بگيرى.
سختيهاى كار و هر فشارى را در اين طريق مى بينى، به حساب خدا محسوب دار و از ضعف و سستى و نااميدى پرهيز كن!
تا مى توانى نام خدا بر زبان آر و از ذكر خفى و ياد قلبى نيز غافل مباش و صلوات بر محمّد و آل محمّد، عليهم السلام، بخصوص حضرت بقية الله، ارواحنا فداه، را فراموش نكن و تحصيلاتت را براى بهتر و بيشتر خدمت كردن به آن حضرت و شيعيان آن بزرگوار پرمايه و پرمحتوا ساز.
چون با حال كسالت مجال بيش از اين نيست، اميد است «تو خود حديث مفصّل از اين مجمل بخوانى». تو را به خدا سپردم و از خدا برايت سعادت دارين و توفيق مسألت مى نمايم.
و لا حول ولا قوة الا بالله و السلام عليك و رحمة الله و بركاته
فدايت لطف الله صافى
اگر بعض از كسان و خويشان، زر و زيورى براى سر راهى به شما تقديم كرده اند، من هم اين چند كلمه را به عنوان سرراهى، به شما مى سپارم، يقيناً قبول مى نمايى.
1 . توبه ، 105 ; و بگو كارتان را بكنيد ، به زودى خداوند و پيامبر او و مؤمنان در كار شما خواهند نگريست .